
عکسی دیگر از داریوش در کنار ناصرخان
عکسی از گوگوش در باشگاه تاج در این عکس گوگوش بین رضا عادلخانی(بازیکن سابق اوبرهازن - وپرتال - بایر مونیخ آلمان و پیشکسوت متعصب تاج و تیم ملی) و منصور خان اسطوره قرار داره.علی پروین هم که طبق معمول تو باشگاه تاج پلاسه!
ازم نخواین که درمورد پیشکسوتای تاجی حاضر در این عکس توضیح بدم که درمورد هرکدومشون باید کتاب ها نوشت.دررابطه با پیشکسوتان و اسطوره های بزرگ و تاریخچه تاج خیلی حرف دارم اما صدافسوس وقت ندارم!همین قدر بدونید که باید به تاجی بودنتون افتخار کنید چونکه تاجی بودن اصالت میخواد، بی دلیل نیست که هرکسی توفیق تاجی شدن رو پیدا نمیکنه!
افراد زیر تعدادی از طرفداران مشهور استقلالی هستند. برای بعضی از این شخصیت ها هم یک مصاحبه یا بیوگرافی و... .
محمدرضا گلزار (بازیگر) مهران مدیری (بازیگر و کاگردان)
بهزاد فراهانی (بازیگر و کارگردان)
باران کوثری(دختر جهانگیر کوثری)
ستاره پسیانی دختر آتیلا پسیانی(بازیگر)
طغرل یا همون امید (مجری بفرمایید شام)
داریوش فرضیایی یا همون عمو پورنگ (مجری)
سامان گوران (بدل عادل فردوسی پور)
جهانگیر کوثری (گزارشگر و بازیکن سابق تاج)
سید حسن خمینی (نوه امام خمینی)
رسول نجفیان (بازیگر و خواننده)
رضا یزدانی (بازیگر و خواننده)
احسان خواجه امیری (خواننده)
مهرداد (رپر گروه زد بازی)
صمد نیکخواه بهرامی (بسکتبالیست)
وحید شمسایی(فوتسالیست و بازیکن سابق تیم فوتبال استقلال)
نرگس محمدی استقلالی
تو یه برنامه تلویزیونی از نرگس محمدی میپرسن استقلالی هستی یا پرسپولیسی...جواب میده استقلالی ام و استقلالی بودن رو به ارث بردم!
برای دانلود کلیپ این گفت و گو روی لینک زیر کلیک کنین
************************************************** ************
شهنام شهابی
یه مصاحبه از شهنام شهابی که سال 86 کرده و تو این مصاحبه میگه از بچگی استقلالی بودم
در حال حاضر مشغول چه کاری هستید؟
به تازگی تله فیلم "تبسم یک اتفاق" را در کنار بهزاد رحیم خانی به پایان بردم که موضوع آن به مقوله ایثار باز
میگردد.
چند کار آماده پخش و نمایش دارید؟
سریال "هویت" که شنبه ها پخش میشود,مجموعه با من قرار بگذار به کارگردانی عباس مرادیان,سریال مدار
آتش(همون منظومه آتش خودمون!!!) و فیلم سینمایی جنایت و جنحه به کارگردانی حمیدرضا محسنی را
آماده پخش و اکران دارم.
آیا سریال هویت توانسته با مخاطب ارتباط برقرار کند؟
هنوز مشخص نیست زیرا در 3 الی 4 قسمت مشخص نمی شود.
فکر میکنی با استقبال روبرو شود؟
نمیدانم ما تلاشمان را کردیم.با استقبال روبرو شدن هم چند شرط دارد که یکی از مهم ترین شرایط زمان
پخش است.
به نظر شما این سریال زمان پخش مناسبی دارد؟
تایم آن در تابستان ساعت 8:30 شب است که زمان مناسبی نیست,اگر پایان زمستان پخش میشد بهتر بود.
اگر می شود خلاصه ای از داستان و نقشتان را در این سریال بگویید:
در این سریال من نقش پسر یک سرهنگ آگاهی را بازی می کنم که به دنبال کشف راز پرونده ای است که در
طی آن پسرش نیزدرگیر پرونده میشود.
بازی در این سریال چطور به شما پیشنهاد شد؟
خانم فلورا نظری مرا با آقای ودادی آشنا کردند و به این ترتیب کار را شروع کردیم.
فیلم نامه را از روز اول خواندید؟
فیلم نامه یک ناپس بود به این معنی که تا آخر کار ادامه داشت و هرگز یک فیلم نامه مکتوب به ما ندادند.
کارگردانی آقای ودادی چطور بود؟
ایشان آدم با اخلاق و خوبی هستند و کار با ایشان برایم جالب بود.
فضای پشت صحنه روی کارتان تاثیر گذار بود؟
بله فضا خیلی صمیمی بود.آقای جوهرچی نیز خیلی خوب بودند و ارتباط خوبی با هم داشتیم,فقط هنوز
پولمان را نگرفته ایم.(با خنده)
بازی شما یک بازی درونی بود یا بیرونی؟
فکر می کنم درونی.
در زندگی تان شخصیتی درونی دارید یا بیرونی؟
درونی.
در این سریال گریم خاصی داشتید؟
معمولی بود.
خودتان سریال را میبینید؟
یک الی دو قسمتش را توانسته ام ببینم.
اهل مطالعه هستید؟
بله.
اهل خواندن روزنامه چطور؟
خیلی زیاد.
آیا اعتماد به نفس بالایی دارید؟
نه.
دوست دارید یک روز ستاره بشوید؟
من سعی ام را میکنم بستگی دارد به مخاطبین که آیا مرا بپذیرند یا نه!!!
تعریفت از ستاره چیست؟
یک هنرمند واقعی کسی است که نه تنها از لحاظ شهرت,بلکه از لحاظ محبوبیت هم در درجه بالایی قرار بگیرد.
تحصیلاتت چیست؟
لیسانس ادبیات نمایشی.
به نظرت این سریال پیامی هم دارد؟
صد در صد, از لحاظ رفتار خانواده ها با فرزندان و معضل اعتیاد پیام های خوبی دارد.
از بازی خودتان انتقاد میکنید؟
آدم نمی تواند برای خودش منتقد خوبی باشد,من همیشه از بازی خودم ناراضی هستم و انتقاد زیادی از کارم
دارم.
آخرین شایعه ای که درمورد خودتان شنیدید چه بود؟
شایعه ی خیلی جالبی شنیدم. گفته بودند که شهنام شهابی با همسرش در کار قاچاق کالا بوده و آنها را
گرفته اند.همسرش هم گفته که شهنام مرا به این کار وادار می کرده است. من هم پیش خودم گفتم ,
دستشان درد نکند هم مرا متاهل کرده اند هم قاچاقچی کالا!
آخرین سریال پخش شده ات چیست؟
سریال سایه ای در تاریکی.
در آن سریال نقش یک فرد معتاد را داشتید درست است؟
بله من نقش معتادی را داشتم که یک نوع اعتیاد خاص به قرص های روان گردان داشت.آن نقشم نیز یک
نقش درونی بود.
به نظر خودتان با این نوع بازی توانسته اید نقشتان را به مخاطب القا کنید؟
بعد از بازی در آن سریال بعضی از دوستان و تهیه کنندگان گفته بودند که ما دیگر شهنام را نمی خواهیم. او
معتاد شده و دیگر به درد کار نمی خورد.وقتی چنین واکنش هایی را دیدم فهمیدم که در کارم موفق بوده ام.
آخرین کارتان که آماده اکران است چیست؟
فیلم سینمایی جنایت و جنحه به کارگردانی حمیدرضا محسنی.
داستان فیلم سینمایی جنایت وجنحه درمورد چیست؟
داستان فیلم درمورد چند جوان است که در یک میهمانی شرکت می کنند که به دلیل استفاده از مواد مخدر
قتلی در این میهمانی رخ میدهد.
در کنار چه کسانی بازی کردید؟
در کنار رضا رویگری,رضا آشتیانی,مهرانه مهین ترابی,جلیل فرشاد و.... بازی کرده ام.
خودت قصد ازدواج نداری؟
فعلا که مجرد هستم و قصد ازدواج ندارم اما وقتی تصمیم به ازدواج بگیرم نظرخانواده ام نقش مهمی در تصمیم گیری ام دارد
خودت چه قدر دنبال درس خواندن هستی؟
من الان در دانشگاه آزاد تهران مرکز ادبیات میخوانم
باتوجه به گرفتاری با ، بازیگری درس خواندن برایت سخت نیست؟
در مدرسه شاگرد خوبی بودم و رشته ام ادبیات بود الان هم سعی میکنم هر طور شده خودم را به دانشگاه و کلاس برسانم
اوقات فراغتت را بیشتر با دوستانت هستی یا با خانواده؟
هر وقت بتوانم در کنار خانواده هستم و به خانواده اهمیت میدهم.به نظرم خانواده نقش مهمی در زندگی و تربیت هر فرد دارد. هر خصوصیت مثبتی که دارم از پدر و مادرم یاد گرفته ام. یاد گرفتن احترام گذاشتن به دیگران و کنار آمدن با شرایط سخت زندگی را مدیون آنها هستم
در زندگی برای کدام خصوصیت بیشتر از همه ارزش قائلی؟
خانواده من مذهبی هستن و خودم هم با این اعتقادات بزرگ شدم اما علاوه بر آن فکرمیکنم احترام خیلی مهم است و اینکه بتوانی دیگران را خوشحال کنی
سقف آرزوهایت کجاست؟
به نظرم حد کمال برای انسان تنها وقتی است که به خدابرسد و با خدا ارتباط نزدیک برقرار کند و من هم میخواهم به اینجا برسم. در بازیگری هنوز به چیزهایی که میخواهم نرسیده ام اما سعی میکنم آنها را بدست بیاورم
در کودکی طرفدار کدام تیم بودی؟
هشتاد درصد ایرانی ها از زمان کودکی یا طرفدار پرسپولیس اند یا استقلال مگر درمواردخاص(با خنده)من هم از بچگی استقلالی بودم
در بازیگری پول هایی که رد و بدل میشود حرفه ای است؟
نه!مثلا ما در تیم خودمان به عشق بازیگری از صدمیلیون و دویست میلیون گذشتیم و در بازیگری ماندیم ولی بالاخره امروزه پول هم جزء بازیگری است البته در چند سال اخیر این موضوع شدیدتر شده بود و پیشکسوت ها درست میگویند که در زمان آنها از قراردادهای چند میلیونی خبری نبود و بازيگران فقط به عشق بازیگری بازی میکردند؛ اما حقیقت این است که در دنیای امروز یک بازیگرحرفه ای باید فقط به بازیگری فکر کند و هیچ راه در آمد دیگری ندارد اما رقم های دریافتی بازیگران ایرانی هم کم نیست
:درمورد این رقم ها
این رقم ها معمولا ضاهری هستن از مبلغ قراردادی 10 درصد کم میشه20 درصد مالیات داریم و همیشه 10درصد برای مدیر برنامه هاست بنابر این از کل مبلغ فقط 50 ،60 درصد برای بازیگران باقی میمونه و علاوه بر اون ممکنه اتفاقات دیگری بیفته مثل مصدومیت برای هر بازیگری پیش میاد و بازیگر مصدوم هم در این بازی شرایط خاصی پیدا میکنه
خودت وقتی مصدوم شدی با کارگردان مشکل پیدانکردی؟
وقتی یک بازیگر مصدوم میشه دیگر اونو نمیخوان. از بین دوستام محسن افشانی یک بار این موضوع رو تجربه کرده. خود من هم همین طور من آن موقع بازیگر فیلم دیگری بودم و مبلغ قرارداد بالایی نداشتم اما بعد از مصدومیت گفتند: تورا نمیخوایم
فکر میکنم غیر از مصدومیت حاشیه هم دلیل خوبی برای افت یک بازیگر باشه
حاشیه جزئی از بازیگری است. برخی از بازیکنان اول به حاشیه میپردازند و بعد بازی! ولی به نظر من بازیگران باید شرایط خود را در نظر بگیرن و برای موفقیت هم که شده دور و بر حاشیه نرن
************************************************** ********
اینم از عکس حامد بهداد در کنار امیر قلعه نوعی
دسته گل لیلا فروهر روی مزار ناصرخان!
