ديوانه چون طغيان كند زنجير و زندان بشكند
از زلف ليلي حلقه اي در گردن مجنون كنيد
ديوانه چون طغيان كند زنجير و زندان بشكند
از زلف ليلي حلقه اي در گردن مجنون كنيد
دلم کسی رو نمیخواد فقط به خاطر تو
.غرور من رفته به باد فقط به خاطر تو
تا اخر دنیا میرم به دیدن خدا میرم
میرم به جنگ سر نوشت برات میسازم یه بهشت
غریب و بی نشون میشم هرچی بخوای همون میشم
میام و پیدات میکنم یه عمر تماشات میکنم
منم اون همسايه ديوار به ديوار
منم اون مرغك عشقت روي ديوار
رفتی و نوشتی که از دوری من ملالی نیست
رفتی با یکی دیگه دوست شدی هیچ خیالی نیست
تا نگردی آشنا زین پرده رمزی نشنوی
گوش نامحرم نباشد جای پیغام سروش
در حریم عشق نتوان دم زد از گفت و شنید
گرچه آنجا جمله اعضا چشم باید یود و گوش
شبي از شبها تو مرا گفتي
شب باش
من كه شب بودم و شب هستم و شب خواهم بود
شبي شب گشتم
به اميدي كه تو فانوس شب من باشي
یادت می آد بهت گفتم اگه مرهمم نمیشی
تورو خدا زخمم نشو که بدنم تیکه پاره است
تو عین ناباوری ها تو هم شدی یه زخم نو
واشده گل صبا
از نسيم تا دريا
ميخوام بگم اي خدا
مرحم عشقي بردار و بيا پارسا رادمنش
آن كس كه تو را شناخت جان را چه كند
فرزند و عيال و خانمان را چه كند
ديوانه كني هر دو جهانش بخشي
ديوانه تو هر دو جهان را چه كند؟
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)