تبلیغات :
خرید لپ تاپ استوک
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 262 از 640 اولاول ... 162212252258259260261262263264265266272312362 ... آخرآخر
نمايش نتايج 2,611 به 2,620 از 6393

نام تاپيک: اشعار سکوت، تنهایی و مرگ

  1. #2611
    حـــــرفـه ای
    تاريخ عضويت
    Jul 2008
    پست ها
    2,073

    پيش فرض

    مـی روی تـا بـا نـبـودن عـشق را پـر پـر کـنی
    می روی با اشک حسرت ، دیده ام را تـر کنی
    آن هـمـه گـفـتی نگاهـم بـا نگاهـت زنـده اسـت
    مـن نـبـاشـم ،می تـوانی روزهـا را ســر کـنی؟
    در نـبـودت گـریـه کـردم ، آیـنـه احـسـاس کرد
    آیـنـه شـو ، گـریه ام را حـس کـنی ، باور کنی
    سـبـز در عـشقت شـدم کـم کـم تـو دانستی ولی
    عاقـبـت می خواستی در قـلب مـن خـنجـر کنی
    بعـد تـو در سـینه نـامت می شـود یـک خاطره
    کـــاش می شـد قـصـه عـشـق مـرا بـاور کـنـی

  2. 2 کاربر از Ghorbat22 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #2612
    حـــــرفـه ای
    تاريخ عضويت
    Jul 2008
    پست ها
    2,073

    پيش فرض

    بخوان براى دل من ترانه اى ديگر
    ترانه اى ز شب شاعرانه اى ديگر
    مرا در آتش آغوش خويش گرمى بخش
    بزن به زلف گرهگير شانه اى ديگر
    ز عشق قصه شيرين بگوى با دل من
    كه غير عشق، ندارد بهانه اى ديگر
    تو اى پرنده صحراى دور دست خيال
    مگير جز دل من آشيانه اى ديگر
    به اشك ديده نويسم حكايت غم خويش
    كه ماند از من و عشق نشانه اى ديگر

  4. #2613
    حـــــرفـه ای
    تاريخ عضويت
    Jul 2008
    پست ها
    2,073

    پيش فرض

    تو می رسی و غمی پنهان همیشه پشت سرت جاری
    همیشه طرح قدم هایت شبیه روز عزاداری
    تو می نشینی و بین ما نشسته پیکر مغمومی
    غریب وخسته و خاک آلود؛ به فکر چاره ناچاری
    شبیه جنگل انبوهی که گر گرفته از اندوهِ -
    هجوم لشکر چنگیزی... گواهت این غم تاتاری
    بیا و گریه نکن در خود که شانه های زمین خیسند
    مرا تحمل باران نیست؛ تو را شهامت خودداری
    همین که چشم خدا باز است به روی هرچه که پیش آید
    ببین چه مرهم شیرینیست برای سختی و دشواری!!
    کمی پرنده اگر باشی در آسمان دلم هستی
    رفیق ماهی و مهتابی؛عزیز سرو وسپیداری...
    چقدر منتظرت بودم !ببینمت کمی آسوده...
    دوباره آمده ای اما؛ همان همیشه عزاداری!

  5. این کاربر از Ghorbat22 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  6. #2614
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    در لاک خودش رفت ، درش را هم بست

    اصلا دلش از هرچه غزل بود شکست

    راهی به دلش نمی شود بازکنی

    لاک حلزون اتاقک یک نفره است

  7. 5 کاربر از magmagf بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  8. #2615
    آخر فروم باز MaaRyaaMi's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2008
    پست ها
    2,106

    پيش فرض

    می روم تنها تر از تنها خداحافظ
    ای مهربان در خواب و در رؤیا خداحافظ
    ای کاش فرصت بود تا این درد سنگین را
    فرصت نشد یک دردِ دل حتی خداحافظ
    با اینکه در شهر شما هر لحظه می مردم
    امٌا کسی نشناخت دردم را خداحافظ
    که آرزویم یک سلام تازه بود و بعد
    با تو نشستن تا دمِ...امّا...خداحافظ
    من بودم ویک کوچه ی بی رهگذر هر روز
    بی یک سلام ‌، احوال پرسی یا خداحافظ
    من می روم تا هر کجا..تا هیچ جا..تا..تا..
    ای شهر ای بی حسرت دریا خداحافظ

  9. این کاربر از MaaRyaaMi بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  10. #2616
    اگه نباشه جاش خالی می مونه .::. RoNikA .::.'s Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2008
    محل سكونت
    p30world
    پست ها
    271

    پيش فرض

    همان کسی که آن روز
    شاخه گلی به تو هدیه داد
    امروز نشانی کوچه شان را
    اشتباهی می گوید
    اشتباهی در کار نیست
    این طور باید باشد
    وقتی شاخه گلی هدیه می گیری
    و راه را درست نمی دانی
    اشتباه در اشتباه می شود

  11. این کاربر از .::. RoNikA .::. بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  12. #2617
    آخر فروم باز amir 69's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2008
    محل سكونت
    همان حوالی
    پست ها
    1,259

    پيش فرض

    عذابم را دو چندان می کنی
    اما نمی دانی !
    که من دیگر
    نه آن مرغم
    که بر بام تو بنشینم
    نه آن آهو
    که از دام تو بگریزم
    ...

  13. 4 کاربر از amir 69 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  14. #2618
    آخر فروم باز MaaRyaaMi's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2008
    پست ها
    2,106

    پيش فرض

    قتل خوابهایم را به گردن گرفته
    چشمی که ساعت سه صبح می میرد
    انگشت اشاره کشیده
    روی بغضهای چسبیده به شب
    انتظار
    ا ز کجای تنم بالا زده؟
    سرم
    به کدام سقف گیر کرده؟
    اصلا از برگشتنم بر گشته
    پاهایی که به شب پیاده شده
    آنقدر به در و دیوا ر زده
    که آب رفته ام
    از سرم تا سایه ا م خیس
    حالا گذشته ا ز من وپنجره
    که دست روی هم بلند کنیم
    تنها از تارهای عنکبوتیم
    بوی کافور بلند میشود
    کافی است بگویم
    با خورشید همخوابگیم نمیشود

  15. #2619
    آخر فروم باز amir 69's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2008
    محل سكونت
    همان حوالی
    پست ها
    1,259

    پيش فرض

    چنین با مهربانی خواندنت چیست ؟
    بدین نامهربانی راندنت چیست ؟
    بپرس از این دل دیوانه من
    که ای بیچاره ماندنت چیست ؟

  16. 2 کاربر از amir 69 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  17. #2620
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    چه دلنشین است


    صدای این زن خواننده


    که به زبانی بیگانه می خواند




    دلم پر از درد می شود


    تو نیستی . . .

  18. 2 کاربر از magmagf بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •