فوتبال ملی ایران | مقدماتی جام جهانی 2014 برزیل

[Nasser_ZRE]

:: ۲۴ اپیزود برای اثبات یک ادعا ؛ آری بوی گند دروغ فوتبال ایران را خفه کرده است ::



خبرگزاری فوتبال ایران پارس فوتبال دات کام
چهره فوتبال ایران این روزها به موجود ناقص الخلقه‌ای سراپا ایراد می‌ماند که هر گوشه‌اش را معضلی فرا گرفته است. از مدیریت گرفته تا سهل انگاری و بی نظمی، با این حال شاید یکی از زشت‌ترین پدیده‌ فوتبال ایران که به شدت هم اپیدمی شده، عادت به دروغگویی است.
میلادحجت‌الاسلامی
چهره فوتبال ایران این روزها به موجود ناقص الخلقه‌ای سراپا ایراد می‌ماند که هر گوشه‌اش را معضلی فرا گرفته است. از مدیریت گرفته تا سهل انگاری و بی نظمی، با این حال شاید یکی از زشت‌ترین پدیده‌ فوتبال ایران که به شدت هم اپیدمی شده، عادت به دروغگویی است؛ عادتی که کاملا جز متن فوتبال قرار گرفته و جالب آنکه در این پروسه بیمار گونه گاهی فردی که خود قربانی دروغ شده در جایی دیگر در نقش فردی کم صداقت ظاهر می شود. در ادامه گزارش قانون تنها بخشی از عمده ترین نمونه های این عارضه را آن هم در بین اصلی ترین چهره های فوتبال ایرانی بررسی می کنیم:
۱- اشتباه با طعم قرمه سبزی
۱۲ اسفند سال ۱۳۸۶ بحث انتخاب سرمربی تیم ملی فوتبال بسیار داغ بود. در این روز مهدی تاج نایب رییس فدراسیون فوتبال تعدادی از خبرنگاران را به اتاقش فراخواند و در حالی که آنها را ناهار قرمه سبزی میهمان کرده بود، اعلام کرد که کار انتخاب سرمربی تیم ملی تمام شده و افشین قطبی هدایت این تیم را برعهده گرفته است. اما ساعتی بعد نام علی دایی بعنوان سرمربی تیم ملی معرفی شد و حرف تاج اشتباه از آب درآمد. البته ادعاهایی مانند نبودن اختلاف میان او و علی کفاشیان در فدراسیون فوتبال که اکنون دیگر کاملا مشخص شده واقعیت ندارد را باید یکی دیگر از جلوه های بی صداقتی در نایب رییس فدراسیون فوتبال بدانیم.
۲- جشنواره دروغ
ماجرای برکناری علی دایی در فروردین ۸۸ از تیم ملی یک جشنواره دروغ تمام عیار بود. برکناری علی دایی را ابتدا همه تکذیب کردند از حسینی روابط عمومی فدراسیون گرفته تا علی کفاشیان رییس فدراسیون. حتی خود علی دایی هم ابتدا این خبر را قبول نداشت اما به فاصله یک روز تکذیب ها تبدیل به تایید شد. دایی اعتقاد داشت حکم برکناری از مراجع بالایی رسیده و فدراسیون می گفت در جلسه هیئت رییسه این تصمیم گرفته شده است. دایی فدراسیون کفاشیان را به دروغگویی متهم کرد و در ادامه هم شواهد نشان داد که دایی چندان بی راه نگفته است.
۳- دروغگوی جذاب
یکی از سوداگران فوتبال ایران را باید افشین قطبی دانست. قطبی در اردیبهشت سال ۸۸ سرمربی تیم ملی شد و قول هایش هم همراهش آمد. اول قول صعود به جام جهانی و بعد از ناکامی در اولی، قول قهرمانی در جام ملت های آسیا را داد. هرپند که بعد از ناکامی مدعی شد چنین قول هایی نداده است. از فضایل افشین قطبی همین بس که بازیکنی مانند دی کارمو را بعنوان یک بازیکن تراز اول به پرسپولیس قالب کرد اما بعدا مشخص شد دی کارموی قطبی با چیزی که تعریفش را کرده زمین تا آسمان فرق دارد.
۴- کله پاچه مسموم
هرچه از لیگ برتر سال ۸۷-۸۸ می گذشت بیشتر مشخص می شد که امیر واعظی آشتیانی و امیر قلعه نویی مدیرعامل و سرمربی وقت استقلال با یکدیگر مشکل دارند اما در تمام طول فصل آنها این اختلاف را تکذیب کردند و حتی ماجرای کله پاچه های صبحانه خود را به عنوان سند دوستی شان رو کردند. اما بعد از قهرمانی استقلال در آن فصا اختلافات عیان شد و در نهایت بعد از مدتی هر دوی آنها از استقلال رفتند. جالب آنکه دو همسفره قدیمی که می گفتند هیچ اختلافی با هم ندارند، بعد از جدایی بارها صحبت های شدیداللحنی را بر ضد هم انجام دادند.
۵- آمارسازی ژنرال
امیر قلعه نویی زمانی که سرمربی سپاهان بود در برنامه ورزش و مردم مدعی شد ۲۲ سال سابقه حضور در استقلال را دارد و در این مدت ۱۷ جام را برای این باشگاه به ارمغان آورده اما بعدها بررسی آماری نشان داد که او ۱۵ سال و نیم بعنوان بازیکن و مربی در استقلال حضور داشته و در کسب ۱۰ جام هم نقش داشته است. قلعه نویی یکی، دو هفته پیش هم در برنامه زنده ورزش و مردم گاف جالبی داد و درابتدای حضور بعنوان میهمان تلفنی مدعی شد برنامه را ندیده و نمی داند میهمان برنامه چه کسی است، جالب آنکه میهمان برنامه پرویز مظلومی سرمربی استقلال بود. با این وجود قلعه نویی در طول برنامه نقل قول‌هایی از مظلومی را بیان کرد که مربوط به برنامه همان روز بود و معلوم شد ژنرال هم برنامه را می دیده و هم می‌دانسته مظلومی میهمان این برنامه است.
۶-اظهارات عجیب کفاشیان
علی کفاشیان آدم خاصی است. در ماجرای برکناری شریفی او ابتدا اعلام کرد که رییس آن زمان کمیته انضباطی مشکلات خانوادگی داشته و خودش استعفا کرده است اما بعد از اینکه بحث درخواست کاشانی برای برکناری شریفی پیش آمد، کفاشیان گفت که خودش تصمیم به برکناری شریفی گرفته است. در ماجرای افتضاح حذف تیم امید هم کفاشیان قول برخورد با عوامل این اتفاق از جمله فریدون معینی و پرهیزگار را داد اما در نهایت هیچ اتفاقی نیفتاد و این افراد هم اکنون همچنان در فدراسیون فوتبال مشغول هستند.
۷- دروغ‌های حقیقی
در انتهای لیگ ۸۹-۹۰ با بالا گرفتن اختلافات حبیب کاشانی و علی دایی، هر دو طرف ضمن افشاگری طرف مقابل را به دروغگویی متهم کردند فراتر از ادعاهای کاشانی و دایی در این ماجرا هر دو این افراد جایگاه و منزلت خود را قربانی کردند.
۸- برخورد نامناسب با کیا
برخورد حمید استیلی با مهدی مهدوی کیا در ابتدای لیگ ۹۰ بسیار ناامیدکننده بود. او ابتدا به مهدوی‌کیا گفته بود که او را برای پرسپولیس می‌خواهد اما بعد از مدتی اعلام کرد که این بازیکن انتخاب دوم یا سوم او خواهد بود و در پست مهدوی کیا انتخاب‌های دیگری وجود دارند. با این حال آزاردهنده ترین قسمت این برخورد زمانی بود که بعد از رفتن مهدوی کیا به داماش، استیلی باز هم مدعی شد که مهدوی کیا را می خواسته است و اینجا بود که دیگر صبر مهدوی کیا لبریز شد و از بی‌صداقتی استیلی سخن گفت.
۹- استعفا می‌دهم!
علی فتح الله‌زاده سرپرست قدیم و مدیرعامل فعلی باشگاه استقلال در نشست مطبوعاتی اول فصل این باشگاه اعلام کرده بود که اگر مشکلات مالی استقلال برطرف نشود، ظرف یکماه استعفا می‌کند. اما زمانی که موعد یکماه به سر رسید او مدعی شد مشکلات مالی استقلال برطرف شده است. او در وصف رسانه‌هایی که قولش را یادآوری می‌کردند هم گفت آنها خودشان را به خواب زدند. اما تاکید چندباره مظلومی بر اینکه ۸ ماه است حقوق نگرفته، قهر کردن های مجتبی جباری بخاطر مسائل مالی، شکایت جان واریو برای دربافت طلب های گذشته و دهها اظهار نظر در مورد مشکلات مالی از پورحیدری گرفته تا نظری جویباری ثابت می کند که چه کسی خودش را به خواب زده است. این جمله گهربار هم برای فتح الله‌زاده است: «از آدم‌هایی که برای ماندن در پست‌شان التماس می‌کنند،متنفرم».
۱۰-استاد!
در مورد داریوش مصطفوی ابتدا باید به خاطره‌ای از مرحوم ناصرحجازی رجوع کنیم. مرحوم حجازی در خاطراتش گفته است:«سیزده سال پیش قرار بود سرمربی تیم ملی شوم. در آن زمان مصطفوی رییس فدراسیون بود. یک شب جمعه یکی از دوستان مشترک من و علی پروین زنگ زد و گفت چه نشسته‌اید که مایلی‌کهن به عنوان سرمربی تیم ملی انتخاب شده است. زنگ زدم به آقای مصطفوی و گفتم چنین چیزی شنیده‌ام . گفت: «من رئیس فدراسیون فوتبالم، کی می‌خواد سرمربی انتخاب کنه.» گفتم: «صبح معلوم میشه.» و صبح آقای مایلی‌کهن به عنوان سرمربی تیم ملی انتخاب شد و سپس درباره جمله جدید او یعنی «اختیار فوتبال را به من بدهند ۱۰ دقیقه‌ای همه چیز را درست می‌کنم» تنها می‌توان به همان عنوان استاد اشاره کرد.
۱۱-به باقری دروغ گفتند
ماجرا مربوط به پیشنهاد مدیریت فنی تیم فوتبال تراکتورسازی از سوی مدیرعامل باشگاه به کریم باقری بود که بعد از مخالفت امیر قلعه نویی با آمدن کریم، جعفری به طورکامل اصل پیشنهاد را تکذیب کرد و موجب ناراحتی کریم باقری شد.
۱۲- وعده خصوصی‌سازی
وعده‌اش درباره خصوصی شدن استقلال و پرسپولیس در سال ۹۰ تاکنون عملی نشده است.
تمامی این بی صداقتی‌ها در کنار وعده‌های عملی نشده مانند واگذاری دو باشگاه بزرگ پایتخت و تکمیل ورزشگاه نقش جهان اصفهان نشان می دهد که فوتبال ایران بر پشته های دروغ پیش می رود و شاید سوال تلخ اینجاست که اگر قرار بود از صداقت در فوتبال کشور بنویسیم آیا مثال‌های گزارش به تعداد انگشت‌های یک دست هم می‌رسید؟

۱۳-گاف سرخابی
محمد رویانیان، مدیرعامل جدید باشگاه پرسپولیس زمانی که به این باشگاه آمد در مقابل شائبه استقلالی بودنش تاکید کرد که پرسپولیسی است، غافل از آنکه مدتی قبل در گفت‌وگو با ماهنامه امین جامعه که برای نیروی انتظامی است در بخشی از صحبت‌هایش به استقلالی بودنش اذعان کرده بود.
۱۴-دست‌های پشت پرده
محمود خوردبین به تازگی گفته است که عده‌ای نمی‌خواستند او و پروین در پرسپولیس با همدیگر کار کنند. گویا خوردبین فکر می‌کند همه اهالی فوتبال آلزایمر دارند و مناسبات نه چندان دوستانه او و پروین بر سر جدایی از پرسپولیس در دهه ۸۰ تاکنون برجای مانده است را از یاد برده‌اند.
۱۵-حکم مایلی کهن
محمد مایلی کهن در سال ۸۷ بعد از شکایت علی دایی به حکم دادگاه یکسال از گفت و گو با رسانه ها منع شد، به گفته وکیل دایی در آن برهه دلیل حکم دادگاه کذب گویی‌های مایلی‌کهن بوده است و در واقع حتی آقای انتقاد خودش هم در این وادی گرفتار شده است. مایلی‌کهن در طول این فصل و دوران کاری در پرسپولیس بارها گفت بعنوان مدیرفنی تنها به استیلی مشورت می‌دهد و دخالتی ندارد اما گفت‌وگو با برخی مربیان مانند خاکپور و چمنیان برای آمدن به پرسپولیس بدون اطلاع استیلی نشان داد گاهی او هم دچار تناقض می‌شود.
۱۶- مدعی اخلاق
محمد دادکان از چهره‌های مدعی اخلاق فوتبال ایران است و به تازگی گفته که در فوتبال ایران همه دروغ می‌گویند. اما دادکان هم شاید فراموش کرده که در زمان ریاستش بر فدراسیون فوتبال یکبار ماجرای بازی ایران و آرژانتین را پیش کشید اما رسانه‌ها این حرف او را غیر واقعی خواندند و به مرور زمان مشخص شد حق با رسانه‌ها بوده است.
۱۷- مهندس معروف!
در زمان حضور داماش گیلان در لیگ یک، فیروز کریمی بعد از برکناری از سمت سرمربیگری این تیم درباره عابدینی افشاگری کرد و او را به دروغگویی متهم کرد.
۱۸-عقب نشینی آقا معلم
نمی‌توان از مجید جلالی دروغ شنید اما او در زمانی که کاملا جدی وارد بحث دوپینگ شد و کاملا هم مشخص بود منظورش کدام تیم و کدام بازیکنان هستند، در نهایت حاضر نشد بر سر حرفش بایستد و اعلام کرد که منظور او کلی بوده و به فرد خاصی اشاره نداشته است.
۱۹-خصومت بی دلیل
اصغر دلیلی، مدیرعامل سابق باشگاه ذوب آهن اصفهان مدعی شده بود که عده‌ای در کارخانه با او مشکل دارند و به همین دلیل باشگاه دچار مشکلات مالی شده است اما وقتی با دستبند به سراغش آمدند و کارش به بازداشت کشید معلوم شد که ماجرا ۱۸۰ درجه برعکس بوده است.
۲۰- تعارف اصفهانی
علیرضا رحیمی، مدیرعامل باشگاه سپاهان اصفهان آنقدر موضوع شکایت تیم قطری را تکذیب کرد تا در نهایت روزی که قصد داشت مدارکش را برای کنفدراسیون فوتبال آسیا ارسال کند، حکم نتیجه سه بر صفر بازی تیمش آمد. یک نکته جالب دیگر از رحیمی آنکه طی یک روز ابتدا در برنامه صبح ورزش و مردم عنوان کرد که گلایه ای از ساکت مدیرعامل پیشین سپاهان ندارد و عصر همان روز در گفت و گو با یک خبرگزاری به شدت از دست ساکت ابراز ناراحتی کرد.
۲۱- ضعف مظلومی
پرویز مظلومی بارها مدعی شده است که اگر بازیکنی از دستورش سرپیچی کند یا برای تیم حاشیه بسازد با او برخورد می‌کند تا امروز که رفتار مظلومی با امثال جباری، میداوودی و کرار جاسم نشان می دهد که مظلومی نمی تواند به حرفی که می زند پایبند باشد و این هم ضعف بزرگ اوست.
۲۲-دروغ آکادمی
تمام ماجراهای آکادمی باشگاه استقلال جای خود این گفته رضا رجبی درباه اینکه گفته اش به پدر یکی از بازیکنان برای پرداخت مبلغ ۱۰ میلیون تومان شوخی بوده است هم در جای خود جالب توجه است.
۲۳- دروغ بعد از شاهکار
صادق کرمی بعد از شاهکار مشترکش با منیعی در ورزشگاه تبریز مدعی شده که داشته کشاله پایش را گرم می کرده است. این بازیکن شاهین بوشهر حتی عکس‌های مستند حرکت نادرستش را ساختگی می‌داند.
۲۴- ادعا در حد المپیک
محمد علی آبادی، رییس کمیته ملی المپیک بعد از کسب کرسی نایب رییسی شورای المپیک آسیا مدعی شد عنوان بزرگی را به دست آورده اما بعد از مدتی مشخص شد که این سمت تشریفاتی بود و این شورا دارای چندین نایب رییس است.

[Amir M.ohAma.D]

يعني ما انقدر بدبخت شديم؟خبر ورزشي نوشته فدراسيون فوتبال فلسطين افشاگري كرده كه تيم دومشون با ايران بازي كرده!!!!!

[logos]

اين مسابقه واضحه به دلايل غير فوتبالي انجام شده و جالبيش اينه كه واسه ما بيشتر از اونا اهميت داشته كه ما با تيم اصلي و اونا با تيم دوم اومدن . حالا صبر كنيد مسابقات بعدي رو ببينيم كه فكر كنم دستور بياد همه پورياي ولي بشن(به خيال خام اقايان) !!!!
خوندن مقاله زير رو توصيه ميكنم بهتون كه بفهميد تو چه منجلابي افتاده ورزشمون و تصور كنيد در اينده نه چندان دور چه اتفاقاتي برامون ميوفته

جاي پورياي ولي خالي !

گفته اند «پهلوانان نمي ميرند» كه بايد گفت؛ پهلوانان هم مي ميرند. مي گويند؛ منظور آن است كه ياد و خاطره پهلوانان هميشه زنده مي ماند. اين گزاره نيز مخدوش است و چه بسيار پهلواناني كه آمده اند و رفته اند و امروزه يادي از آنها در خاطر هيچكس باقي نيست. هم اكنون نيز پهلواناني هستند كه ده ها سال ديگر انگار هرگز نبوده اند. تاريخ با هيچكس تعارف و رودربايستي ندارد و هنگامي كه به پهلوانان مي رسد، فقط ياد و خاطره پهلواناني را در حافظه خود ضبط كرده و نسل به نسل منتقل مي كند كه پهلواني را با جوانمردي آميخته اند. «پورياي ولي» از جمله آنهاست. او كه پهلواني پرقدرت و بلندآوازه بود وقتي در تاريك- روشن شبستان يك مسجد، دعاي مادري را شنيد كه با تضرع از خدا مي خواست فرزند پهلوانش در مسابقه كشتي فردا بر پورياي ولي غلبه كند، با طوفاني در دل خويش روبرو شد. غلبه بر حريف و حفظ آوازه بلند پهلواني خويش كه خواست و آرزوي هر پهلواني است و يا تن دادن به شكست ارادي براي به دست آوردن دل مادر پيري كه از بيم شكست فرزند پهلوانش، شكسته بود و در سايه روشن سحرگاه آن روز، پيروزي فرزندش بر پورياي ولي را به تضرع از خداي مهربان آرزو مي كرد؟ پورياي ولي اما، به دست آوردن دل آن مادر پير را بر آوازه پهلواني ترجيح داد و خدايش براي هميشه بلندآوازه كرد.
چهارشنبه شب هفته گذشته- 13/7/90- تيم ملي فوتبال كشورمان در يك ديدار تداركاتي تيم فوتبال فلسطين را با نتيجه 7 بر صفر شكست داد و به نوشته ورزشي نويسان «جشنواره گل به راه انداخت»! ذوق زدگي برخي محافل ورزشي كشورمان از اين پيروزي و دست افشاني آنها در پي اين به قول خودشان، «جشنواره گل»! ديدني و تاسف خوردني بود و بعيد نيست كه روح پورياي ولي از خنده آنها به گريه افتاده و به زبان حال خطاب به آنان گفته باشد؛ من براي به دست آوردن دل شكسته يك مادر پير، در مقابل حريفي كه بي ترديد بر او پيروز مي شدم، تن به شكست دادم و شما همه آنچه در توان داشتيد را براي شكست تيمي كه به نمايندگي از مردم مظلوم فلسطين ميهمان شما بود به كار گرفتيد و در پي اين پيروزي به وجد آمده و آن را «جشنواره گل» ناميديد! و حال آن كه اين پيروزي، با توجه به شرايط سخت تحميل شده از سوي صهيونيست ها بر مردم مظلوم فلسطين و محروم بودن اجباري تيم ياد شده از تمرينات و امكانات فراواني كه شما در اختيار داريد، اهميت چنداني هم نداشت، چه رسد به آن كه «جشنواره گل»! ناميده شود! و چه كريمانه و بزرگوارانه بود سخن مربي تيم فلسطين كه بعد از شكست تيم تحت مديريت خود گفت: اگرچه براي آمدن به ايران سختي هاي زيادي را متحمل شده ايم و حتي ممكن بود در راه زنداني شويم ولي انگار نه انگار كه به ايران باخته ايم، چون اين مسئله براي ما شكست محسوب نمي شود. براي ما همين اندازه كه به ايران اسلامي آمده ايم يك دستاورد است و به آن افتخار مي كنيم.
نگارنده دقيقاً نمي داند كه تيم ملي فوتبال كشورمان چگونه و با به كارگيري چه فرمولي مي توانست احترام مردم ايران براي ملت مظلوم و تحت ستم فلسطين را به نمايش بگذارد و حرمت تيم فوتبال فلسطين را كه از ميان آتش و خون به ميهماني آمده بود پاس بدارد، زيرا يافتن راه كار در تخصص اهالي فوتبال است ولي با توجه به شرايط حساس كنوني چنانچه تيم ملي كشورمان نمي خواست آداب پهلواني پورياي ولي را به طور كامل دنبال كند و به شكست مصلحت انديشانه تن بدهد، دست كم مي توانست در پي نتيجه مساوي باشد و يا به حداقل گل بسنده كند، نه آن كه همه اين ملاحظات را كنار بگذارد و...
ياد آن برادر سپاهي به خير. با لندكروز سپاه كه آن روزها يكي از تندروترين خودروها بود در جاده اي حركت مي كرديم و در حالي كه تقريباً از تمامي خودروها سبقت مي گرفت به يك خودروي پيكان رسيديم كه دو پسر بچه روي صندلي عقب آن نشسته و از شيشه عقب به جاده مي نگريستند. پسربچه ها با حركت دست هاي خود به راننده پيكان كه ظاهراً پدرشان بود اصرار مي كردند تندتر برود! و بعد با اشاره همان دست ها و حركت لب ها گويي به ما مي گفتند كه نمي توانيم از آنها جلو بزنيم. برادر سپاهي نيز كه به طور محسوسي از سرعت خود كاسته بود، با حركت دست و حالت چهره وانمود مي كرد كه در تلاش براي سبقت گرفتن است اما هر چه زور مي زند نمي تواند ... و بعد از آن كه چندين كيلومتر را با همين حالت طي كرديم، وارد يكي از پاركينگ هاي كنار جاده شد و رو به نگارنده كرد و گفت؛ بذار بچه ها دلشون خوش باشه كه نتونستيم از ماشين پدرشون سبقت بگيريم!
حسين شريعتمداري


منبع :

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

فقط ميشه تاسف خورد به حال اين مملكت و فوتبال اين مملكت كه همه چيز رو تنها از دريچه نگاه خودشون مي نگرن

[Ramin khuzestan]

میگم این بروبکس تیم فلسطین احیانا چیزی از ایران نخریدن ؟ خدارو چه دیدی شاید فردا پس فردا در مورد ایران ادعایی کردن

[powerslave]

بلــــــــه!
دو کلام هم از مادر عروس! همین مونده بود شریعت مداری در مورد فوتبال حرف بزنه. میگم چطوره که شما هم چند صباحی از جایگاهت بیای پائین و بزاری مردم رنج دیده نفس بکشن. این همه که از رنج دیده های فلسطینی میگی، از شهر های جنگ زدۀ خودمون مثل آبادان و خرمشهر هم میگی که هنوز بعد از 20 و چند سال همونطورین؟

[Nasser_ZRE]

درباره رفتارهای غیرحرفه‌ای بازیکنان ایرانی


اظهارنظر رحمان احمدی دروازه‌بان سپاهان در اعتراض به یک نود دقیقه نیمکت‌نشینی آنقدر آماتور و عجیب است که به سختی می‌شود آن را باور کرد.
این دروازه‌بان که هرگز در دوران فوتبال خود دروازه‌بانی شاخص و در حد ستاره‌های فوتبال ایران نبوده است. با کم حواسی خود از دلایل مهم حذف سپاهان از لیگ قهرمانان آسیاست و حالا بدون خجالت از این ماجرا بعد از بازی خوب دروازه‌بان دوم سپاهان در دو بازی السد و سایپا به دستیار لوکا بوناچیچ حمله کرده و با کنایه درباره وی گفته مسئولان سپاهان او را از لپ‌لپ بیرون آورده‌اند!
این اظهارنظر کاملا غیرحرفه‌ای از زبان بازیکنی خارج می‌شود که در حالت عادی باید آنقدر از حذف سپاهان درد می‌کشید که مدت‌ها تن به گفت‌وگو نمی‌داد. اما او هم مثل اکثر بازیکنان فوتبال ماست. فوتبالیست‌هایی که شاید اگر در یک دهه قبل بازی می‌کردند هرگز کمتر فرصت بازی و اظهارنظربه آنها می‌رسید.
رحمان احمدی یکی از خیل فوتبالیست‌هایی است که امروز از آنها بسیار می‌شنویم، فوتبالیست‌هایی مثل حنیف عمران‌زاده که بدون ذره‌ای شرم غلامحسین فرزامی بزرگتر خود در تیم استقلال را بازیکنی مربوط به اهل هیتلر می‌نامند و از وی انتقاد می‌کنند.بدتر اینکه این مدافع استقلال در این قسم رفتارها تنها نیست. چندی پیش مهدی کیانی هافبک تراکتورسازی هم دشنام سرمربی تیمش را با کلماتی مشابه پاسخ داده بود. البته نه اینکه امیر قلعه‌نویی کار درستی کرده باشد اما کار بدتر را کسی انجام داده که تمردش از تصمیم سرمربی او را به اوج عصبانیت رسانده بود ...
در فوتبالی که احترام به کسوت و اخلاق در هیاهوی آن هر روز کمرنگ‌تر می‌شود. باید از یک خارجی آموخت، یکی مثل کارلوس کی‌روش که سعی می‌کند با سکوت درباره انتقاد همکاران به یاد ما بیاورد که فوتبال عرصه‌ای برای دوستی‌هاست. جایی برای نزدیکی و نه رسانه‌ای برای تحقیر و فحاشی.
هفته گذشته کارلوس تبس به دلیل رفتار غیرحرفه‌اش مورد تنبیه باشگاه منچسترسیتی قرار گرفت و حالا شایعه تبعید او به یک تیم کوچکتر شنیده می‌شود اما امروز پرویز مظلومی در دفاع از حنیف عمران‌زاده گفته است:‌ »عمران زاده و فرزامی هر دو باید در حد هم حرف بزنند.»

bordobakht

[Nasser_ZRE]

علیپور:فوتبال از سیاست و سینما پاک‌تر است/جشن خانه سینما در شان ایران بود؟

به گزارش خبرگزاری فارس، حجت الاسلام علیرضا علیپور، دبیر سابق ستاد منشور اخلاقی اکنون به عنوان دبیر هیئت رسیدگی به تخلفات حرفه‌ای فوتبال و رئیس کمیته نظارت، بازرسی و ارزشیابی سازمان لیگ فعالیت می‌کند.
علیپور تلاش کرده با مسایل پشت پرده فوتبال و زد و بند این ورزش تا جایی که امکان دارد مبارزه کند. شاید عملکرد او در برخی موارد قابل نقد باشد اما اکنون نام علیپور، متخلفان فوتبال را دچار ترس و واهمه می‌کند زیرا او همان کسی است که بسیاری از مربیان و بازیکنان را منشوری اعلام کرد تا رفتارشان را اصلاح کنند.
علیپور به همراه عزیز محمدی رئیس سازمان لیگ میهمان خبرگزاری فارس بود.
گفت وگوی فارس با علیپور را در زیر می‌خوانید:
* ۴ مشکل عمده کارگزاران رسمی فیفا
۳۰ ایجنت‌پلیر رسمی(کارگزار رسمی) داریم که از فیفا مجوز دارند و باید به تعهدات خود طبق مقررات بین‌المللی عمل کنند. البته شماری از این ۳۰ نفر زمینه فعالیت ۵۸ نفر بدون مجوز را در فوتبال ایران فراهم کردند.
ایجنت‌های رسمی کارشان مشخص است و کارگزارند و سربرگ رسمی دارند. تمام قرادادهایشان باید در فدراسیون جمهوری اسلامی ایران ثبت و تائید شود. با بررسی‌هایی که انجام دادیم مشخص شد کارگزاران رسمی ۴ مشکل عمده دارند.
اولین مشکل اینکه خدماتی که ارائه می‌دادند، خدمات مختصر و در واقع کمترین خدمتی بود که به بازیکن ارائه می‌شد. در واقع بزرگترین ظلم به یک مربی، بازیکن و یا باشگاه روا می‌شد که باید از این ظلم جلوگیری می‌کردیم.
در دنیا وقتی یک کارگزار رسمی به عنوان مدیر برنامه بازیکن قرارداد امضا می‌کند اگر بازیکن بخواهد به اداره مالیات برود و یا کاری در حوزه نظام وظیفه و مسایل تحصیلی داشته باشد یا مجوز خروج از کشور بخواهد و یا حتی کمیته انضباطی فدراسیون، باشگاه یا استان او را دعوت کند آن مدیر برنامه باید کار آن بازیکن را انجام دهد اما این مدیر برنامه‌ها کمترین خدمات را ارائه می‌کردند.
* فعالیت دلال‌ها در ۸ رسانه
از میان این ۳۰ ایجنت پلیر ۱۸ نفر سربرگ‌هایشان را در اختیار افراد غیرمجاز گذاشته بودند که با استفاده از سربرگ این کارگزاران طیف جدیدی وارد فوتبال ما شده که این افراد به اصطلاح به دلال‌ها معروف شدند. تعدادی از این دلال‌ها در ۸ رسانه‌ فعالیت جدی داشتند و در روزنامه‌های معروف کشور فعالیت می‌کردند.
* تخلف دوم؛ واگذاری حق امتیاز به غیر
تخلف دوم کارگزان این بود که حق استفاده از امتیاز خود را در اختیار افراد غیر قرار داده بودند، که حق این کار را نداشتند. امتیاز آنها حقیقی و متعلق به خودشان است و آن فرد می‌تواند ایجنت پلیر باشد نه اینکه آن را به دیگری واگذار کند و قرارداد مشارکت امضا کند.
*تخلف سوم؛ پرداخت نکردن مالیات درآمد ۵۰ میلیارد تومانی
تخلف سوم این است که هیچ کدام از این افراد مالیات خود را پرداخت نکرده بودند. اگر لیگ دسته یک،‌ دو و سه را حساب کنیم و سرجمع بگویم ۵۰۰ میلیارد تومان در فوتبال هزینه می‌شود و ۱۰ درصد از این مبلغ نصیب این کارگزاران یا واسطه‌های بدون مجوز می‌شود، این افراد از درآمد ۵۰ میلیارد تومان هیچ مالیاتی پرداخت نکردند علاوه بر اینکه حق عضویت فدراسیون فوتبال ایران را هم ندادند.
* تخلف چهارم؛ نداشتن بیمه بین المللی
تخلف چهارم اینکه خیلی از آنها بیمه بین‌المللی ندارند. در دنیا بیمه تعریف خاصی دارد؛ بیمه یعنی اینکه اگر بازیکنی حتی در طول مسافرتش مشکلی برایش پیش بیاید بیمه باید خسارت بدهد اما هیچ کدام از این ایجنت پلیرها چنین شرایطی نداشتند.
* مجوز ۱۸ کارگزار فیفا لغو می‌شود
اسامی این کارگزران را گرفتیم و موارد را بررسی کردیم. گزارش نواقص و معایب این افراد را در هیئت رسیدگی به تخلفات مطرح شد و تقریبا ۱۸ نفر از این ۳۰ نفر تخلفاتشان محرز است و تخلفاتشان را جمع‌بندی کردیم و قرار است برای آنها تصمیم‌گیری شود و به فیفا معرفی شوند و مجوز ایجنت پلیر آنها گرفته شود.
* تشکیل کارگروه تخصصی کارگزاران فیفا
با سایر کارگزاران نیز جلساتی با نمایندگانشان داشتیم و قرار شد اساسنامه‌ای برای تشکیل کارگروه به سازمان لیگ ارائه کنند و ما آن را به فدراسیون فوتبال پیشنهاد کنیم و فدراسیون این کارگروه را به AFC و فیفا معرفی کند تا این کمیته به رسمیت شناخته شود و خیلی از کارها و اصلاحات درون گروهی به عهده خودشان گذاشته می‌شود.
اشخاص جدید هم که می‌خواهند به فوتبال ورود کنند باید شناسایی و صلاحیت‌هایشان احراز شود. صلاحیت‌های کار، همکاری و توانایی‌هاشان محرز شود و فدراسیون فوتبال مجوز لازم برای ورود آنها به فوتبال را صادر کند.
* فرم اظهار نامه مالی بازیکنان
در ابتدای این فصل، هیئت رئیسه سازمان لیگ بنا به مصوبه مجمع عالی سازمان لیگ که مقام بالاتر است، فرم اظهار نامه مالی دو سالانه را در اختیار بازیکنان قرار داد و آنها این فرم را تکمیل کردند.
یکی از اساسی‌ترین موارد در این فرم این بود که توسط چه کسی به باشگاه معرفی شدند و توسط چه کسی با مدیر عامل مذاکره کردند. اطلاعات زیادی استخراج شد و در حال جمع‌بندی اطلاعات هستیم. بعد از لیگ برتر به لیگ دسته یک و دو هم ورود پیدا کردیم.
*کشف طیف جدید دلال‌ها در فوتبال ایران
۵۸ اسم داریم که همگی آنها در حال کار در فوتبال هستند و فاز جدیدی از دلالان را کشف کردیم. یکسری از این اشخاص بازیکنان را به امارات و کشورهای حوزه خلیج فارس یا به اندونزی یا تایلند می‌برند. اشخاصی را که منتقل کرده‌اند شناسایی کرده‌ایم و اینکه چقدر پول از این بازیکنان گرفته‌اند را متوجه شده‌ایم.
این افراد بازیکنان را برای اینکه در باشگاهی تست بدهند و به امید اینکه بعدا با آنها قرارداد امضا شود به این کشورها می‌بردند. این افراد ۶۰ نفر را به خارج از کشور انتقال دادند. از این ۶۰ بازیکن ۵۸ بازیکن به ایران بازگشتند. این نفرات از این بازیکنان پول‌هایی بین ۵ میلیون تا ۳۰ میلیون گرفته‌اند.
خیلی از این بازیکنان دچار مشکلات خانوادگی شدند و زندگی‌شان را فروخته یا همسرشان را طلاق دادند و یا پول رهن خانه‌اش را به آن کشور خارجی بردند به امید اینکه فوتبالیست شوند و فضای جدیدی برایشان باز شود. یکی از کارهایی که کردیم به بازیکنان هشدار دادیم و خبردارشان کردیم که راهی که می‌روید چه نتیجه‌ای دارد.
پرونده‌های زیادی تشکیل دادیم و اگر آنها در فوتبال به جایی نرسیدند حداقل به پولشان رسیده‌اند. آنها طیف جدید دلال‌ها هستند. این افراد بازیکنانی که در فوتبال داخلی بدون تیم می‌ماندند به اندونزی و تایلند می‌برند و یک تیم لیگ دسته دو و سه برایشان پیدا می‌کنند.
اسامی این دلال‌ها مشخص است اما در حال حاضر نام آنها را نمی‌گوییم تا بر اساس مستندات به مرحله ‌ای برسیم که بتوانیم نام آنها را بیان کنیم.
* شیوه کشف متخلفان
بارها گفته‌ام خبرنگاران افراد خدوم، زحمتکش و صادق و شریفی هستند اما بعضی از خبرنگارنماها می‌خواهند از امکانات یک رسانه استفاده کنند. برخی خبرنگاران مربی لیگ دسته یک یا دو هستند که ما اینها را رصد کرده‌ایم و اطلاعات آنها در بازرسی لیگ موجود است.
نمی‌گوییم روی همه فعالیت‌ها اما روی فعالیت موضوعی کنترل داریم. امیدواریم این افراد مقداری به خودشان آمده باشند زیرا ما از بازیکنان اقرار گرفته‌ایم که آیا شما پولی داده‌اید یا نه.
به تناسبی که لیگ جلو می‌رود برخی مدیر برنامه‌ها می‌‌آیند و می‌گویند این بازیکن باید به من پول بدهد زیرا مقداری بدهکار است و من مدیر برنامه این بازیکن بوده‌ام و این بازیکن مثلا به فلان تیم رفته و صد میلیون قرارداد امضا کرده باید ۱۰-۱۵ میلیون تومان به من پول بدهد. زمانی که از آن بازیکن ما پرس و جو می‌کنیم می‌بینیم سر و کله مدیر برنامه‌های غیرمجاز پیدا می شود.
اگر اظهارات آن واسطه با اقرارنامه اختیاری بازیکن تطبیق داشته باشد ما به این مسئله کاری نداریم اما اگر انطباق نداشته باشد به غیر از آن مدیر برنامه رسمی فیفا که سربرگش را در اختیار کسی قرار داده و خود بازیکن برخورد لازم صورت می‌گیرد.
گاهی اوقات از ما انتقاد می‌شد که مدیران نقش‌شان در این میان چیست. باید بگویم اگر مدیر یا مربی از فعالیت غیرقانونی دلالی مطلع باشد و یا اینکه از طریق واسطه غیرمجاز ولی به واسطه سربرگ یک کارگزار رسمی فریب خورده باشد متخلف است. این تخلفات طبقه بندی می‌شود و با آنها برخورد می‌کنیم. ما به مدیران ابلاغ کرده‌ایم که با واسطه‌های غیرمجاز کار نکنند و جریمه رفتاری برای آنها در نظر گرفته می‌شود.
* جرات شکایت از متخلفان
برخی از مربیان که حتی در آنها مربیان لیگ برتری هم پیدا می‌شود بعد از صحبت‌هایی که می‌کنند زیر فشار قرار می‌گیرند. مثلا بعد از حرف‌هایی که مجید جلالی در برنامه ۹۰ زد به او گفتند آیا این موضع رسمی شماست و حتی به باشگاه هم تلفن زدند و به مدیر عامل باشگاه گفتند آیا این موضع باشگاه هم همین است که اگر چنین است ما در رسانه‌ها در کار باشگاه می‌گذاریم.
معنی این حرف این است که این افراد این همه قدرت دارند یا تصور می‌کنند قدرتشان زیاد است. هشداری که من می‌دهم این است که اگر بازیکن،‌ مربی یا مدیری این چنین تهدید شد این مسائل را به ستاد رسیدگی به تخلفات بگوید زیرا امکانات خوبی پیش‌بینی شده که بتوانیم با اینگونه مسائل برخورد کنیم. ضمن اینکه در حال پیگیری این موارد هستیم.
پیش از این یک گزارش شفاهی بود اما اکنون مستندات آن در اختیار ما قرار می‌گیرد. مهم این است که اکنون افرادی که از آنها به هر نحو اخاذی و یا پولی از آنها گرفته شده است جرات پیدا کردند و برای شکایت اقدام می‌کنند.
پیش از این یک نفر از یک دلال شکایت کرده بود اما اکنون آن دلال ۳۲ شاکی دارد. این دلال می‌تواند بازیکن، ‌مربی یا خبرنگار و مدیر باشد.
اکنون یک دپوی اطلاعاتی داریم و در حال مستندسازی هستیم. قاطعانه می‌گویم؛ آنهایی که تخلف کرده‌اند تصور نکنند که ما سوار یک موج رسانه‌ای شده‌ایم. ما تمام حرف‌هایی که زده‌ایم فقط به دلیل هشدار به خانواده‌ها، بازیکنان و مدیران باشگاه‌ها بوده است تا از طریق این موج رسانه‌ای آنها مطلع شوند و سرشان کلاه نرود و شیوه‌های کاری آنها را بیان کردیم. قطعا مردم در آینده خبرهای زیادی از هیئت رسیدگی به تخلفات خواهند شنید.
* بی توجهی به هشدارهای نهادهای فوتبالی خیانت در امانت است
وقتی فدراسیون تعهد مضاعف را تصویب می‌کند، این تعهد در واقع خدمتی به یک تیم یا استان است و معنایش آن است که آقای مدیرعامل، ‌نماینده مجلس و آقای استاندار به هوش باشید زیرا آن بندگان خدا در ریز مسائل فوتبال نیستند.
فدراسیون فوتبال اصلی‌ترین ماموریتش حفظ اصالت فوتبال است تا از حوادث پیرامونی ورزش فوتبال محفوظ بماند. هشدار می‌دهیم وقتی آنها توجه نمی‌کنند سرمایه یک استان به باد می‌رود. اکنون این اشکال به نهادهای نظارتی بازرسی و قضایی ما وارد است که اگر وظایف خود را خوب انجام می‌دادند اختلاس بزرگ اتفاق نمی‌افتاد.
آنچه اکنون در هیئت رسیدگی به تخلفات و بازرسی لیگ وجود دارد، این است که قدرت‌ نهادهای نظارتی و بازرسی در این مراکز فوتبال (کمیته نظارت، بازرسی و ارزشیابی و هیئت رسیدگی به تخلفات) متمرکز شده است. بنابراین اگر به این هشدارها توجه نشود خیانت در امانت کرده‌ایم به همین دلیل به نماینده مجلس می‌گوییم به استاندار و امام جمعه زنگ زده‌ایم و گفته‌ایم فلان مربی را انتخاب نکنید دلیلش این است که سرمایه استان، یک تیم است.
مثلا قرار است ۶ بازیکن وارد یک تیم شوند و ۲ تا از آنها را خبرنگار و یکی را عکاس می‌برد و یکی را یک پیشکسوت حمایت می‌کند. پس وظیفه سازمان لیگ چه می‌شود؟ حق مردم آن استان چه می‌شود؟ اگر ما هشدار به موقع ندهیم، مانند آنکه مقام معظم رهبری چند روز پیش از نهادهای نظارتی گلایه کردند که چرا نهادهای بازرسی و نظارتی وظایف‌شان را خوب انجام ندادند از فوتبال نیز گلایه می‌شود که چرا شما وظایف‌تان را خوبی انجام نداده‌اید. ما تمام تهمت‌ها را به جان پذیرفتیم اما هشدارها را دادیم.
به یک سرمربی گفتیم آیا این بازیکنان با تائید شما وارد یک تیم شدند بعد آن مربی هفته چهارم و پنجم هم بگوید باشگاه به تعهدات خود عمل نکرده و من می‌روم و تصور کند طبق آئین‌نامه باید تا ریال آخر پولش را بگیرد. پس حق و حقوق باشگاه چه می‌شود؟ ما به سرمربی گفته‌ایم آقای سرمربی این بازیکنان را شما گرفته‌اید و او تعهد داده بله.
بنابراین آن مربی نباید تصور کند چون خوب نتیجه نگرفته یا شرایط برای کارش فراهم نبوده باید تا ریال آخر پولش را بگیرد و آن بازیکن هم که دو هفته برای آن تیم بازی کرده کل مبلغ قراردادش را دریافت کند زیرا در آن باشگاه مصدوم شده است. ما تمام باشگاه‌ها یا مربیانی که در ابتدای فصل نام آنها را اعلام کرده‌ایم را به طور ویژه تحت نظارت داریم و شک ندارم که برخورد لازم با آنها انجام می‌شود.
* فوتبال از سیاست، هنر و سینما پاک‌تر است
از فوتبال نان نمی‌خورم که بخواهم از آن دفاع کنم؛ من با فوتبالی‌ها هستم. من قاطعانه می‌گویم فوتبال ما چه در سازوکار فرهنگی و چه ساز و کار مالی از بسیاری نهادهای فرهنگی پاک‌تر است. از حوزه سینما قطعا پاک‌تر است. از حوزه هنر قطعا پا‌ک‌تر است. جشن خانه سینما را نگاه کنید آیا این در شان کشور اسلامی است؟
دوستان عزیزی که انتقاد می‌کنند، بگویند فوتبال که فقط فرهنگ نیست تماشاگر فوتبال که فقط فرهنگ نیست قیافه بازیکن که فقط فرهنگ نیست. اختلاط تماشاگر زن و مرد فقط در والیبال یا در فوتبال- چنین مسئله‌ای ندارد- که فرهنگ نیست. همه گزاره‌ها و مجموعه رفتارهای ما که در کشور ما اتفاق می‌افتد همه فرهنگ است. چرا شما فقط یقه فوتبال را می‌گیرید؟
من نه اینکه همه آنچه در فوتبال می‌افتد را می‌دانم اما اطلاعات خوبی دارم و مطلع هستم. بنابر آنچه در حوزه مدیران،‌ داوران، مقامات رسمی، بازیکنان، هواداران و حتی بخش رسانه‌ای هست اگر فوتبال جزو بهترین‌ها نباشد جزو پاک‌ترین‌ نهادها و یکی از پاک‌ترین نهادهای اجتماعی و فرهنگی است. فوتبال از سیاست هم قطعا پاک‌تر است.
* اتفاق‌های رخ داده در باشگاه سپاهان فرهنگی نیست
از آنچه در باشگاه سپاهان رخ داده گلایه‌مندیم. ساکت شاید تنها مدیر عاملی بود که تمام آنچه در باشگاهش اتفاق می‌افتاد با امضای تمام اعضای هیئت مدیره‌ انجام می‌شد و امضای اعضای هیئت مدیره پای همه کارهایش هست. این گلایه را از دوستانی که در سپاهان هستند داریم که شان باشگاه سپاهان رعایت نشد. آنچه در این باشگاه اتفاق می‌افتد یک رفتار غیرفرهنگی است ضمن اینکه این تذکر کتبی به آقایان داده‌ایم زیرا آنچه در باشگاه سپاهان رخ می‌دهد درست نیست.
دوستان برابر بند ۸ ماده یک آئین‌نامه رابطه متقابل باشگاه‌ها حق چنین صحبت‌هایی را در رسانه‌ها ندارند. کمترین نتیجه این اختلافات و جر و بحث‌ها این بود که ذهن آقایان از وظیفه اصلی خود منحرف شد و تیمی که به نیمه نهایی صعود کرد با این حواس پرتی آقایان حذف شد و یک بازیکن دو اخطاره وارد زمین و کل حقوق فوتبال ملی ما ضایع شد.
*سقف قرارداد شامل حال رحمتی نمی‌شد
ما فقط می‌توانیم تراز مالی باشگاه را از نظر مثبت و منفی بودن بررسی کنیم. حالا اگر در موارد خاص نیاز به تحقیق و بررسی باشد سازمان لیگ ورود می‌کند اما حرف من این است وقتی می‌گوییم رحمتی بالاتر از سقف قرارداد، ‌قرارداد بسته درست نیست. با توجه به مصوبه سقف قرارداد، تمام بازیکنانی که قراردادشان دو ساله یا سه ساله و از قبل ثبت شده بود شامل حال این موضوع نمی‌شدند.
این اشکالی نیست که حسینی آن را در رسانه اعلام کند. ضمن اینکه چون سپاهان و ذوب‌آهن شانس حضور در یک چهارم لیگ قهرمانان آسیا را داشتند تلاش کردیم ساختار این دو باشگاه به هم نخورد اما رحمتی به سازمان لیگ آمد و مسائلی مانند فرزندش و مسائل دیگر را مطرح کرد و گفت نمی‌خواهد در اصفهان بماند.
* فرد منشوری نداریم
در این فصل هیچ مربی یا بازیکن منشوری در هیچ رده‌ای نداریم اما هر کسی بر اساس قوانین و مقررات به وظایفش عمل نکند با تخلفش برخورد می‌شود.

