شاید بعضی از شما هنوز
شاغل نشدین و سر کار نرفته باشین. ولی من که چندین ساله توی این جامعه دارم کار میکنم، تجربیاتی بدست آوردم که امیدوارم براتون مفید باشه:
تجربهی اول:
متاسفانه توی کشوری که داریم زندگی میکنیم، محل کار، تبدیل شده به یک محیط
زمخت و
خشن و هر کسی که بیشتر اهل
حیله و
نیرنگ باشه، موفقتره. دوستای عزیز
P30، یه توصیهی برادرانه دارم براتون و اینکه توی محل کار،
هرگز و
هرگز و
هرگز، کسی رو مورد اعتماد و امین خودتون
ندونین. حتی صمیمیترین همکاری که ممکنه داشته باشین، میتونه خیلی راحت زیراب شما رو بزنه. پس نکتهی
طلایی اینه که:
ظاهر آدمها با باطنشون خیلی فرق میکنه. سعی کنین توی محل کار، به هیچ عنوان از مسائل
شخصی و
خانوادگی برای کسی تعریف نکنین که بعداً براتون
دردسرساز میشه. همون دوستهایی که فکر میکردین بهترین آدمهای روی کرهی زمین هستن، رو در روی شما میایستن و جلوی رئیستون شما رو سکهی یه پول میکنن. وقتی هم که از خودتون دفاع میکنین در کمال ناباوری میبینید که رئیستون آنچنان تحت تاثیر حرفها و زیرآب دیگران قرار گرفته که حتی حاضر نیست با شما بحث کنه.
چرا عاقل کند کاری که باز آرد پشیمانی. از همون اول، سرتون توی لاک خودتون باشه تا دیگران نتونن هیچ حرفی پشت سر شما بزنن. منظورم این
نیست که با همکارانتون خشک برخورد کنید، منظورم اینه که به همین راحتی به هر کسی اعتماد
نکنید و حرفهای خصوصیتون رو برای هر کسی بازگو نکنید.
تجربهی دوم:
توی محل کار، از هر نظر
بهترین باشید.
از نظر
اخلاق (از همون اول) به همه احترام بگذارید، حتی کسانی که به نظرتون آدمهای خوبی نیستن. این به
نفع شماست و تجربهی چندین سالهی منه.
اشراف به کاری که انجام میدید / سعی کنید هر روز دانشتون رو در زمینهی کاری که انجام میدید افزایش بدید / چه با
کتاب، چه با
اینترنت و ... اینجوری تبدیل میشید به یک کارمند نمونه. چون رئیستون دوست داره شما آدم
دقیق و
منظمی باشید و کارتون رو
باسرعت و
دقت بیشتری انجام بدید. پس با دانش کافی،
مهارت خودتون رو به دیگران ثابت کنید.
تجربهی سوم:
به کار دیگران، کاری
نداشته باشید. کار خودتون رو انجام بدید. تجربه به من ثابت کرده که اکثر آدما توی محل کار، دوست ندارن توی کارشون دخالت کنید. چون اونها این کار رو به عنوان
فضولی تلقی میکنن. غافل از اینکه حتی ممکنه قصد و نیت شما
خیر باشه و خواسته باشید بهشون کمک کنید، ولی دیگران
بدبین هستن. یادتون نره!
تجربهی چهارم:
سعی کنید تا جایی که ممکنه، محل کارتون دور از محل زندگیتون
نباشه. چون اینجوری فرصتهای طلایی زندگیتون رو فقط توی
رفت و آمد از دست میدید. گرچه ممکنه از همون زمانهای بهاصطلاح
مُرده هم استفاده کنید، ولی یادتون باشه رفت و آمد طولانی (مخصوصاً اگه روزانه باشه) شما رو خیلی زود از پا در میاره.
تجربهی پنجم:
توی محل کار،
به هیچ عنوان به کسی دل
نبندید. (حتی اگر قصد و نیت شما باز هم خیر باشه). چون دیگران به سرعت
برق، متوجه این قضیه میشن و شروع میکنن به حرفهای
خالهزنکی! رئیستون هم خیلی زود مطلع میشه. از ما گفتن بود.
امیدوارم توی محل کار (و صد البته در تمام دوران زندگیتون) همیشه
بهترین باشید
