من اصلا اینا رو ندیده بودم!!!

من مانگا خوندن رو از شیپودن شروع کردم. الان این ها برام عجیبه... ساندایمه داره به ناروتو میگه 8 تا رفیقاش همراه با پدر ناروتو مردن...؟! تو انیمه همچین چیزی نبود اصلا.....
خیلی از بخش های مانگا توی فصل اول انیمه حذف شد .. البته بعد ها به صورت فیلر اضافه شد ..در واقع فصل اول بیشتر روی شخصیت ها کار کرد و اصلا چیز زیادی از داستان اصلی رو نگفت ..بعد اومدن توی شیپودن شروع کردن به بازگویی داستان اصلی ...فصل اول همش به مبارزه نارتو و فرار ساسوکه ختم شد + دوستی نارتو با گارا .همین.
جالبه تو قسمت 1 مانگا ساسکه

سوار عقابه! یعنی اینی که الان هست...
اون عکس روی پوستر مانگا بوده و اصلا ربطی به حالت های الان ساسوکه نداشته ...چون کاکاشی هم روی سره یه قورباغه ایستاده و ساکورا هم از زیر بقل قورباغه زده بیرون !!! البته کیفیت طراحی های اون موقع با الان خیلی فرق کرده ...
ناگاتو هم ازوماکی بوده دیگه!! ندیدی توبی بهش گفت اینقدر به خودت سختی دادی موهای قرمز اوزوماکیت سفید شده...؟!
میشه بگی توبی کی با ناگاتو حرف زد ..تنها موقعی که من یادمه توبی با ناگاتو حرف زد قبل از مرگ جیرایا و بعد از مبارزه ناروتو با کاکاتزو و هیدان بود ...توی دهکده باران اگه درست یادم باشه بالای اون مجسمه که شبیه بودا بود قیافش ..کونان هم یادکه اونجا بود ..بعدش توبی به عنوان دستیار دیدارا انتخاب شد بعد از مرگ ساسوری .( تازه ناگاتو هم نبود یاهیکو بود ..دوست ناگاتو که با قدرت ویژه ریننگان زندش کرده بود .)
خود ناگاتو که بعد از جریان مرگ یاهیکو و سوختن پاهاش به وسیله اون مرده که سوار یه سمندر بود ( همونی که این سامورایی کشتش توی این جنگ چهارم نینجاها !) همیشه روی یه ویلچر مانند بود و جسمش رو به افراد پین متصل کرده بود .
بعد از اون من دیگه یادم نیست توبی با ناگاتو حرف زده باشه ...
در مورد ریننگان هم والا یادم نیست کجا ولی مطمئنم اوچیها برای اینکه ریننگن فعال کنه به بدن سنجو نیاز داره و سنجو به چشم های اوچیها... مطمئنم سر این قضیه منبعش هم در لفافه بوده!
رینگان قرار نبود فعال بشه ...رینگان چشم های اصلی دانای بزرگ بوده ..بعد از مرگش دوتا پسر ازش باقی می مونه اما نیروهاش بین اونها تقسیم میشه قدرت و چاکرای زیادش می رسه به پسر بزرگتر که ازش خاندان سنجو ها به وجود میاد و قدرت چشمی اون که تحلیل رفته بوده می رسه به پسر کوچیکتر که ازش خاندان اوچیها به وجود میاد..
مرگ اون به این دلیل بوده که میاد 10 دم رو داخل بدنش مهر کنه نمی توه و توی یک مبارزه با اون 10 دم رو در جایی مهر میکنه ( بنا به گفته توبی همون کره ماه هستش مکان مهر شده ) و خودش می میره .
از چاکرا های بجا مونده از اون مبارزه این بیجو ها به وجود میاد ..در واقع بیجو ها نابود نمیشن و همیشه وجود دارن.( قانون بقای ماده !)
حالا هدف اصلی این توبی بدست اوردن قدرتی هستش که بتونه 10 دم رو آزاد کنه و اون رو در داخل بدن خودش مهر کنه ..بعدش با بدست گرفتن چاکرای اون بتونه تکنیک ماه کامل رو اجرا کنه تا همه مردم دنیا رو زیر یک گنجوتسوی بزرگ ببره ..
برای اینکه بتونه اون بیجو ی 10 دم رو آزاد کنه نیاز به خوندن یه لوح داره که توی خاندان اوچیها هستش ..اما اون لوح فقط با چشم های ویژه ای خونده میشه که گویا از ترکیب مانگیکو و رینگان به دست میاد .( دلیل این که اون لوح رو توی خاندان اوچیها نگه داری می شده چشم های ویژه اوچیها بوده و اونها کاشف ( یا نویسنده )این لوح بودند اما هیچ وقت نتونستند که کامل بخوننش .)
در مورد اون کوه و دریا و... هم فکر کنم منظورش این نیست که میتونسته عناصر رو کنترل کنه فقط میگه اینقدر قدرتش بالاست که میتونه همه جا رو بهم بریزه حتی کوه و سونامی و از این چیزا
بله شما درست میگی ..توی مانگا نوشته شده که این موجود می تونسته با یه تکون دم هاش ..درخت ها رو نابود کنه..کوه هارو از بین ببره و سیل های بزرگ ایجاد کنه و دریا ها رو متلاتم کنه !!!
ساندایمه داره به ناروتو میگه 8 تا رفیقاش همراه با پدر ناروتو مردن...؟!
ساندایمه داره به ناروتو اهمیت داشتن دوست رو در دنیا میگه....ناروت ازش می پرسه که شما هیچ دوستی داشتی .... ساندایمه میگه که من 8 تا دوست داشتم که به همراه پدر تو کشته شدند ...( احتمالا توی همون مبارزه که کیوبی )..بعد نارتو بهش میگه اگه دوستی اینقدر مهم هستش چرا شما عجله نمی کنی و نمیری به دوستات ملحق بشی ( چرا نمی میری!!)
این مانگای پایلوت جزء داستان اصلی نیست اما خوب اهمیت دوستی و داشتن دوست رو برای ما مشخص می کنه که چرا ناروتو اینقدر به دوستانش اهمیت میده و اگه کسی با اون دوست بشه ناروتو حاضره جونش رو هم براش بده ..