تبلیغات :
خرید لپ تاپ استوک
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 271 از 640 اولاول ... 171221261267268269270271272273274275281321371 ... آخرآخر
نمايش نتايج 2,701 به 2,710 از 6393

نام تاپيک: اشعار سکوت، تنهایی و مرگ

  1. #2701
    آخر فروم باز ghazal_ak's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2007
    پست ها
    1,260

    پيش فرض

    کجارفتی که دلتنگم برایت برای لحظه یی از خنده هایت

    به دریای نگاهم ساحلی نیست که جاماند برایم رد پایت

    وامشب......درکنار قاب خالی دلم را میکشانم در هوایت

    تو می آیی؟نه میدانم دروغ است تفال هم زدم با نامه هایت

    ومن کشتم رقیبت,دفترم را اجابت کرده ام آیا دعایت

    دوباره نامه ی من بی جواب است تومی سوزانی آن را درنهایت

    کجاهستی که دلتنگم برایت برای توبرای شانه هایت

  2. این کاربر از ghazal_ak بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  3. #2702
    آخر فروم باز ghazal_ak's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2007
    پست ها
    1,260

    پيش فرض

    می دانم چرا امشب واژه هایم خیس شده اند
    مثل آسمانی که امشب می بارد....
    و اینک باران
    بر لبه ی پنجره ی احساسم می نشیند
    و چشمانم را نوازش می دهد
    تا شاید از لحظه های دلتنگی گذر کنم

  4. 2 کاربر از ghazal_ak بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  5. #2703
    آخر فروم باز ghazal_ak's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2007
    پست ها
    1,260

    پيش فرض

    دل من دريايي است
    چشمه زندان من است
    چكه چكه‌هاي آب
    مرثيه خوان من است
    تن به ماندن نميدم
    ماندنم مرگ من است
    عاشقم ، مثل مسافر عاشقم
    عاشق رسيدن به انتها
    عاشق رفتن و تازه تر شدن
    چشمه كوچك است برايم
    من بايد برم به دريا برسم

  6. 2 کاربر از ghazal_ak بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  7. #2704
    آخر فروم باز ghazal_ak's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2007
    پست ها
    1,260

    پيش فرض

    من تمام هستيم را در نبرد با سرنوشت
    در تهاجم با زمان آتش زدم کشتم
    من بهار عشق را ديدم ولي باور نکردم
    يک کلام در جزوهايم هيچ ننوشتم
    تا تمام خوبها رفتند و خوبي ماند در يادم
    من به عشق منتظر بودن همه صبر و قرارم رفت
    بهارم رفت.عشقم مرد.يارم رفت

  8. #2705
    کـاربـر بـاسـابـقـه jamshidjap's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2006
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    3,381

    پيش فرض

    چشمانش را ببوس
    اگر چه دیگر نمی تابد
    میان سکوت ها
    میان پرخاش ها
    میان فاصله ی دراز و
    شکجه ی بی اجر
    میان خاطره و افسوس
    صبور و سمج ، گاهی
    سپیده دم ها اخم می کند
    غروب ها می بارد
    پلک به هم نمی گذارد
    مرز ندارد
    در فرصت عشق تا آزادی
    پاس لحظه ای شادی
    چشمانش را ببوس
    زهر سبز را بنوش

  9. این کاربر از jamshidjap بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  10. #2706
    کـاربـر بـاسـابـقـه jamshidjap's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2006
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    3,381

    پيش فرض

    بیابان در تنهایی خود غرق است
    و نگاه منتظرش بر رهگذریست
    که نادانی به او جرأت داده است
    تا بر سنگفرش صبورانه قدم بگذارد
    خانه در تنهایی خود غرق است
    و حضور ره نوردی را می نگرد
    که گامهایش لحظه ای
    سکوت سنگین خانه را شکسته است
    آسمان در تنهایی خود غرق است
    و گذار پرنده ای را می خواهد
    که بال افشان آغوش فروبسته او را بگشاید
    و من در تنهایی خودم غرقم و به روزی می اندیشم
    که دیگر نباشم

  11. 2 کاربر از jamshidjap بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  12. #2707
    کـاربـر بـاسـابـقـه jamshidjap's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2006
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    3,381

    پيش فرض

    چقدر این شیشه قطور است و چقدر دستهای من از تو دور .

    چقدر این شیشه قطور است و چقدر چشمهای من از مردمک چشمهای تو پر. چشمهایم مردمک چشمهایت را از بر کردند برای روز مبادا و این روزها سخت همان روز مباداست.

    چقدر این شیشه قطور است و چقدر سردم می شود وقتی که دستهای تو دور شانه هایم نیست.

    چقدر دیر هم را پیدا کردیم . و چقدر پاسپورت من زشت است که هیچ کاردار سفارتخانه ای مهر به تو نزدیک شدن را توی آن محکم نمی کوبد که همه دنیا صدای آن را بشنود.

  13. #2708
    کـاربـر بـاسـابـقـه jamshidjap's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2006
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    3,381

    پيش فرض

    خیالت را راحت کنم

    دیگر نه به گل ،نه به باد

    نه حتی به نیلوفرگان روی مرداب

    اعتقادی ندارم

    اعتقادم را بخشیدم به همان بادی که ردش روی صورتم ماند

    تو حق داشتی دلیل رفتنت هر چه که بود باشد

    دل چرکینی من با هیچ دستمال محبتی پاک نمی شود

    دارم بخشیدن را به نخ می کشم

    صبر را خجالت می دهم

    چه خوب توی دلم نبودن را کاشتی

    که میان زمستان بی رنگ تهران

    خون گریه کردن قرمز قلبم

    تا آنسوی پر رنگ جهان تپید و تو ندیدی

    حالا که می خواهی باشد برو ولی

    دیگر پشت سرت را نگاه هم نکن!!!

    من به بی معرفتی سرنوشتم ایمان آوردم

  14. 4 کاربر از jamshidjap بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  15. #2709
    پروفشنال vahide's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2006
    پست ها
    628

    پيش فرض

    هزار بار ديگر هم
    که از شانه‌ای به شانه‌ی ديگر بغلتی
    اين شب صبح نمی‌شود
    وقتی دلت گرفته باشد

  16. 3 کاربر از vahide بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  17. #2710
    پروفشنال roohi_rsh's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2006
    محل سكونت
    روي ادراك فضا ، رنگ ، صدا ، روي درياچه آرام نگين
    پست ها
    726

    پيش فرض

    من این پایین نشستم سرد و بی روح
    تو داری می رسی به قله ی کوه
    داری هر لحظه از من دور میشی
    ازم دل می کنی مجبور میشی

    تا مه راه و نپوشونده نگام کن

    اگه رو قله سردت شد صدام کن
    یه رنگ ِ مــُـرده از رنگین کمونم
    من این پایین نمیتونم بمونم

    خودم گفتم که تلخه روزگارت
    من و بیرون بریز از کوله بارت
    دلم می مـرد و راه بغض و سد کرد
    به خاطر خودت دستاتو رد کرد
    منم اونکه تو رو داده به مهتاب
    کسی که روتو می پوشونه تو خواب
    کسی که واسه آغوش تو کم نیست
    می خوام یادم بره، دست خودم نیست
    با چشم تر اگه تو مه بشینی
    کسی شاید شبیه من ببینی

  18. این کاربر از roohi_rsh بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •