تبلیغات :
خرید لپ تاپ استوک
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 28 از 34 اولاول ... 18242526272829303132 ... آخرآخر
نمايش نتايج 271 به 280 از 339

نام تاپيک: سریال در مسیر زاینده رود

  1. #271
    کاربر فعال انجمن کشاورزی ali shah's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2009
    محل سكونت
    WORLD WIDE WEB
    پست ها
    393

    پيش فرض

    يادداشت يك هنرمند اصفهاني پيرامون سريال «در مسير زاينده رود»؛
    من اصفهاني خوشحالم كه شهري جز تهران براي ساخت سريال انتخاب شد


    خبرگزاري فارس: يك هنرمند اصفهاني پيرامون مجموعه «در مسير زاينده رود» با اشاره به اين كه همشهريان بياييد اين عينك بدبيني سطحي‌نگري را برداريم، نوشت: من بيننده اصفهاني به نوبه خود خوشحالم از اين كه يك تيم تهراني بالاخره از اين تهران بيرون آمد و شهر ديگري را براي خلق اثر خود انتخاب كرد.




    به گزارش خبرنگار راديو و تلويزيون فارس، يكي از هنرمندان اصفهاني پيرامون مجموعه «در مسير زاينده رود» يادداشتي با عنوان «چرا اين همه حرف و حديث؟» را در اختيار خبرگزاري فارس قرار داد.
    در اين يادداشت آمده است: نمي‌دانم از كجا بگويم و چگونه... اصلا مي‌خواستم سكوت كنم اما امروز چشمم به اين همه حاشيه و حرف و حديث افتاد، ديگر نتوانستم چيزي نگويم!!
    اول از اسم سريال يعني: «در مسير زاينده رود» شروع مي‌كنم. يك نام كاملا اصفهاني كه خود كلمه زاينده‌رود خواه ناخواه ياد اصفهان را در ذهن شنونده تداعي مي‌كند! چيزي كه خيلي در اين سريال به چشم مي‌خورد، فيلمنامه تراژدي و غمناك و اثرگذار اين اثر است كه نشانگر تجربه بالاي عليرضا نادري در سمت نويسندگي و حسن فتحي را دارد. اين سريال شيرين شروع شد، با موضوعي جذاب اما اگر توجه كنيم مي‌بينيم اين همه حرف و حديث و حاشيه زماني شروع شد كه داستان رفته رفته تلخ شد كه اين نشان از سطحي‌سنجي و ظاهربيني
    كساني دارد كه به اين سريال كم لطفي كردند.
    يك تراژدي قوي با موضوعي جديد كه حداقل همين موضوع جديد اين سريال را از ديگر سريال‌هاي ماه رمضان امسال كه موضوعاتي تقريبا دست دوم دارند متمايز مي‌كند. من بيننده اصفهاني به نوبه خود خوشحالم از اينكه يك سريال با تيم تهراني خود بالاخره از اين تهران بيرون آمده و شهر ديگري را براي خلق اثر خود انتخاب كرده است، گويا اين امر به چشم آقايان و ديگر مسئولان، بالاخص مسئولان اصفهان نيامده و هيچ ابراز رضايتي از امر ندارند. همشهريان بياييد اين عينك بدبيني سطحي‌نگري را برداريم و كمي هم جدي نگاه كنيم.
    كمي به حالت فيلمبرداري و چرخش‌هاي دوربين نگاه كنيد، كمي به پس زمينه‌ها و تصاوير زيبايي كه حسن فتحي در پشت سر بازيگران خود خلق كرده نگاه كنيد!
    در اين يادداشت آمده است: از سحرگاه زيباي ميدان نقش جهان تا درشكه‌ها و عمارت عالي قاپو، از نماي زيباي خواجو در شب تا چهل ستون در حوض، از آتش‌گاه از يادها رفته تا خانه‌هاي قديمي و زيباي بازسازي شده توسط سازمان ميراث فرهنگي كه به‌حق حسن فتحي حجت را در استفاده از اين آثار تاريخي و به تصوير كشاندن آنها تمام كرده.
    چرا فقط به نيمه خالي ليوان نگاه مي‌كنيم؟ آن هم ليواني كه دو سوم آن پر است و فقط يك سومش خالي؟ فقط حرف‌مان ناتواني در اداي درست گويش اصفهاني است؟
    اين هنرمند نوشته است: بله من هم قبول دارم كه لهجه اصفهاني به خوبي توسط بازيگران ادا نمي‌شود اما به ياد داشته باشيم كه بازيگران اكثرا غير اصفهاني هستند و در همين حد هم واقعا خوب از عهده كلمات بر مي‌آيند. شايد مي‌گوييد چرا از بازيگران اصفهاني استفاده نشده است! اول بايد بگويم كه كدام بازيگر؟ شهري كه يك تئاتر شهر ندارد، اصفهاني كه دانشگاه سينما ندارد، اصفهاني كه فقط چهار سينما دارد مگر مي‌تواند بازيگر ساز باشد و بازيگر داشته باشد؟
