هرچه کردم نشوم از تو جدا بدتر شد
نرود از دل ما مهر و وفا، بدتر شد
مثلا خواستم این بار موقّر باشم
و به جای «تو» بگویم که: «شما» بدتر شد
هرچه کردم نشوم از تو جدا بدتر شد
نرود از دل ما مهر و وفا، بدتر شد
مثلا خواستم این بار موقّر باشم
و به جای «تو» بگویم که: «شما» بدتر شد
در بهار هم ديگر،قاصدك نمي رقصد
در هوا نمي ماند، نم نمك نمي رقصد
بر سكوت ماهي ها، يك نفر تلنگر زد
ماهي بلور اما، كم كمك نمي رقصد
دیگر نه آرزوی نجیبی،نه اتنتظار
کابوس بی کسی،ته دل انزوا گرفت
تا نیفتد به دو چشم تو مرا چشم،دگر
چه خیال است مرا خواب به مژگان آید؟
درخت بود و تو بودی و باد، سرگردان
میان دفتر باران، مداد سرگردان
تو را كشید و مرا آفتابگردانت
میان حوصله گیج باد سرگردان
همیشه اول هر قصه آن یكی كه نبود
نه باد بود و نه تا بامداد سرگردان
و آن یكی همه ی بود قصه بود و در او
هزار و یك شب و صد شهرزاد سرگردان
نِي بزن مردِ شبان، شب پره ها بيدارند
و من ِ بي كَس و تنها كه خودت مي داني
من به نمناكي ِ چشمانِ خود عادت دارم
تو چرا خيس تر از مرحمتِ باراني؟
یکی ز بند سر زلف او اسیر کمند
یکی ز کنج زنخدان او فتاده به چاه
یکی خراب لب لعل او نخورده شراب
یکی قتیل دم تیغ او نکرده گناه
یکی ز غمزهی خونخوارهاش تپیده به خون
یکی ز حسرت نظارهاش نشسته به راه
یکی ز جنبش مژگان او به چنگ اجل
یکی ز گردش چشمان او به حال تباه
یکی به خاک در او فشانده گوهر اشک
یکی به رهگذر او کشیده لشکر آه
هزار جان و دل نازنین مشتاقان
فدای لعل گهر بار خوشتر از قندت
چه خوش دمی، که نهادیم بوسه بر پایت
کدام دولت از این به، که پای بوسندت
Last edited by ghazal_ak; 16-01-2009 at 02:03.
" ز" که حرف آخر امضا هست!
توی آخرین وداع
وقتی دورم از همه
چه صبورم ای خدا
دیگه وقت رفتنه ...
... تو رو دوست دارم
مثل حس دوبارهء تولدت
تو رو دوست دارم
وقتی میگذری همیشه از خودت
تو رو دوست دارم
مثل خواب خوب بچگی
بَغَلت میگیرم و میمیرم به سادگی ...
"زار" نه "هزار"
======================
یاری اندر کس نمی بینم یاران را چه شد ؟
دوستی کی آخر آمد ؟ دوستاران را چه شد ؟
آب حیوان تیره گون شد خضر فرخ پی کجاست ؟
خون چکید از شاخ گل ابر بهاران را چه شد ؟
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)