نه بابا تابستون کجا بود همین چند وقت پیش بود
معرفی میکنم مادر عروس هستم![]()
--
--
نه بابا تابستون کجا بود همین چند وقت پیش بود
معرفی میکنم مادر عروس هستم![]()
زمانش درست یادم نیست ولی یادمه چند صفحه از سوتی بازار رو خوندم بعد اومدم یه سوتی بنویسم . دیدم قفل شده![]()
عزیزانه جان!!! من فکر کنم این ایپمهای شما بیشتر از اون پستهای +x سال به قفل شدن تاپیک کمک کنه. بسه. خواهش میکنم. دستتون درد نکنه.![]()
آقا من یه سوتی خیلی بد دادم
یه روز داشتم توی بقالی رفیقم سیگار میکشیدم
یه کام محکم گرفتم و دودشو دادم تو ییهو دوست دخترم اومد توی مغازه و شروع کرد به احوال پرسی
منو میگی ؟
حرف نمیزدم اونم می گفت چی شده چرا اینطوری شدی ؟
دیگه داشتم خفه میشدم همه دودو دادم بیرون گفتم مرسی خوبم
اونم نامردی نکردو زد زیر گوشم
آخه به جون خودش قسم خورده بودم دیگه سیگار نکشم
اونم کلی برام مایه گذاشته بود تا ترک کنم
حالا حتما تمام کاربرای سایت باید بدونن معتادی؟
این که دیگه گفتن نداره مهدی جون.
تازه کدوم دوست دخترت بیشتر از یک هفته باهات دوست بوده که این دومیش باشه؟
لا الله الا الله
چی کار کنم من با تو؟
تو کدوم سایت برم عضو بشم که تو اونجا نباشی ای خدااااااااااااااااااااااا ااااااااااااااااااااااااا اااااا![]()
آخه ویان جون شما که اراک تشریف نداشتین خبر داشته باشی که
لطفا روی پستای من اسکی نروید
آخه پویان جون شما که اراک تشریف نداشتین خبر داشته باشی که
لطفا روی پستای من اسکی نروید
در تکمیل پست :
بیاین کافه مورفی ....
بترکونین........
__________________________________________________ _________________________________________
در سال 1385/6/5 داشتم یواسکی توی مدرسه سی دی DanooshCity رو به یه نفر می دادم و چون من خیلی سریع سی دی رو دادم بهش ؛ جای سی دی از خودِ سی دی در اومد!!! وبعد من که موضوع رو فهمیده بودم ؛وقتی در خانه رفتم داشتم از خنده پاره می شدم!![/quote]
Danoosh جان سوتی دادی که . دی ( در سال 1385/6/5 )
من که از اولش سوتی بالایی رو نفهمیدم
اما امروز یه کاری کردم که از شدت خجالت زدگی قلبم درد گرفت
5000 تومن بردم برای انجمن مدرسه
ناظم (خانوم محمدی ) قبول نکرد گفت باید حتما 10000 تومن باشه
منم گفتم باشه رفتم از اون ور پله ها بزنم بیام دوستامو دیدم
براشون تعریف کردم گفتم 5000 تومن بردم دادم خانوم محمدی کوفت کنه
حالا همین طوری داشتم بد و بیراه میگفتم یه لحظه برگشتم دیدم پشتمه انقدر ناراحت شدم اما نتونستم ازش معذرت خواهی کنم زدم رفتم بالا![]()
Last edited by winter+girl; 15-03-2008 at 15:53.
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)