می گم یکم آرامش خودمونو حفظ کنیم!نوشته شده توسط saeid_ronaldo
این دوستمون یه چیزی رو می خواد ثابت کنه بیاین اجازه بدیم که ایشونم نظرشونو بگن و سوالاتشونو بپرسن شاید کمکی بشه براشون!نه؟
می گم یکم آرامش خودمونو حفظ کنیم!نوشته شده توسط saeid_ronaldo
این دوستمون یه چیزی رو می خواد ثابت کنه بیاین اجازه بدیم که ایشونم نظرشونو بگن و سوالاتشونو بپرسن شاید کمکی بشه براشون!نه؟
بله انسان لیاقت داره اگر نداشت که خدا فرشته هاشو مجبور نمی کرد که سجده کنن براش!نوشته شده توسط tavahommmmmmmm
ولی همه ی ما هم این ارزش رو حفظ نکردیم![]()
درسته ما اونقدر که باید قدر دان نعمت های الهی نیستیم و شکرگزاری نمی کنیم ولی سعی که باید بکنیم!
---------------------------------------------------
اینم بگم شما فقط در حد پرسیدن سوال می تونین پیش بیایین
حداقل این تاپیک جای باز کردن این جور بحث ها نیست ! من منظور شما رو درک می کنم ولی بهتره قوانین رو رعایت کنیم.![]()
Last edited by k@vir; 30-05-2006 at 00:49.
سوت جون كجائي؟
ميدونم كه داري نگا ميكني
مغزت هم خوب كار ميكنه(خودت ميدوني كه من چي ميگم)
و
حالا جواب تووووووووووووووووووووهههه ههههههههم
گمونم اين سكانس رو توي فيلم ويل هانتينگ نابغه ديده بودم
يه بيت هم از فاوست:
اي اسبان چالاك كه گردونه شب را ميكشيد..........
از تراژدي فاوست (اثر گوته)
ميدونم بي ربطه ولي.........اگه خواستيد بفرستيدش به نا كجا آباد........
خاطره:
سر امتحان بينش اسلامي يكي از برو بچه ها گفت :تا ميتونيد لغت هاي قلمبه سلمبه بنويسيد بلكي نمره بگيريد.
پرسيديم لغت قلمبه سلمبه؟مث چي؟
گفت: مثلا..........اسپرماتوزوئيد
حالا حكايت ماست
؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
اولين دوستي كه من تو انجمن پيدا كردم سووووووت بود
خيلي هم دوستش دارم
ولي روي صندلي داغ ....نه
از انحراف به چپ مون عذر ميخواهيم
فكر كنيد آگهي بازرگاني بود
قربان همه
دیر رسیدی رفتش!!!!!نوشته شده توسط nightmare
![]()
جدی جدی بحث تاپیک داره عوض می شه هاااااااااااااااا![]()
برای این که بیاد رو روال خودم یه سوال می پرسم خودمم جواب می دم.(آخه هنوز رو صندلیم نفس های آخره دیگه)
کویر جان می شه خودتو تو یه کلمه توصیف منی؟![]()
بله
(( بی عرضه))![]()
حالا ادامه ی سوال های شما:![]()
از اينكه دو تا پست پشت هم دادم ببخشيدنوشته شده توسط tavahommmmmmmm
اي روح القدس..........
اين مكتوب شما مثل نامه برادرمان ....احمد.........ي
به برادر ديگرمان جرج ...........وشششششششش
ميمانست
اي با با
تاپيكو در ياب
خواهشا بحث تاپیک رو در یابید![]()
منتظروقتي باش كه من رو اين صندلي بشينمنوشته شده توسط k@vir
اونوقت ميگم بي عرضه كيه
شرمنده م
ولي ........
من اين لغت(بي عرضه) رو اصلا قبول ندارم
اتفاقا برعكس............
از رك گوئي و صادقانه گفتنتون خوشم اومد...... يكي نيس بگه اخه تو چيكاره اي(خودمو ميگم سو تعبير نشه)
FX64 Dual Core
عزيز جان من كه در رفتم .....مرسي كوير خانم از پيشنهاد تون.......خدا بخير كنه برات
بيت:ما مرد جنگيم ..........
مواظب روح القدس هم باش
Last edited by saviss; 30-05-2006 at 01:09.
شما به من لطف داریننوشته شده توسط saviss
ولی خب آدم باید همیشه حقیقت رو بگه هر چقدر هم که تلخ باشه!![]()
با سلام
شب شما به خير
من به هيچكدوم از دوستان تذكر نميدم , چون از طرفي اجازه ندارم وحتي اجازه هم داشتم خواهش و درخواست رو بيشتر مي پسندم.
دوست تازه وارد ضمن تبريك بهشما براي عضويت در اين خانواده بزرگ از شما خواهش ميكنم كه براي صحبت با دوستان خود از ياهو مسنجر و در صورت امكان پيغام خصوصي انجمن استفاده كنيد.
و اما بحثي در مورد همين تاپيك :
سركار خانم k@vir تا به حال براي شما پيش اومده كه موضوعي رو از ديگران پنهان كنيد ؟ مثلا خانواده ؟ احساس شما در اين مورد ؟
و به نظر شما اين تاپيك تا چند نفر ميتونه ادامه داشته باشه ؟
سلامنوشته شده توسط FX64 Dual Core
شب شما هم به خیر
راستش تا چند وقت پیش نه !جون من همیشه سعی می کردم دختر پررمزو رازی نباشم همیشه همه چیز رو با خانوادم در میون می زاشتم ولی حالا یه چیزی هست که می خوام بگم ولی نمی شه!شرایطش رو ندارم
همین هم باعث عذاب وجدانم شده!آزارم می ده!![]()
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)