[Nasser_ZRE]

کیهان و قصه بازی با فلسطین

عصر ایران ورزشی

آنچه که تیم ملی ایران در بازی با فلسطین از خود به نمایش گذاشت، مصداقی از بازی جوانمردانه بود؛ تیم ملی ما فقط آنها " فوتبال بازی کرد " و فوتبال را قربانی سیاست نخواست و نساخت.
انتقاد حسین شریعتمداری، مدیر مسئول روزنامه کیهان، از پیروزی پرگل تیم ملی ایران در برابر فلسطین، نشانه روشنی از سیاسی دیدن امور ذاتاً غیرسیاسی است.
تیم ملی ایران در مسیر راهیابی به جام جهانی ۲۰۱۴، نیازمند برگزاری بازی های تدارکاتی است. به برکت دولت احمدی نژاد، که دولت مورد تایید جناب شریعتمداری است، کمتر تیم به درد بخوری در جهان فوتبال حاضر است با تیم ملی کشور ما بازی کند.
این معضل پیش از جام جهانی ۲۰۰۶ به خوبی به چشم آمد و بعد از آن نیز کمابیش گریبانگیر فوتبال ایران بوده است.
فارغ از اینکه یکی از دلایل این امر، مواضع دولت احمدی نژاد و حامیان تندرویش در قصه فلسطین – اسرائیل بوده است، دیدار ایران و فلسطین برای بازیکنان تیم ملی ایران، نه مسابقه ای سیاسی بلکه رقابتی ورزشی بود.
کارلوس کی روش زمان کمی برای آماده سازی هر چه بیشتر تیمش در اختیار دارد. کی روش پرتغالی است و دغدغه مساله قدیمی و ظاهراً لاینحل اسرائیل – فلسطین را ندارد. او در بازی با فلسطین در پی آزمودن عیار هجومی تیمش و البته تاکتیک های هجومی مد نظر خودش بود.
بنابراین، کی روش منطقاً نمی توانست به حمایت سیاسی سی ساله ایران از فلسطین بیندیشد و فوتبال را فدای سیاست کند. برای او تیم های ملی فلسطین و مالزی فرقی با هم ندارند.
در یک دیدار دوستانه با تیمی ضعیف، قطعاً شیوه های گوناگون حمله به دروازه حریف و تحت فشار قراردادن او برای مربی تیم قوی تر اهمیت دارد. برای کی روش البته نتیجه بازی از حیث روحیه بخش بودن آن برای تیم ملی ایران، در آستانه بازی حساس ایران – بحرین، اهمیت داشت اما نکته مهمتر، ترمیم ضعف مهاجمان تیم ملی ایران بود. تمامی گل های ایران را در بازی های اخیر تیم ملی، هافبک ها و مدافعان ما به ثمر رسانده اند.
بنابراین عجیب نیست که کی روش بخواهد پای مهاجمانش در این بازی به گل باز شود. تیم ملی ایران در ال حاضر با مشکل گلزنی به طور عام و گلزنی مهاجمان به طور خاص دست به گریبان است.
اگر قرار نبود که کی روش در دیدار با فلسطین، راهکاری برای ترمیم این مشکل اساسسی تیمش بیندیشد، پس چه دلیلی داشت که تیم ملی بزرگسالان ایران با فلسطین بازی کند؟ آیا بهتر نبود که تیم جوانان یا امید ایران و یا یکی از دو تیم استقلال یا پرسپولیس به مصاف فسلطین بروند؟
اتفاقاً آنچه که تیم ملی ایران در بازی با فلسطین از خود به نمایش گذاشت، مصداقی از بازی جوانمردانه بود؛ تیم ملی ما فقط آنها " فوتبال بازی کرد " و فوتبال را قربانی سیاست نخواست و نساخت.
کم فروشی در یک بازی فوتبال، با در نظر گرفتن ملاحظات سیاسی، نه تنها مصداقی از نقض بازی جوانمردانه در عرف جهان فوتبال است، بلکه مصداقی از تبانی نیز محسوب می شود.
اگر دیدار ایران و فسطین در تورنمتنی مهم برگزار می شد و پیروزی ایران در این مسابقه فرضی، تاثیری در صعود ایران نداشت ولی منجر به حذف فلسطین از آن تورنمت و صعود عربستان به جای فلسطین می شد، مطابق توصیه جناب شریعتمداری، ظاهراً تیم ایران باید بازی را به فلسطین واگذار می کرد؛ چرا که ضعف فوتبال فلسطین محصول " شرایط سخت تحمیل شده از سوی صهیونیست ها بر مردم مظلوم فلسطین و محروم بودن اجباری تیم یاد شده از تمرینات و امکانات فراوان " است.
وقتی که ملاحظات سیاسی در یک مسابقه دوستانه چنین اهمیت می یابد، آیا در یک مسابقه رسمی در تورنمتمی مهم، چنین ملاحظاتی یکسره کنار گذاشته می شوند؟ بدیهی است که نه.
منطق مندرج در نقد حسین شریعتمداری، پیامدهایی دارد که برای هیچ فوتبالدوست راستینی قابل قبول نیست. برای گرفتارنشدن در چنبره چنین پیامدهایی، بهترین کار کوبیدن مهر ابطال بر منطقی است که آبشخور این پیامدهاست.
به نظر می رسد که مدیر مسئول کیهان، بهتر است در حوزه تخصصی خودش قلم بزند و " رسم پهلوانی " را در نوشته های سرشار از انصاف روزنامه وزین خود پاس دارد.

[Nasser_ZRE]

فیفا اعلام کرد: ایران – بحرین، پرهیجان‌ و مهم‌ترین بازی روز آسیا

فیفا اعلام کرد:
ایران – بحرین، پرهیجان‌ و مهم‌ترین بازی روز آسیا
خبرگزاری فارس: سایت فدراسیون بین المللی فوتبال مصاف ایران و بحرین را جدال بزرگ مقدماتی جام جهانی برزیل در قاره آسیا معرفی کرد.
خبرگزاری فارس: ایران – بحرین، پرهیجان‌ و مهم‌ترین بازی روز آسیا
به گزارش خبرگزاری فارس، سایت فیفا در گزارشی به مناسبت پیکارهای مقدماتی جام جهانی ۲۰۱۴ که فردا در سطح قاره پهناور آسیا انجام می‌شود، با توجه به همه فاکتورها و حساسیت‌ها، جدال مردان کارلوس کی‌روش پرتغالی و پیتر تیلور انگلیسی را مصاف بزرگ روز قاره خواند.
در این گزارش عنوان شد پس از آنکه ایران در راه جام جهانی ۲۰۰۲ کره و ژاپن در منامه از بحرین ۳ بر یک شکست خورد، حساسیت‌ها میان این دو تیم آسیایی آغاز شد و این چالش تا به امروز ادامه داشته است. تیم ایران البته اکنون تحت هدایت کی روش هفته گذشته به پیروزی پرگل ۷ بر صفر مقابل فلسطین رسید تا برای مصاف با بحرین آماده باشد.
در ادامه گزارش فوق به این نکته اشاره شده تنها تیم‌های آسیایی محدودی تاکنون در ورزشگاه آزادی محل انجام بازی ایران و بحرین با توجه به فضای خاص آن و صدهزار تماشاگر به مشکل برنخورده‌اند.
به این خاطر تیلور امیدوار است با استفاده از همه نفرات موجود خود، منجمله محمد سلمان و عبداله عمر بتواند نتیجه معقولی در جدال با ایران بگیرد.


کریم باقری: محیط ورزش جای شعار سیاسی نیست!

کاپیتان پیشین تیم ملی فوتبال گفت: بحرین برای کسب امتیاز به ایران می‌آید و برای این کار از هر حربه‌ای استفاده خواهد کرد.

کریم باقری در گفت و گو با خبرنگار ورزشی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، درباره دیدار پیش روی تیم ملی فوتبال در برابر بحرین در راه صعود جام جهانی ۲۰۱۴، با بیان این که تیم ملی بازی سختی پیش رو دارد، اظهار کرد: بحرین همیشه برای ما دردسرساز بوده است و حتی در سال ۲۰۰۱ ما را از رسیدن به جام جهانی محروم کرد. این تیم برای کسب امتیاز و شاید پیروزی به ایران می‌آید و برای رسیدن به این هدف از هر حربه‌ای استفاده خواهد کرد.
وی در ادامه با اشاره به دیدار تدارکاتی تیم ملی برابر فلسطین، این دیدار را در افزایش روحیه بازیکنان تیم ملی موثر دانست و افزود: این بازی از هیچ بهتر بود. البته فلسطین تیم مقتدری نبود، اما پیش از دیدار برابر بحرین از نظر روحی برای ما خوب بود. امیدوارم ملی پوشان در بازی رسمی خود برابر بحرین هم با قدرت حاضر شوند و حریف را شکست دهند.
باقری همچنین بحرین را تیمی سرسخت توصیف و خاطر نشان کرد: این تیم برای کسب نتیجه‌ قابل قبول به ایران می‌آید، ولی اگر بازیکنان ما با تمرکز کافی به میدان بروند و با قدرت در بازی حاضر شوند به راحتی می‌توانند حریف را از پیش رو بردارند.
کاپیتان پیشین تیم ملی فوتبال در ادامه با بیان این که هواداران فوتبال در ایران همیشه از تیم ملی حمایت کرده‌اند، گفت: امیدوارم سه‌شنبه هم مردم با حضور پرشمار خود در ورزشگاه آزادی ملی پوشان ایران را همراهی کنند تا با پشتوانه آن‌ها بتوانند بر حریف فائق آیند.
وی همچنین درباره احتمال سردادن شعارهای سیاسی در ورزشگاه توسط مردم و علیه بحرین گفت: محیط ورزش جای شعار سیاسی نیست. تماشاگران باید در بازی با بحرین فقط تیم خود را تشویق کنند و از سردادن شعارهای سیاسی پرهیز کنند، چون این کار باعث محرومیت فوتبال ما و آسیب دیدن تیم می‌شود. انشاءالله که مردم هم رعایت می‌کنند.


احتمال غیبت علی کریمی در بازی بحرین


سایت گل ـ علی کریمی ستاره تیم ملی ایران بعد از دو استراحت امروز برای اثبات میزان آمادگی در تمرین تیم ملی قبل از بازی بحرین شرکت می‌کند.
پزشک تیم ملی در این‌باره به سایت گل گفت:« علی کریمی باید برای اینکه مقابل بحرین بازی کند باید از تست پزشکی ما جواب بگیرد. والا بهتر است که او بازی نکند تا خدایی نکرده مصدومیتش تشدید نشود.»
پرهام خانلری ادامه داد:« کریمی دیگر درد پا ندارد اما دچار کوفتگی عضله است و خطر مصدومیت مجدد برای وی دوباره هست. بنابراین با توجه به ارزش این بازیکن باید با احتیاط بیشتری با مصدومیتش برخورد کنیم.»
خانلری همچنین خبر داد مصدومیت جواد کاظمیان هم برطرف شده و مشکلی برای بازی مقابل بحرین ندارد.
علی کریمی در بازی تاریخی ایران مقابل بحرین در منامه جزو تیمی بود که بلاژویچ آن را هدایت می‌کرد.


نصیرزاده: با شعار سیاسی هم محروم می‌شویم و هم جریمه نقدی





هوشنگ نصیرزاده در گفت و گو با خبرنگار ورزشی خبرگزاری فارس اظهار داشت: در صورتی که در بازی ایران و بحرین شعارهای هدایت نشده و به صورت سیاسی و یا با استفاده از پلاکارد داده و نوشته شود طبق ماده ۶۷ آئین نامه انضباطی فیفا، علاوه بر جریمه نقدی، ممکن است تیم ایران را به دلیل ناتوانی در هدایت تماشاگران به بازی بدون تماشاگر محکوم کنند.
وی افزود: از آنجایی که در عرف جهانی تماشاگران نزدیک به زمین به عنوان حامیان تیم میزبان و تماشاگران ردیف های بالاتر و دورتر به زمین تماشاگران تیم های میهمان معرفی می شوند بهتر است تحت هیچ شرایطی در بازی با بحرین از پلاکارد سیاسی استفاده نشود.
این کارشناس داوری ادامه داد: فیفا در موضوع برخورد حجاب بانوان ایران نشان داده که حتی بدون اینکه قانونی داشته باشد می تواند احکامی صادر کند. بهتر است از آنجایی که فقط یک بازی مقابل بحرین در ایران برگزار می کنیم دقت کافی را به عمل آوریم تا بهانه ای دست فیفا ندهیم. از نکات مهم اینکه فیفا نیز با توجه به پیش بینی های خود یک ناظر امنیتی فرستاده که گزارش های او در تصمیم گیری های بعدی مهم خواهد بود.
بهتر است برای حفظ حرمت تیم ملی و جلوگیری از هر گونه تبعات بعدی تصمیمات فیفا و بهانه دادن به دست اجانب به مدت یک ساعت و نیم از شعارهای سیاسی و نشان دادن پلاکارد خودداری کنیم.
تیم های ایران و بحرین ساعت ۱۹:۳۰ فردا (سه شنبه) در چارچوب رقابت های مقدماتی جام جهانی ۲۰۱۴ در ورزشگاه آزادی به مصاف یکدیگر می روند.


با شکایت ایران به فیفا؛عراق از بازی های المپیک حذف شد/احتمال بازگشت ایران به رقابت ها خیلی کم است

شکایت ایرانی ها نتیجه داد و فیفا تیم امید عراق را از گردونه رقابت های مقدماتی اامپیک حذف کرد.به گزارش خبرآنلاین و به گفته یکی از مسئولان فدراسیون فوتبال سرانجام رای نهایی در مورد شکایت ایران از عراق که از بازیکنی با صغر سن استفاده کرده بودند اعلام شد و فیفا رای به حذف عراق از مرحله مقدماتی المپیک لندن داد.
بر اساس این خبر پس از حذف عراق از این رقابت ها هنوز مشخص نیست که چه تصمیمی در مورد ایران گرفته می شود،چون پس از حذف ایران و رویارویی عراقی ها با ازبکستان آنها موفق به شکست دادن عراق شده اند و در حال حاضر حریفی ندارند که بازی برگشت را با آنها برگزار کنند. احتمال خیلی کمی وجود دارد که فیفا ایران را دوباره به رقابت ها برگرداند و آنها حریف ازبکستان در این مرحله شوند اما می توان امیدوار بود که این اتفاق بیفتد و ملی پوشان یک بار دیگر برای حضور در المپیک تلاش کنند.
بر اساس این خبر مسئولان کمیته المپیک ایران در نامه ای به فیفا درخواست کرده اند که اگر ایران به بازی ها برگشت و آنها اجازه برگزاری مجدد بازی ها را نداشتند،ایرانی ها حاضرند تا با قبول شکست در بازی رفت(همان نتیجه سه بر صفر)فقط یک بازی برگشت با ازبکستان برگزار کنند.
هنوز مشخص نیست که فیفا چه تصمیمی در مورد ایران می گیرد و این احتمال وجود دارد که آنها رای به بازگشت تیم امید ما به رقابت ها ندهند.

[Nasser_ZRE]

فوتبال ما شهر فرنگه از همه رنگه

شهر شهر فرنگه از همه رنگه،بیا و تماشا کن چه غوغایست در این وانفسای تربیت،بداخلاقی بیاموز در این شهر ادب،آموزش دعواست در این سرزمین میانجیگران.
از بزرگان چه یاد گرفته ایم؟که دست و پای استاد را ببوس و کرنش کن.
احترام بگذار، سر به زیر باش.
استاد میگفت:درخت هر چه پربار تر باشد افتاده تر است.
به رسم استادی و شاگردی چند قدم از استادت عقب تر راه میروی؟
دیگر مکتبی نیست،خبری از فلک کردن نیست،تنبیه ها پولی شده،دردی ندارد این تنبیه ها.
شاعر با ذوق ما میگفت:فقیه اگه بالای منبر می نشست جوون سه چهار پله پایین تر مینشست
رسم مردانگی را کشتید.
موی سپید استاد سیخی چند؟
حرمت گود ورزشگاه چیست؟خوردنی است؟
تا تعویضت میکنند فحش میدهی،داد میزنی،لگد به این آن میزنی،قهر میکنی.
گوشه ورزشگاه استغفرا... که مستراح نیست انسان با شعور.اینجا قداست دارد.
مگر نگفت:ورزشکاران به علی (ع)اقتدا کنند؟میکنی؟
به کدام داشته ات مینازی؟
به پولت؟یا شهرتت؟
از تو مشهورتر و پول دارتر هستند/پس چرا آنان این چنین نمیکنند؟
شانس آوردیم پایت به بوندسلیگا و لالیگا و کاچلو باز نشده.
شانس آوردیم کسی پوسترت را در اتاق خوابش نمیزند.
وگرنه می آمدی از آنجا تا اینجا و یک سیلی به من میزدی تا کلکسیون افتخاراتت تکمیل شود.
آقاجان،فوتبالیست،بدان کسی در دل مردم جای دارد که با ادب باشد،کوچکی و بزرگی بشناسد.
از آدمهای بزرگ رسم مردانگی را بیاموز،از تختی ها ،پوریای ولی ها،خادم ها،دبیرها ،ساعی ها
و...ها
نگاه کن چه احترامی بین مردم دارند.
چون مثل شما ورزشگاه را با جای دیگر اشتباه نگرفتند
حرمت استاد نگه داشتند
لگد زیر بطری آب نزدند
هرچه استاد گفت گفتند چشم
از آنها بیاموز که افخاراتشان در جهان و المپیک از همه اتان بیشتر است.
نه مثل شماها که نهایتا یک جام آسیایی رفتی.فقط رفتی
بیا و خودت را اصلاح کن تا در دل مردم تو هم عزیز بمانی
نه اینکه...
(ستایش)


footballonline


در تصویر، علی دایی را در لباس سربازی مشاهده می‌کنید. بدون شک این عکس برای خود علی دایی هم بسیار جالب است، عکس نشان از روزهایی ساده و بدون آلایش است که در آن مهندسی جوان پس از فارغ‌التحصیلی از دانشگاه صنعتی شریف دوران مقدس سربازی را طی می‌کرد تا کم کم به دروازه‌های شهرت برسد.
به راستی آن زمان آن ستوان فارغ التحصیل مهندسی متالورژی شریف که حتی هنوز در تیم ملی هم به هیچ افتخاری نرسیده بود تا از طرح سرباز قهرمان بهره ببرد ، فکرش را می کرد که روزی را ببیند که از یک تیمسار هم بیشتر برای این مملکت مهم باشد؟!