    چرا يادمان رفته زنده ياد ارحام صدر را كه تا زنده بود هيچ يادي از او نشد و هيچ اسمي از او آورده نشد و هنگامي كه از بين ما رفت به يادش
    افتاديم و گفتيم اي كاش او اثري تازه از خود بجا مي‌گذاشت، اين است هنركشي ما!!
    در ادامه مي‌خوانيم: بعد هم بايد خاطر نشان شوم كه اين سريال يك سريال سراسري است نه يك سريال براي مركز اصفهان. بايد تمام جوانب را در نظر گرفت و ديد كه اگر بازيگران بنام نباشند، بيننده از ديدن سريال سر باز مي‌زند!
    اما انصافاً سريال‌هايي كه خود مركز اصفهان با بازيگران بومي ساخته چقدر موفق بودن؟ «كارآگاه رشيد» كه علي رغم اينكه از شبكه 3 سيما پخش شد، سيزده قسمت آن حذف شد و تهيه كننده اعلام هشتاد ميليون ضرر را كرد!! و يا نوروز چند سال پيش، سريال «دل خوش سيري چند» چه محبوبيتي پيدا كرد؟
    در اين نامه آمده است: آقايان آيا باز هم از سريال «در مسير زاينده‌رود» ايراد مي‌گيريد؟ آيا اينقدر كه در اين سريال از تمام نماها و آثار اصفهان فيلم‌برداري شده در آن دو سريال ساخته خود مركز اصفهان هم فيلمبرداري شده است؟
    به ياد داشته باشيم «در مسير زاينده رود» كه توسط كارگردان بزرگي به نام «حسن فتحي» ساخته شده است! كارگرداني كه «روشن‌تر از خاموشي» را در همين اصفهان ساخت با شاه عباس و ملاصدرا، كارگرداني كه «مدار صفر درجه» و «ميوه ممنوعه» را در كارنامه خود دارد. در مسير زاينده رود بزرگاني همچون مسعود رايگان و دكتر مهدي سلطاني (بهزاد مصيب) را دارد. مهدي سلطاني كه داراي دكتراي تئاتر است و موجب افتخار است كه در سريال ايفاي نقش مي‌كنند.
    درست است گويش اصفهاني توسط بازيگران به طور اكمل و كافي ادا نمي‌شود اما همين هم از ديد ما اصفهاني‌ها بايد قابل قبول باشد! اين سريال آنقدر زيبايي و گفتني دارد كه اصلا نارسايي در لهجه اصفهاني نبايد به زبان بيايد كه اين حواشي پرده‌اي شود بر روي ديگر جذابيت‌هاي اين اثر. حال اينكه اين نارسايي گويش اصفهاني فقط در ديد ما اصفهاني‌ها عيان است و اين سريال در 29 استان ديگر هم بيننده دارد و به يقين آنها مي‌بينند و لذت مي‌برند از اين اثر.
    حال براي من جاي تعجب است كه چطور يكي از مسئولان اصفهان به خود اجازه مي‌دهد كه بگويد: لهجه اصفهاني در اين سريال به تمسخر گرفته شده است؟! مگر اين اثر يك سريال روتين و طنز است كه اينگونه سخن مي‌گوييد؟ در اين سريال كاملا جدي به لهجه اصفهاني سخن گفته مي‌شود و هيچ تمسخري جاي ورود ندارد. و جالب اين كه آيا شوراي شهر اصفهان اينقدر بيكار شده است كه به بدي لهجه اصفهاني در يك سريال ايراد بگيرد؟ خب همين است پروژه متروي اصفهان به بن‌بست مي‌خورد و مصلاي اصفهان پس از 14سال به نيمه هم نرسيده!!
    در پايان اين يادداشت آمده است: بياييم كمي فني نگاه كنيم. واقعيت‌ها را ببينم و ايرادهاي بيهوده را كنار بگذاريم. به قول ما اصفهاني‌ها: اُرد ناشتا مي‌ديم و ايراد بني‌اسرائيلي مي‌گيريم.
    سريال «در مسير زاينده‌رود» به شك بهترين سريال ماه مبارك رمضان در سال 89 است و حق آن بيشتر از اينها را دارد.
    من بيننده اصفهاني در همين جا كمال تشكر و خسته نباشيد خود را نسبت به تيم سازنده و دست اندركاران سريال در مسير زاينده رود اعلام مي‌كنم. آقاي فتحي خسته نباشيد...
    خدائیش راست میگه.این هنرمند هرکی بوده یه ادم روشنفکر هستش.

  2. #272
    آخر فروم باز Amir_oscar's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2010
    محل سكونت
    خرم‌آباد
    پست ها
    1,279

    پيش فرض

    به نظرم اگه مامان مهران به پیرمرده جواب مثبت بده، پیرمرده رضایت می ده و باهاش هم ازدواج نمی کنه! فقط می خواد امتحانش بکنه!

  3. #273
    آخر فروم باز gmuosavi's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2006
    محل سكونت
    نصف جهان سبزوهمیشه سبز
    پست ها
    4,094

    پيش فرض

    من نمیدونم چرا بعضی ها ( چه همشهریای خودم چه دیگران ) اینقدر سخت گرفتن
    من نمیدونم کجاش توهین شده به فوتبالیستها. خوبه هممون قبول داریم فوتبال اینقدر هم پاک نیست
    من نمیدونم کجای این سریال به اصفهانی ها توهین شده. قبول دارم ضعف داره ، چه توی لحجه چه توی چیزای دیگه. ولی فکر نمیکنم تهیه کننده و کارگردان قصد توهین به شهری رو داشته باشن. اون هم جلوی چند میلیون نفر
    اگه از اصفهان بدش میومد که نمیومد اصفهان کار کنه که
    حتما از اصفهان خوشش میاد که اومده دیگه. ولی نتونسته عده ای رو راضی کنه که این هم عادیه


    کاری نکنیم که هنرمندها از شهرومون برن
    اگه اشکالی وجود داره دوستانه و محترمانه بهش بگیم

    (هنوز دارم میسوزم که چرا جشنواره ای مثل کودک از اصفهان رفت اون هم به خاطر بی فکری مسئولین. جشنواره ای که کلی سود چه فرهنگی چه مادی برای این شهر داشت )


    ممنون

  4. 7 کاربر از gmuosavi بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  5. #274
    آخر فروم باز molaali's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2008
    محل سكونت
    همين نزديكي
    پست ها
    1,397

    پيش فرض

    بايد ديد آيا پدر مهران به حرفي كه زده عمل ميكنه يا خير

  6. #275
    کاربر فعال انجمن هنر هفتم nar nia's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2010
    پست ها
    1,444

    پيش فرض

    پايان سريال تغيير نكرد؛
    عفيفه: آخرين قسمت «در مسير زاينده رود» جمعه روي آنتن مي‌رود


    خبرگزاري فارس: آخرين قسمت مجموعه تلويزيوني «در مسير زاينده رود» به كارگرداني «حسن فتحي» جمعه روي آنتن مي‌رود.




    اسماعيل عفيفه كه تهيه كنندگي مجموعه تلويزيوني «در مسير زاينده رود» را بر عهده دارد، در گفت‌وگو با خبرنگار راديو و تلويزيون فارس گفت: آخرين قسمت سريال روز جمعه همزمان با عيد سعيد فطر روي آنتن مي‌رود.
    وي ادامه داد: تصويربرداري سريال هنوز به پايان نرسيده است و ما در تلاشيم تا كار به سرعت و بدون لطمه به كيفيت به پايان برسد.
    عفيفه در پاسخ به اين سؤال كه آيا حواشي ايجاد شده پيرامون سريال بر پايان‌بندي كار تاثير گذاشت؟، پاسخ داد: خير. فيلمنامه سريال از روز اول كار آماده بود و ما طبق همان چارچوب جلو رفته‌ايم و تا به حال هيچ تغييري در پايان سريال ايجاد نشده است.
    اين سريال داستان «مهران سارنگ» فوتباليست جواني را روايت مي‌كند كه براي عقد قرارداد با باشگاهي تازه تأسيس به اصفهان سفر كرده و در پي اين سفر به واسطه تصادف رانندگي با «مسعود مصيب» جوان نخبه اصفهاني با وي درگير و دچار چالشي جدي مي‌شود.
    فيلمنامه «در مسير زاينده رود» را نيز عليرضا نادري نوشته و حسين محجوب، مهرانه مهين ترابي، مسعود رايگان، اشكان خطيبي، بهنوش طباطبايي، مهرداد ضيايي، پرديس افكاري، مهدي سلطاني، افسانه پاكرو، هومن برق‌نورد، الهه حسيني، فرخ نعمتي، حميدرضا آذرنگ، مهدي باقربيگي، مهران نائل، نيما نادري و... بازيگراني هستند كه در اين اثر به هنرنمايي پرداخته‌اند.

