تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 27 از 139 اولاول ... 172324252627282930313777127 ... آخرآخر
نمايش نتايج 261 به 270 از 1384

نام تاپيک: ◄◄ تـــــازه هــــای دنیای زیست شناسی و علوم پزشکی ►►

  1. #261
    پروفشنال boomba's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2006
    پست ها
    782

    پيش فرض

    تندرستی‌ات را به تصویر بکش!

    بسیاری از بیماری‌ها را با استفاده از هنر می‌توان درمان کرد ...



    همه ما در دوران کودکی نقاشی‌هایی کشیده‌ایم. نقاشی‌ خیلی وقت‌ها ما را به یاد اولین تجربه‌های قلم در دست گرفتنمان می‌اندازد.
    بجز عده محدودی که نقاشی را به صورت حرفه‌ای در سنین بزرگسالی دنبال می‌کنند تقریبا نقاشی‌کشیدن برای ما به خاطره‌ای دور تبدیل می‌شود اما آیا می‌دانید نقاشی یکی از ابزارهای هنر درمانی است؟
    در واقع هنر درمانی شامل طیف وسیعی از کاربردهای درمانی است که از هنرهای دیداری مانند نقاشی، کلاژ، طراحی و مجسمه‌سازی تشکیل شده‌است. در یک سوی این طیف هنر به عنوان ابزاری از ارتباط غیرکلامی مورد تاکید قرار دارد چون آثار هنری علاوه بر امکان تداعی و تفسیر به درک و حل مشکلات هم کمک می‌کند. در سوی دیگر این طیف، درمان از خود فرآیند هنری ناشی می‌شود.
    هنر درمانی یک خدمت تخصصی انسانی است و برپایه دانش رشد انسان و تئوری‌های روانشناختی قرار دارد.
    «فرحناز نژادی»، هنر درمانگر در این مورد می‌گوید: سودمندی و موفقیت این روش وابسته به نیرویی است که یک اثر هنری خاص در طول زمان برای حل تعارضات درون فردی و تعارضات بین فرد و جامعه از خود نشان می‌دهد. بنابراین کار هنر درمانگر در حیطه درمان، توضیح و تشریح هنرهای دیداری است که به‌عنوان پلی بین تجارب درونی و بیرونی فرد است. درمانگر با توجه به سن، توانایی و وضعیت درمانجو و دیدگاه خود نوع وسیله هنری را انتخاب می‌کند و روشی را برمی‌گزیند که تاثیر فوری در فرد ایجاد کرده و منجر به رهایی محتویات ناخودآگاه ذهن او شود. در نقاشی درمانی و به‌طور کلی هنر درمانی تکنیک‌های حرفه‌ای یک هنر به هیچ عنوان مورد توجه نیست.
    این هنر درمانگر، در ادامه می‌افزاید: هنر درمانی در دو بخش درمان و پیشگیری و بهداشت روان مورد استفاده قرار می‌گیرد. تخلیه هیجانی و رسیدن به آرامش، مواجهه با تعارضات خود، کسب آگاهی، افزایش بینش و سازگاری از اهداف درمانی این روش است. در بخش پیشگیری کاربرد هنر وسیع‌تر شده و شامل آموزش و پرورش کودکان استثنایی و عادی، افزایش اعتمادبه‌نفس در نوجوانان و پیشگیری از پرخاشگری در آنها، آموزش موارد تربیتی، اجتماعی و فرهنگی در جهت رشد شخصیت فردی و اجتماعی و شکل‌گیری هویت کودک و پرورش خلاقیت او می‌شود.
    نگاهی به آثار و نقاشی‌های به جای مانده از انسان غارنشین دوران پارینه سنگی و تجریه و تحلیل آنها، به‌وضوح روند تکاملی و سیر رشد روحی و روانی نوع بشر را آشکار کرده و چگونگی برخورد با دغدغه‌های ذهنی و همچنین ترفندهایی برای دستیابی به آرامش روحی را در این تصاویر نشان می‌دهد. بیشتر روانشناسان معتقدند هیچ تحلیلی به‌طور کامل نمی‌تواند همانند تفسیر تصاویر و نقاشی‌ها، تفاوت فکری و خصوصیات روحی افراد را نمایان کند. البته بدیهی است که این کار نیاز به تخصص لازم دارد.
    به‌طور کلی همه آثار هنری از جمله نقاشی سرشار از پیام، تمثیل و اشاره است. چرا تخیلات هنری مانند خواب و رویا در اعماق وجود ناخودآگاه انسان، همه تمایلات، روحیات و محتویات درونی و گاه پنهان او را متجلی می‌کند. انسان در نقاشی به کمک تجسم ذهنیات خود، کشمکش‌ها، دلهره‌ها، ناملایمات، کمبودها، ترس، اضطراب و در نهایت آمال و آرزوهای خود را بیان کرده و راهی برای بروز، ارضاء و شاید در برخی مورد مقابله با آنها می‌یابد. مصائب روحی انسان هنگامی که به طریقی بیان، ترسیم و مطرح می‌شود باعث تسکین آلام عاطفی و فشارهای درونی او شده و به نحوی ناخودآگاه این ترس‌ها یا دغدغه‌ها با تجلی در نقاشی، ساخت مجسمه و یا حتی آرایش و رنگ‌آمیزی چهره خود به نوعی زمینه‌ساز ارضای تمایلات و آرزوهای او می‌شود. به همین دلیل به‌طور مثال در نقاشی‌های انسان اولیه او را در حال شکار حیوانات، تقابل با بلایای طبیعی، ساختن سرپناه و... می‌بینیم. ترسیم مظاهر اصلی طبیعت مانند ماه و خورشید و رعد و برق و سیل و توفان و غیره هم هریک به نوعی تداعی کننده بخشی از نیازها و ترس‌های اوست.
    کسانی که دارای مشکلات سازشی هستند می‌توانند با تصویرسازی ذهنی و پیاده کردن آن به حل مشکلات و مسائل خود نائل شوند که این امر با کمک یک هنردرمانگر مجرب زودتر به هدف می‌رسد.
    کاربرد بالینی هنردرمانی در برگیرنده کودکان و بزرگسالان بستری در بیمارستان‌ها و افراد روان‌پریشی که داوطلبانه در پی مداوای روان‌درمانی هستند، افراد زندانی، عقب‌مانده‌های ذهنی، کودکان مبتلا به ناتوانی یادگیری، زوجین مشکل‌دار، خانواده‌ها و افرادی که علائمی از ناراحتی‌های هیجانی ناشی از بیماری‌های جسمی مانند بیماری‌های مزمن کلیه، سرطان، هموفیلی، آسم، دیابت و مشکلات عصبی دارند، است. جلسات هنر درمانی در گروه‌های کوچک و بزرگ و یا با خانواده‌ها برگزار می‌شود. شیوه و تکنیک‌های متنوعی در هنردرمانی وجود دارد. در هنر درمانی استفاده از هنر واسطه‌ای برای دستیابی به اهداف درمانی مورد توجه قرار می‌گیرد، به‌عنوان مثال می‌توان از نقاشی انگشتی، نقاشی رنگ و روغن و گل که واسطه لمسی محسوب می‌شوند نام برد.
    ● نقاشی احساسات
    برای همه بیماران یا به‌عبارتی مراجعان، هنر درمانی شکلی از تماس و ارتباط غیرکلامی است که از طریق فاصله انداختن بین افکار و احساسات مشکل‌دار نفعی را عاید آنها می‌کند و همچنین به بیماران روان‌پریش کمک می‌کند تا رویا را از واقعیت جدا کنند.
    تحقیقات نشان داده‌‌اند وقتی افراد در فعالیت‌هایی شرکت می‌کنند که از آن لذت می‌برند، فاکتورهای فیزیولوژیک آنها مانند فشار خون، ضربان قلب و تنفس آهسته‌تر می‌شود، بنابراین به‌وسیله فعالیت‌ها و ارتباطات هنری می‌توان کنش‌هایی را در فیزیولوژی و بیولوژی فرد فعال کرد، که آن کنش‌ها توان مقابله فرد در برابر بیماری‌ها را بالا برده، روی سیستم ایمنی او تاثیر می‌گذارند. همچنین در بدن ما هورمون‌هایی وجود دارند که روی استرس تاثیر می‌گذارند.
    کاهش و ترشح این هورمون‌ها تحت تاثیر شرایط محیط است. در یک محیط بیمارستانی ممکن است فرد دچار استرس و حتی افسردگی شود، یک فعالیت هنری خوب مانند یک بازی هنری و موزیکال می‌تواند تا حدود زیادی در کنترل و کاهش این حالات مفید باشد و نه‌تنها روان را تحت تاثیر خود قرار بدهد بلکه به‌صورت مستقیم و غیرمستقیم روی جسم هم تاثیر بگذارد.
    خلق هنر فرصتی است تا چشم‌ها و دست‌ها با هم تمرین کنند و بین آنها هماهنگی ایجاد شود و مسیرهای عصبی بین دست و مغز تحریک وتهییج شود. شما باید با گل کار کنید، مجسمه بسازید، رنگ را بردارید و روی کاغذ یا بوم بکشید، نمایش اجرا کنید، وارد قصه شوید و همه این فعالیت‌ها انسان را وادار می‌کند، در محیط فعال باشد، در نتیجه ارتباط بیشتری با دیگران خواهد داشت، سطح انرژی‌اش بالا می‌رود و اعتمادی را که برای مقابله و یا پذیرش بیماری لازم دارد، به‌دست می‌آورد.
    آمریکا و اروپا در زمینه تاثیر هنردرمانی در درمان اختلالات روانی و رفتاری پژوهش‌های بسیاری انجام داده‌اند. در این کشورها روی تاثیر هنر درمانی در کاهش و درمان انواع بیماری‌های روانی، از اسکیزوفرنی‌ها و افسردگی‌های دوقطبی گرفته تا اضطراب و افسردگی و مشکلات هیستریک و وسواس کار شده‌است. پژوهش‌های زیادی هم در زمینه روانکاوی و تأثیرات مثبت هنردرمانی در درمان بیمارانی که مشکلات آنها (مانند؛ اضطراب‌ها، ترس‌ها، افسردگی‌ها و وسواس‌هایشان) به نوعی دارای زمینه‌های درونی و ناخودآگاه است، انجام شده.
    به تازگی هنر درمانی وارد حیطه‌های رفتارگرایی و شناخت‌گرایی هم شده‌است. هنر درمانی در دنیا نه تنها به عنوان روشی برای درمان اختلالات روانی مدنظر است بلکه در درمان و کاهش بیماری‌های جسمی هم مورد توجه قرار می‌گیرد. تحقیقات بیشماری در زمینه تاثیر مثبت هنر درمانی روی بیماران جسمی مانند مبتلایان به اچ.آی.وی و سرطان و کسانی که دچار صدمات مغزی شده‌اند و همچنین بیمارانی با مشکلات عصب شناختی انجام شده‌است.
    در دهه‌‌های اخیر بیشتر تمرکز هنردرمانی روی پیشگیری و بالا بردن سطح سلامت و کیفیت زندگی افراد متمرکز شده‌است. در مورد اینکه با هنر درمانی چطور می‌توان، مردم را توانمندتر کرد و توان مقابله آنها را با مسائل احتمالی زندگی افزایش داد، کارهای زیادی انجام شده‌است.
    با استفاده از هنردرمانی می‌توان مهارت‌های اجتماعی مردم را افزایش داد. در واقع هنر درمانی هم مثل زمینه‌های پزشکی بیشتر از اینکه توجه خود را به درمان معطوف کند، در مورد پیشگیری و تقویت بهداشت روانی افراد کار می‌کند و درمرحله نخست سعی دارد از طریق توانمندی‌سازی انسان از ابتلا به بیماری‌ها جلوگیری کند و در مرحله بعدی به درمان و کاهش بیماری‌ها بپردازد.


    روزنامه تهران امروز

  2. #262
    کـاربـر بـاسـابـقـه jamshidjap's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2006
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    3,381

    11 موفقيت در درمان يك بيمار مبتلا به ايدز با پيوند مغز استخوان

    پژوهشگران آلماني اعلام كردند كه توانسته‌اند با استفاده از مغز استخوان، بيماري ايدزي را درمان كنند .

    به گزارش خبرنگار سایت پزشکان بدون مرز ، در اين روش پيوند مغز استخوان با استفاده از سلول‌هاي بنيادي حاصل از فرد اهدا كننده‌اي كه داراي مقاومت ژنتيكي در برابر ويروس ايدز بود، موجب شد كه يك بيمار ايدزي به مدت دو سال از اين بيماري خلاصي پيدا كند.

    اين بيمار يك آمريكايي است كه در برلين زندگي مي‌كند و علاوه بر آلودگي به عفونت ايدز به سرطان خون نيز مبتلا بوده است.

    به گفته پژوهشگران بهترين شيوه براي بهبود سرطان خون براي اين بيمار پيوند مغز استخوان بود.

    در اين پيوند، بافت مغز استخوان از سلول‌هاي بنيادي سيستم ايمني فرد سالم دهنده گرفته شده تا جايگزين سلول‌هاي سرطاني در بيمار شود.

    پژوهشگران آلماني كه قصد انجام اين عمل پيوند را داشتند به دنبال فرد اهدا كننده‌اي بودند كه در عين حال با دارا بوادن يك جهش ژنتيكي خاص بدنش در برابر عفونت ايدز مقاوم باشد.

    هم اكنون كه بيش از ۲۰ ماه از اين پيوند موفقيت آميز گذشته است،‌ هيچ اثري از عفونت ايدز در بيمار ديده نمي‌شود.

    با اين حال پژوهشگران تاكيد كردند كه شايد اين روش هرگز شيوه استانداردي براي درمان ايدز نباشد.

    پيوند مغز استخوان بسيار خطرناك است و قابل ريسك كردن نيست؛ لذا تحقيقات بيشتر در اين زمينه ضروري است .

  3. #263
    کـاربـر بـاسـابـقـه jamshidjap's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2006
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    3,381

    11 واکسن آنفولانزا و عوارض جانبی آن

    آیا تا به حال راجع به دریافت واکسن آنفولانزا فکر کرده اید؟ این واکسن بهترین روش برای پیشگیری از ابتلا به آنفولانزا است و می تواند مطلوب خاطر همه افراد باشد.
    به گزارش گروه ترجمه سلامت نیوز،طبق آمار ارائه شده حدود 5 تا 20 درصد از مردم امریکا سالانه این واکسن را دریافت می کنند. بیش از 200 هزار نفر از مردم بیمارستانی می شوند و بالغ بر 36 هزارنفر می میرند. این آمار ممکن است تمایل افراد را برای دریافت واکسن آنفولانزا کاهش دهد و فواید آن را تحت الشعاع قرار دهد. اما عجله نکنید!
    بهترین زمان برای دریافت واکسن
    به دلیل اینکه فصل آنفولانزا از ابتدای مهر ماه شروع می شود و تا پایان اردیبهشت ماه ادامه می یابد ، بهترین زمان برای دریافت واکسن ماه مهر و آبان می باشد. با این حال می توان در ماه آذر و حتی دیرتر هم اقدام کرد ، اگر چه اقدام سریعتر می تواند برای پیشگیری موثرتر باشد.
    انواع واکسن آنفولانزا
    دو نوع واکسن آنفولانزا برای بچه ها و بزرگسالان موجود می باشد. نوع اول آمپول آنفولانزای سنتی است که حاوی ویروس زنده نیست و باعث آنفولانزا نمی شود. این واکسن حاوی ویروس غیر فعال است که از طریق آمپول دریافت می شود. نوع دوم واکسن آنفولانزا به صورت اسپری دماغی است، که فلو

    میست نامیده می شود. این واکسن حاوی ویروس ضعیف شده است که معمولا به جز بعضی موارد ، باعث بیماری آنفولانزا نمی شود. این نوع واکسن تنها برای افراد غیر باردار ، افراد سالم و سن 2 تا 49 سال تجویز می شود.
    نحوه عملکرد واکسن ها: هر دو نوع واکسن باعث تولید آنتی بادی در بدن می شود . این آنتی بادی ، پیشگیری لازم را در مقابل ویروس آنفولانزا فراهم می کند. این عکس العمل آنتی بادی ممکن است در بعضی افراد ایجاد خستگی و درد ماهیچه ای کند. هر سال ، واکسن آنفولانزا حاوی چند نوع متفاوت از

    ویروس است. ویروس هایی که به نظر محققان ممکن است در آن سال تاثیر بیشتری داشته باشند. اگر انتخاب این ویروس ها صحیح باشد می توان گفت که واکسن 70 تا 90% در پیشگیری از آنفولانزا برای افراد زیر65 سال مفید است.
    چه کسانی باید واکسن را دریافت کنند؟
    واکسن آنفولانزای سالانه برای هر فردی که می خواهد احتمال ابتلا به بیماری را در خود کاهش دهد پیشنهاد می شود. با این حال این واکسن به خصوص برای افراد مستعد ابتلا به انفولانزا توصیه می شود. مثل افراد مبتلا به ذات الریه . سایر افراد مستعد ابتلا به آنفولانزا عبارتند از :
    همه کودکان 6 تا 18 سال
    افراد 50 سال و بیشتر
    زنانی که قصد دارند در فصل آنفولانزا باردار شوند
    افرادی که در آسایشگاه و بیمارستان های خصوصی کار می کنند
    بزرگسالان مبتلا به امراض مزمن قلبی و ریوی مثل آسم و یا هر بیماری که سیستم ایمنی را ضعیف کرده است.
    تمیز کارهای منزل و مراقبین نوزادان زیر 6 ماه (نوزادان در این سن برای دریافت واکسن خیلی جوان هستند)
    تمام افرادی که در تماس با افراد مستعد آنفولانزا هستند مثل کارکنان بیمارستان و ....


    چه کسانی نباید این واکسن را دریافت کنند؟
    طبق گفته مرکز پیشگیری و کنترل بیماری این افراد عبارتند از :
    همه افرادی که عکس العمل آلرژیک نسبت به آمپول آنفو لانزا داشته اند.
    همه کسانی که نسبت به تخم مرغ آلرژی دارند.!
    افرادی که 6 هفته بعد از دریافت واکسن آنفولانزا دچار سندرم ژویلاین باره (نوعی بیماری فلج کننده شدید،که در آن سیستم ایمنی بدن به سیستم اعصاب حمله می کند)شده اند.
    بعضی از تاثیرات جانبی واکسن آنفولانزا
    ممکن است بعد از دریافت واکسن در محل بازو دچار درد و تورم شوید. بعضی از افراد ممکن است دچار علائم شبیه سرماخوردگی مثل فن فن کردن، سردرد، آب ریزش بینی، درد گلو، سرفه و بدن درد- یک تا دو روز بعد از دریافت واکسن – شوند.در بعضی از موارد نیز ممکن است فرد تب خفیف کند.
    چه کسانی اسپری دماغی این واکسن را دریافت می کنند؟
    این نوع واکسن تنها برای افراد سالم 2 تا 49 سال پیشنهاد می شود. به دلیل اینکه این نوع واکسن دارای ویروس ضعیف شده است ، برای نوزادان، کهنسالان، زنان باردار و سایر افراد مبتلا به امراض بالینی تجویز نمی شود.
    عوارض جانبی اسپری دماغی واکسن آنفولانزا
    عوارض این نوع واکسن در کودکان عبارتند از : آبریزش بینی، سردرد، استفراغ، درد ماهیچه ، تب
    عوارض این نوع واکسن در بزرگسالان عبارتند از : آبریزش بینی، سردرد، گلودرد

  4. #264
    کـاربـر بـاسـابـقـه jamshidjap's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2006
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    3,381

    11 تشخيص بيماريهاي موروثي در جنين با آزمايش خون ساده امکانپذير خواهد شد

    پزشکان به زودي مي توانند با آزمايش نمونه خون گرفته شده از مادر، بيماري هاي ارثي مانند “فيبروز کيستيک”، “تالاسمي” و “کم خوني ناشي از گلبول داسي شکل” را در جنين تشخيص دهند.

    تاکنون تشخيص پيش از تولد اين اختلالات، تنها با روشهاي تهاجمي مانند “آمنيوسنتز” (بررسي مايع آمنيون) که خطر سقط جنين را به همراه دارد، ميسر بوده است.
    دانشمندان در هنگ کنگ و تايلند روشي براي تشخيص بيماري هاي “تک ژني” در جنين ها کشف کرده اند. بيماري هاي تک ژني بر اثر بروز يک اشکال در يک ژن منفرد در دي.ان.آ انسان بوجود مي آيند.
    “دنيس لو” پژوهشگر “بيمارستان چيني هنگ کنگ” گفت: اين بيمارها را مي توان با انجام يک آزمايش خون ساده (خوني که از مادر گرفته مي شود) و با شمارش نسبت نسبي ژن هاي جهش يافته در برابر ژن هاي عادي تشخيص داد.
    لو و همکارانش چند سال پيش متوجه شدند، اين کار تنها به اين دليل ميسر است که دي.ان.آ جنيني در خون مادر جريان دارد.
    از آن زمان تاکنون، بسياري از دانشمندان تلاش کرده اند، بهترين راه را براي تمايز دي.ان.آ جنيني از دي.ان.آ مادر بيابند. اما اين تلاش ها موفقيت چنداني به دنبال نداشته اند.
    در مقاله اي که در “گزارش آکادمي ملي علوم آمريکا” منتشر شده است، لو و همکارانش از ابداع يک سامانه شمارش خبر داده اند که مي تواند تشخيص غيرتهاجمي بيماريهاي تک ژني را پيش از تولد تحقق بخشد.
    در اين روش با استفاده از فناوري بسيار دقيق آزمايش ديجيتالي خون، توالي دي.ان.آ جهش يافته و عادي در پلاسماي خون مادر شمارش مي شود و نتايج آن براي محاسبه تعداد ژن هاي جهش يافته اي که به جنين رسيده است مورد استفاده قرار مي گيرد و احتمال بروز بيماري موروثي تک ژني در جنين تعيين مي شود.
    با اين وجود لو متذکر شد دقت اين روش به غلظت دي ان آ جنيني در خون مادر بستگي دارد.
    تلاسمي يک بيماري ژنتيکي است که مي تواند به کاهش قدرت باروري و حتي عقيمي بينجامد. درمان زودهنگام اين بيماري مي تواند به بهبود کيفيت زندگي بيماران کمک کند.
    فيبروز کيستيک بر سيستم تنفسي، دستگاه گوارش و توليد مثلي تاثير مي گذارد و مي تواند به عفونت هاي کشنده ريه منجر شود.

  5. #265
    پروفشنال boomba's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2006
    پست ها
    782

    پيش فرض

    وقتی نگرانی انسان را نابود می کند



    تقریباً هر کسی در زندگی خود با نگرانی هایی مواجه می شود، بدهکاری ها، صورت حساب تعمیرات اتومبیل، برنامه های کاری در آینده نزدیک و ورود فرزندان به دانشگاه های معتبر از جمله نگرانی های معمول در زندگی روزمره ما هستند. نگرانی در حد متعارف طبیعی و قابل انتظار است.
    اما وقتی شما در طول ۷ روز هفته ۲۴ ساعته نگران باشید، این طبیعی نیست. شما ممکن است به اختلال اضطرابی ژنرالیزه یا GAD مبتلا باشید. GAD بیماری است که با نگرانی در رابطه با جنبه های مختلف زندگی مشخص می‌شود و احساس می شود نمی توان آن ها را کنترل کرد.
    این احساس می تواند شما را از نظر فیزیکی فرسوده کرده و از جنبه احساسی تحلیل دهد. این حالت هم‌چنین دوستان و نزدیکانتان را که باید به تمام نگرانی های شما گوش دهند، مستاصل می کند.
    دکتر دیوید بارلو پروفسور روان شناسی و روان پزشکی دانشگاه بوستون گفت: «این نگرانی ها هرگز پایان نمی پذیرد.»
    او افزود: «ویژگی کلیدی GADاز جنبه روان شناسی، نگرانی مزمن و غیرقابل کنترل است. او متذکر شد که حدود ۶ درصد از آمریکایی ها در مقاطعی از زندگی شان از این بیماری رنج می برند.»
    بارلو گفت: «این افراد همیشه بدترین شرایط را پیش بینی می کنند. آنان در مورد موضوعات عمده و هم چنین مسائلی که بیشتر ما آن ها را کوچک می شماریم نگران می شوند.
    به نظر می رسد که آنان حتی وقتی می دانند که این نگرانی ها غیر واقعی و و بی اساس هستند باز هم نمی توانند دست از نگرانی شان بردارند و به محض برطرف شدن یک نگرانی، نگرانی بعدی بروز می کند.»
    بارلو ادامه داد: «همیشه بحران دیگری برای نگران شدن وجود دارد.»
    جریلین روس رییس انجمن اختلالات اضطرابی آمریکا گفت: «افرادی که با GAD دست و پنجه نرم می کنند می دانند که نگرانی شان با واقعیت تناسبی ندارد.» به عنوان مثال روس به زنی استناد کرد که با وجود این که همسرش در تامین مایحتاج خانواده اش کوتاهی نمی کند اما او بی وقفه در مورد مسایل مالی نگران است حتی با وجود این که می داند نگرانی اش بی دلیل است.
    بارلو گفت، تمام این نگرانی ها، مبتلایان به GAD را در وضعیت مزمنی از لحاظ تنش فیزیکی قرار می دهد. بسیاری از این افراد مشکلات خواب دارند، تحریک پذیر هستند، از ناراحتی های گوارشی رنج می برند و در روابطشان دچار جنجال و دعوا می شوند. بر طبق نظر موسسه ملی سلامت روانی آمریکا، علایم دیگری مانند دردهای عضلانی، لرز، اضطراب و تیک های عصبی نیز ممکن است وجود داشته باشد.
    بارلو و روس اظهار کردند، خوشبختانه متخصصان سلامت روانی به این اختلال توجه زیادی کرده اند که منجر به یافتن شیوه های درمانی موفقی شده است.
    بارلو ادامه داد، گرایش پزشکان به سمت دوره های هدف گیر همراه با درمان حاد است که چند ماه یا بیشتر طول می کشد و سپس به برگزاری چند وقت یک بار جلسات کاهش می یابد.
    معمولاً درمان های رفتاری مانند گفتار درمانی، سازمان دهی دوباره ادراکی در شیوه رویارویی افراد با موقعیت هایی که معمولاً منجر به نگرانی می شود می تواند کمک کننده باشد. ورزش نیز بی تاثیر نیست.
    روس ادامه داد، هدف این است که فرد مبتلا به GAD احساس نگرانی را تجربه کند و از میزان حساسیتش نسبت به آن کم شود. یعنی تجربه مکرر احساس نگرانی تا زمانی که خسته کننده شود.
    روس گفت که او به مبتلایان به GAD کمک می کند تا یاد بگیرند بارها و بارها ناراحتی ناشی از اضطرابشان را تحمل کنند تا زمانی که تخفیف یابند. او به بیماران کمک می کند تا این کار را با سوال کردن از خودشان در مورد زمینه های نگرانی شان انجام دهند.
    آیا این نگرانی واقعی است؟ احتمالات موجود در بروز این اتفاق چه هستند؟ سپس او به بیماران توصیه می کند که در جهت رهایی از این نگرانی تلاش کنند.
    بارلو متذکر شد که هنگامی که موجی از نگرانی بیماران را فرا می گیرد، بیشتر مبتلایان به GAD به صورتی غیرعادی تلاش می کنند تا به جای تجربه کردن نگرانی آن را سرکوب کنند. اما این کار فقط شدت نگرانی را افزایش می دهد.
    ما به بیماران روش های جدیدی را آموزش می دهیم تا بتوانند این احساسات را تجربه کنند. ما چگونگی تجربه کردن احساسات به روش های مثبت، نحوه سرکوب کردن، پذیرش و طی کردن دوره طبیعی چنین احساساتی را به آنان یاد می دهیم.»
    علاوه بر رفتاردرمانی، داروها نیز می توانند کمک کننده باشند. این داروها شامل ضد افسردگی هایی مانند پروزاک (فلوکستین)، پاکسیل (پاروکستین) و افکسور (ونلافاکسین) هستند.




    مترجم دکتر نگار اصغربیک

  6. #266
    پروفشنال boomba's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2006
    پست ها
    782

    پيش فرض

    رفع کسالت در سه سوت



    آیا احساس کسالت و بیهودگی می کنید؟ شاید چنین احساسی بیشتر از آن که به جسم شما مربوط باشد به روح و روانتان بستگی داشته باشد شاید شما به یک تلنگر روحی نیاز داشته باشید. در واقع همان طور که انرژی فیزیکی و جسمانی شما حاصل رژیم غذایی سالم، ورزش و استراحت مناسب است، انرژی روانی هم از طریق زیستن به انواع روش هایی حاصل می شود که به شما احساس امیدواری، اعتمادبه نفس، سرزنده بودن، عشق و نائل شدن به تمامی چیزهایی که دوست دارید، می بخشند. از افرادی که مدام نق می زنند و شاکی هستند یا این که شما را درگیر مشکلات شخصی خود می کنند، حذر کنید. بیشتر وقت خود را با افرادی سپری کنید که به شما از خودتان احساس خوبی بدهند یا این که به طریقی شما را احیا کنند و نیروی تازه ای ببخشند.
    به عبارتی دیگر با افرادی معاشرت کنید که موج مثبت تولید می کنند. برای این که به زندگی احساس بهتری ببخشید و حسی جدید داشته باشید باید روش هایی را در زندگی به کار ببندید. اگر ۱۹ روش زیر را انجام دهید کسالت دیگر در شما معنا نخواهد داشت. امتحان کردن روش های زیر نه تنها ضرری ندارد بلکه بسیار هم مفید است. پس زمان را از دست ندهید و امتحان کنید.
    ۱) دوست خودتان باشید:
    سعی کنید همان طور که با صمیمی ترین دوستانتان برخورد می کنید، با خودتان نیز رفتار کنید. وقتی که دوستی یا کسی که به او علاقه دارید در وضعیت روحی بدی به سر می برد و از شما کمک می خواهد برای او چه می کنید؟ از او می خواهید تا نگران نباشد. به او می گویید استراحت کند یا به نوعی سرخودش را سرگرم کند و به مشکلش فکر نکند و... در این حالت و در این روزها به خودتان نیز همان توصیه ها را بکنید.
    ۲) احساس پرواز کنید:
    در جایی قرار بگیرید که سکوت و آرامش دارد. برای دقایقی تصور کنید پرنده ای هستید که در آسمان لایتناهی در حال پرواز است. همانگونه که ابرها در آسمان حرکت می کنند، سعی کنید مشکلات را از جلوی چشمانتان عبور دهید. این روش به شما یاد می دهد که به خاطر بیاورید مشکلات قابل عبور و گذر هستند و همیشه در کنار ما نخواهند ماند.
    ۳) رنگ نارنجی:
    از زمان های قدیم «رنگ درمانی» جزو موارد بسیار مهمی بوده که توسط روانشناسان شناخته شده است. از رنگ ها برای کاهش استرس در بیماران و دادن آرامش به آنها استفاده زیادی شده و می شود. روانشناسان معتقد هستند که رنگ نارنجی باعث افزایش حس خوش بینی، اشتیاق و شانس آوردن است. برای این که این احساس در شما شناور شود چند شاخه گل نارنجی در گلدان بگذارید و به آنها نگاه کنید. تابیدن نور نارنجی یا لیوان هایی به این رنگ نیز به شما احساس شادی می دهد. در فصل زمستان می توانید یک سبد نارنگی، خرمالو یا پرتقال روی میز بگذارید.
    ۴) خریدهای ارزان:
    همه مردم وقتی موفق می شوند هنگام خرید تخفیف بگیرند شاد می شوند; برای این که حس شادمانی را در خود تقویت کنید ارزان تر خرید کنید و پول هایتان را پس انداز کنید تا در مواقع ضروری به کارتان بیاید و بتوانید در آن زمان ها احساس آرامش و شادی کنید.
    ۵) شکلات بخورید:
    زنان به خوردن شکلات علاقه مند هستند، زیرا تحقیقات نشان داده که شکلات باعث می شود حالات و روحیات افراد تغییر کند. شکلات میزان سروتونین و اندروفین خون را زیاد می کند و این دو هورمون باعث شادمانی می شود. سعی کنید گاهی شکلات بخورید، تا این احساس در شما تقویت شود.
    ۶) مشکلات را دور بریزید:
    هرچه را که به نظرتان می آید در زندگی موجب ایجاد مشکل و ناراحتی برایتان شده، برروی کاغذی بنویسید. سپس تک تک موارد را بخوانید و روی آن خط قرمز بکشید و سپس وقتی برای تمام موارد راهکار پیدا کردید، کاغذ را مچاله کنید و دور بیندازید.
    ۷) خوش بین باشید:
    به مشکلات به گونه دیگری نگاه کنید. بر این باور باشید که حتی می توان سختی ها را نیز با نگاه دیگری دید. امید به زندگی داشته باشید. روانشناسان معتقدند اگر حتی اشخاص بیمار و بیماران لاعلاج امید خود را از دست ندهند، بر بیماری چیره خواهند شد. سعی کنید در مواقع سختی به این فکر کنید که افرادی که وضعیت بسیار دشوارتری از شما دارند همواره در کنارتان هستند. برخورد کردن با مشکلات و موانع را بیاموزید تا احساس خوشبختی کنید. برای داشتن زندگی خوب، باید انرژی مثبت داشته باشید.
    ۸) از هم تعریف کنید:
    در زمانی که از انجام کارهای روزانه و یا در محیط کار کاملا خسته شده اید و هیچ انرژی و توانی برایتان نمانده است سعی کنید لبخند بزنید و بگویید که احساس خوبی دارید. در این لحظات از اطرافیان خود و صفات خوبی که دارند تعریف کنید. خواهید دید که بعد از لحظاتی روحیه شما تغییر خواهد کرد و احساس شادی در شما به وجود خواهد آمد.
    ۹) آنچه را دوست دارید بنویسید:
    هر چیزی را که مورد علاقه تان است و به آن عشق می ورزید روی کاغذی بنویسید. این کار حس خوبی به شما خواهد داد. زیرا متوجه می شوید که با برگشت به خاطرات گذشته زمانی به آنچه و آن کسانی که در کنارتان زندگی کرده اند احساس محبت داشته اید.
    ۱۰) حمام کنید:
    بعد از شناکردن در دریا احساس جوانی می کنید. برای این که احساس طراوت را در روزها و شب های پاییزی پیدا کنید کافی است یک فنجان نمک داخل وان حمام بریزید و آن را با آب گرم پر کنید. با شمع های معطری که در کنار وان می گذارید، آرامش خاصی پیدا می کنید.
    ۱۱) موسیقی گوش کنید:
    سعی کنید برای لحظاتی موسیقی گوش کنید. با موسیقی می توانید به آرامش ذهنی برسید و مشکلات را فراموش کنید. حتی اگر شده این کار برای دقایقی یکنواختی زندگی را از بین می برد.
    ۱۲) استراحت کنید:
    وقتی که از انجام کارهای مختلف خسته شده اید و تحت فشار زیادی قرار گرفته اید، مطمئنا نمی توانید کاری کنید که به این مشکلات پایان دهید. در این مواقع بهتر است دست از کار بکشید، کتاب جدیدی بردارید، دراز بکشید و شروع به خواندن کنید. این کار را حداقل برای یک ساعت هم که شده انجام دهید تا به اثرات بسیار موثر آن واقف شوید.
    ۱۳) با رنگ ها بازی کنید:
    به سراغ مداد رنگی، گواش، آبرنگ و ماژیک کودکتان بروید و مثل آنها شروع به نقاشی کنید. نقاشی حالات درونی تان را بازگو می کند; همانطور که یک کودک نیز با نقاشی احساس درون خود را به خوبی نشان می دهد. با بازی کردن با رنگ ها احساس آرامش و شادی به شما دست خواهد داد.
    ۱۴) آزاد باشید:
    سعی کنید کارهایی که تمایل به انجام آن دارید را به راحتی انجام دهید. درست مثل کودکی که دوست دارد آواز بخواند و از هیچ کس خجالت نمی کشد. اگر از آواز خواندن لذت می برید بدون این که خجالت بکشید آواز بخوانید. اگر از انجام این کار جلوی دیگران می هراسید در جای خلوتی آواز بخوانید. موسیقی و تخلیه احساسات با آواز، گردش خون شما را تنظیم می کند و احساس خوبی به شما می دهد.
    ۱۵) خدا را سپاس بگویید:
    به یاد سه موفقیت آخرتان بیفتید و با سپاسگزاری و شکرگزاری از خداوند و کشیدن یک نفس عمیق، انرژی بیشتری ذخیره کنید.
    ۱۶) خیرخواهی کنید:
    کمک کردن به دیگران و نسبت به آنان خیرخواه بودن، احساس خوشایندی را به افراد می بخشد. این احساس بدن را پر از هورمونی می کند که احساس خوبی را بیشتر می کند. به افراد نیازمندی که در اطرافتان وجود دارند کمک کنید، فرقی نمی کند که میزان و نوع این کمک چه باشد، مهم این است که خیرخواه باشید.
    ۱۷) به عکس های قدیمی نگاه کنید:
    آلبوم هایتان را ورق بزنید و به عکس دوستان و اقوام نگاه کنید. با دیدن آنچه که در گذشته بوده و خاطرات سال های قبل لبخندی روی لب های شما خواهد نشست و احساس خوبی در وجودتان برپا خواهد شد.
    ۱۸) پیغام جدید تلفنی بگذارید:
    اگر تلفن همراهتان یا تلفن خانه تان پیغام گیر دارد، جملات جدید و متفاوتی روی آن بگذارید. می توانید روی این پیغام گیر بگویید: «برای دعوت کردن من به میهمانی یا شام، بعد از شنیدن صدای بوق پیغام بگذارید»! می توانید جوکی تعریف کنید یا جمله ای طنز روی پیغام گیرتان ضبط کنید. این کار، به خود شما و کسی که به شما تلفن زده شادی می بخشد.
    ۱۹) بوهای شادی آفرین:
    بعضی از بوها برای تغییر احساس انسان شناخته شده اند. گل رز، بابونه، شمعدانی معطر، لیمو و بالنگ از جمله این بوها هستند. این بوها را به عنوان خوشبوکننده و معطرکننده هوا و فضا مورد استفاده قرار دهید.


    روزنامه ابتکار

  7. این کاربر از boomba بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  8. #267
    کـاربـر بـاسـابـقـه jamshidjap's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2006
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    3,381

    11 وبا در ایران

    آمار منتشر شده در ایران نشاندهنده‌ی افزایش شمار مبتلایان به بیماری وباست. طبق گزارش مسئولان وزارت بهداشت، شمار بیماران مبتلا به وبا در ایران به ۷۳ نفر رسیده است.

    پیش از این، وزارت بهداشت مرگ یک نفر را در کرج به دلیل همین بیماری تایید کرده بود. در ادامه‌ی همین گزارشها بود که وزارت بهداشت ایران، پنج‌شنبه‌ی گذشته طی بیانیه‌ای اعلام کرد که: «در سال جاری تاکنون ۵۸ مورد ابتلا به این بیماری گزارش شده است و با توجه به اینکه خطر این بیماری از این پس که شدت گرمای هوا کم می‌شود بیشتر است، مراقبت مردم برای پیشگیری از ابتلا به این بیماری باید به مراتب بیشتر شود».

    محمدمهدی گویا رییس مرکز مدیریت بیماری‌های وزارت بهداشت ایران، که در روز ۱۱ مردادماه شمار مبتلایان به بیماری وبا را در سراسر کشور ۵۸ نفر اعلام کرده بود، امروز شمار بیماران مبتلا به بیماری وبا را ۷۳ نفر عنوان کرد.

    به گفته‌ی محمدمهدی گویا، در عرض دو ماهی که از بروز وبا در ایران می‌گذرد، این بیماری تاکنون جان ۴ نفر را گرفته و در مجموع ۷۳ نفر به آن مبتلا شده‌اند.

    رییس مرکز مدیریت بیماری‌های وزارت بهداشت گفته است که از مجموع ۷۳ نفر مبتلایان به وبا در ایران، "۱۱ نفر اتباع کشورهای خارجی (و بیشتر افغانی و پاکستانی) و ۶۲ نفر ایرانی" بوده‌اند که "از این تعداد تاکنون ۴ نفر به علت دیر رسیدن به مراکز درمانی و از دست دادن بیش از حد آب بدن" جان خود را از دست داده‌اند.

    محمدمهدی گویا گفته است که بیشترین تعداد مبتلایان به وبا، در استان‌های قم، تهران و هرمزگان گزارش شده است. وی تصریح کرده است که ابتلای بیشتر افراد مبتلابه وبا، بر اثر ارتباط مستقیم یا غیرمستقیم آنان با ناقلان این بیماری بوده است.

    این مقام مسئول در وزارت بهداشت ایران اعلام کرده است که ناقلان بیماری وبا در ایران "به‌خصوص از اتباع کشورهای همسایه‌ی شرقی" بوده‌اند.

    علل ابتلا به وبا

    ابتلا به بیماری وبا، در نتیجه‌ی نوشیدن آبهای آلوده و یا خوردن غذاهای خام یا نیمه‌خام مانند سبزیجات یا ماهی صورت می‌گیرد. این در حالی است که بنا به‌گفته‌ی رییس مرکز مدیریت بیماری‌های وزارت بهداشت، "تاکنون هیچ گزارشی مبنی بر آلودگی منابع آبی در کشور گزارش نشده است". با وجود این محمدمهدی گویا گفته است: "وزارت نیرو کنترل‌های لازم را بر منابع آب آشامیدنی تشدید کرده است و وزارت بهداشت نیز بازرسی و کنترل اماکن عمومی توزیع‌کننده‌ی مواد غدایی را گسترش داده است".

    البته این مقام مسئول در وزارت بهداشت ایران بر آمادگی همه‌ی مراکز درمانی دولتی کشور جهت کمک به مبتلایان تاکید کرده و افزوده است که به جز ۴ نفری که به‌خاطر دیر رسیدن به درمانگاه بر اثر ابتلای به وبا درگذشته‌اند، "بقیه همه درمان شده‌اند و اکنون هیچ بیمار مبتلا به وبایی در کشور بستری نیست".

    توصیه وزارت بهداشت

    در همین راستا و برای پیشگیری از شیوع بیماری وبا، وزارت بهداشت ایران اقدام به صدور اطلاعیه‌ای کرد و مجددا مردم را به اجرای توصیه‌های خود فراخواند.

    در این اطلاعیه بر استفاده از آب سالم و مطمئن تاکید شده است. وزارت بهداشت از مردم خواسته است تا به‌هنگام مسافرت، از نوشیدن آب چاه‌ها، چشمه‌ها و برکه‌ها خودداری کنند و در صورت عدم دسترسی به آب آشامیدنی سالم، آب را به مدت یک دقیقه بجوشانند.

    رعایت بهداشت فردی، شستن دست‌ها پیش از خوردن یا آماده کردن غذا و پس از استفاده از دستشویی، دور ماندن کودکان از آبهای مانده و استخرهای کثیف، و گندزدایی کردن از سبزیجات با استفاده از محلول‌های انگل‌زداینده و ضدعفونی‌کننده، از جمله توصیه‌های وزارت بهداشت ایران به مردم برای پیشگیری از ابتلا به وبا و شیوع آن است.

    وبا یک بیماری حاد اسهالی است. این بیماری در اثر عفونت روده‌ها با یک باکتری به نام «ویبریو کلرا» به وجود می‌آید. علائم وبا اسهال، دل‌پیچه و تهوع است. مبتلایان به وبا، در صورت عدم درمان، در اثر از دست دادن سریع مایعات بدن، دچار کم‌آبی شدید و شوک می‌شوند.

  9. #268
    کـاربـر بـاسـابـقـه jamshidjap's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2006
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    3,381

    11 سرطان معده ، شايع‌ترين سرطان دنيا در قرن بيستم بوده است .

    امروزه سرطان معده از شايع‌ترين سرطان‌هاي دنياست؛ به طوري كه به گفته متخصصان، اين سرطان، سرطان اول در مردان و سرطان دوم در زنان محسوب مي‌شود.

    عوامل ايجاد كننده اين سرطان به معناي واقعي شناخته شده نيستند. اين سرطان اغلب در مراحل پيشرفته تشخيص داده مي‌شود، بنابراين شناسايي عوامل ايجاد كننده و ارايه دستورالعمل‌هايي به منظور پيشگيري از بروز آن بيش از پيش ضروري است.
    دكتر پيمان حداد، متخصص و فلوشيپ راديوتراپي و انكولوژي ، سرطان معده را در مردان بيشتر از زنان دانست و گفت: سرطان معده در قرن بيستم، شايع‌ترين سرطان دنيا بوده و در حال حاضر در بسياري از كشورهاي دنيا از جمله ژاپن و ايران سرطان معده از ساير سرطان‌ها شايع‌تر است.
    سرطان معده، سرطان اول در مردان و دوم درزنان و هليكوباكترپايلوري از عوامل مهم ايجاد سرطان معده

    به گفته وي سرطان معده، سرطان اول مردان بوده و در زنان بعد از سرطان پستان شايع‌ترين سرطان است.

    دكتر حداد در رابطه با علل موثر در ايجاد سرطان معده گفت: به نظر مي‌رسد هليكوباكترپايلوري مهم‌ترين عامل در ايجاد سرطان معده است. تحقيقات نشان مي‌دهد در مناطقي كه شيوع هليكوباكترپايلوري زياد است، بروز سرطان معده نيز شايع است. از طرف ديگر مصرف دخانيات، رژيم‌هاي غذايي و برخي از عوامل ناشناخته ديگر در بروز اين سرطان موثر هستند.
    با افزايش سن احتمال بروز سرطان معده افزايش مي‌يابد و تشخيص اين سرطان اغلب در مراحل پيشرفته است

    وي در اين باره ادامه داد: فاكتور سن نيز در بروز سرطان معده موثر است، به اين ترتيب شيوع سرطان معده در سنين بالا شايع‌تر است.

    به گفته دكتر حداد از آنجا كه سرطان معده علايم و شكايات زيادي را ايجاد نمي‌كند در اغلب كشورهاي دنيا در مراحل پيشرفته تشخيص داده مي‌شود. بروز اين سرطان در ژاپن بسيار بالاست، بر اين اساس با برنامه‌هاي غربالگري مداوم اين سرطان در مراحل ابتدايي تشخيص داده شده و نتايج درماني بهتري حاصل مي‌شود.
    تكنيك‌هاي جديد جراحي و كموراديوتراپي همزمان اميد به بهبودي را افزايش مي‌دهد

    وي با بيان اين كه امروزه نگرش‌هاي درماني سرطان معده در مقايسه با گذشته بهتر شده است و در رابطه با تحولات اخير در درمان اين بيماري افزود: هنوز هم درمان اصلي اين بيماري، جراحي است و از درمان‌هاي تكميلي ديگر مانند شيمي درماني و راديوتراپي كمتر استفاده مي‌شود. بررسي‌ها نشان مي‌دهد كه شيمي درماني و راديوتراپي همزمان قبل و بعد از عمل جراحي افزايش روند بهبودي و طول عمر بيمار را به دنبال دارد؛ بنابراين استفاده از تكنيك‌هاي جديد جراحي و درمان‌هاي كموراديوتراپي همزمان اميد به بهبودي را ۴۰ تا ۵۰ درصد افزايش مي‌دهد.
    استفاده از ميوه، سبزيجات تازه و آنتي‌اكسيدان‌ها در كاهش بروز سرطان معده موثر است

    دكتر حداد با اشاره به روش‌هاي پيشگيري از ابتلا به سرطان معده گفت: زندگي سالم، اجتناب از دخانيات، استفاده از غذاهاي سالم، ميوه‌جات و سبزيجات تازه و همچنين استفاده از آنتي اكسيدان‌ها مانند ويتامين‌ها و كاروتن‌ها مي‌توانند به كاهش سرطان معده منجر شوند. اين در حالي است كه بسياري از علل بروز اين بيماري به معناي واقعي شناخته شده نيست.

    کد:
    برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

  10. این کاربر از jamshidjap بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  11. #269
    پروفشنال boomba's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2006
    پست ها
    782

    پيش فرض

    فرزند‌پروری و بهداشت روانی کودک



    بهداشت روانی کودکان به شیوه تعامل والدین با آن‌ها بستگی دارد. با وجودی که هر پدر و مادری در آرزوی فراهم ساختن بهترین امکانات در خانه هستند، امّا ممکن است به شیوه صحیحی آن‌ها را در اختیار فرزندانشان قرار ندهند زیرا هنوز روش منحصر به فردی برای تربیت فرزندان اختراع نشده است. علتش این است که هیچ دو بچه‌ای شبیه هم نیستند. تفاوت بین بچه‌ها بیش از آن چیزی است که ما معمولاً تصور می‌کنیم. به علاوه، فرهنگ، جامعه، جنسیت و بسیاری عوامل دیگر در تربیت کودکان دخالت دارند.
    روان‌شناسان خاطر نشان می‌کنند که سبک‌های متفاوتی برای فرزندپروری وجود دارد. آن‌ها عقیده دارند که سبک‌های فرزندپروری را می‌توان بر حسب دو عامل محبت و کنترل پدر و مادر، به چهار دسته تقسیم کرد.

    ۱) نوع A (کنترل زیاد، محبت کم)
    برخی از والدین عقیده دارند که سخت‌گیری نسبت به فرزندان، بهترین شیوه تربیتی و ضامن موفقیت آن‌ها در آینده است. در این راستا، برخی از والدین سخت‌گیری را از اندازه می‌گذرانند. آن‌ها فراموش می‌کنند که هر کودکی به طور طبیعی تمایل به آزادی و استقلال عمل دارد. سخت‌گیری بیش از حد، روح آزادی را در کودک از بین می‌برد و این ایده غلط را در او به وجود می‌آورد که آزاد و مستقل بودن، نامطلوب است. در دنیای پر رقابت امروز، کودک باید دارای اعتماد به نفس باشد. و این نیز تنها از طریق پشتیبانی والدین به دست می‌آید.
    در شرایطی که پدر و مادر تنها سخت‌گیری و کنترل و نه عشق و محبت را به کار گیرند، فرزندان شخصیت فردی خود را از دست می‌دهند و در تصمیم‌گیری‌های مناسب در زندگیشان ناکام می‌مانند زیرا همیشه این پدر و مادر بوده‌اند که تصمیمات لازم را برای آن‌ها گرفته‌اند.
    روان‌شناسان به این پدیده، فرزندپروری قدرت طلبانه می‌گویند. کودکانی که دارای والدین قدرت طلب باشند، استقلال لازم را به دست نمی‌آورند و در شرایطی که نیازمند تصمیم‌گیری باشند، دچار اضطراب می‌گردند. آن‌ها تمایل پیدا می‌کنند که در تمام فعالیت‌ها نقش دوم را بازی کنند. این کودکان در بزرگسالی نمی‌توانند نقش رهبری را بر عهده بگیرند. همیشه این احتمال وجود دارد که آن‌ها در کلیه زمینه‌ها احساس زیردستی نسبت به دیگران داشته باشند. در واقع، این کودکان هرگز نخواهند توانست به اهداف مورد نظر خود در زندگی دست یابند.

    ۲) نوع B (کنترل کم، محبت زیاد)
    این نوع دیگری از فرزندپروری است که در آن، والدین عشق و محبت بیش از اندازه، بدون اعمال کنترل‌های لازم را ابراز می‌دارند. این گونه پدر و مادرها، تحت تأثیر این کج‌فهمی و سوء برداشت که «روان‌شناسان با تنبیه مخالفند»، از به کار بردن هر نوع تنبیهی اجتناب می‌کنند. در واقع، کودکان بر حسب رفتار و اعمالشان، به تنبیه متناسب نیاز دارند.
    تشویق و تنبیه تنها شیوه‌ای است که باعث می‌شود کودک بین آنچه درست و آنچه نادرست است فرق قائل شود. از طریق تشویق و تنبیه والدین است که ارزش‌های فرهنگی فرا گرفته می‌شوند. اگر شرایط ایجاد کند کودک به تنبیه نیاز دارد. اشتباه عمومی این است که از یک طرف، بسیاری از والدین در تنبیه کردن رفتارهای ناسازگار و ناهمخوان نشان می‌دهند.
    کودکی در یک موقعیت برای کاری که کرده است توبیخ می‌شود و در موقعیت دیگر، انجام همان کار یا نادیده انگاشته می‌شود و یا حتی مورد تشویق قرار می‌گیرد. این کار، کودک را گیج می‌کند و مورد مخالفت روان‌شناسان قرار دارد. از طرف دیگر، برخی از والدین، حتی در شرایطی که کودک باید تنبیه گردد، از این کار سرباز می‌زنند و یا با او مخالفت نمی‌کنند.
    روش صحیح و متعادل، پذیرش فرزند و محبت به او، و در عین حال تنبیه او به خاطر برخی کارهاست. این رفتار به کودک این حس را القاء می‌کند که والدین دوستش دارند امّا برخی رفتارها و اعمال او را تائید نمی‌کنند. در شرایط نوع B ، کودک احتمالاً لوس بار می‌آید و الگوهای رفتاری ضداجتماعی و مجرمانه از خود نشان می‌دهد.

    ۳) نوع C (کنترل کم، محبت کم)
    کودک نمی‌تواند در خلاء عاطفی رشد یابد. اگر والدین هیچگونه عشق و محبتی نشان ندهند، زندگی برای کودک بی‌ارزش و بی‌ثمر می‌شود. کودکان به طور طبیعی بیشتر هیجانی و احساسی هستند تا عقلانی و منطقی. رشد صحیح شخصیت از ترکیب هماهنگ این دو صورت می‌گیرد.
    هنر این ترکیب، تنها در صورتی که والدین بتوانند محبت و کنترل را به نسبت صحیح به فرزندشان نشان دهند، به دست می‌آید. هنگامی که والدین رفتار فرزند را کنترل کنند، او درک می‌کند که کنترل کردن برای یک زندگی اجتماعی آرام، کاملاً ضرورت دارد.
    به همین ترتیب، فرزندان نیاز به محبت دارند. هنگامی که فرزند احساس خطر می‌کند، آغوش مادر به او اطمینان و آرامش می‌بخشد. تماس بدنی بین مادر و کودک، مطمئناً نخستین شاخص عشق و محبت نزد فرزند است.
    همچنان که کودک بزرگ‌تر می‌شود، کلمات اطمینان بخش مادر، جای آغوش او را می‌گیرد. نیازی به ذکر این نکته نیست که بیان عشق و محبت، ضرورت قطعی برای رشد سالم فرزند دارد و در غیاب آن، شخصیت کودک دچار اختلال خواهد شد. کودکانی که دچار فقر و محرومیت هیجانی و عاطفی باشند نمی‌توانند شریک خوبی در زندگی زناشوئی باشند زیرا پیوند موفق بین زندگی دو فرد از طریق عشق برقرار می‌گردد.
    بنابراین، هیجانات باید به شیوه قابل قبولی تنظیم و کنترل گردند. کنترل والدین، راهنمایی لازم برای بیان احساسات و هیجانات را در اختیار فرزندان قرار می‌دهد. همچنین ساختار لازم که احساسات در چهارچوب آن بروز داده شوند را در اختیار می‌گذارد. فرزندپروری بدون کنترل و محبت، مطلوب نیست. به این دلیل است که روان‌شناسان این نوع فرزندپروری را «غافل و بی‌مبالات» می‌نامند.

    ۴۰ نوع D (کنترل زیاد، محبت زیاد)
    از آنچه تا کنون گفته شد کاملاً روشن است که بهترین شیوه فرزندپروری آن است که همراه با کنترل مناسب و محبت کافی باشد. والدین باید بین کودک به عنوان یک انسان از یک سو و رفتارهای کودکانه او از سوی دیگر، تفاوت قائل شوند.
    والدین نوع D این فرق را بین کودک و اعمالش قایل می‌شوند. آن‌ها کودک را به خاطر رفتارهای پسندیده‌اش تشویق و به خاطر اعمال ناپسندش تنبیه می‌کنند. این والدین رفتار سازگار و همخوانی در ارتباط با فرزندانشان دارند. آن‌ها فرزندشان را با تنبیه به خاطر رفتاری در یک روز و تشویق به خاطر همان رفتار در روز دیگر، گیج نمی‌کنند. کودکان نیز همانند همه ما، رفتارهای سازگار را بسیار آسان‌تر از رفتارهای نامتعادل درک می‌کنند.
    مهم‌ترین نکته در اینجا این است که هنگامی که کودک برای رفتارش تنبیه شد درک می‌کند که پدر و مادرش هنوز به او به عنوان یک فرد عشق می‌ورزند. نقطه مقابل این، هنگامی است که والدین به طور کلی فرزند را طرد کنند. هنگامی که فرزند حس کند که والدین او را به طور کامل از خود رانده‌اند، احساس تنهایی و درماندگی خواهد کرد. این امر می‌تواند باعث کاهش اعتماد به نفس کودک گردد و به افسردگی، پرخاشگری، قطع عضو و حتی خودکشی او بیانجامد. روان‌شناسان، فرزندپروری نوع D را «موثق» می‌نامند.


    سایت سیمرغ

  12. #270
    پروفشنال boomba's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2006
    پست ها
    782

    پيش فرض

    آشنایی با بیماری "اختلال استرس بعد از تروما"(استرس پس آسیبی)



    در سال ۱۹۷۵ با تمام شدن جنگ ویتنام، سربازان آمریکایی که از نبرد جان سالم به در برده و به خانه‌های خود برگشته بودند علایمی از ترس، وحشت و اضطراب مداوم را از خود نشان می‌دادند که بعدها در کتاب‌های روانپزشکی آن را به نام PTSD یا «اختلال استرس بعد از تروما» نامیدند.
    اما سربازان گرفتار در وحشت و خشونت جنگ تنها کسانی نیستند که در معرض این اختلال روحی‌اند؛ بلکه هر انسانی که دچار یک حادثه دردناک در زندگی شود اما برای مدتی طولانی یا همیشه با ترس و نگرانی و وحشت آن زندگی کند درحقیقت به PTSD دچار شده است.
    امروز بعد از گذشت بیش از ۳۰ سال از جنگ ویتنام تحقیقی که اخیرا روی کهنه سربازان این جنگ انجام شده نشان می‌دهد که PTSD طولانی مدت نه فقط باعث رنج روحی می‌شود بلکه یک عامل خطر بسیار جدی نیز هست که حتی بیشتر از عوامل خطر شناخته شده می‌تواند فرد را دچار بیماری‌های مزمن جسمی و مرگ زودرس کند.
    در هنگام حوادث سخت و وحشت آوری که زندگی را تهدید می‌کند یا باعث تکان روحی می‌شود بیشترآدم‌ها دچار پریشانی می‌شوند. ترس از نداشتن امنیت یا ترس از تکرار حادثه در دل خانه می‌کند و انگار تصویر حادثه مدام در برابر چشم قرار دارد. بیشتر افراد بعد از چند روز تا چند هفته بر این پریشانی غلبه می‌کنند و به جریان طبیعی زندگی برمی‌گردند، اما در بعضی آدم‌ها این واکنش‌های احساسی ادامه پیدا می‌کند و این همان جایی است که مرز بین انسان سالم و فرد مبتلا به PTSDجدا می‌شود.
    در این اشخاص خاطره بد و رنج آور حادثه، گاه و بیگاه به ذهن هجوم می‌آورد و به‌اصطلاح در حالتی از فلاش بک یا بازگشت به گذشته همان احساس‌های ناخوشایند زمان حادثه تکرار می‌شود. حتی خواب شبانه هم ممکن است پر از اشاره‌ها و علامت‌هایی باشد که آن حادثه را یادآوری می‌کند. به همین دلیل فرد مبتلا به PTSD برای در امان ماندن از شر هجوم این احساس‌ها از همه مکان‌ها، موقعیت‌ها یا اشخاصی که به نوعی تداعی‌کننده آن حادثه هستند دوری می‌کند و حتی از صحبت کردن در مورد آن هم گریزان است.
    این افراد احساس جداماندگی یا غریبه بودن نسبت به دنیای پیرامونی خود دارند و به فعالیت‌های مهم زندگی خود بی‌علاقگی نشان می‌دهند، در عوض ممکن است هر لحظه گوش به زنگ وقوع یک اتفاق باشند که این حالت می‌تواند آنها را عصبی و تحریک پذیر کند.
    نگاهی به آمارها نشان می‌دهد که بین ۸ ـ۷ درصد از جامعه در دوره‌ای از زندگی به PTSD دچار می‌شوند که در بعضی موارد مثل بازماندگان جنگ یا آنهایی که در معرض تجاوز جنسی قرار گرفته‌اند آمار ممکن است به ۳۰ درصد برسد.
    بلایای طبیعی مانند زلزله، سیل و طوفان، آتش سوزی، تصادف رانندگی، سقوط هواپیما، حوادث تروریستی، تجربه‌های شخصی مانند هتک حرمت و فجایع عمدی بشری مانند قتل عام‌ها، شکنجه‌ها، بمباران‌ها یا حتی اردوگاه‌های کار اجباری از اتفاق‌های دردناکی هستند که شیوع PTSD در آنها بیشتر گزارش شده است.

    ‌● یادگاری‌های حافظه
    کلمه PTSD برای اولین بار به‌طور رسمی در سال ۱۹۸۰ وارد نظام طبقه بندی بیماری‌های روانی شد. این به معنای آن نبود که بیماری جدیدی در عالم پزشکی کشف شده و یا این اختلال قبلا وجود نداشته است.
    در زمان جنگ جهانی اول مشابه همین اختلال در میان سربازان مشاهده می‌شد که در آن زمان آن را «شوک گلوله باران» می‌نامیدند. از آن هم عقب‌تر و در۲۰۰۰ سال پیش از میلاد مصریان باستان با علایم روانی پس از جنگ آشنا بودند و یونانیان نیز پس از وقوع جنگ ماراتن در ۴۵۰ قبل میلاد که بین سپاه داریوش هخامنشی و دولت آتن روی داد اختلالاتی مشابه PTSD را در میان سربازان خود مشاهده و آن را توصیف کرده‌اند.
    هنوز به درستی معلوم نشده که چرا بعضی از آدم‌ها به PTSD دچار می‌شوند؛ اما تحقیقات جدید بر این عقیده است که کلید حل این مسئله در چگونگی ثبت خاطرات در مغز است. مسئله اینجاست که حافظه ما وقایع را در پوشه‌های کاملا مجزا و تفکیک شده ثبت نمی‌کند بلکه هنگام بایگانی یک اتفاق، مغز سعی می‌کند بین خاطره آن اتفاق و دیگر محفوظات و تجربه‌های زندگی ارتباط برقرار کند.
    به همین دلیل دیدن یک منظره و تصویر یا شنیدن صدایی جدید یا حتی چشیدن و بوییدن چیزی که ارتباطی ولو اندک با حادثه قبلا تجربه شده داشته باشد می‌تواند با به راه انداختن زنجیره‌ای از محفوظات مغزی دوباره همان حادثه را زنده کند.
    هر چقدر فردی به‌مدت طولانی‌تر در معرض یک موقعیت خطرناک باشد و هر چقدر به متن حادثه نزدیک‌تر باشد احتمال ابتلا به PTSD افزایش می‌یابد. با این وجود شواهد گردآوری شده بعد از حملات ۱۱ سپتامبر نشان می‌دهد که نداشتن حضور فیزیکی در محل یک حادثه تضمینی برای مبتلا نشدن به PTSD نیست، به همین دلیل به‌نظر می‌رسد که نوعی استعداد شخصی نیز برای ابتلا به PTSD لازم است.

    ● PTSD بدتر از سیگار
    بیشتر مردم عادت دارند بخش زیادی از بیماری‌های جسمی خودشان را به استرس مربوط کنند. اگرچه این عقیده در بعضی موارد واقعا غلو آمیز و گاهی کاملا نامربوط است اما تحقیقات جدید نشان می‌دهد که حداقل در مورد PTSD حق با مردم عادی است.
    بررسی‌های انجام شده روی بیش از چهار هزار کهنه سرباز آمریکایی جنگ ویتنام محققان را به این نتیجه رسانده که PTSD می‌تواند بیش از هر عامل خطر دیگری، فرد را دچار بیماری‌های دراز مدت جسمانی و مرگ زودرس کند. این مطلب به قدری اهمیت دارد که حتی به پزشکان توصیه شده هنگام شرح حال گرفتن از بیماران، PTSD را به‌عنوان بخشی از شرح حال رایج بگنجانند.
    این محققان عقیده دارند همانطور که بالا بودن شمارش گلبول‌های سفید خون می‌تواند نشانه‌ای از عفونت یا بیماری‌هایی نظیر لوکمیا (سرطان خون) باشد و یا همانطور که بالا بودن تست خونی ESR می‌تواند نشانه‌ای از التهاب باشد و بنابراین خطر یک بیماری جدی و مرگ را پیش‌بینی کند به همین صورت هم PTSD که توسط آزمون‌های روان‌شناسی اندازه گیری می‌شود می‌تواند نشانه‌ای مستقل باشد که بیان می‌کند وضعیت دراز مدت سلامتی فرد در خطر جدی است.
    بیماران قلبی نیز از اثرات PTSD در امان نیستند. مشخص شده که حدود ۱۵ درصد از افراد بعد از حمله قلبی دچار مشکلات روحی به‌خصوص PTSD می‌شوند که این اتفاق می‌تواند آنها را درگیر یک سیکل معیوب کند، زیرا PTSD با ایجاد اشکال در عملکرد اجتماعی بیمار، افزایش فشارهای روحی و تهدید وضعیت سلامتی باعث وخیم‌تر شدن مشکل قلبی می‌شود.
    اگر چه PTSD خودش به‌طور مستقل یک عامل خطر برای سلامتی محسوب می‌شود اما ممکن است با زمینه‌سازی‌ برای کسب عادت‌های نادرست بهداشتی، هر چه بیشتر سلامتی را تهدید کند؛ به‌عنوان مثال ۴۵ درصد افراد مبتلا به PTSD سیگاری هستند،‌ همچنین بعضی از این بیماران برای فرار از مشکلات روحی به الکل گرایش پیدا می‌کنند که این کار جدا از عوارض جسمی باعث بدتر شدن علایم PTSD نیز می‌شود.

    ● زندگانی خواه تیره خواه روشن...
    جنگ تحمیلی هشت ساله و زلزله‌های مهیبی مانند رودبار و بم باعث افزایش موارد PTSD در کشور ما شده است. با این حال درصورت وجود مراکز حمایتی مناسب که افراد مبتلا و
    خانواده هایشان را تحت پوشش بگیرد درمان PTSD در دسترس خواهد بود. شیوه درمانی رفتارشناختی یکی از مؤثرترین روش‌های درمانی است که باعث می‌شود فرد مبتلا جنبه‌های نادرست تفکرش درباره حادثه پیش آمده را تشخیص داده و برای تغییر آنها اقدام کند.
    همچنین برای از بین بردن ترس و وحشت این افراد می‌توان از روش مواجهه مجدد استفاده کردکه در آن فرد مبتلا در یک محیط امن و کنترل شده با عوامل برانگیزاننده اضطرابش مواجه می‌شود؛ مثلا در روشی به نام واقعیت مجازی، صحنه‌ها، اصوات و رایحه‌های مخصوص جنگ با هم ترکیب شده و برای یادآوری وقایع آزاردهنده روحی توسط سربازان در محیطی کنترل شده به کار گرفته می‌شوند و به این ترتیب به تدریج نوع واکنش شخص به آن اتفاق‌ها اصلاح می‌شود.
    دکتر فرانکل، عصب‌شناس معروف اتریشی و بنیانگذار روش «لوگوتراپی» که خودش تجربه دهشتناک اردوگاه‌های آلمان نازی را در کارنامه دارد بر این عقیده است که حتی در تاریک‌ترین لحظه‌های زندگی هم انسان می‌تواند در انتخاب نوع واکنشش به سرنوشت آزادی داشته باشد.
    او خود می‌گوید: «پاسخ مثبت به زندگی، با وجود هر اتفاقی که با آن روبه‌رو شویم، یک فرمان است.» شاید این توصیه زیبای دکتر فرانکل همان چیزی است که بیماران PTSD باید باورش کنند و در راه رسیدن به آن گام بردارند.


    دکتر سهیل صالحی

    روزنامه همشهری

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 2 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 2 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •