تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 26 از 127 اولاول ... 162223242526272829303676126 ... آخرآخر
نمايش نتايج 251 به 260 از 1265

نام تاپيک: تکامل (فرگشت)

  1. #251
    حـــــرفـه ای V E S T A's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2007
    پست ها
    6,502

    پيش فرض

    خب این امر قطعا زمان میبره
    و من میخوام بدونم چجوری تا قبل از این اتفاق تولید مثل میشده و نسل هومونیدها منقرض نشده ؟
    هومونیـد ها موجـودات تکامل یافتـه و پیشرفتـه هستن نسبت به یه تک سلـولی یا چنـد سلولی ساده این بحث درباره تکامل تولیـد مثـل از زمـان یه تک

    سلولی تا به وجود اومدن یه چند سلولی ساده و بعد ازون یه پر سلـولی هست.فکر می کنم لازم هست درباره زیسـت شناسی و پیدایش موجودات و

    رده بندی شون مطالعه بیشتری داشته باشین .

    مطالبی که تو پست [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] درباره تکامل تولید مثل توضیح داده شد مربوط به میلیون ها سال قبل میشه که هنوز جانداری به وجود نیومده موجـودات کره

    زمین از یک تک سلولی ایجاد شدن و این تک سلولی به تدریج تکامل پیدا کرده این تکامل در مـدت طولانی ایجاد شده و بعد از مدت ها چند سلولی های

    ساده ایجاد شدن با تکامل این چند سلولی ها و گذشت میلیون ها سال جاندار پر سلولی به وجـود اومدن درباره تولید مثل و ادامه بقا: تک سلولی مثـل

    باکتری که هسته سازمـان یافتـه ای هم نـداره نمی تونـه تقسـیم میتـوز و میـوز یا تولید مثل جن*سی داشته باشه. این باکتری تنها از طریـق تقسـیم

    دوتایی ( نوعی تولید مثل غیر جنسی) ادامه بقا داده. سیستم تولید مثلی تک سلولی هم با گذشت زمان و همگام با تکامل های دیگه و تبدیـل شدن

    به چند سلولی و سپس پرسلولی های پیشرفته تر تکامل پیدا کرده ..

    تولید مثـل بـه صـورت جن*سی و غیـر جن*سی هسـت که غیر جن*سی بیشتر در جانواران ابتـدایی دیده میـشه مثل جوانـه زدن، قطعه قطعه شدن،

    تقسیم دوتایی،نو پدیدی و تولید هاگ . و تولید مثل جنسی با تولید گامت های نر و ماده امکان پذیره..

    وقتی تولید مثل به حدی از تکامل رسید که دو جنـسیت از هم جدا شدند(در بعضی از جانداران اندام های تولید مثلی نر و ماده روی یه جاندار قرار داره)

    به تدریج جانداران پیشرفتـه تـری به وجود اومـدن و تولید مثل جنس*ی جای تولیـد مثل غیـر جن*سی رو گرفت چون در تولید مثل جن*سی امکان تنوع

    بیشتر میشه و این تنوع به سازگاری با محیط و بقا کمک می کنه....همونید ها هم دارای جنسیت نر و ماده بودن و هستن.

  2. 6 کاربر از V E S T A بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #252
    کاربر فعال تاریخ، سبک زندگی و ادبیات Demon King's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2013
    محل سكونت
    Dreams
    پست ها
    2,279

    پيش فرض

    دكتر پل راجرز

    در سميناري كه در دانشگاه شيكاگو در زمينه مورفولوژي تكاملي برگزار شد، دانشمند برجسته‌، دكتر پاترسون‌، سؤال ساده‌اي مطرح كرد: آيا در اينجا كسي هست كه بتواند در مورد تكامل‌، نكته‌اي قطعي و ثابت‌شده را عنوان كند؟? سكوتي طولاني بر فضاي تالار حكمفرما شد. سرانجام شخصي از گوشه‌اي گفت‌: ?من يك چيز را با قطع و يقين مي‌دانم‌: اينكه تكامل را نبايد در مدارس تدريس كرد !?

    با اينكه بسياري از مردم عادي بر اين باورند كه تكامل پديده‌اي علمي و اثبات‌شده مي‌باشد، واقعيت اين است كه بعد از گذشت 150 سال‌، تكامل فرضيه‌اي است اثبات‌نشده و بدون سنديت‌. در واقع بايد گفت كه قرائن و شواهد بسياري‌ تكامل را رد مي‌كنند.