  7. #276
    کاربر فعال انجمن هنر هفتم nar nia's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2010
    پست ها
    1,444

    پيش فرض

    «در مسير زاينده‌رود» تجربه‌اي موفق در نمايش دادن اصفهان زيباست


    خبرگزاري فارس: يكي از تهيه كنندگان تلويزيون معتقد است در مسير زاينده رود تجربه كمابيش موفقي در نمايش دادن اصفهان زيباست! چه بسا مي‌شد داستان هر شبه اين سريال را با اندكي دستكاري در همين قصه و جابجايي همين شخصيت‌ها در همين تهران نمايش داد و سر و ته قضيه را درز گرفت و تمام!‌


    به گزارش خبرنگار راديو و تلويزيون فارس، در حاشيه اظهارنظرهاي مختلف پيرامون لهجه‌هاي به كار رفته در مجموعه تلويزيوني «در مسير زاينده‌رود»، رامين عباسي‌زاده كه تهيه كنندگي سريال‌هايي نظير شمس العماره، مردان كوچك، ديوار شيشه‌اي، تلخ و شيرين، راه شيري و پريدخت را در كارنامه خود دارد، در پاسخ به منتقدان اين سريال و خطاب به استاندار اصفهان نامه‌اي نوشته و نسخه‌اي از آن را در اختيار خبرگزاري فارس قرار داده است.
    بنابراين گزارش، متن كامل نامه عباسي‌زاده به شرح زير است:
    استاندار محترم اصفهان، نظرات مكتوب شما در نامه ارسالي به رياست محترم سازمان صداوسيما درباره مجموعه نمايشي، «در مسير زاينده‌رود» را ديده بر خود لازم دانستم نه در پاسخ به آن استاندار محترم، بلكه در دفاع از كوشش اصيل و فرهنگي هدفمند و استراتژيك و نوپا و در آغاز راه كه يكي از ثمرات آن در گام‌هاي نخست «سريال در مسير زاينده رود» است، نكاتي چند را به اختصار خدمت آن مقام محترم يادآوري كنم.
    از مأموريت‌هاي كليدي رسانه‌هاي ديداري در تمامي جهان، طرح معاني بكر و بديع، در قالب فرم‌ها و اشكال نو، روايت‌هاي دراماتيك و جذاب و قابل قبول، با وقايع خاص و ويژه، و نيز با طراحي داستان‌ها و شخصيت‌هاي جالب و نمايش همه آنها در رويدادهاي بكر، بديع و تازه با نگاهي تيزبين و زيبايي شناسي بديع است! كه با هدف نهايي جذب مخاطب و خانواده‌ها و با هدف بنيادي تغيير در رفتار آنها انجام مي‌پذيرد. صد البته با اين تفاوت اساسي ميان ساير رسانه‌هاي جهاني و رسانه در جمهوري اسلامي ايران كه امر مهم و راهبردي جذب مخاطب و تغيير در رفتار او به هر قيمت را روا ندانسته بلكه از عناصر جذاب مناسب با فرهنگ، درك و درايت و ذوق ملت ايران اين مهم را به انجام مي‌رساند.
    عوامل جذب مخاطب در رسانه‌هاي جمهوري اسلامي بر خلاف ساير رسانه‌ها كه از هر عنصر هيجان آور و محرك بهره مي‌جويند تا مخاطب را پاي گيرنده بنشانند، عناصري مشروع و عاقلانه و فرهنگي‌اند كه ضمن جذب مخاطب، هم زمان وي را به شناخت جديد درباره تماميت سوژه نيز مي‌رسانند.
    در سال‌هاي اخير به ويژه در آثار نمايشي سيماي جمهوري اسلامي، عناصر فرهنگي آثار دراماتيك به حد غير قابل قبولي فروكاسته شده و اغلب اين آثار دست كم از حيث رويدادگاه تماما در خانه‌ها و آپارتمان‌ها فاقد روح و جذابيت، و وقايع و گفت‌‌وگوها و اغلب بين طبقاتي از مردم درگير در كلان شهر تهران به وقوع مي‌پيوندند كه با تمام تاسف حتي آثار توليد شده در شهرستان‌ها نيز در اين زمينه‌ها به آثار توليد شده در تهران تشابه بسيار يافته‌اند.
