در فصل بهار اگر بتی حور سرشت
یک ساغر می دهد مرا بر لب کشت
هر چند به نزد عامه این باشد زشت
سگ به ز من است اگر برم نام بهشت
در فصل بهار اگر بتی حور سرشت
یک ساغر می دهد مرا بر لب کشت
هر چند به نزد عامه این باشد زشت
سگ به ز من است اگر برم نام بهشت
شعراتون عالیه ،یاشا
تا عارف ذات لامکانی نشوی
هستی تو فنا و جاودانی نشوی
تا ره به معلم حقیقی نبری
بینا به کلام آسمانی نشوی
عمادالدین نسیمی
من از روييدن خار سر ديوار دانستم /كه ناكس كس نمي گردد از اين بالا نشيني ها/صائب تبريزي
سلام باید با "ی" شروع میکردی ولی اشکال نداره من ادامه میدم...
امشب از روی تو مجلس را ضیایی دیگر است
دیده ها را نور و دل ها را صفایی دیگر است
شرمم از روی تو می آید بشر گفتن تو را
جز خدا کفر است اگر گویم خدایی دیگر است
نسیمی
تو هم پشت بر قبلهای در نماز / گرت در خدا نیست روی نیاز /درختی که بیخش بود برقرار / بپرور، که روزی دهد میوهبار /گرت بیخ اخلاص در بوم نیست / از این بر کسی چون تو محروم نیست/ هر آن کافگند تخم بر روی سنگ / جوی وقت دخلش نیاید به چنگ /منه آبروی ریا را محل / که این آب در زیر دارد وحل /بوستان سعدي
تا تواني دلي به دست آور /دل شكستن هنر نمي باشد/
دانه ی خال تو آن روز که دیدم گفتم
دام زلف تو کند صید بدین دانه مرا
نسیمی
Last edited by t.s.m.t; 02-12-2008 at 15:07.
تو هم پشت بر قبلهای در نماز / گرت در خدا نیست روی نیاز /درختی که بیخش بود برقرار / بپرور، که روزی دهد میوهبار /گرت بیخ اخلاص در بوم نیست / از این بر کسی چون تو محروم نیست/ هر آن کافگند تخم بر روی سنگ / جوی وقت دخلش نیاید به چنگ /منه آبروی ریا را محل / که این آب در زیر دارد وحل /بوستان سعدي __________________
اي مرغ سحر عشق زپروانه بياموز /كان دل شده را جان شد و آواز نيامد
دل بی تو درون سینه ام می گندد
غم از همه سو راه مرا می بندد
امسال بهار بی تو یعنی پاییز
تقویم به گور پدرش می خندد
هم اکنون 2 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 2 مهمان)