Naruto / بحث مانگای ناروتو

[M e i s a m]

اون دانای بزرگ که در واقع سنجو و اوچیها از نسل اون هستند و اولین کسیه بوده که نینجتسو استفاده کرده اسمش Rikodu Sennin هست البته فکر کنم درست ننوشتم ولی کلیش اینه! که فارسیشو میگیم ریکودو سننین یعنی Sage of all Elements یا Sage of six paths که شش طریقت به ریننگانش اشاره داره
ولی هنوز در مخیله من نمیگنجه هاشیراما مادارا رو شکست داده باشه... تازه اون موقع کیوبی رو هم کنترل میکرده و اترنال مانگکیو و...

---------- Post added at 06:58 PM ---------- Previous post was at 06:55 PM ----------

من در عجبم این هاشیراما کی بوده که مادارا از دستش پنهان شده بعد از مبارزه و حالا بعد از این همه مدت دوباره بیرون اومده....حتی اوروچی هم دنبال اتون بوده ..دانزو هم دنبال اون بوده ..
کلا این اوچیها و سنجو ها با هم رابطه تنگاتنگی دارن ..تنها یکیشون به درد نمی خوره دوتاشون باشه اون قبیله یا دهکده خیلی شاخ میشه ...حالا با هم پیوند بخورن که دیگه میشه جناب دانای بزرگ (پدر نینجاها و فنون نینجایی )

راستی اخرای مانگا یه تیکه سوناده می گه نوبت منه برم بیرون ( بابای شیکامارو هم میکه تو این شرایط فقط یه کار میشه کرد و سوناده سریع بعدش میگه که من باید برم بیرون ) چه می خواد بکنه.؟؟؟؟ ..قوی هستش ولی نه اون قدر که با مادارا در گیر بشه ....؟؟ به هر حال یه سنین بوده برای خودش ... جیرایا که خیلی قبولش داشت ...
تسوچیکاگه که دیگه وقتش شده ..بریم خرماش رو بخوریم !! کمرش خوب نگرفت !!!

دقیقا کاری که مادارا کرده اینه که اون 2 قدرت از هم جدا شده رو به هم پیوند زده تا بتونه به ریکودو نزدیک بشه

سوناده هم طبق چیزی که پیش بینی میکردم راهی جنگ شده بلخره هرچی باشه سوناده یک سنجو هست و البته هم رده جیرایا و اروچیمارو ولی چون سبکش فرق داشته کمتر بهش توجه شده
فکر میکنم رایکاگه هم راهی جنگ شه همراه با سوناده
باید منتظر بمونیم تا ببینیم این 3 کاگه ی رفتنی چه فن نهایی و خاصی دارن که بخوان بزنن و عروج کنن

[M e i s a m]

جالب بود گفتم بذارمش اینجا البته اگر خلاف قوانین حساب نشه...

[B3HZ@D]

پس درست حدس زدم...ریکودو سنین رو میشناختم...ولی چون همیشه دوستان اسم دانای بزرگ رو میاوردن گفتم شاید شخص دیگه ای باشه که من از اون اطلاع ندارم

دقیقا کاری که مادارا کرده اینه که اون 2 قدرت از هم جدا شده رو به هم پیوند زده تا بتونه به ریکودو نزدیک بشه

من که فکر نکنم بتونه ریکودو بشه
در ضمن الان توبی هم شارینگان داره و هم ریننگان !

[M e i s a m]

پس درست حدس زدم...ریکودو سنین رو میشناختم...ولی چون همیشه دوستان اسم دانای بزرگ رو میاوردن گفتم شاید شخص دیگه ای باشه که من از اون اطلاع ندارم



من که فکر نکنم بتونه ریکودو بشه
در ضمن الان توبی هم شارینگان داره و هم ریننگان !

اون مثل ناگاتو میمونه فقط یه ریننگان داره و یک شارینگان و به احتمال زیاد اصلا نتونه سوسانو بسازه ولی مادارا قضیش فرق میکنه...

[B3HZ@D]

ولی اینطوری که من دیدم این توبی هم قدرت زیادی داره و تنها با یک حرکت چشمی و خیلی سریع (برعکس کاکاشی) حریف و دشمنانش رو به بعد دیگه انتقال میده.
هر چند بعد از این که کابوتو اون تابوت آخری رو کشید بیرون و به عنوان آس خودش رو کرد میشد ترس رو توی چهره توبی دید
کلا شناختن این توبی برای من یکی به یک کابوس تبدیل شده

[footballist]

ولی اینطوری که من دیدم این توبی هم قدرت زیادی داره و تنها با یک حرکت چشمی و خیلی سریع (برعکس کاکاشی) حریف و دشمنانش رو به بعد دیگه انتقال میده.
هر چند بعد از این که کابوتو اون تابوت آخری رو کشید بیرون و به عنوان آس خودش رو کرد میشد ترس رو توی چهره توبی دید
کلا شناختن این توبی برای من یکی به یک کابوس تبدیل شده

توبی میتونه هر فردی رو در همه جای دنیا شناسایی کنه و با استفاده از تکنیک جا به جاییش مستقیم بره پیشش.به همین خاطر به راحتی میتونه کابوتو رو پیدا کنه و حسابش رو برسه.اما موضوع اصلی اینه که مادارا از قبل چه نقشه ای کشیده و با چه کسی هماهنگ کرده؟اصلا این ناگاتو کیه؟همون پین؟اکاتسوکی رو برای چی به وجود آورد؟و از همه مهمتر این که روی میز اوچیها چی نوشته؟بزودی میفهمیم نقشه از چه قرار بوده.موفق باشید

[B3HZ@D]

راستی تکلیف این کیسامه چی شد؟!
هنوز توی سامه هاده پنهان شده؟!

[M e i s a m]

راستی تکلیف این کیسامه چی شد؟!
هنوز توی سامه هاده پنهان شده؟!

نه اون قبل از ورود ناروتو به جنگ پرید از سانه هادا بیرون و خود کشی کرد ولی اطلاعاتی که جمع کرده بود رو به دست توبی رسونده اخرش...

[B3HZ@D]

برای چی خودکشی کرد؟!
اون که اومده بود بیرون...خوب فرار میکرد !!!
توی کدوم قسمت مانگا میشه اینو دید؟!

[M e i s a m]

برای چی خودکشی کرد؟!
اون که اومده بود بیرون...خوب فرار میکرد !!!
توی کدوم قسمت مانگا میشه اینو دید؟!

مانگاش رو یادم نیست ولی قبل 500 بود... بی خودی هم که خود کشی نکرد گای یه فن خفن زد روش دیگه دید هیچ کاری نمیتونه بکنه و راه فراری نیست مجبور شد کوسه احظار کنه تا هم خودشو بخورن هم اون وسط شلوغی (که همه با کوسه ها درگیرن) یکیشون اون لوح جاسوسی رو به دهن بگیره و فرار کنه... قشنگیش این بود که گای هم بعد از مردنش تحسینش میکرد که مثل یک نینجای واقعی مرد