    حركت محتوايي و در عين حال جسورانه شبكه اول سيماي جمهوري اسلامي در روايت داستاني دراماتيك بين چند خانواده ايراني، يكي ساكن تهران، ديگري تاجري اصفهاني و آن ديگري خانواده‌اي كه هنوز بو و بهره‌اي از سنت، فولكور و دانش مردمي، مي‌برد، خود نماينگر ژرف انديشي شبكه‌اي تلويزيوني است كه عناصر خلق جذابيت خود را نه از ميان عناصر ديده فريب و سهل انگارانه بلكه از واكاوي ساختارهايي واقعي و در بطن و ژرفاي شهري تاريخي و بزرگ و نه مهاجران در پايتخت مسكن گزيده، برگزيده و ضمن بيان بصري هوشيارانه اين عناصر و مولفه‌ها، هم زمان و به طور موازي، در حال رصد كردن و آسيب‌شناسي كردن حرفه‌هاي بزرگي چون فوتبال حرفه‌اي امروز با حداقل گردش سالانه چند صد ميلياردي، زد و بندها و دلال بازي‌هيا مرتتب بر صنعت، ورزشي فربه، چون فوتبال، خصوصيات ويرانگر خود شيفته جوانگي كه يك شبه از طريق ثروتي بادآورده بلاساز شده، و در مقابلش پهلواني هم پا و هم سنگ نادره‌هاي دوران نه چندان دور را كه از خانواده سنتي و وابسته به آيين و مناسك برخاسته كه هنوز يك موي گنديده‌اش به صد تا از آن پهلوان پنبه‌ها مي‌ارزد!‌ و نيز تاجر مردي مومن و مسلمان كه همه‌ هم و غم و دار و ندارش آبروست و مثل دامن آتش گرفته‌ها به آب و آتش توامان مي‌زند تا از اين ورطه بيرون بكشد رخت و بخت خويش اما در مي‌يابد دست پروده‌اش، برخلاف تصورش چون پسر نوح با بدان نشسته است و از آنسوي ديگر پيرمردي كه به دليل غفلت؛‌ فرزند خويش را به دليل گسست خانوادگي ناشي از مرگ مادر از خود رانده و به قصد تجديد فراش در تدارك است كه ناگهان با واقعه‌اي مهلك روبه‌رو مي‌شود كه فرش و فراش و زوج و ازدواج را از يادش مي‌برد و به فكر انتقام كه نه لابد اگر كمي تامل كنيم چون رويه‌هاي معمول سريال‌هاي ايراني با كمي صبر به فكر تاديب! جوانك نورسته و نوخاسته و نوسيبلي مي‌افتد كه گمان مي‌كند همه چيز را مي‌تواند با پول بخرد و اين‌ها را در استاديوم‌هايي فهميده است كه ديگر چون گذشته و همچون تشك‌هاي كشتي مردي و مردانگي نمي‌آموزند. كشتي‌گير پهلوان خود مضروب و مصدوم روزنامه‌هاي زرد است و از تشك كشتي به پشت كيسه‌هاي آرد خزيده و به جاي تماشاي كشتي به مردم نان مي‌رساند، و مدام در برابر ذغال فروش و سياهكاريش مي‌ايستد كه خود او نيز قرباني‌ است والا رنگرز مي‌شد و جاي ذغال، خامه و نخ و تار و پود مي‌ساخت و فرش مي‌فروخت! اين‌ها گوشه‌هايي از درخشش‌هاي درون قصه در مسير زاينده رود است، كه اميدواريم پوست و پوسته‌اش مانع درك مغز و هسته‌‌اش نشود!
    اي برادر قصه چون پيمانه‌اي ست
    معني اندر او به سان دانه‌اي ست!‌
    اين سريال همان طور كه پيشتر اشارت رفت در آغاز راهي است كه در امتداد آن مي‌بايست مخاطب پنجاه شصت ميليوني ايراني، در ادامه‌ اين راه، ضمن آنكه؛ داستان يا داستان‌هايي مي‌بيند و تماشا مي‌كند و درس مي‌آموزد، هم زمان، در پس تصاوير قهرمانان و ضد قهرمانان داستان؛ ايران را، في‌المثل، اصفهان و يا شيراز و يا همدان و تبريز و كرمان و كردستان و سيستان را نيز دوباره، از نگاه سرشار از غناي زيبايي شناسانه كارگرداناني كارآزموده ببيند! و چه‌ها مي‌شود وقتي جوان و پير ايراني از وراي قصه‌هاي پر جذبه‌ نويسندگان، وطن مالوف خود را كه رشك و حسد دنيايي است دوباره و چند باره از دريچه‌ دوربين هنرمندان شيفته‌ وطن ببيند!
