تبلیغات :
خرید لپ تاپ استوک
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 275 از 638 اولاول ... 175225265271272273274275276277278279285325375 ... آخرآخر
نمايش نتايج 2,741 به 2,750 از 6373

نام تاپيک: شعر گمنام

  1. #2741
    آخر فروم باز MaaRyaaMi's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2008
    پست ها
    2,106

    پيش فرض

    زنی بود
    در تمام کافه‌ها
    دونات تمشک سفارش می‌داد

    نمی‌دانست
    پاییز یعنی چه
    عشق بی‌فرجام یعنی چه

    زنی که
    مدام عاشق می‌شد
    و همیشه خیال می‌کرد
    بار اول است
    دونات تمشک سفارش داده‌است

  2. 2 کاربر از MaaRyaaMi بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #2742
    آخر فروم باز MaaRyaaMi's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2008
    پست ها
    2,106

    پيش فرض

    حوصله ام پیرشده است
    سلولهای تنم
    پرازکسالت تنهایی است
    یکی
    دو
    فنجان چای سبز
    باطعم بهار
    حال مرا جامی آورد
    هنوز
    ذهن من سبز است

  4. این کاربر از MaaRyaaMi بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  5. #2743
    آخر فروم باز MaaRyaaMi's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2008
    پست ها
    2,106

    پيش فرض

    اگر
    نگاهت ، برای روزم ، کافی بود
    آب مستم می کرد
    و بادم رها
    اگر برایم می ایستادی
    نگاهم در پیچ گیسوانت گم می شد
    و اگر صدایم می کردی
    ساعت ها کر می شدم
    ولی افسوس
    مست بودم
    رها بودم
    گم شده بودم
    و هیچ نمی شنیدم
    افسوس و آه
    از این ننگ...

  6. این کاربر از MaaRyaaMi بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  7. #2744
    حـــــرفـه ای
    تاريخ عضويت
    Jul 2008
    پست ها
    2,073

    پيش فرض

    راه جهنم را t كشيده ام
    مبادا كفش ابري بپا بكني و سر بخوري به بهشت !
    -و عقد ما جهنمي ست در دست تعمير
    كه پيچ راهش را هر ژيلتي صاف مي كند

    خانم !

    سيد حميد شريف‌نيا

  8. 3 کاربر از Ghorbat22 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  9. #2745
    حـــــرفـه ای
    تاريخ عضويت
    Jul 2008
    پست ها
    2,073

    پيش فرض

    دختران قالی دار را علم کردند.
    یک دانه قرمز، یک دانه کبود، شد " دل ".
    دخترک به خنده، تیری از میانش رد کرد.
    اشک از چشم " شانه " لبریز شد،
    نقش ها را آب برد. آنچه بر جای ماند، تارهای بی پود بود و نمیکت های خالی.
    دخترکان را " کار " برده بود.

    شیدا محمدی

  10. این کاربر از Ghorbat22 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  11. #2746
    پروفشنال استبداد's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2007
    محل سكونت
    زیر سقف خدا
    پست ها
    866

    پيش فرض

    از جیحون تا بحر خزر ، اقلیمی است گسترده
    که صحرایش به جولامگاه ترکمن است.
    و کوه قره داغش ، گذرگاه سیل ترکمن.
    قومی است چو باد ، و سیاهی چشمان مردمش ، غنچه ی این صحرا.

  12. این کاربر از استبداد بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  13. #2747
    حـــــرفـه ای
    تاريخ عضويت
    Jul 2008
    پست ها
    2,073

    پيش فرض

    در عزای عشق نشسته ام و هیچ نمی گویم
    همه می گویند که :
    هی !!
    فلانی عاشق است ؟!

  14. 4 کاربر از Ghorbat22 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  15. #2748
    آخر فروم باز amir 69's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2008
    محل سكونت
    همان حوالی
    پست ها
    1,259

    پيش فرض

    من با تو چقدر ساده رفتم بر باد
    تو نام مرا چه زود بردی از یاد
    من حبه ی قند کوچکی بودم که
    از دست تو در پیاله ی چای افتاد

  16. 3 کاربر از amir 69 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  17. #2749
    حـــــرفـه ای
    تاريخ عضويت
    Jul 2008
    پست ها
    2,073

    پيش فرض

    برو
    از اينجا برو
    فقط يک بار برگرد و نگاهم کن
    کوتاه
    اگر توانستی باز هم برو.


  18. 4 کاربر از Ghorbat22 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  19. #2750
    آخر فروم باز t.s.m.t's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2008
    محل سكونت
    AZƏRBAYCAN
    پست ها
    2,807

    پيش فرض او در شعر نو ،استاد من است ،دستش را می بوسم

    تیترئین میصراعلاردا
    سئویگیمی سنه گؤستردیم
    سئومئک
    نه دئمک
    بوش وئرمئک
    مجهول لره دوشمئک
    بوتون تانیشلیقلار بوزاریر
    هئچ بیلمم
    نئدن اولدو بو جایدیغیم
    نئدن دویغولار یاناشی
    صاباحلارا چاتا بیلمئدیک

    استاد سعید احمد زاده اردبیلی

    معنی

    در مصرعهای لرزان
    عشقم را به تو نشان دادم
    دوست داشتن
    گفتن از چه
    غرق در مجهولات شدن
    آشنایی ها کم رنگ میشوند
    هیچ نمی دانم
    از چه شد این یاوه گوئی هایم
    از چه همجوار با حس ها
    به فرداها نرسیدیم




  20. 2 کاربر از t.s.m.t بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •