راه ما اینست :
تکرار امید ها
از برای خواستن !
تکرار راهها
از برای امید
وتکرار سکون
برای مرگ .
راه ما اینست :
تکرار امید ها
از برای خواستن !
تکرار راهها
از برای امید
وتکرار سکون
برای مرگ .
گوش كنيد اي شمايان كه در منظرنشسته ايد
به تماشاي قرباني بيگانه اي كه منم
با شما مرا هرگز پيوندي نبوده است
تو خود نیکتر میدانی آنچه را تو سزاست
پس هی زنجره مزن کو آنچه مراست .
تو كز محنت ديگران بي غمي
نشايد كه نامت نهند ادمي
يكي را دادهاي صد ناز و نعمت
يكي را نان جو آغشته در خون
نه گردنكشان را بگيرد به فور نه عذر آوران را براند بجور
وگر خشم گيرد زكردار زشت چو باز آمدي ماجرا در نوشت
اگر با پدر جنگ جويد كسي پدر بيگمان خشم گيرد بسي..![]()
يكنفرشان دست را در رقص وحشت مي كند از تن جدا آنجا
يك نفر سر
يك نفر پا
واي
خواب دهشت زا
هر كسي دست آوريده هاي خون آلوده خود را كند ازپيكر
مي نهد بر خاك
باشد از اين هديه ها كم كم
پر شود ويرانه ماتم
قدر برآرد كوه يكتايي كه سر مي سود بر افلاك
مردم بي چهره پا كوبان و وحشتناك مي رقصند
پيش مي آيند با آهنگ طبل قلبشان بي باك مي رقصند
من به خود در خواب مي تابم
منهراسان چشم مي بيندم درون خواب مي خوابم
باز مي بينم
يك به يك از طاق ضربي كاشي گلدار مي ريزد
باد
در مسيرش عطر نيلي فام شب از قله هاي شعر مي رويد
عاشقان خفته را انگشت سرد صبحدم بر شيشه مي كوبد
دهد نطفه را صورتي چون پري
كه كردست بر آب صورتگري
نهد نعل وپيروزه در صلب سنگ
گل و لعل در شاخ پيرزوه رنگ(گل لعل در شاخ پيروزه رنگ)
ز ابر افكند قطره اي سوي يم
ز صلب افتد نطفه اي در شكم![]()
![]()
می بینی
به قدر یک دریچه
زنده ای
به اندازه ی یک بوسه
هنوزا
در آشپزخانه
توت فرنگی
مربّا می کنی
ای عشق
قبا گر حريرست و گر پرنيان
بناچار حشوش بود در ميان
تو گر پرنياني نيابي مجوش
كرم كار فرما و حشوش بپوش
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)