    در مسير زاينده رود تجربه كمابيش موفقي در نمايش دادن اصفهان زيباست! چه بسا مي‌شد داستان هر شبه اين سريال را با اندكي دستكاري در همين قصه و جابجايي همين شخصيت‌ها در همين تهران نمايش داد و سر و ته قضيه را درز گرفت و تمام!‌ آن وقت هيچ‌كس از جمله شما استاندار محترم و بزرگوار و يا هر هموطن اصفهاني ديگر مجال و فرصت و دليلي نمي‌يافت تا سازندگان سريال را به «تهمت تمسخر اصفهان و اصفهاني متهم كند» ولي آنوقت نمايش اين همه زيبايي اصفهان در پس تصاوير چه مي‌شد؟ آيا انصاف بود.
    اين انتقال رويدادگاهها از تهران به شهرهاي مختلف وطنمان، در درجه‌اي اول تمهيدي براي نمايش زيبايي‌هاي هر شهر و استان است و در درجه دوم يك رويكرد فرهنگي عميق و حساب شده است و در نهايت ايجاد جذابيت براي روايت و داستان و اثر و هنري است، پس روا نيست با اشكالات و ايراداتي كه اغلب نيز واردند اين حركت بزرگ فرهنگي با چنين تعابيري كه نه منصفانه است و نه بهر‌اي كوچك از واقعيت دارد تخطئه نمود! كدام ايراني منصفي مي‌پذيرد مردان و زنان علاقمند و شيفته‌اي چون تهيه‌كننده يا نويسنده و كارگردان و بازيگران اين سريال كه همه‌گي از جوانان تحصيلكرده و دانشگاهي اين مملكتند قصد تمسخر كسي يا چيزي را داشته‌اند، اين اتهام از كدام سند اعتبار گرفته و اين جرم بزرگ را با كدام جرأت به جمعي از عشاق اصفهان و ايران نسبت مي‌دهيد و مي دهند؟ بله ما هم با شما هم عقيده‌ايم كه...
    در اين مسير زاينده‌ رود، برخي از بازيگران نتوانسته‌اند به خوبي لهجه‌ي اصفهاني را ادا كنند و جمعي از بازيگران توانمند اصفهاني درگير سريال‌هايي بودند كه در شهر اصفهان در حال توليد است و در آن مقطع نتونستند همراه اين مجموعه باشند و از طرفي هم متوقف كردن يك پروژه بزرگ مناسبتي نيز به اين دليل كوچك به تدبير و عقل نزديك نبود بنابراين سريال ساخته شد و در نتيجه گهگاه و تنها نزد برخي اصفهاني‌هاي نكته سنج و نه همه مخاطبين اين سريال در سراسر كشور بزرگمان اين ايراد به چشم آمده و همان اوايل نيز دست‌اندركاران از اين ضعف نزد مردم هنر دوست اصفهان عذر تقصير آوردند و تمام! دامن زدن مدام به اين نقيصه و آن را مترادف با ذنب لايغفر دانستن از ‌‌‌‌بي‌انصافي است و حاشا كه اصفهاني را بي‌انصاف دانستن! اگر در رسانه‌ها اين اعتراضات و حجم آنها مورد بررسي قرار بگيرد خواهيد ديد كه اين حجم اعتراض و آن هم هر روز و مداوما به لهجه برخي بازيگران، حقيقتا موجب تعجب است! هنرمندي از همشهريان شما در روزنامه‌اي نوشته است «همشهريان بس كنيد»، بگذاريد از وراي تصاوير اين سريال يكبار با عشق تصاوير زيبايي را كه از شهرمان به ما نمايش داده‌اند ببينيم و قصه‌اي را كه درباره ما و شهرمان نوشته‌اند با حال و حوصله و بدون پيش داوري ... بشنويم!
    همه نگراني اهالي هنر دوست ايران آن است كه اين برخوردها سبب دل آزردگي هنرمنداني شود كه چند ماه شبانه روز تلاش كدرند در جهت اعتلاي فرهنگ غني و ناب ايراني و چه بسا در نتيجه اين برخوردها توليد اينگونه آثار متوقف شده و برنامه‌سازان دوباره به كنج آپارتمان‌هاي بي‌دردسر تهران پناه برند.
    تو از «گاف و لام» كي گل چيده‌اي؟

  8. #277
    اگه نباشه جاش خالی می مونه tik-tak's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2008
    پست ها
    295

    پيش فرض

    میشه یکی بگه امشب چی شد ؟ اتفاق خاصی افتاد ؟

  9. #278
    Banned
    تاريخ عضويت
    Dec 2009
    محل سكونت
    ►► ◘ ◄◄
    پست ها
    1,222

    پيش فرض

    من ندیدم ولی انگار پیرمرده مادر مهران رو عقد کرد

  10. 2 کاربر از alidata2010 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  11. #279
    پروفشنال hamidkabiri6270's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2010
    محل سكونت
    شهر غم
    پست ها
    640

    پيش فرض

    میشه یکی بگه امشب چی شد ؟ اتفاق خاصی افتاد ؟
    مادر مهران را که پیرمرده عقد کرد.مهران هم از زندان آزاد شد و به مادرش زنگ زد تا باهاش صحبت کنه.پیرمرده هم موبایل مادره را برداشت و نگذاشت مهران با مادرش صحبت کنه.به مهران گفت اگه مامانت را میخوای بیا خونه مون.این چکیده کار بود که برات نقل کردم.

  12. 2 کاربر از hamidkabiri6270 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  13. #280
    آخر فروم باز bleu2u4u's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2007
    پست ها
    4,174

    پيش فرض

    فکر کنم دیگه بحث لحجه تموم شده باشه ولی این نوشته رو تو وبلاگ حسین پاکدل دیدم دلم نیومد شما ها نخونید-خودم هم با موضع ایشون موافقم -البته پست ایشون مال نیمه ی اول ماه مبارک هست
    (کسایی که حین پاکدل رو نمیشناسن حق دارن چون تقریبا 1دهه است که ازتلویزیون خداحافظی کرده ولی در زمان خودش یکی از بهترین کارشناسان رسانه تو صدا و سیما بود)

    _________________________
    ● با لهجه‌‌اي زلال در مسير زاينده رود



    نيم نگاهي گذرا به كاربرد لهجه در يك اثر تلوزيوني.
    عمده نويسندگان حرفه‌اي بخصوص در هنرهاي نمايشي تا زماني كه سرنوشت اشخاص محوري‌ي بازي يا موقعيتِ درام ايجاب نكند به سراغ لهجه‌ها و لوكيشن‌هاي محلي نمي‌روند. چون دوري از مركز و استفاده از زبان و لهجه‌هاي متفاوت با زبان معيار در خلق اثر، هزينه‌هاي توليد، زمان و تلاش براي رسيدن به مقصود پروژه را چند برابر مي‌كند. اين مهم البته در تئاتر سهل تراست؛ كافي است كارگردان، بازيگر يا بازيگراني با ويژگي‌هاي مورد نظر پيدا كند يا با تمرين آنها را به آن درجه از كمال بيانيِ دلخواه برساند. در سينما بسته به خواستِ مؤلفِ اثر سهل و ممتنع است. نمونه‌ها در آثار سينمايي بسيار است. مثلاً تصوّرِ ساخت ناخدا خورشيد، دونده، ساز دهني و... غير از بندرگاهي در جنوب، اطراف قشم يا بوشهر با آن لهجه‌ها‌ي زيبا و اثر گذار ناميسر است. تا كنون مواردي زيادي از اين جنس در شهرك سينمايي و محل‌هاي نزديك تهران همانند سازي شده كه ناموق بوده است. البته بايد اذعان كرد بخش‌هاي مهم تعدادي فيلم‌ با حال و هواي جبهه و جنوب مثل دوئل در اطراف تهران ساخته شد كه از لحاظ موفقيت مثال زدني است.

    اما زماني كه پاي توليد مجموعه‌هاي دنباله‌دار تلوزيوني در ميان باشد معمولاً با اكراه شديد تهيه‌كننده و عوامل توليد مواجه مي‌شود مگر ضرورت اجتناب ناپذير باشد و راه گريزِ همانندسازي در مركز بسته. در اين گونه موارد بايد از قبل هماهنگي‌هاي بسيار با سازمان‌ها و نهادهاي محلي‌ي مرتبط صورت گيرد؛ بازيگران قابل‌ِ محلي شناسايي شوند و محل‌هاي فيلمبرداري از قبل شناسايي و براي زمان مورد نظر اجاره شوند. طبيعي است هيچكدام از شهرستان ما به اندازه كافي بازيگران مورد نظر براي حمل بارِ دراماتيكِ يك اثر تلوزيونيِ فراگير را ندارند و يا اگر دارند زماني دراز لازم است تا كشف و شناسايي شوند و در نقش‌ها جا بيفتند، تازه به فرض كه خوب جابيفتند؛ براي عموم مخاطبان ساكن در شهرستانهاي ديگر نام آشنا و جذاب نيستند. طبعاً كيفيت اين مسئله در توليد آثار فاخري همچون روزي روزگاري و تفنگ سرپر به‌خاطر ساختار شبه سينمايي و ماندگاريشان فرق مي‌كند؛ چون امكانات و فرصت كافي براي فراهم آوردن كهكشاني از بازيگران شناخته يا ناشناخته‌ي محلي در تلفيق با هنرمندان ساكن مركز وجود دارد. ولي وقتي قرار براين است كه سريالي مناسبتي يا موضوعي براي پخش در ماه رمضان ساخته شود ابداً فرصت لازم براي اين هماهنگي‌ها وجود ندارد. با اين حال به نظر مي‌رسد در مسير زاينده رود برای انتقال حس و حال شهر و دیار ما سيرِ قابل قبولي را طي كرده است.
    در اين خصوص به غير از موارد نادر و شاخص كه نمونه بارزش شد قصه‌هاي مجيد كيومرث پوراحمد، عمده آثاري كه لهجه‌ي اصفهاني را با حفظ تمام ويژگي‌هايش دستمايه كار خود قرار دادند متأسفانه وجهه‌ي خوشايندي از اين لهجه بروز ندادند چون بيشتر شامل ميانپرده‌هاي سطحي، نمايش‌هاي سبك و دم دستي بودند. حالا اين سريال با قصه‌اي پركشش و عبرت‌آموز، علاوه بر نمايش جلوه‌هاي جذاب شهر زيباي اصفهان، درامي سنگين، انساني، آبرومند و جدي را با تكيه بر اين لهجه نمايندگي مي‌كند.

    با نگاهي حتي گذرا به همين چند قسمت سريال در مسير زاينده رود به نويسندگي عليرضا نادري و كارگرداني در خور توجه حسن فتحي، در فرصتي اندك، چيزي نزديك به كارِ نشد و ناممكن صورت گرفته است. همراهي انبوهي از بازيگران محلي در كنار چند چهره توانا، مطرح و شناخته شده غير بومي و بهره برداري درست و هوشمندانه از لهجه‌ي زيباي اصفهاني براي پيشبرد قصه، فوق‌العاده جذاب و باور پذير است. ممكن است كساني كه آشنا هستند با آن لهجه و يا بدان سخن مي‌گويند در مواردي متوجه لقي‌هايي جزئی در بيان پاره‌اي بازيگران شوند ولي عموماً مخاطب انبوه و سراسري ابداً متوجه اين ريزه‌كاري‌ها نخواهند شد. نقد و نظر كلي را واگذار مي‌كنيم به بعد از اتمام سريال ولي تا همين‌جا انصاف در اين است كه از كار بزرگ تيم زحمتكش درگير در توليد اين اثر قابل اعتنا تقدير بايسته صورت گيرد.

    کد:
    برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
    _____________________________


    دلیل اصلی ای که مطلب رو گذاشتم این بود که ایشون هم کارشناس رسانه است و مو هاش رو تو این زمینه سفید کرده و هم اینکه خودش اصفهانی هست
    Last edited by bleu2u4u; 08-09-2010 at 05:26.

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •