تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




مشاهده نتيجه نظر خواهي: --

راي دهنده
0. شما نمي توانيد در اين راي گيري راي بدهيد
  • --

    0 0%
  • --

    0 0%
صفحه 262 از 469 اولاول ... 162212252258259260261262263264265266272312362 ... آخرآخر
نمايش نتايج 2,611 به 2,620 از 4685

نام تاپيک: ســــــو تــــــــــي بــــــــــازار!

  1. #2611
    Scientific Moderator farshidshd's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2007
    محل سكونت
    ๑۩۞۩๑̴
    پست ها
    4,522

    پيش فرض

    یه سوتی تکراری ولی شور:::
    داشتم واسه داداشم چایی میبردم و میخواستم شکر بریزم توش واسش شیرین کنم چون ظرف شکر و نمکمون عین هم هست منم از همه جا بی خبر به جای شکر نمک ریختم اونم به میزان بسیار زیاد
    داداش منم که بی خبر و مطمئن گذاشت چایی که یه کم خنک شد با یه حرکت نصف فنجون چایی رو خورد...
    چشمتون روز بد نبیینه..............................

  2. #2612
    اگه نباشه جاش خالی می مونه Mishel's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    240

    پيش فرض

    موفق شدم! بالاخره سوتی دادم! اونم چه سوتیه سنگینی! فقط گوش کن ببین چه سوتی باحالی! آقا من دیروز صبح به یکی از دوستای دانشگاهی (دختر) اس ام اس دادم که امروز بی کار هستم اگه می تونی بیا کارتت رو بگیر (شما کار نداشته باش کارت چیه!). تا شب خبری ازش نشد. شب زنگ زدم بهش گفتم صبح مگه اس ام اس من نرسید بهت (آخه گوشیش خراب شده گاهی اس ام اس بهش نمی رسه). گفت چرا ولی من که کاری پیشت ندارم فکر کردم اشتباه اس ام اس دادی(کارت رو خونده بود کار). منم نه گذاشتم نه برداشتم گفتم : کار چیه من گفتم کارت. بابا تو هم گوشیت خرابه هم خودت خرابی!!!

  3. #2613
    پروفشنال Snow_Girl's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2007
    محل سكونت
    Your Heart
    پست ها
    556

    12

    موفق شدم! بالاخره سوتی دادم! اونم چه سوتیه سنگینی! فقط گوش کن ببین چه سوتی باحالی! آقا من دیروز صبح به یکی از دوستای دانشگاهی (دختر) اس ام اس دادم که امروز بی کار هستم اگه می تونی بیا کارتت رو بگیر (شما کار نداشته باش کارت چیه!). تا شب خبری ازش نشد. شب زنگ زدم بهش گفتم صبح مگه اس ام اس من نرسید بهت (آخه گوشیش خراب شده گاهی اس ام اس بهش نمی رسه). گفت چرا ولی من که کاری پیشت ندارم فکر کردم اشتباه اس ام اس دادی(کارت رو خونده بود کار). منم نه گذاشتم نه برداشتم گفتم : کار چیه من گفتم کارت. بابا تو هم گوشیت خرابه هم خودت خرابی!!!
    عجب سوتي دادي ...........:دي

  4. #2614
    پروفشنال
    تاريخ عضويت
    Dec 2006
    محل سكونت
    Kashan
    پست ها
    828

    پيش فرض

    با سلام شما به اینا می گین سوتی ؟ پس به این چی میگین!
    این ماجرا واسه ترم پیشم توی دانشگاهه:
    ترم قبل من یه درسی داشتم که پنج شنبه ها تشکیل می شد و دو جلسه هم پشت سر هم بود و حضور توی کلاس هم اکیداً اجباری بود. دانشگاه ما طوری که پنچ شنبه تقربیاً هیچ کلاسی تشکیل نمی شه و تقریباً خالی از سکنه می شه! چون سرویس هم نیست تا می رفتم دانشگاه یه 1 ساعتی طول می کشید منم پیچ شنبه ها به زور 8 الی 8:30 بیدار می شدم و تا می رفتم یه جلسه تقریباً رفته بود!
    این مقدمه رو داشتین حالا اصا ماجرا:
    یه پنج شنبه ما 9 بیدار شدیم دیدیم تا بریم کلاس تمومه چیکار کنیم؟
    پسر همسامون یه ژیان داره رفتم گفتم بده امروز رو برم دانشگاه بر گردم اونم گفت قابلی نداره!
    اخه دیدم دانشگاه خبری نیست یواشکی می رم یه جا می زارم بعد که همه رفتن می ام برمی دارم بر می گردم!
    خلاصه رفتیم و به کلاس هم رسیدیم . بعد از کلاس به بچه ها گفتم شما برید من بعداً میام توی سایت کار دارم
    خلاصه یه نیم ساعتی صبر کردیم همه رفتن گفتیم بریم ژیان سوارشیم و برگردیم
    جلوی در دانشگاه یکی از هم کلاسی هام رو دیدم (دختر) گفتم یه تعارف زدم گفتم /: اگه منتظر ماشینی برسونمت گفت : مرسی ممنون! می دونستم که همینو می گه
    خلاصه یه جوری که نفهمه رفتم پریدم تو زیانو به گاز!
    توی مسیر با حد اکثر سرعت ژیان(حدوداً 50 کیلومتر در ساعت!) داشتم می رفتم یه دفه احساس کردم یکی داره یهم نگاه می کنه کنارمو نگاه کردم دیدم همون هم کلاسیم با چندتا دیگه دوی یه تاکسی هستن که داره از کنار م رد می شه، نیششون هم تا بناگوش بازه ، فقط در اون لحظه دوست داشتم زمین دهن وا کنه من قورت بده! یکی دو دفه گفتم برم تو جدول خودم رو راحت کنم دیدم ژیان مردمه!اخه توی دانشگاه به من به چشم بچه مایه دار نیگاه می کنن و منم خیلی کلاس می زارم این عاقبتش!

    حالا بمونه که شنبه اش دیگه تا دو سه روز دانشگاه نرفتم و بعدش هم چی شد!

  5. #2615
    پروفشنال noia's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2006
    محل سكونت
    Disappear ⅛
    پست ها
    667

    پيش فرض

    با سلام شما به اینا می گین سوتی ؟ پس به این چی میگین!
    این ماجرا واسه ترم پیشم توی دانشگاهه:
    ترم قبل من یه درسی داشتم که پنج شنبه ها تشکیل می شد و دو جلسه هم پشت سر هم بود و حضور توی کلاس هم اکیداً اجباری بود. دانشگاه ما طوری که پنچ شنبه تقربیاً هیچ کلاسی تشکیل نمی شه و تقریباً خالی از سکنه می شه! چون سرویس هم نیست تا می رفتم دانشگاه یه 1 ساعتی طول می کشید منم پیچ شنبه ها به زور 8 الی 8:30 بیدار می شدم و تا می رفتم یه جلسه تقریباً رفته بود!
    این مقدمه رو داشتین حالا اصا ماجرا:
    یه پنج شنبه ما 9 بیدار شدیم دیدیم تا بریم کلاس تمومه چیکار کنیم؟
    پسر همسامون یه ژیان داره رفتم گفتم بده امروز رو برم دانشگاه بر گردم اونم گفت قابلی نداره!
    اخه دیدم دانشگاه خبری نیست یواشکی می رم یه جا می زارم بعد که همه رفتن می ام برمی دارم بر می گردم!
    خلاصه رفتیم و به کلاس هم رسیدیم . بعد از کلاس به بچه ها گفتم شما برید من بعداً میام توی سایت کار دارم
    خلاصه یه نیم ساعتی صبر کردیم همه رفتن گفتیم بریم ژیان سوارشیم و برگردیم
    جلوی در دانشگاه یکی از هم کلاسی هام رو دیدم (دختر) گفتم یه تعارف زدم گفتم /: اگه منتظر ماشینی برسونمت گفت : مرسی ممنون! می دونستم که همینو می گه
    خلاصه یه جوری که نفهمه رفتم پریدم تو زیانو به گاز!
    توی مسیر با حد اکثر سرعت ژیان(حدوداً 50 کیلومتر در ساعت!) داشتم می رفتم یه دفه احساس کردم یکی داره یهم نگاه می کنه کنارمو نگاه کردم دیدم همون هم کلاسیم با چندتا دیگه دوی یه تاکسی هستن که داره از کنار م رد می شه، نیششون هم تا بناگوش بازه ، فقط در اون لحظه دوست داشتم زمین دهن وا کنه من قورت بده! یکی دو دفه گفتم برم تو جدول خودم رو راحت کنم دیدم ژیان مردمه!اخه توی دانشگاه به من به چشم بچه مایه دار نیگاه می کنن و منم خیلی کلاس می زارم این عاقبتش!

    حالا بمونه که شنبه اش دیگه تا دو سه روز دانشگاه نرفتم و بعدش هم چی شد!
    پسر دمت گرم ... کلی خندیدم ...
    اشکالی نداره, برو به دختره بگو واسه مسخره بازی بود و خودتو خلاص کن ...
    حالا خودمونیم ژیانه چه رنگی بود !؟

  6. #2616
    اگه نباشه جاش خالی می مونه L05T's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2007
    پست ها
    305

    پيش فرض

    اول سلام
    بعد از یه مدت که نبودم اومدم سوتی ها رو خوندم خیلی حال داد

    من که زیاد سوتی نمی دم یا یادم نیست معمولا
    حالا این یکی یادم اومد . البته شاید سوتی نباشه

    دوران راهنمایی بود ( فکر کنم دوم بودم ) من دفتر دار بودم
    امتحان جغرافی داده بودیم من هم از جغرافی خوشم نمیومد امتحان رو خوب ندادم
    معمولا اون موقع برگه ها رو میدادن بچه ها تصحیح می کردن
    چند تا از بچه ها برگه ها رو تصحیح می کردن میدادن معلم اون امضا می کرد
    ما هم اودیم گفتیم به بچه ها کمک کنیم . اونایی که تصحیح می کردن تو برگه حداقل 1 نمره اضاف می کردن
    من هم تو دفتر کلاسی باز نمره ها رو زیاد می کردم
    تصحیح تموم شده نمره همه هم خوب شده بود معلم برگه ها رو داد گفت اگه اشکالی دارین بگین
    همه بچه ها خوشحال بودن . یهو یکی از بچه ها رفت پیش معلم گفت تو این سوال به من نیم نمره ندادین
    معلم نگاه کرد نمره رو اضاف کرد یه جمع زد دید با اون نمره ای که رو برگه نوشته اختلاف داره
    ما رو میگی ترسیده بودیم نمیدونستیم چکار کنیم
    دفتر کلاسی رو برداشت دید اونجا هم نمره فرق میکنه . برگه چند تا دیگه از بچه ها رو گرفت فهمید چی شده
    هیچی دیگه برگه همه رو گرفت از اول تصحیح کرد ما هم شانس اوردیم فقط نفری 3 نمره ازمون کم کرد

    دو تا سوتی دیگه هم هست که البته کار من نیست
    عمم یه دوست داره خیلی سوتی میدن دوتاش یادم بود براتون میگم

    یه بار اینا رفته بودن رستوران ( ادعای باکلاسی هم دارن )
    گارسون منو رو براشون میاره میبینن یه سری اسم عجیب نوشته همشم گرون
    میگن یه چیز ارزون بخوریم تو لیست نگاه میکنن یکیش که ارزون هست رو انتخاب می کنن که
    توی منو آخرش بوده نوشته بوده گروسینی . اینا هم میان با لحجه ( انگلیسی ) میگن گروسینی می خوایم
    گارسون میگه چی دوباره میگن نمیفهمه میگه کدومه نشونش میدن میزنه زیر خنده
    میگه بابا این گرو سینی هست اینا هم قرمز میشن پا میشن میان بیرون

    یه بار هم میرن پیتزا می خورن بعد میاد به عمم میگه ما دیشب رفتیم پیتزا بدون نون خوردیم

  7. #2617
    آخر فروم باز mehdi_vsgh's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2006
    محل سكونت
    توی لباسام
    پست ها
    8,492

    پيش فرض

    یه بار هم میرن پیتزا می خورن بعد میاد به عمم میگه ما دیشب رفتیم پیتزا بدون نون خوردیم

    خوب اینکه چیزی نیست یه بنده خدایی میشناسم پیتزا رو با نون میخوره

    لابد اینا هم اینطوری بودن خوب

  8. #2618
    اگه نباشه جاش خالی می مونه Danoosh Pichgahe's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2008
    محل سكونت
    بابلسر
    پست ها
    407

    9 اشتباه شد!!

    __________________________________________________ _________________________________________
    در سال 1385/6/5 داشتم یواسکی توی مدرسه سی دی DanooshCity رو به یه نفر می دادم و چون من خیلی سریع سی دی رو دادم بهش ؛ جای سی دی از خودِ سی دی در اومد!!! وبعد من که موضوع رو فهمیده بودم ؛وقتی در خانه رفتم داشتم از خنده پاره می شدم!!



    Danoosh جان سوتی دادی که . دی ( در سال 1385/6/5 )[/QUOTE]

    اُه!اشتباه شد!! منظورم "تاریخ" بود!!

  9. #2619
    پروفشنال
    تاريخ عضويت
    Dec 2006
    محل سكونت
    Kashan
    پست ها
    828

    پيش فرض

    اینم یه سوتی دیگه که یکی از دوستام برام تعریف کرده ،امیدوارم خوشتون بیاد!
    این دوستم که اینو واسم گفته خیلی بچه مثبتیه و مادر و پدرش که دیگه هیچی همیشه صف اول نمازن
    خلاصه این دوستم گفت یه روز حوصلم سر رفته بود رفتم پیش یکی از بچه محله هامون گفت فیلم نداری ؟
    گفت نه فیلم های من به درد تو نمی خوره
    گفتم چرا؟
    گفت : اخه نمی تونی ببینی ، مردا با باتوم می زنن پشت زنا !!!
    این دوستم که دو زاریش نیوفتاده بوده فکر کرده از این فیلمای مستند خون و خون ریزیه ، گفته چرا نمی تونم بده ببینیم!
    خلاصه اومده خونه و گذاشته توی دستگاه CD ، حالا خواهر و مادر و پدر و.. همه اونجا!!!
    خلاصه تا دستگاه روشن می شه صدای آوه یس و ... از این جور صحبتا با اون صور قبیحه نمایان میشه !
    دوست ما اول اینجوری می شه بعد می پره روی دستگاه و خاموشش می کنه cd رو بر می داره و ال فرار!!!
    می ره در خونه طرف می گه این چی بود؟! طرف می گه گفتم نمی تونی ببینی!
    پدر مادرش بعد سه ساعت نصیحت مجازات یک ماه حبس در خونه و فروش دستگاه cd رو براش می برن (البته شاید کتکم خورده باشه ولی لو نمی ده!)

  10. #2620
    آخر فروم باز eshghe eskate's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2008
    محل سكونت
    In Others Heart
    پست ها
    1,107

    12

    اول سلام
    بعد از یه مدت که نبودم اومدم سوتی ها رو خوندم خیلی حال داد

    من که زیاد سوتی نمی دم یا یادم نیست معمولا
    حالا این یکی یادم اومد . البته شاید سوتی نباشه

    دوران راهنمایی بود ( فکر کنم دوم بودم ) من دفتر دار بودم
    امتحان جغرافی داده بودیم من هم از جغرافی خوشم نمیومد امتحان رو خوب ندادم
    معمولا اون موقع برگه ها رو میدادن بچه ها تصحیح می کردن
    چند تا از بچه ها برگه ها رو تصحیح می کردن میدادن معلم اون امضا می کرد
    ما هم اودیم گفتیم به بچه ها کمک کنیم . اونایی که تصحیح می کردن تو برگه حداقل 1 نمره اضاف می کردن
    من هم تو دفتر کلاسی باز نمره ها رو زیاد می کردم
    تصحیح تموم شده نمره همه هم خوب شده بود معلم برگه ها رو داد گفت اگه اشکالی دارین بگین
    همه بچه ها خوشحال بودن . یهو یکی از بچه ها رفت پیش معلم گفت تو این سوال به من نیم نمره ندادین
    معلم نگاه کرد نمره رو اضاف کرد یه جمع زد دید با اون نمره ای که رو برگه نوشته اختلاف داره
    ما رو میگی ترسیده بودیم نمیدونستیم چکار کنیم
    دفتر کلاسی رو برداشت دید اونجا هم نمره فرق میکنه . برگه چند تا دیگه از بچه ها رو گرفت فهمید چی شده
    هیچی دیگه برگه همه رو گرفت از اول تصحیح کرد ما هم شانس اوردیم فقط نفری 3 نمره ازمون کم کرد

    دو تا سوتی دیگه هم هست که البته کار من نیست
    عمم یه دوست داره خیلی سوتی میدن دوتاش یادم بود براتون میگم

    یه بار اینا رفته بودن رستوران ( ادعای باکلاسی هم دارن )
    گارسون منو رو براشون میاره میبینن یه سری اسم عجیب نوشته همشم گرون
    میگن یه چیز ارزون بخوریم تو لیست نگاه میکنن یکیش که ارزون هست رو انتخاب می کنن که
    توی منو آخرش بوده نوشته بوده گروسینی . اینا هم میان با لحجه ( انگلیسی ) میگن گروسینی می خوایم
    گارسون میگه چی دوباره میگن نمیفهمه میگه کدومه نشونش میدن میزنه زیر خنده
    میگه بابا این گرو سینی هست اینا هم قرمز میشن پا میشن میان بیرون

    یه بار هم میرن پیتزا می خورن بعد میاد به عمم میگه ما دیشب رفتیم پیتزا بدون نون خوردیم
    قرمز:حالا واقعا چه جوری خونده میشه؟؟؟
    آبی:همون لهجه منظورشه .اشتباه چاپی بود!!!
    بنفش:ایول منم از این فردین بازیا زیاد در اوردم

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •