روا مدار خدایا که در حریم وصال
رقیب، محرم و حرمان نصیب من باشد
روا مدار خدایا که در حریم وصال
رقیب، محرم و حرمان نصیب من باشد
دیده گریان، روح لرزان، عقل مجروح، ای عزیز
عمر کو؟ تا درد و غم ها بعد منزل بوده است
غافلیم و غفلت و اندوه چون کوه سیاه
بار سنگینی که از غم بر سر ِ دل بوده است
تو چه ساده ای و من ، چه سخت
تو پرنده ای و من ، درخت.
آسمان همیشه مال توست
ابر، زیر بال توست
من ، ولی همیشه گیر کرده ام.
تو به موقع می رسی و من،
سال هاست دیر کرده ام
ماییم و موج ســـــودا
شب تا به روز تنهــــا!
خواهی بیا ببخشای!
خواهی برو جفـا کن!!
مولانا
حال و هوای مهر در سر دارم ...
حال و هوای دفتر های نو ...
نیمکت های چوبیِ سه نفره ...
زنگ های املاء ...
زنگ های ورزش
با بازی دستمال پشت ...
مشق هایی که همیشه از خط خوردنشان دلم می گرفت ...
خط نقطه های بی انتها ...
خط نقطه هایی که قدرشان را ندانستم ...
خط ...
نقطه ...
خط ...
نقطه ...
Last edited by sise; 23-09-2008 at 11:34.
هر چه کند به شاهدی
کس نکند ملامتش!
باغ تفرٌج است و بس
میوه نمی دهد به کس
جز به نظر نمی رسد
سیب درخت قامتش
شاهرگ های زمین از داغ باران پر شده ست
آسمانا کاسه ی صبر درختان پر شده ست
چای می نوشم که با حسرت فراموشت کنم!
چای می نوشم؛ ولی از اشک فنجان پر شده ست
صفحه های خاطرات دفترم چندی ست از
تمبرهای نامه ی شیراز- تهران پر شده ست
دوک نخ ریسی بیاور،یوسف مصری ببر
شهر از بازار یوسف های ارزان پر شده ست
شهر گفتم!؟ شهر!...آری شهر...آری شهر
ازخیابان،از خیابان،ازخیابان پر شده ست
تا کی بشینم منتظر تا خبری از تو بیاد
دل دیگه طاقت نداره این انتظارو نمیخواد
تا کی بگم بمون بمون توو این خیال ِ ناتموم
تا کی باید بهش بگم عمرشو پات کنه حروم
تا کی باید گل بچینم بعد اونارو پرپر کنم
تا کی توو این بهتِ غریب این انتظارو سر کنم
تا کی باید عاشق باشم, عاشق ِ اونکه دوره ازم
تا کی باید خواب ببینم اما به رویام نرسم
میوه های فصل پاییز و بهار
سیب ها و دانه های یک انار
سفره های بی ریا از رنگ و رو
دست خواهش بر تن هم می زنند
بوی پاییز و نماز و سادگی
قاب های پر شده از عطر یاس
جا نمازی رنگ چشمان توسبز
خنده بر من می زنند
دلم يه جايي انگار تو قفسي اسيره
وقتي تو رو شناختم كه فرصتي نمونده
ياد نگاه گرمت به حسرتم نشونده
تموم هستام روبه غفلتي باختم
يه قفس طلايي براي دل ساختم
نميشه بيتفاوت بگذرم از نگاهت
جز تو نداره پناه بندهي بيپناهت
اين آشناييت واسه من تولدي دوبارهس
به خواهش دلم بگو ميگذرم از گناهت
هم اکنون 3 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 3 مهمان)