لعنت به دلي كه ضد عشق است×××عشق را تفسير به جز الله نيست...
لعنت به دلي كه ضد عشق است×××عشق را تفسير به جز الله نيست...
Last edited by lovergod14amorousand; 04-08-2006 at 12:35.
یاد باد آن روزگاران یاد باد×××روز وصل دوستداران یاد باد
دانم ز چه مقلوبـم ، یا رب نظری کن هان ××× این بنده ی مسکین را عقلی ده و دل بستان
نی قصه ی آن شمع چو گل بتوان گفت ××× نـی حال دل سوختـه دل بتوان گفت
غم در دل تنگ من از آنست که نیست ××× یک دوست که با او غم دل بتوان گفت
تا هستم ای رفیق ندانی که کیستم×××روزی سراغ وقت من آیی که نیستم
مشو غره بر حسن گفتار خویش ××× بــه تـحسین نــادان و پنـدار خویش
شدم رهسپار ره عاشقی×××تا برارم به جان هر چه را عاشقی
یکی کرده بی آبرویی بسی ××× چه غم دارد از آبروی کسی
بسا نام نیکوی پنجاه سال ××× که یک نام زشتش کند پایمال
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)