ای بی خبر بکوش که صاحب خبر شوی
تا راهرو نباشی کی راهبر شوی
در مکتب حقایق پیش ادیب عشق
هان ای پسر بکوش که روزی پدر شوی
ای بی خبر بکوش که صاحب خبر شوی
تا راهرو نباشی کی راهبر شوی
در مکتب حقایق پیش ادیب عشق
هان ای پسر بکوش که روزی پدر شوی
یکی مرغ غریب است که باغ دل من خورد
به دامش نتوان یافت ، پی دانه بگردید
نسیم نفس دوست به من خورد و چه خوشبوست
همین جاست ، همین جاست ، همه خانه بگردید
نوایی نشنیده ست که از خویش رمیده ست
به غوغاش مخوانید ، خموشانه بگردید
دل جز ره عشق تو نپويد هرگز
جز محنت و درد تو نجويد هرگز
صحراي دلم عشق تو شورستان کرد
تا مهر کسي دران نرويد هرگز
زین آتش نهفته که در سینه من است
خورشید شعله ای ست که در آسمان گرفت
میخواست گل دم زند از رنگ و بوی دوست
از غیرت صبا نفسش در دهان گرفت
تو گفتي چون بيايي هديه آري
برايم تازه گل هايي بهاري
وفا کردي و آوردي گلي را
ولي عطرش ندادي يادگاري
یار ِ پیمان شکنم با سر ِ پیمان آمد
دلِ پُر دردِ مرا نوبتِ درمان آمد
این چه ماهی ست که کاشانهی ما روشن کرد
وین چه شمعی ست که بازم به شبستان آمد
بختِ باز آمد و طالع در ِ دولت بگُشاد
مدعی رفت و مرا کار، به سامان آمد
مِی بیارید که ایّام ِ طرب روی نمود
گل بریزید که آن سرو ِ خرامان آمد
از سر ِ لطف ببَخشود بر احوالِ عُبید
مگرش رحم بدین دیدهی گریان آمد
دیشب غم ِ دل به دل بگفتم، بنَهُفت
چون صبح دمید، دیگری هم می گفت
من بودم و دل، راز مرا فاش که کرد؟
دیگر غم ِ دل، به دل، نمی باید گفت
تو ای بی بها شاخک شمعدانی
که بر زلف معشوق من جا گرقتی
عجب دارم از کوکب طالع تو
که بر فرق خورشید ماوا گرفتی
قدم از بساط گلستان کشیدی
مکان بر فراز ثریا گرفتی
فلک ساخت پیرایه زلف خودت
دل خود چو از خکیان واگرفتی
مگر طایر بوستان بهشتی ؟
که جا بر سر شاخ طوبی گرفتی
مگر پنجه مشک سای نسیمی ؟
که گیسوی آن سرو بالا گرفتی
مگر دست اندیشه مایی ای گل ؟
کخ زلفش به عجز و تمنا گرفتی
مگر فتنه بر آتشین روی یاری
که آتش چو ما در سراپا گرفتی
گرت نیست دل از غم عشق خونین
چرا رنگ خون دل ما گرفتی ؟
بود موی او جای دلهای مسکین
تو مسکن در آنحلقه بیجا گرفتی
از آن طره پر شکن هان به یک سو
که بر دیده راه تماشا گرفتی
نه تنها در آن حلقه بویی نداری
که با روی او آبرویی نداری
یادته به هم می گفتی نگاه نکن به مهتاب
من نمی خوام ببینه سیاهی اون چشات
تو نیستی و ببینی که دستام سرد سرد
تو نیستیو ببینی که خنده ...
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)