تبلیغات :
خرید لپ تاپ استوک
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 278 از 934 اولاول ... 178228268274275276277278279280281282288328378778 ... آخرآخر
نمايش نتايج 2,771 به 2,780 از 9340

نام تاپيک: اشعـار عاشقـانـه

  1. #2771
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    حتي اكر هزار هزار بار دگر بد بياورد
    هرگز كسي به جز تو دلش را نمي برد

    ديوانه ! زير قيمت تو قلب خويش را
    حتي اكر كسي بفروشد ، نمي خرد !

    «شاعر شنيدني ست …» نه خانم ! پريدني ست !!
    اما به روي شانه هر كس نمي پرد !!

    اين گرگ با نژادترين گرگ گله است
    آهوي هم قبيله خود را نمي درد

    او پيش از اين كه گرگ شود ، بره بوده است
    اصلا بعيد بوده كه دندان در آورد !

    با مهره هاي اسب اگر كيش مي شود
    او مات چشم توست … و بي تو نمي برد

    ديگر پياده شو … و رخت را نشان بده !
    بانو ! مخواه فيل تو از شاه بگذرد !!

  2. این کاربر از magmagf بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  3. #2772
    داره خودمونی میشه bahar5358's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2007
    محل سكونت
    ايران
    پست ها
    98

    پيش فرض

    سلام دوستان نميدونم اجازه دارم درخواست يك شعر بكنم اينجا يا نه اين شعر رو وقتي دانشجو بودم استادمون سر كلاس خوند البته من كاملش رو ميخوام اگه ممكنه:
    روزگاري من و دل ساكن كويي بوديم
    ساكن كوي بت عربده جويي بوديم .........
    خيلي ممنون

  4. #2773
    آخر فروم باز
    تاريخ عضويت
    Sep 2007
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    2,464

    پيش فرض

    سلام دوستان نميدونم اجازه دارم درخواست يك شعر بكنم اينجا يا نه اين شعر رو وقتي دانشجو بودم استادمون سر كلاس خوند البته من كاملش رو ميخوام اگه ممكنه:
    روزگاري من و دل ساكن كويي بوديم
    ساكن كوي بت عربده جويي بوديم .........
    خيلي ممنون
    سلام.
    شعر از کمال الدین بافقی متخلص به وحشی بافقی:

    دوستان شرح پریشانی من گوش کنید
    داستان غم پنهانی من گوش کنید
    قصه بی سر و سامانی من گوش کنید
    گفت وگوی من و حیرانی من گوش کنید

    شرح این آتش جان سوز نگفتن تا کی
    سوختم سوختم این راز نهفتن تا کی


    روزگاری من و دل ساکن کویی بودیم
    ساکن کوی بت عربده‌جویی بودیم
    عقل و دین باخته، دیوانه‌ی رویی بودیم
    بسته‌ی سلسله‌ی سلسله مویی بودیم

    کس در آن سلسله غیر از من و دل بند نبود
    یک گرفتار از این جمله که هستند نبود


    نرگس غمزه زنش اینهمه بیمار نداشت
    سنبل پرشکنش هیچ گرفتار نداشت
    اینهمه مشتری و گرمی بازار نداشت
    یوسفی بود ولی هیچ خریدار نداشت

    اول آن کس که خریدار شدش من بودم
    باعث گرمی بازار شدش من بودم


    چاره اینست و ندارم به از این رای دگر
    که دهم جای دگر دل به دل‌آرای دگر
    چشم خود فرش کنم زیر کف پای دگر
    بر کف پای دگر بوسه زنم جای دگر

    بعد از این رای من اینست و همین خواهد بود
    من بر این هستم و البته چنین خواهدبود


    پیش او یار نو و یار کهن هر دو یکی‌ست
    حرمت مدعی و حرمت من هردو یکی‌ست
    قول زاغ و غزل مرغ چمن هر دویکی‌ست
    نغمه‌ی بلبل و غوغای زغن هر دو یکی‌ست

    این ندانسته که قدر همه یکسان نبود
    زاغ را مرتبه مرغ خوش الحان نبود


    چون چنین است پی کار دگر باشم به
    چند روزی پی دلدار دگر باشم به
    عندلیب گل رخسار دگر باشم به
    مرغ خوش نغمه‌ی گلزار دگر باشم به

    نوگلی کو که شوم بلبل دستان سازش
    سازم از تازه جوانان چمن ممتازش


    آن که بر جانم از او دم به دم آزاری هست
    می‌توان یافت که بر دل ز منش یاری هست
    از من و بندگی من اگر اشعاری هست
    بفروشد که به هر گوشه خریداری هست

    به وفاداری من نیست در این شهر کسی
    بنده‌ای همچو مرا هست خریدار بسی


    مدتی در ره عشق تو دویدیم بس است
    راه سد بادیه‌ی درد بریدیم بس است
    قدم از راه طلب باز کشیدیم بس است
    اول و آخر این مرحله دیدیم بس است

    بعد از این ما و سرکوی دل‌آرای دگر
    با غزالی به غزلخوانی و غوغای دگر

  5. 12 کاربر از tohidkh بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  6. #2774
    آخر فروم باز MaaRyaaMi's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2008
    پست ها
    2,106

    پيش فرض

    نه هر وقت می‌خواهمت
    هر وقت دلت می‌خواهد می‌آیی
    برنامه‌ی منظم روزانه‌ام را
    با یک نگاه به‌هم می‌ریزی
    تصمیم‌های قطعی تازه‌ام را
    با یک لبخند دود می‌کنی می‌فرستی هوا
    رویاهایی از آن گونه که دوست می‌دارم
    برایم نقش می‌زنی
    سرم که گرم شد
    پاهام که سست شد
    نفست را که کم کم باور کردم
    باز مرا
    پشت دری که طعم بوسه می‌دهد
    جا می‌گذاری...

    باز مرا جا می‌گذاری...

  7. 4 کاربر از MaaRyaaMi بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  8. #2775
    حـــــرفـه ای
    تاريخ عضويت
    Jul 2008
    پست ها
    2,073

    پيش فرض

    آنقدر رسم وفا مرده
    که می ترسم روزی اگر لیلی
    زنده گردد
    یادی ز مجنون نکند .

  9. 4 کاربر از Ghorbat22 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  10. #2776
    حـــــرفـه ای
    تاريخ عضويت
    Jul 2008
    پست ها
    2,073

    پيش فرض

    با تمام بی کسی هایم کسی دارم هنوز
    چشم مشتاق و دل دلواپسی دارم هنوز
    خنده را از من گرفتند دل قرارم را ربود
    با تمام این حرفها دوستت دارم هنوز

  11. 3 کاربر از Ghorbat22 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  12. #2777
    حـــــرفـه ای
    تاريخ عضويت
    Jul 2008
    پست ها
    2,073

    پيش فرض

    میخوام امشب بگم از تو تو که ناز مهربونی
    ولی با این دل تنگم همش از غصه میخونی
    چرا امشب من مهتاب تو دل قصه اسیریم؟؟
    نمیخوام صبح بشه اینجا تا که اسوده بگیریم
    میخوام امشب تو خیالم پیش چشمای تو باشم
    تا سحر تا خوده افتاب تو شب چشمات رهاشم

  13. این کاربر از Ghorbat22 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  14. #2778
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    آرزو دارم دلبندم بتوانم دنیا را

    یک روز…تنها یک روز

    در دست داشته باشم

    تا شاید بتوانم بنیان گذارم

    جمهوری احساس را…

  15. 3 کاربر از magmagf بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  16. #2779
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    چشمت

    خراج سلطنت شب را

    از شاعران شرق طلب مي كند

    ليلي !

    من آبروي عشقم

    هشدار!

    تا به خاك نريزي !




  17. 2 کاربر از magmagf بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  18. #2780
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    گيسوانت در باد

    سرچشمه تمام رودهاي زميننند

    و سبزي چشمهات

    سيماي جنگلي ست

    كه بازوان زمستان را

    شرمنده مي كند …



  19. این کاربر از magmagf بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •