فقط نمیدونم این سرکار خانم موجودیت خودش رو چطور میتونه بفهمه و بفهمونه , الله اعلم...!!!
------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
همیشه از تفسیرات(توجیهات) این روان نشناسی آکادمیک خندم میگیره.
مخصوصا اینکه در موقع گیر و دار دست به دامن آچار فرانسه ای بنام ضمیر ناخودآگاه(!!!)[چیزی که وجودش رو هیچکدام از کله گنده های این باصطلاح علم نتونسته اثبات کنه] میشه...!
دوست عزیز یه جور می گی انگار ایشون مست کرده داره این مطالب رو می نویسه
این خانوم خودش اینا رو کشف نکرده مطالب علمی در این زمینه رو گرد اوری و ترجمه کرده
زیگموند فروید پدر علم روانکاوی اکثر رفتار های انسان رو تحت تاثیر ضمیر ناخودآگاه می دونه
مثلا یه بیماری هست اسمش اسکیزوفرنی Schizophrenia خاطر اختلال ضمیر ناخودآگاه
مشخصهٔ این بیماری عدم توانایی درک و یا بیان واقعیت است. این بیماری دارای عوارضی همچون عدم ارتباط منطقی در رفتار و گفتار، انزوا و گوشه نشینی بیش از حد و هذیان و توهم است
شخصی که این بیماری رو داره واقعا چیزای عجیب غریب و موجودات موهوم رو میبینه
دانشمندا داروش هم کشف کردند اسم داروش LY2140023
سبب شناسی روان گسیختگی
این بیماری یک بیماری چندعاملی است و مجموعه ای از عوامل زیست شناختی و رفتاری در بروز آن موثر هستند.
ژنتیک: شواهدی وجود دارد که نشان از نقش ژنتیک در بروز بیماری دارند. بیماری در ۵۰ درصد دوقلوهای تک تخمی بروز مشترک دارد. اگر هر دو پدر و مادر مبتلا باشند ۴۰ درصد احتمال ابتلا وجود دارند و در دو قلوهای دیزایگوت ۱۰ درصد ابتلای همزمان وجود دارد.
نظریه نوروشیمیایی (نقش دوپامین) فعالیت زیاده در مسیر دوپامینی مزولیمبیک را باعث ایجاد علایم مثبت بیماری (توهم، هذیان، رفتار و گفتار به هم ریخته و آژیتاسیون) دانسته اند. مشاهده شده که با استفاده از داروهایی که برای درمان این بیماران به کار میرود و باعث کاهش دوپامین میشوند و منجر به کاهش علایم مثبت بیماری میشوند. الیگو دندروسیتها مهمترین سلولهای عامل روانگسیختگی هستند. درالیگو دندروسیتهای افراد مبتلا به روانگسیختگی، حداقل ۱۵ ژن درست عمل نمیکند. مشخص شدهاست که ژن رسپتورهای دوپامین D۲ وD۳ (یعنی DRD۲ وDRD3)و همچنین ژن تیروزین هیدروکسیلاز با روانگسیختگی ارتباط دارد. آنزیم تیروزین هیدروکسیلاز، تیروزین را به دی هیدروکسی فنیل آلانین که پیش ساز دوپامین است تبدیل میکند. همچنین ژن رسپتورهیستامین H۲، (HRH2) بهعنوان یکی از کاندیدهای این بیماری محسوب شدهاست. یکی دیگر از ژنهایی که در رابطه با این بیماری شناسایی شدهاست ژن CHRNA۷ است که زیرواحد آلفا یکی از رسپتورهای اسید نیکوتینیک، را کد میکند.ژن کد کننده یکی از رسپتورهای سروتونین(HTR2A) نیز از دیگر ژنهایی است که با روانگسیختگی پیوستگی دارد. بانگاهی به انبوه ژنهای کاندید برای بیماری روانگسیختگی، درمی یابیم که اغلب این ژنها، در ارتباط با نوروتراتنسمیترها میباشند. برخی ار این ژنها رسپتورهای نوروترانسمیترها را کد میکنند و برخی دیگر در سنتز آنها نقش دارند.
نوروآناتومی: در این بیماری افزایش عملکرد لوبهای فرونتال و عدم تقارن عملکردی سیستم لیمبک / تمپورال
نورواندوکرین: بعضی هورمونها در بروز بیماری موثر تشخیص داده شدهاند.
عوامل فصلی همچون تولد در زمستان، عفونتهای ویروسی قبل از تولد و تفاوتهای جغرافیایی نیز در بروز بیمار تاثیر دارند.
تصاویر پت اسکن بیمار مبتلا به اسکیزو فرنی
کد:
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
علایم این بیماری در گذشتههای دور نیز شناخته شده بود. ولی پیشینیان تعبیرهای اسطورهای برای آن داشتند. در گذشته به روانگسیختگی ((جنون جوانی)) میگفتند که امروزه چندان مورد پسند روانپزشکان و روانشناسان نیست. پیشینیان میگفتند دیوانه کسی است که دیو را میبیند و مجنون کسی است که جن را میبیند. این همان روانگسیختگی است. روانگسیختگی نوعی از بیماری است که بیمار موجودی را میبیند که دیگران نمیبینند و مردم به این دلیل که آن موجود مورد ادعا را نمیبینند به فردی که آن موجود را میبیند مجنون یا دیوانه میگویند. به این بیماری در قدیم دیوانگی یا جن زدگی میگفتند.
در قرن نوزدهم پزشکان این بیماری را به عنوان جنون و دیوانگی محض میانگاشتند و در اوسط همین قرن بندیکت اوگوستن مورل برای اولین بار به توصیف این بیماری در کتاب خود پرداخت و از آن به عنوان «توقف ناگهانی تمام قوای روحی» یاد کرد. این بیماری در آن زمان اغلب در دسته هیستری به شمار میرفت و به آن هیستری گیج و منگ میگفتند.
در اواخر قرن نونزدهم امیل کرپلین، روانشناس آلمانی، این بیماری را جنون زودرس نامید که به فراگیری این بیماری نزد جوانان و نوجوانان باز میگشت. در نهایت یوجین بلولر، روانشناس سوئیسی، کلمه اسکیزوفرنی را در جهت دفاع از روانکاوی فروید ابداع کرد و به تعریف عوارض این بیماری پرداخت. فروید لفظ پارافرنی را برای این بیماری مناسب تر میدانست.
اینکه شما خندتون می گیره دلیلش عدم اگاهی از این علم باید در این زمینه تحصیل کنید دانشمندا شب خواب نمی بینن صبح نظریه بدن کلی مراحل رو طی می کنن
ضمير ناخودآگاه
مغز انسان به دو قسمت تقسيم مي گردد: خودآگاه و ناخودآگاه. شايد تا کنون بارها از زبان دانشمندان شنيده باشيد که افراد تنها از 10% ذهن خودآگاه خود استفاده مينمايند. بايد توجه داشت که ضمير ناخودآگاه بسيار بزرگ تر و نيرومند تر عمل مي کند و در حدود 90% ديگر از واکنش هاي ذهني ما را نيز همين قسمت تحت کنترل خود دارد.
بطور كلي مغز چپ اعمال فكري زير را انجام مي دهد.
1-رياضيات
2- زبان
3- منطق
4-تجزيه و تحليل
5-نوشتن
6-فعاليتهاي مشابه
و قسمت راست مغز اعمال زير را:
1-تصورات
2- رنگ
3- موسيقي
4- آهنگ
5- رويا
6- اعمال مشابه ديگر
ضمير ناخودآگاه در محل استقرار خود از ما محافظت کرده و ما را زنده نگه مي دارد. هر چيزي را که در زندگي خود با حواس پنجگانه مان احساس مي کنيم ، تمام چيزهايي را که مي بينيم، مي شنويم، حس مي کينم، مي چشيم و بو مي کنيم براي تحليل و بررسي هاي آتي به ذهن فرستاده مي شوند و در قسمت ضمير ناخودآگاه ما ذخيره خواهد شد.
در اين قسمت از ذهن، نوعي مرجع کامل پيرامون کليه وقايع زندگي ما درست مي شود. فرض کنيد شما يک تجربه منفي را در زندگي خود بدست آورده باشيد، در اين شرايط خاطره آن واقعه ناگوار در ذهن شما ثبت و ضبط خواهد شد. اگر در هر زمان ديگري با يک چنين رويدادي به طور مجدد در زندگي خود مواجه شويد، ضمير ناخودآگاه به طور اتوماتيک آن خاطره منفي را به ياد مي آورد و فوراً احساسات، تصاوير و خاطرات مشابه را به ذهن مي فرستد. کليه خاطرات گذشته را به ياد شما مي آورد و به شما آموزش مي دهد که چگونه مي توانيد با در نظر گرفتن کليه احساسات و افکارتان به آن پاسخ دهيد.
يک نمونه مناسب که مي توان در اين زمينه مطرح کرد، مثال همان کتري پر از آب در حال جوشيدن است. اگر دست شما يک مرتبه با کتري بسوزد در ذهن شما حک ميشود که کتري داغ بوده و مي تواند دست شما را بسوزاند و به شما آسيب وارد سازد. اگر يک چنين قابليتي را نداشتيم، آنوقت به تکرار اشتباهات خود ادامه ميداديم.
ضمير ناخودآگاه اين قابليت را دارد که در آن واحد کارهاي متفاوت را انجام داده و واکنش هاي بيشماري را بررسي کند. در عين حال شما مي توانيد راه برويد، تنفس کرده، و قلبتان ضربان خود را داشته باشد و ... کليه اين وقايع در ذهن فرد ثبت مي شود.
لازم به ذکر است که ذهن انسان به صورت 24 ساعته در حال فعاليت مي باشد، يکسره و بدون توقف و استراحت.
يکي ديگر از نمونه هاي بارز ضمير ناخودآگاه، رانندگي است. زمانيکه شما در حال رانندگي هستيد، اصلاً به نحوه عملکرد خود فکر نمي کنيد و تمام اعمال خود را با فکر انجام نمي دهيد، بلکه همه کارها به صورت اتوماتيک وار انجام مي شوند، شما فقط رانندگي مي کنيد.
نکته مثبتي که در مورد ضمير ناخواگاه وجود دارد اين است که ما را قادر مي سازد تا آرزوها و اهداف خود را عملي کنيم. مي توانيد ذهن خود را طوري برنامه ريزي کنيد که سبب موفقيت شما در تمام عرصه هاي زندگي گردد.
کليه افکار، رفتار، و تجربياتي که از طريق ذهن خوآگاه درک مي گردند، در ضمير ناخودآگاه شما ثبت و ضبط مي شوند، اما نکته جالبي که بايد در اين زمينه به خاطر داشت آن است که ضمير ناخوآگاه هيچ گونه تفاوتي ميان واقعيت ها و تصورات ذهني فرد قائل نمي شود. براي ضمير ناخودآگاه فرد محدوديتي در زمينه زمان و مکان وجود ندارد.
منظورشما رو از این جمله زیرنفهمیدم که چه ارتباطی با مطالبی که بیان کرده بود داشت.gif)
فقط نمیدونم این سرکار خانم موجودیت خودش رو چطور میتونه بفهمه و بفهمونه , الله اعلم...!!!
فکر کنم توضیحات کافی باشه اگه کافی نبود یه تایپیک جدا میزنم اونجا در بارش بیشتر توضیح میدم