می شتابند از پی هم بی شکیب
روزها و هفته ها و ماهها
چشم تو در انتظار نامه ای
خیره می ماند بچشم راه ها
می شتابند از پی هم بی شکیب
روزها و هفته ها و ماهها
چشم تو در انتظار نامه ای
خیره می ماند بچشم راه ها
ای گل تازه که بویی ز وفا نیست ترا
خبر از سرزنش خار جفا نیست ترا
ما اسیر غم و اصلا غم ما نیست ترا
با اسیرغم خود رحم چرا نیست ترا
ای کولی ِ کبود نگاهِ ستاره چشم
ای با غم ِ غریبی ِ من آشنا هنوز
ای نغمه ی ساز ِ عشق که با پنجه ی امید
بر می کشی ز چنگِ دلم ناله ها هنوز
زمانه قرعه نو می زند به نام شما
خوشا شما که جهان می رود به کام شما
درین هوا چه نفسها پر آتشست و خوشست
که بوی عود دل ماست در مشام شما
تنور سینه سوزان ما به یاد آرید
کز آتش دل ما پخته گشت خام شما
فروغ گوهری از گنجخانه شب ماست
چراغ صبح که بر می دمد زبام شما
اگه با بودن من غم تو دلت جون می گیره
می میرم که تا ابد قلب تو آروم بگیرهخورشیدی اما خبر از تنه سردم نداری
اگه با موندن من باغ تو ویرونه می شه
میرم اما می دونم دل بی تو دیوونه می شه
فک نکن که بی کسم خدا به دادم می رسه
کوه به کوه نمی رسه آدم به آدم می رسه
مرهمی از شب چشمات واسه دردم نداری
يک عمر در اين آينه از شکل ِ مسيحا
پرسيدم و ديدم به جواب تو رسيدم
تو سهم ِ سرآسيمه ترين مستِ خودت باش
من هم که به يک نيمه ي خواب تو رسيدم
پاداش ِ مرا حالتِ شايسته تري نيست؟
چون هيچ ثوابان به عذابِ تو رسيدم
پرميوه ترين فصل ِ پريشان شدني تو
تابيدي و با رنگ و لعابِ تو رسيدم...
بوسيدمت و در بغل آرام گرفتم
خنديدي و گفتي به حسابِ تو رسيدم
من ندیدم سخنی خوشتر از افسانه تو
عاقلان بیهده خندند بدیوانه تو
نقد جان گرچه بود قیمت پیمانه تو
آه از آندل که نشد مست ز میخانه تو
کاش دائم دل ما از تو بلرزد ای عشق
آندلی کز تو نلرزد بچه ارزد ای عشق
قد می کشد از بین ِ بیداری و خوابم
تصویر ِ نعشی، شکل ِ من در جادّه ای سرد
چیزی به پایانِ دلم باقی نمانده
پایانِ تلخ ِ عابری تنها و ولگرد
یک عمر داغ ِ عاشقی مان کُشت، امّا
می سوزد عشق از حسرتِ تکرار ِ یک درد
دیدی ای دل که غم عشق دگربار چه کرد
چون بشد دلبر و با یار وفادار چه کرد
آه از آن نرگس جادو که چه بازی انگیخت
آه از آن مست که با مردم هشیار چه کرد
اشک من رنگ شفق یافت ز بیمهری یار
طالع بیشفقت بین که در این کار چه کرد
دیوانه کؤنول بسدی،فغان ایلمه چوخ
راز ِ دلیمی خلقه عیان ایلمه چوخ
خاموش اوتور فیض ازل تاپ ئوزونو
ابنای زمانه همزبان ایلمه چوخ
həkim nəbati
هم اکنون 26 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 26 مهمان)