ما نفهميدم چطو شد ساعت تاپيكها(از #257) يهوي يك ساعت پريد جلو ؟؟؟؟ جل الخالق!!!!!!!
ساعت تايپ15:37
ما نفهميدم چطو شد ساعت تاپيكها(از #257) يهوي يك ساعت پريد جلو ؟؟؟؟ جل الخالق!!!!!!!
ساعت تايپ15:37
Last edited by senjed1349; 05-08-2007 at 16:11.
اين اصطلاح جزو اصطلاحات دو دهه اخيره و يعني تنش مخاره
-----------------------------------------------------------------
اين موجود يه نوع عنكبوته (كارتونك) خيلي كوچيكه به رنگ خاكه. تقريبا اندازه يتا مگسه گنده س.خب حالا بگد خايه گزك(khayeh gazok) چه موجوديه؟؟؟؟؟؟
Last edited by senjed1349; 05-08-2007 at 17:56.
میخوام که کمی به استان خودمون بپردازیم تا بهتر بشناسیمش.
خیلی از ماها هنوز اطلاع درستی از استان خود نداریم.
خیلی از اثار دیدنی دیگر استانها و حتی دیگر کشور ها را بلدیم اما از خودمون نه!!
از دوستان هر کس که مطلبی در این زمینه داره ممنون میشم که اینجا بزاره.
گشت و گذاري در استان يزد
روستاهاي تاريخي
در استان يزد چندين روستاي تاريخي، با قدمتي بيشتر از بسياري از شهرهاي پر رونق امروزي وجود دارد. اين روستاها از هزاران سال پيش تاکنون بافت خود را حفظ کرده اند.
هرفته: آبادي "هرفته" در ميان بيابان "فهرج" و "خويدک" قرار دارد و به علت خشکسالي هاي چند دهه پيش، به صورت نيمه متروک در آمده است. پژوهشگران معتقدند هرفته در زمان حمله اعراب، ميدان جنگ اعراب و ايرانيان بود. بديهي است اين روستا، در طول سده هاي گذشته بارها تخريب و بازسازي شده است. شهرت اين منطقه به خاطر آبادي اي است که تاريخ نگاران آن را، با نام هاي "فرافتر" يا "فرافر" ياد کرده اند. همچنين از آن، با نام "هرافت" نيز ياد شده است. "جعفري" نگارنده "تاريخ يزد" مي نويسد: "قباد ساساني بفرمرد که فهرج و هرافت را بساختند". اکنون تنها بناي ديدني اين روستا، قلعه خوش طرح آن است که قدمت آن چندان زياد نيست.
بندرآباد: اين ده – در تلفظ محلي به آن"بندروا" (bondorva) مي گويند- در سي و شش کيلومتري شهر يزد واقع و از آبادي هاي قديمي است. بناي آن را در تاريخ افسانه اي يزد به "بندار" از امراي پادشاهان عجم نسبت داده اند. اهميت تاريخي آن به واسطه مجموعه باستاني شامل مسجد، خانقاه و امامزاده نبدرآباد است.
توران پشت: از آبادي هاي بسيار کهن و معتبر شهرستان يزد است. در تاريخ، بناي اين روستا را به "تورانداخت ساساني" نسبت داده اند. آثار تاريخي اين روستا عبارتنداز: سنگ هاي قبرستان، قدمگاه و مسجد.
هفتادر: بناي اين روستا را به "قباد ساساني" نسبت مي دهند. تاريخ نگاران چنين اشاره کرده اند که قباد در راه فارس به يزد، در ده فرسنگي شهرستان "ميبد" آتشکده اي بنا کرد و فرمان داد تا هفت آتش از آتشگاه هاي بزرگ آن زمان را، به اين مکان بياورند و در اطراف آن آتشکده، آبادي "هفت آذر" را ساخت. اين نام، بعدها به "هفتادر" تغيير يافت. از آثار باستاني اين روستا امامزا ده، دروازه قديم، مسجد جامع و مسجد چادک است.
بيداخويد: اين روستا در جاد ه تفت. ابرکوه قرار دارد. شهرت آن به واسطه مجموعه اي از آثار باستاني نظير تل شهدا، خانقاه، مسجد، بقعه شيخ علي بنيمان و مسجد جامع بيدا خويد است.
خورميز: اين روستا از توابع شهرستان "مهريز" و يکي از آبادي هاي کهن ايران است. مولف "تاريخ جعفري"، بناي آن را به "هرمز بن انوشيروان" نسبت مي دهد. قلعه خورميز از قلاع دوره ساساني است.
زرجوع: اين روستا در نزديکي عقدا واقع شده است و زيارتگاه يکي از بانوان زر تشتي به نام "پارس بانو"- دختر "يزدگرد"- در اين آبادي قرار دارد. براي اين زيارتگاه نيز حکايتي مانند "پير سبز" يا "چک چک" روايت مي کنند. زرتشتيان همه ساله اول تا پنجم تير ماه براي زيارت "پارس بانو" به اين روستا مي روند.
عقدا: اين روستا در جاده يزد – نايين قرار دارد و يکي از آبادي هاي بزرگ و تاريخي استان يزد است. بناي عقدا را به "عقدار" يکي از سرهنگ هاي "يزدگرد" نسبت داده اند. در قدمت اين آبادي همان بس که آن را معاصر با بناي شهر باستاني ميبد دانسته اند. بناها و آثار تاريخي عقدا عبارتند از: رباط حاج ابوالقاسم رشتي، مسجد هلاکو، مسجد جامع، حمام نو، حصار خواجه نصير، قلعه سام و مسجد شمس.
خرانق: در گزارش به جاي مانده از يک هيربدان زرتشتي، در سال بيست و چهار هجري شمسي- مصادف با سال دوازدهم سلطنت "يزدگرد"- از نقاطي نام برده شده که در زمره قديمي ترين آبادي هاي منطقه است. يکي از اين آبادي ها، "خورنق" (خرانق) است.
قدمت قلعه و برج و باروي اين روستا به زمان ساسانيان مي رسد. صاحب کتاب "جامع مفيدي"، قدمت بناي اين روستا را به چهار هزار سال پيش نسبت مي دهد. آثار باستاني اين روستا عبارتند از: قلعه، مشهدک، مقبره باباخادم، کاروانسرا و مسجد جامع.
مهرجرد: روستاي "مهرجرد" از آبادي هاي تاريخي استان يزد است. در مورد وجه تسميه آبادي آمده است: "مهرنگار" دختر "انوشيروان ساساني"، اين آبادي را "مهرگرد" نام نهاد. معرب آن مهرجرد است. مهم ترين آثار تاريخي اين روستا عبارتنداز: قلعه کهن، مدرسه عتيق مربوط به سده هشتم هـ. ق که بناي گنبدوار آن هنوز باقي است، مسجد جامع که تاريخ 778هـ. ق را بر سردر خود دارد و زيارتگاه خديجه خاتون که مورد احترام اهالي است.
ندوشن: از جمله آبادي هاي تاريخي است که روزگاري در کنار جاده ابريشم، در محل گذر کاروان ها قرار داشت. قدمت آن بيش از هشتصد سال است.
شهرت اين آبادي بيشتر به واسطه آثار و ابنيه تاريخي آن است. آثاري مانند: قلعه سپيده، امامزاده مامانيک، خانه برج، خانه محمدابراهيم، مسجد جامع، مسجد سرپلک، رباط خرگوشي وغارنباتي.
فهرج: آبادي مشهور و بزرگي در راه شهرستان بافق است که در کتاب هاي تاريخي يزد، بارهااز آن ياد شده است. شهرت اين روستا به واسطه وجود دو بناي بسيار ارزشمند آن، مسجد جامع و مزار شهدا است. بناي آبادي فهرج را به دوران ساساني نسبت داده اند.
از ديدني هاي اين مکان سروي تنومند با دور تنه بيش از پنج متر بود که امروزه خشکيده است. ساکنان فهرج و اهالي اطراف معتقدند که چوب اين درخت بوي خوش مي دهد.
sise جان
اين يتا را بسپار به من يك تنه حريفم
مسیرهای گردشگری استان یزد
-مقصد-مسیر سفر
-فهرست جاذبه ها
1-یزد
-
باغ دولت آباد، زندان اسکندر، بقعه دوازده امام، خانه نواب وکیل، خانه لاریها، موزه سکه و مردم شناسی حیدر زاده، موزه قصر و آینه، مسجد جامع ، بقعه سید رکن الدین و میدان وقت الساعه ، مدرسه شاه کمالیه، برج وباروی یزد، مجموعه امیر چقماق ، کاروانسرای وکیل و گلشن، مسجد ریگ یزد، حمام خان، مسجد ملا اسماعیل، خانقاه نعمت اللهی، مسجد فرط ، آب انبار شش بادگیری، آتشکده زرتشتیان، دخمه زرتشتیان و مسجد جامع فهرج، موزه آب
2-ابرکوه
یزد- تفت- ابرکوه- شیراز- غرب استان
سرو کهنسال، یخچال خشتی، خانه آقا زاده، گنبد عالی، پیر حمزه سبز پوش، مناره های نظامیه، مسجد جامع، مسجد بیرون، ارگ شهر اسب، گنبد سنگی هگ، آرامگاه عزیز الدین سیفی،
3-میبد
یزد- اصفهان- شمال غرب استان
مسجد جامع، چاپارخانه، رباط شاه عباسی، برج کبوتر خانه، یخچال خشتی، برج محمود آباد، برج عبدالوهاب، نارین قلعه، مسجد جامع بفروئیه، موزه زیلو و پلاس، کارگاههای ساخت سفال و سرامیک
4-مهریز
یزد- کرمان- جنوب غرب استان
باغ پهلوان پور، رباط زین الدین، مسجد جامع سریزد، مسجد جامع خورمیز، حسینیه باغ بهار، ، قلعه مهر پادین، چشمه غربال بیز، زیارتکاه پیرنارکی زرتشتیان
5-تفت
یزد - تفت
آبشار دره گاهان، چشمه تامهر و عقاب کوه، قلعه گرمسیر، روستای تاریخی توران پشت، مجموعه شاه ولی، باغ صدری ، قلعه تاریخی دهشیر
6-اردکان
یزد – اصفهان- شمال غرب استان
مسجد جامع اردکان، مسجد جامع عقدا، قلعه و رباط خرانق، پیر سبز (چک چک)، دربندهای صدرالفضلا، مسجد العلماء شی، خانه تقدیری، مسجد زردک، آب انبار حاج محمد رضا، خانه انصاری، خانه مرحوم آیت ا... خاتمی، منارجنبان خرانق، رباط خرگوشی، رباط شاهزاده خرانق
7- بافق
جاده یزد – کرمان- سمت چپ فرعی ورودی جنوب شرق استان
امامزاده عبدا.. ، مسجد جامع، نخلستانهای انبوه، ارگ بافق، بقعه شیخ ضیاء الدین، بقعه قاضی میر جعفر، پیر مراد، مناطق حفاظت شده پرورش شتر
8-صدوق
شمال غرب استان
مسجد ریگ رضوانشهر، مجموعه سلطان بندرآباد، مسجد جامع ندوشن، بافت تاریخی روستای ندوشن، مسجد حاجی رجبعلی اشکذر، آب انبار هفت بادگیر عصر آباد، قلعه اشکذر، مجموعه باغ وزیر حجت آباد، آسُیاب آبی اشکذر
9-طبس
یزد – مشهد
باغ گلشن، سد کریت- روستای زیبای پیر حاجات
10-خاتم
یزد- خاتم – شیراز
قلعه مروست، قلعه ملکی، بقعه شیخ بهاء الدین، قلعه محمد باقری، بقعه شیخ عبدا...، مسجد حاجی قاسمی
Last edited by senjed1349; 07-08-2007 at 14:54.
» درباره استان يزد
استان يزد دربردارنده مجموعه بسيار با ارزش ازميراث فرهنگي ايران زمين، درسده هاي گوناگون تاريخي است. عناصر مادي و معنوي فرهنگي موجود در استان يزد، به گونهاي است كه بررسي تاريخي را از روزگار پيش داديان تا کنون كاملاً فراهم كرده است. صدها مسجد،آب انبار، بازار، کاروان سرا، ساباط، قلعه، کاخ، آرامگاه، خانه، سرداب، خانقاه،حسينيه، کاريز و ده ها مکان مقدس تاريخي نزد زرتشتيان در گوشه و کنار اين استان؛مجموعهاي کامل را به وجود آورده است. استان يزد؛ با قرار گرفتن در بخش مرکزي فلات ايران در برگيرنده نا مناسب ترين عوامل طبيعي چيره بر فلات مرکزي ايران نيز است. استان يزد از دير باز منطقه اي صنعتي بوده و اکنون نيز داراي کارخانه هاي توليدي بزرگ و کوچک است. اين منطقه از جاذبه هاي پرشمار طبيعي, تاريخي, معماري, فرهنگي واجتماعي برخوردار بوده و يكي از مهم ترين مناطق جهانگردي ايران به شمار مي آيد.
مکان هاي ديدني وتاريخي
استان يزد از مكان هاي ديدني و تاريخي بسياري برخوردار است كه برخي از مهم ترين آن ها عبارتند از: مسجد جامع كبير، مسجد كهن فرج،بقعهي سيد ركنالدين، بقعهي دوازده امام، دخمهي زرتشتيان، آتشكدهي زرتشتيان (يزدان)، باغ دولتآباد، بانك شاهنشاهي، خانهي تقديري، خانهي مودت، مسجد ريگ،بادگيرها، گنبد عالي ابركوه، پرسبز، مجموعهي خيرآباد، مسجد بيرون ابركوه، چهار سوقو بازارشاهي، مدرسهي علميهي امام خميني، رباط خرگوشي، تكيهي اميرچقماق و مسجدجمعهي نو (در يزد)، نارين قلعه (در ميبد)، مسجد جامع (در اردكان) و كاروانسرايخرانق..
صنايع و معادن
استان يزد از دير باز منطقه اي صنعتي بوده وصنايع آن به دو صورت صنعتي و دستي رواج داشته است. فرش بافي، چاقو سازي، سبد بافي،سنگ تراشي، پارچه بافي، زيلو بافي، سراميك، سفال سازي، كرباس بافي، طلا و نقره كارياز صنايع دستي يزد هستند. اين استان از نظر صنايع كارخانه اي اکنون داراي کارخانههاي توليدي بزرگ و کوچک است. علاوه برکارگاه هاي کوچک نساجي و شيريني سازي، که شمارآن ها بسيار است، ده ها واحد توليدي ديگر وجود دارد که در رشته هاي گوناگون فعاليتمي کنند. صنايع ماشيني ريسنده گي و بافنده گي از سال 1312 هـ. ش، در استان يزد پديدآمد. اساس اين دگرگوني وجود صدها کارگاه سنتّي بافنده گي و هزاران بافنده ماهر وهنرمند در اين منطقه بوده، که هم زمان با نخستين حرکت هاي صنعتي شدن ريسنده گي وبافنده گي در کشور، به مراکز توليدي کارخانهاي روي آوردند. استان يزد با دارا بودن 330 واحد توليدي نساجي، نيمي از منسوجات کشور را توليد و عرضه مي کند و 70 در صدزمينه هاي اشتغال صنعتي استان يزد، به اين صنايع تعلق دارد. با وجود شرايط آب وهوايي و زيستي نامناسب منطقه، تشكيلات زمين شناختي اين استان، ذخيره هاي بزرگ معدنيرا در دل خود، جاي داده است، به طوري که مي توان اين استان را منطقه اي معدنيناميد. بزرگ ترين قطب هاي معدني آهن ايران در استان يزد قرار دارد. هم چنين ميتواناز معادن غني سرب و روي مهدي آباد، کوشک، درّه انجير و منصور آباد، بوکسيت صدرآباد، معدن اورانيوم ساغند اردکان كه در نوع خود در خاورميانه بينظير است، مساردکان و تفت، نام برد. افزون بر آن، معدن هاي فلزي، سنگ هاي تزييني با کيفيت بسيار، مانند: مرمر، مرمريت، گرانيت، چيني، ... و نيز موادي چون باريت، گچ، فسفات،نمک، ... به فراواني در سطح استان يزد وجود دارد.
کشاورزي و دام داري
كشاورزي استان يزد به دليل بارش اندك به گونه كشتآبي است و رونق چنداني ندارد. تلاش كشاورزان اين ناحيه براين است كه با بهره گيرياز كم ترين آب و خاك حاصل خيز، توانسته اند كشاورزي را در محدوده اي اندك به ديگربخش هاي اقتصادي پيوند دهند. از مهم ترين فرآورده هاي كشاورزي يزد مي توان گندم،جو، آفتاب گردان، نباتات علوفه اي، جاليز، زيره، گوجه فرنگي، بادمجان و سردرختي بهويژه انار، انجير و پسته را نام برد. دام پروري نيز به روش سنتي و صنعتي رواج دارد،اما به دليل كمبود علوفه رونق زيادي ندارد. مردم آبادي هاي پيرامون شهر يزد، بهپرورش گوسفند، بز، گاو و شتر مي پردازند
ادامه دارد ادامه دارد ادامه دارد ادامه دارد ادامه دارد ادامه دارد
Last edited by senjed1349; 08-08-2007 at 07:48.
خوبه. اختیارانمو بهت تفویض کردم!!![]()
ادامه بده![]()
سلام
من مجید هستم
23-24 ساله
دانشجو کامپیوتر
اهل یزد
خونه مون هم خیابون امامه
مجيد جان خوش اومدي يه چيزي از خودت در وكن. سلام خالي فايده نداره
وجه تسميه و پيشينه تاريخي
يزد، يعني آفريننده خوبي ها، پاكي ها و شهر خداست. نام گذارياين شهر با واژه «يزش» به معناي ستايش و نيايش در زبان پارسي ميانه و با واژه يزدانيا يزتان به معني پاك، مقدس، فرخنده و همچنين به معني ذات خدا در ارتباط است. يزددر دوران هخامنشي و شايد پيش از آن «ايستاتيس» ناميده مي شده که «هرفته» (فرافر) و «سريزد» كنوني، در 30 كيلومتري خاور شهر يزد بازمانده اين شهر است. استان يزد ازتاريخي كهن برخوردار است، تا جايي كه بناي شماري از شهرهاي آن، مانند: ميبد را بهسليمان پيامبر، يزد را به ضحاک و اسکندر مقدوني و ابر کوه را به ابراهيم پيامبرنسبت دادهاند. مجموعه آثار باستاني پراکنده موجود دراستان يزد به سهم خود،بازمانده شايان توجهي از تاريخ و فرهنگ کهن ايران است. کشاورزي و مدنيت يزد، درچهار کانون بزرگ مهريز و فهرج، يزد، رستاق و ميبد و اردکان، پا گرفته است. اينمنطقه با قرار گرفتن در مسير شاه راه هاي باستاني ري ـ کرمان و پارس ـ خراسان، درميانه هزاره نخست پيش از ميلاد، نقش مرزباني ايالت ها و نگه باني راه هاي بسياري راکه به چهار سوي ايران مي رفته، ايفا ميکرده است.
منطقه يزد بي گمان، در دورانهخامنشي داراي راه هاي بزرگ و معتبر، راه داري و مراکز پستي و چاپاري بوده است. زيرا علاوه بر راه هاي شناخته شده باستاني، از روي مدارک پيشين، راههاي فراموششدهاي نيز که در روزگار باستان به مرکز اقتصادي و فرهنگي ايران باستانميپيوستهاند به تازه گي شناسايي شدهاند.
منطقه يزد، در دوران ساساني، بهويژه در روزگار قباد، انوشيروان و يزدگرد اوّل، ... از جايگاه اجتماعي و اقتصاديويژه اي بر خوردار بوده و به عمران و آبادي آن، توجه بسيار شده است. در نخستين سدهاسلامي، سرزمين يزد به دست مسلمانان افتاده قبايل عرب به سوي ايران سرازير شدند. گروهي نيز از قبيله هاي بني تميم و بني عامر، درکوي عرب ها ي يزد، استقرار يافتند. در سده 4 هـ. ق، که ديلميان بر بخش هاي باختر و جنوب ايران و عراق چيره گرديدند،جمعي از علويان هم به يزد آمده در کوي حسنيان سکونت گزيدند. بنيان گذار اين خاندانعلاء الدوله ابوجعفر بود كه در 398 هـ. ق، از سوي سيّده خاتون، دختر عمه خود ( مادرمجدالدوله ديلمي ) به حکومت مستقل اصفهان و پيرامون آن منسوب گرديد. در سال 443 هـ. ق طغرل سلجوقي، شمس الملوک ظهير الدين ابومنصور فرامرز را به حکومت مستقل يزد و ابرکوه منصوب کرد. از سرشناس ترين افراد اين خاندان امام زاده سيّد جعفر ( ع ) است، کهاز سيّدهاي عريضي بوده در سال 424 هـ. ق، در يزد در گذشت و مزارش هم چنان زيارتگاه مردم است.
حکم راني ابومنصور فرامرز در روزگار فرمان روايي طغرل، آلب ارسلان وملک شاه سلجوقي بوده نزد آنان احترام ويژه اي داشت. پس از وي به ترتيب فرزندش مؤيدالدوله ابومنصور علي بن فرامرز، علاءالدوله کاليجار و پسرش امير فرامرز، بر يزدحكومت كردند. اينان در نزد سلجوقيان، داراي احترام و اعتبار بودند. چون امير فرامرزپسر نداشت، حکومت يزد به دو دخترش واگذار و رکن الدين سام بن وردان روز، به اتابکيآنان گماشته شد. بدين ترتيب حکومت يزد، از آل کاکويه به اتابکان يزد انتقال يافت.
رکن الدين سام، پس از اندک زماني، در سال 584 هـ. ق، از کار اتابکي دختران اميرفرامرز کنار رفت و برادرش عزالدين، به اتابکي رسيد. اتابکان يزد با ايجاد پيوند هايزناشويي، روابط دوستانهاي با سلجوقيان بر قرار کردند و مورد احترام و مشورت آنانبودند. پس از عزالدين ( در گذشته 615 هـ. ق )، وردان روز، اسفهسالار ابومنصور ( قطبالدين ) ( در گذشته 637 هـ. ق )، قطب الدين محمود، رکن الدين علاءالدوله ( در گذشته 662 هـ. ق )، طغان شاه، علاءالدوله ( در گذشته 673 هـ. ق )، رکن الدين يوسف شاه، وحاجي شاه بن يوسف شاه يكي پس از ديگري به اتابکي رسيده بر يزد و پيرامون آن حکومتکردند. اتابکان در آبادي و عمران يزد کوشش هاي بسياري کردند و بناهاي زيادي از خودبه يادگار گذاشتند. رکن الدين سام در نزديکي دروازه مهريز مدرسه اتابک را ساخت. وردان روز در بازار دلالان، مدرسه وردان روز را بنا کرد. محمود شاه در گسترش شهرکوشيد و کويهاي بيرون شهر را درون حصار آورده ميداني بزرگ نيز در شهر ساخت. مادرشمريم ترکان نيز روستاي مريم آباد را بنا نهاد. در روزگار حمله چنگيز به ايران سلطانابومنصور اتابک ( قطب الدين )، چيره گي مغولان را پذيرفت و جانشيناناش به عنواندست نشانده گان مغول، در حکومت يزد پايدار شدند و با کفايت و زيرکي، يزد را ازسپاه مغول مصون داشتند.
در اين دوره به دليل امنيت و آرامش نسبي در يزد،بازرگاني و پيشرفت شهر ها و آبادي ها و مبادله کالاهاي گوناگون، رونق يافت وکالاهاي يزدي تا آن سوي آب هاي جنوبي ايران، به ويژه هندوستان راه يافت. راه داري ونگه داري راه ها، در دوران مغول و ايل خانان مورد توجه قرار گرفت و نگاه داريراهها را به بزرگان و امرا واگذار کردند. در اوايل سده 8 هـ. ق، امنيت و نيز راههايي که از منطقه يزد ميگذشتند؛ گسترش يافت. اين مسأله نقش به سزايي در رونقبازرگاني و هم چنين شکوفايي اقتصادي، فرهنگي و اجتماعي ايالت يزد داشت. حکومت حاجيشاه بن يوسف آخرين اتابک خاندان اتابکان يزد، در 718 هـ. ق به دست امير مبارزالدينمحمّد بن مظفر از ميان رفت.
امير مظفر، بزرگ خاندان مظفر، از نواده گان غياثالدين خراساني بود، که در دربار ايلخانان مغول وارد خدمت شد و به حکومت ميبد رسيد. پس از مرگ او، پسرش امير مبارزالدين محمّد در اوايل حکومت ابوسعيد بهادر خان ( 716 – 736 هـ. ق ) ايل خان مغول به حکومت ميبد و راه داري يزد انتخاب شد. در سال 718هـ. ق، حاجي شاه بن يوسف، اتابک يزد را، در نبردي شکست داده وضمن پايان دادن بهحکومت اتابکان يزد از سوي ابوسعيد بهادر خان، به حکومت يزد رسيد.
مبارزالدينمحمّد، پس ازدرگذشت ابوسعيد بهادر خان، دم از استقلال زد و بر کرمان، شيراز و قلمروحکومت ملوک شبان کاره، در جنوب ايران چيره شده در سال 723 هـ. ق، حکومت آل مظفر راتشکيل داد. يزد، در روزگار حکومت امير مبارزالدين، از نظر سياسي و اقتصادي داراياهميت و اعتبار شد. اين جايگاه، نه تنها به خاطر تلاش مظفريان در يزد پديد آمد،بلکه شرايطي که در دوره مغول بر کشور حاکم شد، شهر هاي دور افتاده و به دور ازهياهوي سياسي، چون يزد را مورد توجه نام داران قرار داد. طي يک سده حکم راني مغولبر ايران، ناحيه يزد بيش از دو برابر گسترش يافت و با مديريت و تدبير اميرمبارزالدين محمّد، به مرکز فعاليت هاي سياسي و اقتصادي تبديل يافت.
قلمرو اميرمبارزالدين محمّد با در گذشت وي به سال 765 هـ. ق بين پسراناش بخش شد، به طوري کهسلطان احمد، در کرمان، شاه محمود، در اصفهان، شاه يحيي، در يزد و شاه شجاع، در فارسو بخشي از خوزستان به حکومت پرداختند. كه از اين ميان شاه يحيي نسبت به آبادانيسرزمين يزد، تلاش بسيار کرد. در حکومت 77 ساله آل مظفر ( 718 – 795 هـ. ق ) منطقهيزد به اوج شکوفايي و بزرگي فرهنگي، اجتماعي و اقتصادي رسيد. در مدرسه ها، مسجدها،دارالسياده ها و خانقاه ها، علوم گوناگون رايج زمان، درس داده مي شد. ويژه گي ديگردوره مظفريان رونق صوفي گري در يزد است. ايجاد خانقاه ها ويژه مرشدان و مريدانصوفيان نبود، بلکه شاهان و شاه زاده گان مظفري و بزرگان هم بدان علاقه مند بوده صوفيان يزد، از احترام ويژه خاندان مظفري بر خوردار بودند. حکومت آل مظفر در سال 795هـ. ق به دست تيمور لنگ خاتمه يافت.
تيمور لنگ حکومت يزد را به يکي ازنزديکان خود سپرد. اما پس از بازگشت تيمور به ماوراءالنهر، گروهي، از همدلي مردمنسبت به آل مظفر بهره برده به رهبري آبدار، يزد را از دست حاکم تيموري بيرونآوردند. سپس سلطان محمّد، پسر ابوسعيد طبسي، يزد را به دست آورده استقلال آن رااعلام نمود. با عدم توفيق حاکمان تيموري نايين، اصفهان و اردستان در برگرداندن نظمو امنيت به يزد، پير محمّد، پسر عمر شيخ و نوه تيمور لنگ حکم ران فارس، و نيز حاکمسيستان با سپاهي ره سپار يزد شده؛ يزد را محاصره و سرانجام گشودند. تيمور لنگ برايحفظ جايگاه هنري و اهميت يزد، دستور داد نسبت به مردم اين سامان نرمي نشان دادهماليات دو ساله را نگيرند. هم چنين فرمان داد تا برج و باروي شهر را بنا کردهدارالحکومه معروف به « دژ مبارکه نارين قلعه » را به طور شايسته اي بسازند.
ايالت يزد پس از مرگ تيمور، مدتي پهنه درگيري نوادگان تيمور، پير محمّد واسکندر بود. شاهرخ پسر تيمور با پيروز شدن بر ديگران حکومت يزد را به امير جلالالدين، پسر چخماق سامي سپرد. وي با مردم يزد به خوبي رفتار کرد و براي عمران وآبادي اين سرزمين کوشش نمود و بناهاي بسياري از خود بر جاي نهاد، که برخي از آن هاهنوز برجاي مانده از آثار تاريخي و ديدني استان يزد به شمار مي روند. پس از در گذشتامير جلال الدين، بيوه و فرزندانش دنباله کار را گرفته از خاندان خود، نام نيک بهيادگار گذاشتند.
بازمانده گان تيمور، در همه جا دل گرم کننده هنرمندان، معمارانو انديشمندان بودند و يزد نيز در اين زمان به شکوفايي اقتصادي، هنري و فرهنگي رسيد. کاشي کاريهاي مسجد جامع و ميدان امير چخماق و مسجد امير چخماق، مصلاي عتيق، ... ازآثار اين زمان است. مدرسه ها و کتاب خانه هاي بسياري چون مدرسه و کتاب خانه قطبيهسربلوک، مدرسه دارالصفا، مدرسه و کتاب خانه يوسف چهره، مدرسه و کتاب خانه اصيليّهسردهوک و کتاب خانه باورديه ايجاد شدند، که نويسنده گان، پژوهش گران و تاريخنگاراني، چون شرف الدين علي يزدي، در آن ها پرورش يافتند.
با برآمدن ترکمانانقراقويونلو و آق قويونلو، يزد از دست تيموريان بيرون رفته اميران ترکمان، يکي پس ازديگري بر ايالت يزد حکومت کردند. حكومت طوايف گوناگون با تسلط شاه اسماعيل صفوي برتمام ايران در 913 هـ. ق، خاتمه يافت. نعمت الله باقي، پسر ميرزا عبدالباقي، صوفيسرشناس، که در جنگ چالدران کشته شد، در زمان شاه تهماسب، دختر شاه اسماعيل را بهزني گرفته حاکم يزد شد. وي ديوان خانه عباسيه را ساخت و مسجد شاه تهماسب، در نزديکيميدان بعثت کنوني از يادگارهاي اوست. از ديگر آثار دوران صفوي ميتوان به اين مواردنيز اشاره كرد : غياث آباد تفت که به دست مير ميران فرزند نعمت الله باقي ( ممدوحوحشي بافقي )، مدرسه شفيع ، مسجد شاه ولي تفت كه شاه ابوالوالي حاكم يزد آن را بنانهاده است.
در هنگام حمله افغان ها، مردم رشيد و آزاده سرزمين يزد، به رهبريميرزا عنايت سلطان، دلاوري هاي بسياري از خود نشان دادند؛ چنان كه محمود افغان، درگشودن يزد ناکام مانده راهي اصفهان گرديد. اشرف افغان، جانشين محمود، نيز پس ازچهار سال نبرد توانست يزد را بگشايد. با روي کار آمدن نادرشاه افشار و بيرون راندنافغان ها از ايران، محمّد تقي خان، خواهر زاده عنايت سلطان به حکومت يزد منصوب شد. وي و فرزندانش، تا آخر دوره قاجار، در نقش حاکم يا مستوفي يزد خدمت هاي ارزنده ايبه اين سرزمين کرده آثار تاريخي و بنا هاي ديدني بسياري در يزد به يادگار گذاشتند. باغ دولت آباد، باغ ناصريه، مدرسه خان، ميدان خان، بازار خان، بازار قيصريه و... ازآثار آنان است. اين منطقه در دوره قاجاريه و پس از آن در آرامش و آباداني به سربرده و هم اكنون نيز يكي از مهم ترين و ارزشمندترين مناطق ايران است.
ادامه دارد ......ادامه دارد ......ادامه دارد ......ادامه دارد ......ادامه دارد ......ادامه دارد ......ادامه دارد ......
Last edited by senjed1349; 08-08-2007 at 07:46.
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)