تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 263 از 934 اولاول ... 163213253259260261262263264265266267273313363763 ... آخرآخر
نمايش نتايج 2,621 به 2,630 از 9340

نام تاپيک: اشعـار عاشقـانـه

  1. #2621
    آخر فروم باز gmuosavi's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2006
    محل سكونت
    نصف جهان سبزوهمیشه سبز
    پست ها
    4,094

    پيش فرض

    کيه که آخر ديوونگيه واسه چشات
    کيه جز من که ميميره واسه لحن خنده هات

    کی برات قصه ميگه شبا که خوابت نميره
    کيه پا به پات مياد وقتی که بارون ميگيره

    کيه وقتی تشنته تو ابرا بلوا ميکنه
    اگه يه جرعه بخوای کوير رو دريا میکنه

    يه شب موی تو رو به صدتا مهتاب نميده
    خودش ميسوزه ولی تن به سايه و آب نميده

    اون منم که عاشقونه شعر چشماتو ميگفتم
    هنوزم خيس چشمام وقتی ياد تو می افتم

    هنوزم ميای تو خوابم تو شبای پر ستاره
    هنوزم ميگم خدايا کاشکی برگرده دوباره

    اون منم که عاشقونه شعر چشماتو ميگفتم
    هنوزم خيس چشمام وقتی ياد تو می افتم

    هنوزم ميای تو خوابم تو شبای پر ستاره
    هنوزم ميگم خدايا کاشکی برگرده دوباره

  2. 4 کاربر از gmuosavi بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #2622
    آخر فروم باز gmuosavi's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2006
    محل سكونت
    نصف جهان سبزوهمیشه سبز
    پست ها
    4,094

    پيش فرض

    من در این فکر بســـی جان به لب آور هستم

    که چـــرا دل به دل ســــنگ تو دلـبر بســــتم

    آخــــر الامر نـدادم ثـمـر این فـــــکر عـمـیق

    ز چـه در کـوی تو بی پایم و بی ســر هســتم

    گـفــتم ای بخـت چـرا رنگ ســـیاهت زده اند

    گــفت بهرت ز ازل رخـت عــــزا بر بســـــتم

    آنقدر گریه امان داد که فریاد کشم بر ســر دل

    گفتمش بنگرم آخر که همان مست قلندر هستم

    نه توان مـانده مـرا دلخوشــــی هم کوچ نمود

    ز آنکه خـــــــارا دل خود بر دل مرمر بســتم

    قســمتم چیســـت ازا ین آمد و شـــــد حیرانم

    حــیرتم هــیچ نه از می لـب من تر مســــــتم

    حـالم امـروز خـراب و دی و دوشــــم غم بار

    ترس فرداســــت که بر دل همه را در بســـتم

    ای بسـا خاک به زیر کف پایی و زکف دلداده

    دل ز کف داده به امید نگاهی زتو دلبر هسـتم

    نظـــری ســــوی من ای دلــبر دیریـنه نـمای

    گـرچـه بـی ارزش و بـی فـایده و گـر پســـتم

  4. این کاربر از gmuosavi بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  5. #2623
    آخر فروم باز gmuosavi's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2006
    محل سكونت
    نصف جهان سبزوهمیشه سبز
    پست ها
    4,094

    پيش فرض

    غزلک شکستن ات کار کیه؟
    به عزا نشستن ات کار کیه؟
    عسلم نبینم افتادن تو
    بگو پر پر شدن ات کار کیه؟
    نگو دیو قصه تو فنجون فالت افتاد
    اسمون لهجه ی فیروزه رو یاد تو نداد
    غزلک گریه نکن
    گریه به چشمات نمی اد

  6. #2624
    آخر فروم باز bidastar's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2005
    محل سكونت
    محل سکونت
    پست ها
    2,696

    پيش فرض

    بايد تو رو پيدا كنم ،شايد هنوزم دير نيست !
    تو ساده دل كندي ولي "تقدير" بي تقصير نيست
    با اينكه بي تاب مني بازم منو خط ميزني
    بايد تورو پيدا كنم تو با خودت هم دشمني
    كي با يه جمله مثل من ميتونه آرومت كنه؟
    اون لحظه هاي آخر از رفتن پشيمونت كنه
    دلگيرم از اين شهر سرد ،اين كوچه هاي بي عبور
    وقتي به من فكر ميكني حس ميكنم از راه دور
    آخر يه شب اين گريه ها سوي چشمامو ميبره !
    عطرت داره از پيرهني كه جا گذاشتي ميپره !
    بايد تورو پيدا كنم هر روز تنها تر نشي
    راضي به با من بودنت حتي از اين كمتر نشي
    پيدات كنم حتي اگه پروازم رو پر پر كني
    محكم بگيرم دستت رو احساسم رو باور كني

  7. 3 کاربر از bidastar بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  8. #2625
    آخر فروم باز gmuosavi's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2006
    محل سكونت
    نصف جهان سبزوهمیشه سبز
    پست ها
    4,094

    پيش فرض

    سلام عزيز مهربون، اجازه هست بشم فدات؟
    اجازه هست تو شعر من، اثر بذاره خنده هات؟
    شب که می شه يواش يواش، با چشمک ستاره هاش
    اجازه هست از آسمون، ستاره کش برم برات؟

    اجازه هست بيای پيشم يه كم بگم دوست دارم؟
    تو هم بگی دوسم داری بارون بشم دل ببارم
    بريم تو باغ اطلسی بی رنج و درد بی كسی
    بهت بگم اجازه هست گل روی موهات بذارم

    اجازه هست خيال کنم، تا آخرش مال منی؟
    خيال کنم دل منو، با رفتنت نمی شکنی؟
    اجازه هست خيال کنم، بازم ميای می بينمت؟
    با اون چشای مهربون، دوباره چشمک می زنی؟

    طپش طپش با چشمكت، غزل بگم برای تو
    با اتكا به عشق تو، تو زندگی برم جلو؟
    هر چی بگی نه نمی گم، جونم بخوای برات می دم
    هر چی می خوای بهم بگو، فقط بهم نگو برو

    اجازه هست بازم تو خواب، بوس بكارم كنج لبات
    يه شعر تازه تر بگم، به ياد شرم گونه هات
    نشونيتو بهم می دی؟ تا پنهون از چشم همه
    ورق ورق نامه بدم بازم برات

    هميشه مهربون من! نامه رسيد به انتها
    فقط يه چيز يادت باشه: بازم به خواب من بيا

  9. 3 کاربر از gmuosavi بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  10. #2626
    آخر فروم باز bidastar's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2005
    محل سكونت
    محل سکونت
    پست ها
    2,696

    پيش فرض

    گفت ما را هفت وادی در ره است

    چون گذشتی هفت وادی،درگه است
    وا نیامد در جهان زین راه کس
    نیست از فرسنگ آن آگاه کس
    چون نیامد باز کس زین راه دور
    چون دهندت آگهی ای ناصبور؟
    چون شدند آن جایگه گم سر به سر
    کی خبر بازت دهد ای بی خبر؟
    هست وادی طلب آغاز کار
    وادی عشق است از آن پس ، بی کنار
    پس سیم وادی است آن معرفت
    پس چهارم وادی استغنا صفت
    هست پنجم وادی توحید پاک
    پس ششم وادی حیرت صعبناک
    هفتمین وادی فقر است و فنا
    بعد از این روی روش نبود تو را
    در کشش افتی روش گم گرددت
    گر بود یک قطره قلزم گرددت

    وادی اول:طلب

    ملک اینجا بایدت انداختن
    ملک اینجا بایدت درباختن
    در میان خونت باید آمدن
    وز همه بیرونت باید آمدن
    چون نماند هیچ معلومت به دست
    دل بباید پاک کردن از هرچه هست
    چون دل تو پاک گردد از صفات
    تافتن گیرد ز حضرت نور ذات

    وادی دوم:عشق

    کس درین وادی بجز آتش مباد
    وان که آتش نیست عیشش خوش مباد
    عاشق آن باشد که چون آتش بود
    گرم رو و سوزنده و سرکش بود
    عاقبت اندیش نبود یک زمان
    درکشد خوش خوش بر آتش صد جهان

    وادی سوم:معرفت

    چون بتابد آفتاب معرفت
    از سپهر این ره عالی صفت
    هر یکی بینا شود بر قدر خویش
    بازیابد در حقیقت صدر خویش
    سر ذراتش همه روشن شود
    گلخن دنیا بر او گلشن شود
    مغز بیند از درون نه پوست او
    خود نبیند ذره ای جز دوست او

    وادی چهارم:استغنا

    هفت دریا یک شَمَر اینجا بود
    هفت اخگر یک شرر اینجا بود
    هشت جنت نیز اینجا مرده ای است
    هفت دوزخ همچون یخ افسرده ای است

    وادی پنجم:توحید

    رویها چون زین بیابان درکنند
    جمله سر از یک گریبان برکنند
    گر بسی بینی عدد، گر اندکی
    آن یکی باشد درین ره در یکی
    چون بسی باشد یک اندر یک مدام
    آن یک اندر یک ، یکی باشد تمام

    وادی ششم:حیرت

    مرد حیران چون رسد این جایگاه
    در تحیر ماند و گم کرده راه
    گر بدو گویند"مستی یا نه ای؟
    نیستی گویی که هستی یا نه ای؟
    در میانی یا برونی از میان؟
    برکناری یا نهانی یا عیان؟
    فانیی یا باقیی یا هردویی؟
    یا نه ای هردو ، تویی یا نه تویی؟"
    گوید:"اصلا می ندانم چیز من
    وان "ندانم" هم ندانم نیز من
    عاشقم اما ندانم بر کیم
    نه مسلمانم نه کافر پس چیم
    لیکن از عشقم ندارم آگهی
    هم دلی پر عشق دارم هم تهی"

    وادی هفتم:فقر و فنا

    بعد از این وادی فقر است و فنا
    کی بود اینجا سخن گفتن روا
    عین وادی فراموشی بود
    گنگی و کری و بیهوشی بود

  11. 2 کاربر از bidastar بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  12. #2627
    آخر فروم باز bidastar's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2005
    محل سكونت
    محل سکونت
    پست ها
    2,696

    پيش فرض

    جای تامل نیست

    قاصدکها آمده اند

    و تو در سرود خلسه و خاکستر

    ناپیدا شده ای

    و من به معراج نیلوفرانه تو می اندیشم

    و به انتظار شب بوها

    که در بهاری زرد

    به شکوفه نشست

  13. این کاربر از bidastar بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  14. #2628
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    داخل که می شوی
    چراغ را روشن نکن
    و بعد از این همه سال
    شوق رقصیدن این چند مداد رنگی کوچک را
    در شعرهای من
    مایوس نگردان.


    هنوز دوستت دارم
    به جعبه ام نگاه کن
    تنها همین چند رنگ برایم مانده:

    موهایت
    گونه ات
    گوشواره ات.



    و بعد این همه سال ...
    سپید
    به جای سیاه و
    تنها گوشواره ای که همان است.



    حالا
    لطفا" داخل که می شوی
    چراغ را ...
    من هرگز عکس این قاب را
    عوض نخواهم کرد.

  15. این کاربر از magmagf بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  16. #2629
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    دوباره مثل تو آیا؟ دوباره مثل تو هرگز
    دوباره مثل تو حاشا، دوباره مثل تو هرگز

    دوباره مثل تو دیروز، دوباره مثل تو امروز
    دوباره مثل تو فردا؟ دوباره مثل تو هرگز

    دوباره مثل من؟ آری، چه بی‌شمار و فراوان
    دوباره مثل تو اما ... دوباره مثل تو هرگز

    کجاست آینه زادی که در کتاب نگاهش
    هزار آینه زیبا دوباره مثل تو، هرگز

    دوباره مثل تو روشن، دوباره مثل تو آبی
    نخیر حضرت دریا! دوباره مثل تو هرگز!

  17. 5 کاربر از magmagf بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  18. #2630
    آخر فروم باز gmuosavi's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2006
    محل سكونت
    نصف جهان سبزوهمیشه سبز
    پست ها
    4,094

    پيش فرض

    تقصير دلم چيست اگر روي تو زيبا ست
    حاجت به بيان نيست كه از روي تو پيدا ست
    من تشنه ي يك لحظه تماشاي تو هستم
    افسوس كه يك لحظه تماشاي تو روياست

  19. 2 کاربر از gmuosavi بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •