یخ بسته گل گلدونا ای داد
طوفان طبیعت رو ببین کرده چه بیداد
برگی دیگه نیست روی درختا
سرماست فقط میون حرفا...
یخ بسته گل گلدونا ای داد
طوفان طبیعت رو ببین کرده چه بیداد
برگی دیگه نیست روی درختا
سرماست فقط میون حرفا...
السلام ای زاده ی زهرا،حسین
السلام ای سرّ عاشورا حسین
نه باغ ليمو، نه باغ سيبي
نه دلربا و نه دلفريبي
نه مثل شعري که ناگهان است
نه مثل گريه که بي اَمان است
نه مثل شاهان هميشه مستي
نه چون خدايان هميشه هستي
تمام ِ سعي ات شکست من بود
اگر چه مِهرم ورايِ تن بود
هميشه شاعر شکستني نيست
هميشه دردش نگفتني نيست
خدايِ شاعر خدايِ درياست
همين برايش چقدر زيباست
تیر دلدوز تو نازم که بدان سخت دلی
مانده در سینه تنگ از پی دلداری دل
صرّاف
لشکرگه عشق عارض خرم تست
زنجیر بلا زلف خم اندر خم تست
آسایش صدهزار جان یک دم تست
ای شادی آن دل که در آن دل غم تست
تمام قلب ِمان فرياد ميكرد
تو را تا بيكران ها ياد ميكرد
درونِ سينه ام غوغايِ غم بود
نبايد كَس دلِ من شاد ميكرد؟
دوستان را ياد كردن عار نيست
قيمت كاغذ كه صد دينار نيست
دوستان را ياد كن تا زنده اي
بعد مردن دوستي در كار نيست
تو را گم كرده بودم در سياهي
دو دستم تكيه اي بر باد ميكرد
و اكنون هيچ هيچم مُرده ام من
ببين قلبم چرا فرياد ميكرد
دلم میل گل باغ ته دیره
درون سینهام داغ ته دیره
بشم آلاله زاران لاله چینم
وینم آلاله هم داغ ته دیره
همیشه ماندگار من همیشه در هنوز ها
صدا بزن مرا شبی
به غربتی که ساختی
به لحظه ای که عشق را بدون من شناختی
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)