اولین جشن تولد ناصر خان در بهشت
صبح جمعه 25 آذر ماه 1390 اولین مراسم زادروز اسطوره ملی ایران ناصر حجازی بعد از درگذشت وی بر سر مزار برگزار شد.مراسمی با شکوه و حضور خانواده ، دوستان و دوستداران حجازی که از شهرهای دور و نزدیک نیز حاضر شده بودند . مردمی که حضور آنها باعث میشود تا بیشتر از قبل به اسطوره و مردمی بودن ناصر حجازی پی ببریم. در این مراسم شمع 62 سالگی کیک تولد حجازی توسط نوه وی امیر ارسلان فوت شد تا تاصر حجازی وارد 63 سالگی شود و از یاد نبریم که تا وقتی اینجا ایران است ، حجازی ناصر باقی می ماند و تا ابد زنده خواهد ماند.
ناصر حجازی متولد 23 آذر 1328 می باشد.
از نکات جالب توجه این مراسم حضور هنرمندانی چون پرستو صالحی و تعداد بی شماری از دوستداران ناصر حجازی بود به نحوی که خانواده مرحوم حجازی به سختی خود را بر مزار آن مرحوم رساندند.
اما دسته گل لیلا فروهر همه را غافلگیر کرد! لیلا فروهر خواننده ایرانی ساکن لس آنجلس با ارسال دسته گلی محبوبیت ناصر حجازی را بیش از پیش آشکار ساخت.
و برخی دیگر از عکس های این مراسم باشکوه
روحت شاد اسطوره تکرارنشدنی
فرهاد مجیدی در کلیپ جدید ساسی مانکن به نام خط رو خط!
گلشو کامل نشون میده... همون گلی که تو دربی 71 زد
قبلا هم بیوگرافی و مدارک استقلالی بودن ساسی رو گذاشته بودم اما انگار ساسی مانکن زیادی استقلالیه و به یه مصاحبه که توش گفته استقلالیم و عاشق رنگ آبی اکتفا نکرده و تو این کلیپ با گذاشتن گل کابوس لنگیا فرهاد مجیدی در دربی 71 به لنگ،رو اعصاب .... . راه رفته!
کوتاه و گویا از محمد رضا گلزار(در مصاحبه با خانواده سبز)
اتومبيل مورد علاقه: BMW
اتومبيل حال حاضر: پاترول
منزل: زندگي در كنار پدر و مادر در خيابانانديشه تهران
مادر: حامي پدر: مشوق
ورزش مورد علاقه: اسكي و واليبال
مردم: عشق بينهايت
واليبال: كارهاي خيرخواهانه
طرفدار چه تیمی: استقلال
دوست خوب: حميد ثاني و سامان پارسا و...كهنعمت هستند
تيم ملي: بوي جام جهاني
مطبوعات: بي اطمينان.
تلفن همراه: شمارهاي ندارم!!!
بهمن سلطاني: يك دوست خوب
تاريخ تولد: 11 فروردين ماه سال 1356
زبان انگليسي: تسلط كامل دارم
ايران: هيچ جا ايران نميشود
امضا دادن: كوچكترين كاري كه ميتوانم درحق مردم انجام دهم
غرور: بيگانهام
عشق: مردم
خانواده سبز : اميدوارم تمام ايرانيها دارايچنين خانوادهاي باشند
دوستان قديمي: هنوزم دوستيم
شايعات: عادت كردم، مردم خودشان بهترينقاضي هستند
تيترهاي جنجالي: روحم خبر ندارد،دستشان رو شد
موسيقي: خاطرات دوران نوجواني
محمدرضا گلزار یه استقلالی دو آتیشه س و چندین و چندساله که صریحا میگه استقلالیم.اما عده ای هستن که چش ندارن ببینن 90درصد هنرمندا آبین و دس به کارای عجیب و غریبی میزنن!مثلا تازگی یه مجله چاپ کردن که توش نوشته شده بازیگران استقلالی و پرسپولیسی(همون لنگی رو میگه) بشناسید! بعد اومده گلزار رو که همه میدونن بد استقلالیه یه لنگی دوآتیشه معرفی میکنه! چرا لنگی بازی درمیارن من نمیدونم،اگه گلزار لنگی بود با مهناز افشار تو جشن لباس استقلالیا که فقط از"هنرمندان استقلالی" دعوت شده بود شرکت نمیکرد!
***********************************
مصاحبه با سوپر استار سینمای ایران مهناز افشار
خوب خانوم افشار شما استقلالی هستید؟
بله فکر کنم من متعصب ترین بازیگر استقلالی باشم.
از کی به این تیم علاقه مند شدید؟
از دوران نوجوانی شیفته این تیم بزرگ بودم و همیشه به استقلال عشق می ورزیدم.
در استقلال به چه بازیکنی علاقه دارید؟
همه بازیکنان را دوست دارم ولی آرش برهانی و ایمان مبعلی را بیش از سایرین دوست دارم.
بزرگترین آرزویتان برای استقلال چیست؟
-- شدن سومین ستاره روی پیراهن
بهترین خاطره از استقلال؟
پیروزی در دربی 69
بد ترین خاطره؟
شکست برابر استیل آذین در جام حذفی
در اروپا طرفدار چه تیمی هستید؟
در اروپا به تیم خاصی علاقه ندارم ولی سبک بازی چلسی و بارسلونا رو میپسندم.
نظرتان درباره تیم ملی چیست؟
قطعا هیچکس از تیم ملی انتظار قهرمانی نداشت به نظر من تا همین جاهم خوب کار کردند.
به نظر شما بزرگترین عامل ناکامی تیم ملی چه بود؟
نداشتن برنامه دقیق و منظم.
حرف آخر؟
ممنون از اینکه وقتتان را به من اختصاص دادید.امیدوارم امسال شاهد یک حماسه دیگر آبی باشیم.
************************************************** ********
اینم یه مصاحبه دیگه از مهناز افشار که قدیمی تر از مصاحبه قبلیه
.
.
.
.
مهناز افشار یک استقلالی متعصب هستم!
مهناز افشار بازیگر توانای کشورمان اظهار داشت که یک استقلالی متعصب است و اگر پسر بود حتما برای تماشای دیدارهای استقلال به استادیوم می رفت. مهناز افشار که به علت حذف استقلال از آسیا خیلی ناراحت است ابتدا حاضر به مصاحبه و پاسخگویی به سوالات در مورد استقلال نشد. بازیکن محبوب مهناز افشار در گذشته قلعه نویی بوده و در حال حاضر از بازی سیاوش اکبرپور و منصوریان خوشش می آید. دوران بازیگری امیرقلعه نویی و گلهایی که زده را به خوبی به یاد می آورد و با جزییات برای ما تعریف می کند. او در مورد بازی 10 فروردین که بین تیم های استقلال و پرسپولیس برگزار می شود گفت : امیدوارم استقلال 3 گل به پرسپولیس بزند و برنده این دیدار شود. مصاحبه کامل و مفصل با مهناز افشار در اولین ویژه نامه مجله راه زندگی بعد از عید نوروز منتشر می شود. منتظر این مصاحبه خواندنی و جالب باشید.
*******************************************
بیوگرافی لاله اسکندری

لاله اسکندری متولد 30 آذر 1354 و فارغ التحصیل رشته گرافیک از دانشگاه آزاد اسلامی است وی کار بازیگری را به صورت حرفه ای از سال 78 با نقش کوتاهی در فیلم سینمایی متولد ماه مهر آغاز کرده است. اسکندری در اولین کار تلویزیونی خود یعنی خاک سرخ در مقابل دوربین ابراهیم حاتمی کیا خوش درخشید و توانست جایگاه ویژه ای در عرصه بازیگری برای خود در نظر بگیرد. ایشان در خیالان فلسطین زندگی می کند که منزلی به سبک سنتی با آثار هنری خود لاله مزین شده است. سوال: به نظر شما بزرگترین سرمایه یک هنرمند چیست؟لاله اسکندری: فکر می کنم شخصیت و ذات خود اون آدم, به نظر من چه هنرمند و چه غیر هنرمند خیلی متفاوت نیست. فقط هنرمند باید یک مقدار خلاق تر باشد وگرنه شخصیت و ذات برای همه سرمایه بزرگی است. سوال: خالصانه ترین حضور شما در چه عرصه ای بوده است؟لاله اسکندری: طبعا نقاشی, وقتی آدم کار نقاشی می کند هیچ چشم داشتی در مقابل آن ندارد. البته در سینما و بازیگری درست است که از ابتدا بحث قرارداد و دستمزد مطرح می شود اما هنگامی که مشغول بازی هستی باید از این دغدغه به دور باشی تا بتوانی کار واقعی انجام دهی. سوال: در مقابل چه چیزهایی سرسختی نشان می دهید؟لاله اسکندری: در مقابل باورها و عقایدم سوال: کلا آدم سر سختی هستید یا انعطاف پذیر؟لاله اسکندری: نه.....زیاد انعطاف پذیر نیستم در بعضی مسائل چرا مثلا در محیط جمعی کار سعی می کنم خودم را با شرایط سازگار کنم اما در کل آدم انعطاف پذیری نیستم. سوال: تا حالا احساس ناتوانی کردید؟لاله اسکندری: بله یادم می آید در سریال خاک سرخ در خرمشهر که کار می کردیم خانه هایی که در فیلم دیدید خراب بود به خاطر کار ما خراب نشده بود بلکه آن فضا کاملا واقعی بود. دیدن آن فضا بیکاری مردم آ«جا باور کنید بچه هایی که با من بازی می کردند 70 درصدشان تلویزیون نداشتند و می گفتند ما این سریال را چطور ببینیم و آدم وقتی کاری نمی تواند بکند تنها احساس ناتوانی می کند. سوال: در نقشهایی که ایفا کردید کدام یک را به شخصیت خودتان نزدیک تر می دانید؟لاله اسکندری: اکثر با من متفاوت بودند اما به هر حال در هر نقشی آدم فسمت هایی از وجود خود را می یابد که شاید تا ان روز ناشناخته بوده است سوال: کدام یک از نقش هایی که ایفا کردید در زندگی شما تاثیر بیشتری گذاشته است؟لاله اسکندری: لیلا با اینکه با من خیلی فاصله داشت اما حضور چشم گیری در زندگجی من داشت. البته من تمام نقش هایی را که ایفا کردم دوست دارم مثلا کاری که سال گذشته با آقای سجادی کردم که هنوز اکران نشده در نقش یک دختر روان پریش حضور دارم که برایم تجربه بسیار جدید و جالبی است . سوال: تا کنون برای ایفای یک نقش خودتان را تحسین کردید/لاله اسکندری: بعضی جاها بله...بوده من در خاک سرخ زمانی که پخش می شد خیلی مواقع با لیلا بغض می کردم. دیدن کار با مونتاژ و موسیقی لطف آن را دو چندان می کند. سوال: نقاشی برای شما جذاب تر است یا بازیگری؟لاله اسکندری: خب, زمانی که می خواهم در خلوت خودم باشم نقاشی و زمانی که ترجیح می دهم در جمع حضور داشته باشم بازیگری هر دوی آنها را دوست دارم. سوال: خانم اسکندری از چه زمانی دوست داشتید بازیگر شوید؟لاله اسکندری: راستش من حدود 4 ساله بودم که با خواهرم ستاره که حدود 5 ساله بود در مقابل دوربین 8 میلیمتری عمویم که تهیه کننده بودند برای اولین بار بازی کردیم اما آن زمان بازیگری دغدغه من نبود به ورزش و نقاشی بیشتر علاقه داشتم. سوال: ورزش هم می کردید؟ چه ورزشی؟لاله اسکندری: بله من عضو تیم قوای جسمانی مدرسه بودم و برای دوی سرعت چند مدال هم گرفته بودم. 7 سالی هم کار کردم اما متاسفانه دیگر ادامه ندادم. سوال: نقشی هست که دلتان بخواهد آن را ایفا کنید؟لاله اسکندری: نه, خیلی اینجوری نگاه نمی کنم. من آدم واقع بینی هستم. سوال: تا حالا تحت تاثیر یک فیلم گریه هم کردید؟لاله اسکندری: بله خیلی. من زیاد تحت تاثیر فیلم ها قرار می گیرم. سوال: خانم اسکندری اگر همین الان به شما خبر بدهند که یک میلیارد تومان پول از بانک برنده شدید چه کار می کنید؟لاله اسکندری: مثل همه آدم ها خوشحال می شود بخشی از پول را صرف نیازهای خودم می کنم بخشی هم نیازهای آدم هایی که دوستشان دارم و باقیمانده آن را رف یک سفر جهانگردی سوال: شخصیت کارتونی مورد علاقه شما چه شخصیتی بود؟لاله اسکندری: سیندرلا, مثل همه دخترهای آن زمان. اما کارتون های زیبای خفته, پسر جنگل , پلنگ صورتی و خانواده دکتر ارنس هم بود. من کارتو خیلی دوست داشتم الان هم اگر فرصت کنم نگاه می کنم سوال: کارگردانی که به کارش اعتقاد داشته باشید و بی چون و چرا در فیلم ایشان حاضر به بازی باشید برای ما نام می برید؟لاله اسکندری: خب, دوستانی هستند که حتی جوان هستند و من حاضر هستم در فیلمشان بازی کنم البته به کارهای آقای بیضایی, آقای مهرجویی, خانم بنی اعتماد و ...هم علاقمندم اما فیلمنامه اولین معیار من برای پذیرش یک نقش است چرا که یک فیلمنامه خوب به دست هر کارگردانی قابل اجراست و بهترین کارگردان هم نمی تواند از یک فیلمنامه ضعیف شاهکار بسازد. سوال: از کتابخانه پشت سرتان پیداست که زیاد اهل مطالعه هستید؟لاله اسکندری: بله من مطالعه رمان داستانهای کوتاه و شعر آن هم از نوع شعر نو را خیلی دوست دارم سوال: محبوبترین اسباب بازی دوران کودکی شما چی بود؟لاله اسکندری: عروسکی داشتم که متاسفانه یکی از اقوام آن را برد و دیگر هم نیاورد من سال پنجم دبستان یک تصادف خیلی سخت داشتم و خانواده برایم یک عروسک پارچه ای با صورت و دست های پلاستیکی که صدا هم داشت هدیه گرفتم تا سال 69-70 هم آن را داشتم و خیلی هم برایم محبوب بود. سوال: اولین کتابی که خواندید به خاطر دارید؟لاله اسکندری: تو کادر قفس و ماهی سیاه کوچولو بود که مادرم برای من و ستاره گرفت حدود 5 ساله بودم که مادرم آن کتاب ها را برای ما خواند. سوال: اسم معلم کلاس اولتان را به یاد دارید؟لاله اسکندری: بله من دبستان اتفاق می رفتم کلاس اول خانم اولا آور, کلاس دوم خانم عطایی و کلاس سوم خانم وکیلی معلم های من بودند. متاسفانه نام معلم های چهارم و پنجم را به خاطر ندارم. سوال: بزرگترین تفریح شما چیست؟لاله اسکندری: اگر فرصت باشد سفر. سوال: اخرین سفری که رفتید کجا بود؟لاله اسکندری: سال گذشته به ارمنستان رفتم که خیلی برایم جالب بود سوال: بیشتر به دیدن کشورها و مناطق تاریخی علاقمند هستید یا به دیدن مکان های مدرن و پیشترفته؟لاله اسکندری: مکان های تاریخی و قدیمی برای من خیلی جذاب و دیدنی است. متاسفانه هنوز نتوانستم خیلی از شهرهای ایران منجمله غرب ایران را ببینم که خیلی هم دوست دارم به تمام آن نقاط سفر داشته باشم. سوال: اگر بدانید یک ساعت دیگر بیشتر زنده نیستید چه کار می کنید؟لاله اسکندری: قطعا فرصتی برای انجام کار خاصی نیست. فقط با آنهایی که دوستشان دارم خداحافظی می کنم و فکر می کنم آماده شدن برای پذیرش این موضوع دشواریست چرا که باید از زندگی که به آن عادت داریم جدا شویم و پا به محیطی ناشناخته بگذاریم. سوال: معیار اصلی شما برای ازدواج چیست؟لاله اسکندری: قطعا مهمترین معیار درک شخص مقابل از حرفه و احساسات من است.سوال: دوست دارید صاحب چند فرزند هم بشوید؟لاله اسکندری: با اینکه مردم بچه دار شدن را مسئله راحتی می پندارند ولی به نظر من مسئولیت دشواریست البته در شرایط خاص باید به این سوال پاسخ گفت. سوال: ماندگارترین جمله ای که شنیده اید؟ یا حتی یک بین شعر که در ذهن شما جاودانه شده است؟لاله اسکندری: شعر ابراهیم در آتش از احمد شاملو که می گوید: من بودم و شدم/ نه زان گونه که غنچه گلی یا دانه ای که برگی/ راست بدان گونه که عامی مردی شهیدی تا آسمان بر او نماز کند. این شعر برای من همیشه سرمشق بوده است. سوال: کلا آدم احساساتی هستید؟لاله اسکندری: بله خیلی با اینکه همیشه سعی می کنم با عقلم حرکت کنم ولی ما شرقی ها ذاتا احساساتی هستیم. سوال: اهل فوتبال هم هستید؟لاله اسکندری: قبلا که ورزش می کردم خیلی پیگیر فوتبال بودن الان کمتر سوال: قرمز یا آبی؟لاله اسکندری: شدیدا آبی و استقلالی. من جزو گروهی هم بودم که به ورزشگاه رفتیم و بازی ایران و بحرین را دیدیم. به همراه خانم نونهالی و خانم ذکریا و خانم حمیدی و .... سوال: نزدیکترین دوست بازیگر شما چه کسی است؟لاله اسکندری: شهرزاد جوهری و کمند امیرسلیمانی البته بیتشر دوستان قدیمی من بازیگر نیستند. سوال: پس قدیمی ترین دوست شما چه کسی است؟لاله اسکندری: شبنم حسینی خواهر شهاب حسینی که از 12 الی 13 سالگی با هم دوست هستیم. سوال: خانم اسکندری دوست داشتید الان چند ساله بودید؟لاله اسکندری: دهه بیست کلا خیلی خوبه دوست داشتم به اوایل ده بیست برمی گشتم سوال: شما که اهل قلم و نقاشی هستید از کدام یک از نقاشان بزرگ دنیا تاثیر گرفته اید؟لاله اسکندری: باگوگن خیلی ارتباط برقرار می کنم و شاگال با فضای فانتزی کارهایش هم برایم خیلی جذاب است و از استاد استادان یعنی پیکاسو هم بهره بسیاری برده ام سوال: رنگ حاکم بر نقاشی هایتان چه رنگی است؟لاله اسکندری: همانطور که می بینید آبی سوال : خانم اسکندری لباستان هم که ابی است؟لاله اسکندری: بله لباس ابی نقاشی آبی و تیم هم آبی
محسن یگانه:استقلال ام!
محسن یگانه خواننده خوش صدا و پرطرفدار کشورمون 12 اسفند 90 یه مصاحبه با روزنامه نود کرده و وقتی ازش میپرسن استقلالی هستی یا پرسپولیسی(لنگی) خیلی راحت و بدون پنهان کاری میگه استقلالی!
اینم مصاحبش:
90: محسن يگانه... پركارترين خواننده پاپ و يكي از محبوبترين آنها. او يك هوادار دو آتشه استقلالي است كه از ابرازش واهمهاي ندارد. با يگانه درباره مسايل روز موسيقي و سبك كارهايش به گفتوگو نشستيم:
90: در قسمت اول از سري دوم که پخش شد خيليها از تغيير کردن سبک ملودي فيلم ناراضي بودند. اعتقاد داشتند مفاهيم فيلم رو نتوانستيد در ملودي قرار بدي، شايد هم دليلش کار قبلي مازيار بود که خيلي خوب با فيلم حس عاطفي برقرار کرده بود. نظرتان چيه؟
باشه، شايد کارش خوب بود وبهتر تونسته بود با فيلم حس برقرار کنه ولي آخه من شگردم فقط عاشقونه خوندن نيست، من ترانه سرا هستم وخود اين قضيه مساله رو عوض ميکنه. اگه دقت کنيد شعرا، شعراي کم مفهومينيست و همش يه منظور سنگيني توش هست. يعني اگه سريال داره منظور خاصي رو ميرسونه که خودتون ميدونيد از چي حرف ميزنم ولي مفاهيم عجيبي که ممکنه سريال داشته باشه خيلي پنهان باشه. من لابلاي شعر تيتراژم آوردم (ولابلاي لحظههاي تلخ و غمگينم تو روز روشن اين همه تاريکي ميبينم) ديگه از اين واضحتر؟
90: شما خودتون مقايسه شدن با فلاحي را قبول داريد واصلا ميشه شما رو با مازيار مقايسه کرد؟
نه نه، خب نبايد مقايسه بشه اصلا ربطي نداره. ژانر کاري من با مازيار بنده خدا اصلا هيچ ربطي نداره. ما دو تا آدم هستيم که من ژانر کاري خودم رو پله پله تا الان شکل دادم و بايد مواظب باشم دچار سردرگمينشم ولي شايد مازيار تازه با اين کار قلب يخي خودش رو شکل داده.
من شکل گرفتم. من بايد مواظب باشم شکلم خراب نشه. خيلي داستان ما فرق ميکنه. از من 7، 8ساله داره کار پخش ميشه. قدم به قدم اومدم و يه شبه هم معروف نشدم.
90: به نظرتون کار قلب يخي کار موفقي بوده؟
به غير از ماه عسل تجربه اي نداشتم که بخوام ببينم که يه تيتراژ من فرداش تو همه جا پخش بشه ودوستام همه به من زنگ بزن، تبريک بگن. پس اين نشون ميده کار موفقي بوده!
90: پروژه قلب يخي را با اين سئوال ميبندم؛ جواب انتقادها رو به چه شکل ميدهيد؟
به مرور زمان درست ميشه، چون به کار خودم اطمينان دارم، مثل رگ خواب. شما قبول داريد براي من يه امتياز عجيب بود يا نه؟پارسال آلبومياومد مثل رگ خواب؟ اصلا آلبومهاي امسال چه اتفاق جديدي براشون افتاده؟ اصلا مثل سکوت سر و صدا کردن؟ خب نه. اوايلش خيلي به من گير دادند، هنوز تو وبلاگ شخصي من هست پيغامهاي بالاي 2000تايي که چه ايراداتي ميگرفتن اما دوسش دارن. چرا؟ چون هنوز اونو با صداي زياد گوش ميدن. پس منتقد يه تصوير اشتباه از خودش داره. تصويرسازي اشتباه پيش از هرچيزي به آدم لطمه ميزنه.
90: شما ابتدا قصد بازيگري داشتيد؟
دوست داشتم، نميخواستم، اين دو تا باهم فرق داره
90: الان اگه به شما پيشنهاد بازي شه انجام نميديد؟
درصورتي که واقعا بتونم اون چيزي که دلم ميخواد رو پياده بکنم. خب، من اين لوحها رو بيخودي اينجا نذاشتم، برا خودم گذاشتم. رتبه سوم بازيگري وتئاتر رو آورده بودم بچه هم نبودم.
نميخوام با اينها احساس غرور کنم اينا چيزهايي که بابتش زحمت کشيدم. بابت اين مقام سومي3هفته روي ويلچر نشستم، براي اينکه بتونم نقش يه آدم فلج رو بازي کنم.
90: پس ته دلتون دوست داريد بازي کنيد اگه نقشش خوب باشه؟
دوست دارم نقش خودمو بازي کنم زندگي من خيلي پيچيده تر از اين حرفاست.
90: شما خواننده زير زميني بوديد. سخت نبود مجوز گرفتن؟
چرا، ولي ارزش داشت.
90: چرا؟
لذت ديدن مردم از نزديک، اينقدر راحت، يه چيز ديگه است!جدا از مسائل مالي که خيلي اهميت داره براي يه خواننده براي اينکه ادامه داشته باشه و بتونه راحت زندگي کنه. بعد يهو 7000نفر رو يه جا ببيني، اونم نه يه شب چند شب... اينا همش لذت بخشه، مثلا شما کنکور قبول ميشي.
90: هنوزم اگه کاري مجوز نگيره ميذارينش رو اينترنت؟
نه مجوزشو ميگيرم، چون کاري که دارم ميکنم کاري نيست که خارج خط قرمز باشه، پس راحت ميتونم اقدام کنم براي مجوز. مثل يالان که يه کار ترکيه اي بود هيچ کسي نيومد بگه چرا، چون دلم خواست ومشکل مفهوميهم نداره.
90: به شما انتقاد ميشه چرا درون يه سبک فقط ميخونيد؟
نه اينطور نيست. شما يالان را گوش داديد، فداکاري رو گوش داديد، داستانش کاملا فرق ميکنه. آسمون هميشه ابري نيست، هيچ ارتباطي با اين کاراي اخير من نداره..
90: خب فکر نميکنيد اگه زيرزميني بوديد الان همه اينها قابل خوندن بود؟
يعني اينهمه آدم که دوست دارن منو ببينن، منم دوست دارم ببينمشون رو بفروشم به دو تا دونه شعر؟ نميشه، اين منطق من نيست! معرفت منم اينجور حکم نميکنه.
90: پس در اين معامله حاضريد که اين آهنگها رو بذاريد کنار ولي به جاش اين مجوز واين ديده شدن توسط مردم رو داشته باشيد؟
من بخاطر موسيقي ترم شش مهندس صنايع از دانشگاه اومدم بيرون، اين حسرت کمينيست!ولي ناراحت نيستم.چون ثمرشو ديدم. خواهر من که داره تخصص ميخونه بعضي وقتا ميمونه از کاري که من انجام دادم ونتيجه اش چقدر خوب شد.
90: شهرت رو دوست داريد؟
متاسفانه يا خوشبختانه حق انتخاب بهت داده نميشه.همه چيز يه بدي داره. چون من شخصي نيستم که بتونم دنيا رو تغيير بدم يا اصول براش تعريف بکنم.اصول چيزيه که تعريف شده است. حالا از کجا وچگونه بماند وبه ماهم ربطي ندارد ولي من که نميتونم اصول تعريف کنم. حالا که اصول تعريف شده است (من خودم رو ميکشتم معروف شم ولي حالا که شدم با عينک دودي ميرم تو خيابون) اين چرخه بده، عوارض داره ولي خوبي هم داره!
