تو شمع انجمني ، يك زبان و يك دل شو ----------- خيال و كوشش پروانه بين و خندان باش
كمال دلبري و حسن ، در نظر بازي است ----------- به شيوه نظر از نادران دوران باش
تو شمع انجمني ، يك زبان و يك دل شو ----------- خيال و كوشش پروانه بين و خندان باش
كمال دلبري و حسن ، در نظر بازي است ----------- به شيوه نظر از نادران دوران باش
Last edited by sepideh khanom; 06-10-2008 at 12:20.
شمعی به پیش روی تو گفتم که برکنم
حاجت به شمع نیست که مهتاب خوشترست
دوش آرزوی خواب خوشم بود یک زمان
امشب نظر به روی تو از خواب خوشترست
تو شکر لب که با خسرو بسی شیرین سخن داری
کـجا آگـاهی از شـوریده حال کـوهــکن داری؟
مرا از انجــمن در گوشــه ای خلـــوت نشانــــــیدی
و خود با مدعی خوش خلوتی در انجمن داری
يك كوچه غيرت اي قلندر تا علي مانده است
شمشير بردارد هر آنكس با علي مانده است
ديشــــب تمام كوچه هاي كوفه را گشتم
تنها علي ، تنها علي، تنها علي مانده است
رسيد باد صبا غنچه در هواداري
ز خود برون شد و بر خود دريد پيراهن
Last edited by jokvsms; 07-10-2008 at 07:34.
با سلام خدمت دوستان ببخشيد وسط مشاعره ميام
ولي يه مشكلي كه برام پيش اومده اينه كه الان اين تاپيك 2640 صفحه داره ولي من از صفحه 2637 به بعد رو نميتونم وارد بشم لطفا بگيد مشكل چيه ؟
با تشكر
باز هم عذر خواهم كه وسط مشاعره ميام
دوست گرامی مشاعره را با "ت" باید شروع کنید
موفق باشید
به اولین پست خوانده نشده بروید و صفحه IE را refresh کنید
شماره پست ها با احتساب پست شما و من می شود 26394 که به علت مقدار بالای آن پست ها ی اولیه قابل دسترسی نیستند
با "ت" می توانید شروع کنید
Last edited by دل تنگم; 07-10-2008 at 07:52.
تبم , ترسم كه پيراهن بسوزد
ز سوز آه من , آهن بسوزد
مرا فردوس مي بايد كه ترسم
دل دوزخ بحال من بسوزد !؟
در غربت اگر کسی بماند ماهی گر کوه بود از او نماند کاهی
بیچاره غریب اگر چه ساکن باشد چون یاد وطن کند برآرد آهی
![]()
يا آنکه اتفاق مي افتد شبيه عشق
يک اتفاق شکل تبسم رها شده
آقا چه خوب در کلماتم وزيده اي
مثل نسيم بر تن گندم رها شده
هم اکنون 3 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 3 مهمان)