mamnon bale dar morede yejor shahre daryayi bod .
kamel dorost bod tarjomaton
mamnon bale dar morede yejor shahre daryayi bod .
kamel dorost bod tarjomaton
سلام
دوستان تفاوت بین Policy، Politics و Polity رو میدونید چیه ؟! هر کدوم ترجمهی دقیقشون به فارسی چی میشه ؟!
آیا معادلی در نظر گرفته شده که بشه این سه تا رو کنار هم آورد ؟!
Policy همیشه سیاست و خط مشی ترجمه شده
Politics هم که خب به معنای سیاست هست
Polity هم طرز حکومت و اداره و این حرفاست
اما یه متنی هست که این سه تا رو در کنار هم آورده و همشون هم معانی خاص خودشون رو دارن
خوب از اونجایی که متن نذاشتهای، خودت تصمیم بگیر...
۱. (در اصل) دولت، سازمان دولتی
Policy
۲. سیاست، خط مشی، تدبیرگان، تدبیرگرى
۳. تدبیر، ترفند، اقدام عاقلانه، مصلحتاندیشی، زرنگی، زیرکی
Politics(با فعل مفرد يا جمع)
۱. علوم سیاسی، تدبیرگانشناسی
۲. امور سیاسی، فعالیتهاى سیاسی، سیاست، خط مشی، تدبیرگان، تدبیر
۳. سیاستبازى، سیاستچیگری، هوچیگرى سیاسی، بند و بست سیاسی، زد و بست
۴. عقیده (يا عقاید) سیاسی
Polity۱. سازمان سیاسی، سازمان دولتی
۲. جامعه، انجمن، كشور (هممعنی: body politic)
۳. سازمان کلیسایی، تشکیلات مذهبی
therefore, tracking time against projects is critical for creating accurate invoices.
بنابراین پیگیری کردن زمان در مقایسه با پروژه ها برای ایجاد فاکتور های دقیق ضروری می باشد.
Relief Assistance
رو میشه اعانه رسانی معنی کرد ؟
توروخدا یکی جواب ما رو بده...![]()
![]()
خب به خاطر پرسپولیسی بودن شما تبعیض قائل میشیم
I then realized it was an action figure. So I ran to get it, but before I got there, Joe had already beaten me to it. I tried to snatch of him but he kept hold tight, like a dog with a bone. We were fighting and arguing over it for about 2 or 3 minutes. Then all of a sudden he let go and I went flying through the air. I then ended up landing on the concrete out side the back door and smacking my head on the floor
It felt like some one had put my head in a vice and tightened it slowly
" بعدن فهمیدم که یه عروسک بود ، دویدم تا بگیرمش ، اما قبل اینکه من بهش برسم ، جو پیش دستی کرد.. من تلاش کردم که ازش کش برم ولی خیلی محکم نگهش داشته بود ، درست مث یه سگ که استخون توی دهنش نگه داشته. تقریبن حدود 2 ، 3 دقیقه داشتیم سر عروسکه دعوا میکردیم. یه دفعه جو این عروسکه رو ولش کرد و من پرت شدم توی هوا
آخرش هم افتادم روی قسمت بتونی بیرون و سرم شپلق خورد به زمین !!
انگار که سرمو گذاشته بودن لای گیره و یواش یواش داشتن سفتش میکردن "
why not?
مثل کمیته امداد
relief organizatio
خیلی خیلی متشکرم...خدا خیرت بده...
![]()
هم اکنون 2 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 2 مهمان)