90: شما براي شهرت خواننده نشديد؟
واقعا يکي از مسائلش پوله. خيلي برام مهم بود، خيليها جرات نميکنن بگن، من راحتم طرفدارم ميدونه. يکيش پول، چيزي که همه از گفتنش فرار ميکنن. من خيلي وقتا از اين صداقت ضربه هم خوردم ولي هيچوقت از ضربه خوردنم پشيمون نشدم، چون ديدم لحظههايي که عذاب وجدان گرفتم که چرا فلان حرفو جاي اون يکي زدم.
بعديش احساس رقابته، که مسابقه عجيبيه. البته نه ايني که الان هست. من الان فقط دارم به اين فکر ميکنم که فقط براي اينکه فقط روي خودمو کم کنم مجبورم آلبوم بعديمو فلان کارها رو روش انجام بدم...
90: چقدر قيافه تو شهرتتون تاثير داشت يا اصلا چقدر درگير مد وبه روز بودنيد؟
اصلا مدي نيستم، خودتم ميدوني، من هيچوقت دنبال مد نبودم وفقط دنبال شيک بودن ودنبال چيزيم که بهش علاقه دارم.
90: فكر ميكني چه تصوري از تو در جامعه هست؟ جوان پسند يا خوانندهاي كه فكر پشتشه؟
دارم مسير رو كج ميكنم. ميخواهم ببرمش به سمتي كه طالبشم. اگر يك دفعه اين كار رو انجام ميدادم مخاطبم رو از دست ميدادم.
90: يعني ميخواين اول مردم رو آماده کنيد بعد تغيير رويه دهيد؟
آ، شايد منطقش درست باشه ولي من از چيزي ديگه دارم حرف ميزنم، اما خب خيلي خيلي همه گيره.
90: يکي از جنجالي ترين تيترها براي شما اين بود: يگانه فرزند شهيد، در موسيقي! نظرتون در اينباره چيه؟
... رو داري ميگي ؟ هنوزم دلخوري ازش دارم که ديگه بعد از اون اصلا باهاشون مصاحبه نکردم و تيترم اين بود: محسن يگانه فرزند شهيد است! همين
90: حالا واقعا هستيد يا خير؟
هستم ولي قرارنيست جار بزنم.من هميشه مديون پدرم هستم که جراتش خيلي بيشتر از ماها بود.
90:جناب يگانه براي حسن ختام اگر شما خودتان حرفي به نظرتان ميرسد که بايد گفته شودبفرماييد.
آقاي محمد جليلپور تهيه کننده برنامههام هميشه حرف قشنگ ومهميبهم ميزنه ايشون به من ميگويند:
اصلا عجله نکن که الان قرارداد داري وبايد سريع کارتو تحويل بدي، اين جمله هم باعث دلگرميمن بود هم سبب اميداوريم اما با يک جمله نابودم کرد:
اين ميوه را هر وقت رسيد بکن.
90: و سئوال آخر... چون مصاحبه براي يك روزنامه ورزشي است از شما ميپرسيم كه فوتبالي هستي؟
بله. اگر هم سئوال بعديات اين است كه استقلاليام يا پرسپوليسي، بايد بگويم استقلالي
داریوش اقبالی و گوگوش خوانندگان و بهروز وثوق بازیگر متعصب تاجی
دوتا دیگه از شخصیت های مشهور و البته قدیمی و اصیل استقلالی یا بهتر بگم تاجی،خوانندگان خوش صدا و پرطرفدار یعنی داریوش اقبالی و گوگوش هستن. یادمه یه زمان چو انداختن که داریوش طرفداره لنگه،داریوش هم که انگار فحشش داده بودن خیلی ناراحت شد و تو یه مصاحبه با پی ام سی علنی گفت که زمانی که ایران بودم عاشق تاج بودم. همچنین بهروز وثوق بازیگر قدیمی سینمای ایران نیز رفیق فابریک مرحوم حجازی و طرفدار تاج است.
عکسی قدیمی از عارف،داریوش اقبالی،بهروز وثوق و ناصر خان
ناصر خان حجازی و بهروز وثوق
عکسی دیگر از داریوش در کنار ناصرخان
در تاجی بودن گوگوش هم که شکی نیست.علاقه شدید او به تاج و بازیکنان بزرگش مثل منصور پورحیدری،ناصر حجازی،غلامحسین مظلومی،علی جباری و... بارها و بارها اونو به تمرینات تاج کشاند.واسه خودش برو بیایی داشت تو باشگاه تاج.کار به جایی میکشه که گوگوش و غلامحسین مظلومی بهم علاقمند میشوند و حتی غلامحسین مظلومی از گوگوش رسما خواستگاری میکند!
خواستگاری غلامحسین آقای گل از گوگوش
عکسی از گوگوش در باشگاه تاج
در این عکس گوگوش بین رضا عادلخانی(بازیکن سابق اوبرهازن - وپرتال - بایر مونیخ آلمان و پیشکسوت متعصب تاج و تیم ملی) و منصور خان اسطوره قرار داره.علی پروین هم که طبق معمول تو باشگاه تاج پلاسه!
ازم نخواین که درمورد پیشکسوتای تاجی حاضر در این عکس توضیح بدم که درمورد هرکدومشون باید کتاب ها نوشت.دررابطه با پیشکسوتان و اسطوره های بزرگ و تاریخچه تاج خیلی حرف دارم اما صدافسوس وقت ندارم!همین قدر بدونید که باید به تاجی بودنتون افتخار کنید چونکه تاجی بودن اصالت میخواد، بی دلیل نیست که هرکسی توفیق تاجی شدن رو پیدا نمیکنه!