    فرضيه تكامل كه نخستين بار توسط چارلز داروين در كتابش به‌نام "اصل انواع‌" مطرح شد، اين نظر را پيش مي‌نهد كه موجودات زنده از اَشكال ساده نظير باكتري‌، به اَشكال پيچيده‌تر نظير انسان تكامل يافته‌اند. اين تحول و تكامل زاييده تصادف بوده است‌؛ نخستين مولكول نيز در اثر تصادم اتم‌ها در يك ملغمه ابتدايي به‌وجود آمده است‌. نتيجه اين امر پيدايي موجودات زنده بوده است‌.

    نابسندگي شواهد و دلايل‌

    تأثير و نفود فرضيه تكامل را نمي‌توان دست‌كم گرفت‌؛ اين فرضيه طرز تفكر انسان‌ها را درباره جهان و وجود خودشان دگرگون كرده است‌. اما اكنون بعد از گذشت 150 سال‌، تكامل هنوز در سطح يك فرضيه باقي مانده است‌، و هنگامي‌كه شواهد و دلايل مطرح‌شده را موشكافانه بررسي مي‌كنيد، پي مي‌بريد كه چقدر نابسنده و غيرقطعي هستند.

    فسيل‌ها تكامل را اثبات نمي‌كنند

    ?فسيل‌ها گواه بر تكامل مي‌باشند!? اين ادعايي بوده كه دانشمندان با صدايي بلند عنوان مي‌كردند. اما مشكلي كه در مورد فسيل‌ها وجود دارد، اين است كه ميان حيواناتي كه فسيل‌ها گواه بر وجود آنها هستند، و حيوانات همنوعشان در عصر ما، هيچ فسيلِ مياني وجود ندارد، گويي حيوانات اوليه ناگهان به‌صورت حيوانات امروزي تحول و تكامل يافته‌اند. داروين نيز خود متوجه اين نقصان در فرضيه خود بود، اما بر اين باور بود كه يك روز فسيل‌هاي مياني يافت خواهند شد. هنوز بعد از گذشت 150 سال‌، فسيلي دال بر وجود حيوانات مياني و در حال تكامل يافت نشده است‌.

    دانشمندان معتقد به تكامل براي رفع اين نقيصه‌، اين نظر را مطرح كردند كه تحول با چنان سرعتي رخ داد كه فسيلي از آنها باقي نمانده است‌. طبعاً دليل و مدركي علمي در اين زمينه وجود ندارد.

    "هومولوژي‌" تكامل را اثبات نمي‌كند

    هومولوژي نظريه‌اي است كه معتقد است‌ ارگانيزم‌هاي زنده‌اي كه از ساختاري همسان برخوردارند، از يك اصل واحد ناشي شده‌اند و به اين ترتيب اين نظريه‌، تكامل را اثبات مي‌كند.

    مشكل در اينجاست كه نمونه‌هاي فراواني با اين نظريه تناقض دارند. به‌عنوان مثال‌، بافت كليوي جانداران را در نظر بگيريد. كليه‌هاي ماهي داراي شكل جنيني كاملاً متفاوتي با خزندگان و پستان‌داران مي‌باشند. ممكن نيست كه آنها از يك ساختار ناشي شده باشند.

    يا به دستگاه گوارش توجه كنيم‌. اگر همه جانداران از يك اصل ناشي شده‌اند، تكامل و تحول اين دستگاه در جانداران مختلف نيز مي‌بايست يكسان باشد. اما عكس اين صادق است‌. كوسه‌، قورباغه‌، خزندگان‌، و پرندگان‌، داراي دستگاه گوارشي‌اي هستند كه به‌گونه‌اي متفاوت تحول يافته‌اند. نمونه‌هاي بسيار ديگري مي‌توان براي اين امر آورد.

    زائده‌ها تكامل را اثبات نمي‌كنند

    تكامل‌گرايان بر اين نظر پا مي‌فشردند كه بدن جانداران داراي اندام‌هايي است كه امروز ديگر كاربردي ندارند. اندام‌هايي مثل آپانديس و لايه‌هاي نيمه‌كروي در چشم زائده ناميد شده‌اند زيرا در زمان داروين تصور مي‌شد كه اينها بلامصرف مي‌باشند. طبق اين نظريه‌، اين اندام‌ها در دوره‌هاي اوليه هستي كاربردي داشته‌اند، اما به‌تدريج كه انسان خود را با محيط سازگار ساخت‌، كاربرد خود را از دست دادند. به‌عقيده اين دسته از دانشمندان‌، آنها اكنون شاهدي هستند بر آنچه قبلاً بوديم‌.

    باز در اين مورد هم شواهد، عليه اين نظريه هستند. تمام آنچه كه زائده ناميده شده‌، امروز نيز كاربردي مفيد دارند. آپانديس در واقع غده‌اي است لنفاوي‌، و لايه نيمه‌كروي نيز همچون يك قاشقك‌، اشياء خارجي را از داخل چشم جمع‌آوري مي‌كند. بسياري از ما شنيده‌ايم كه انسان قبلاً دُم داشته است‌. اين حرف خنده‌دار است‌. ستون فقرات انسان داراي 33 مهره است‌. هيچ شاهدي بر اين مدعا وجود ندارد كه او قبلاً 34 مهره داشته است‌. فردي به‌اسم هِكل بود كه نظريه دم انسان را پيش نهاد؛ او بعدها توسط دانشگاه خودش محكوم به تقلب شد!

    زيست‌شناسي مولكولي بيش از ساير عوامل‌، تكامل را رد مي‌كند!

    چيزي به‌نام شكل ساده حيات وجود ندارد

    در روزگار داروين اين عقيده رواج داشت كه حيات از اَشكال ساده‌تر به‌سوي اشكال پيچيده‌تر حركت مي‌كند. علم امروزه ثابت كرده است كه چيزي به‌نام ? شكل ساده حيات‌ ? وجود ندارد. حتي ساده‌ترين سلول باكتري به‌گونه‌اي باورنكردني پيچيده است‌. آنچه كه سلول‌هاي ساده ناميده مي‌شود، شامل DNA و RNA و پروتئين مي‌باشد كه به يكديگر وابسته و مرتبط هستند. در واقع‌، تمام سيستم‌هاي بيوشيميايي و فيزيولوژيكي به يكديگر وابسته مي‌باشند. لذا اين تصور تكامل‌گرايان كه اندام‌ها به‌گونه‌اي مستقل تحول مي‌يابند، پذيرفتني نيست‌.

    اَشكال مياني وجود ندارد

    نه فقط فسيل‌هاي مياني يافت نشده‌، بلكه زيست‌شناسي مولكولي نيز با قطعيت ثابت كرده كه در سطح بيوشيمي نيز شكل مياني وجود ندارد.

    به‌اين ترتيب‌، مثلاً پروتئين‌ها هيچگاه از يك مرحله تا مرحله ديگر تحول نمي‌يابند، بلكه هميشه از نوع تا نوع ديگر تحول پيدا مي‌كنند. پروتئين‌ها از اسيد آمينه درست شده‌اند. اگر آنها مانند مهره‌هاي رنگي در يك گردنبند تصور كنيم، طبق نظر تكامل‌گرايان‌، پروتئين وقتي به انواع پيشرفته‌تر تبديل شود، بايد مهره‌اي به اين "گردنبند" پروتئين اضافه شود. بنابراين‌، بايد طبعاً انتظار داشت كه در جانداران پيشرفته‌تر، مهره‌هاي بيشتري بر گردنبند پروتئيني وجود داشته باشد. اما در عمل اينطور نيست‌. مثلاً بياييد انسان را با دو نوع ماهي مقايسه كنيم (با توجه به اينكه ماهي در طرح تكاملي‌، پيش از انسان به‌وجود آمده است‌): ماهي بدون آرواره (كه در سير تكامل بسيار قديمي‌تر است‌) و ماهي آرواره‌دار كه جديدتر است‌. با كمال تعجب مي‌بينيم كه پروتئين موجود در هموگلوبين انسان به پروتئين ماهي بدون آرواره بيشتر شبيه است تا به ماهي آرواره‌دار، در حاليكه طبق نظر تكامل‌گرايان مي‌بايست عكس اين باشد.

    سه ميخ واپسين بر تابوت تكامل‌

    1 - عدم قطعيت در اثبات شواهد

    همه شواهدي كه مخالفين تكامل در دست دارند، تكامل را رد مي‌كند. اما هيچيك از شواهدي كه طرف‌داران تكامل مي‌كوشند ارائه دهند، قطعيت ندارد زيرا هيچگاه نمي‌توان آنها را در سير طولاني تكامل اثبات كرد. مثلاً نمي‌توان يك باكتري و يك ماهي را گرفت و گفت كه آنها به مراحل مختلف تكامل تعلق دارند، زيرا طبق نظر تكامل‌گرايان‌، حيات از 300 ميليون سال پيش آغاز شده‌، و در اين مدت هم باكتري تحول يافته و هم ماهي‌. هيچكس نمي‌تواند بگويد كه باكتري ساده قبلاً چطور بوده‌، چون باكتري هم مانند ماهي تحول يافته است‌. اين فرض كه باكتري موجود ساده‌تري است‌، بي‌اساس است‌.

    2 - نظم هرگز از بي‌نظمي ناشي نشده‌

    طبق نظر تكامل‌گرايان‌، نظم از بي‌نظمي اوليه به‌وجود آمده است‌. اين ادعا كاملاً برخلاف قانون دوم ترموديناميك است كه مي‌گويد هر سيستمي به‌سوي بي‌نظمي و اضمحلال فزاينده پيش مي‌رود. اين اصطلاحات بسيار علمي مي‌باشند، اما ما خودمان در زندگي روزمره شاهد آن هستيم‌. هيچ استثناي شناخته‌شده‌اي در مورد اين قانون وجود ندارد. اما تكامل‌گرايان مي‌كوشند تمام نظريه خود را بر يك استثناء استوار سازند.

    3 - تصادفي استهزاءآميز

    فرضيه تكامل، پيدايي حيات را يك تصادف مي‌داند. از نظر آماري پيدايي حيات در اثر تصادف امري محال است‌. مثلاً در مورد پروتئيني كه در هموگلوبين وجود دارد، اين احتمال كه اسيدهاي آمينه به‌طرزي درست تركيب شوند، 1 در 10 به توان 167 مي‌باشد، چيزي كه از نظر رياضي غيرممكن است‌. تازه اين فقط در مورد پروتئين موجود در هموگلوبين است‌.

    كاهن اعظمِ تكامل‌، ريچارد داوكينز، خودش پذيرفته كه ?هر سلول شامل اطلاعات كدبندي‌شده ديجيتالي است كه اطلاعات موجود در آن‌، بيشتر از مجموعه سي جلدي دائره‌المعارف بريتانيكا است‌.? او اين را مي‌پذيرد، با اين‌حال معتقد است كه بايد انتظار داشت كه افراد هوشمند باور كنند كه كتاب پرحجمي چون دائره‌المعارف بريتانيكا در اثر يك تصادف به‌وجود آمده باشد!

    فرضيه تكامل در دادگاه دانش محكوم است‌. ما مسيحيان مي‌توانيم مطمئن باشيم كه تعليم كلام خدا در مورد خلقت بسي متقاعدكننده‌تر از فرضيه تكامل است‌. معتقدين به خلقت الهي نبايد منتظر كشف فسيل‌هاي مياني باشند زيرا مخلوقات هر يك در نوع و جنس خود آفريده شده‌اند (پيدايش 1:‌21 و 24 و 25). معتقدين به خلقت الهي انتظار دارند كه براي هر نوع و هر جنس از جانداران‌، ژن خاص خود آنها يافت شود. ايشان به بعضي از اندام‌هاي انسان به‌عنوان زائده نگاه نمي‌كنند. ايشان از پيچيدگي سلول‌ها آشفته‌خاطر نمي‌شوند بلكه از مهارت و عظمت خالقي كه آنها را ساخته است در حيرت مي‌افتند‌. و سرانجام‌، معتقدين به خلقت نيازي ندارند كه منتظر تصادف و شانس شوند، زيرا مي‌دانند كه ? در ابتدا خدا آسمان‌ها و زمين را آفريد . ?.


    منبع : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

    وبلاگ این پست : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    Last edited by Demon King; 19-10-2013 at 18:56.

  4. 2 کاربر از Demon King بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  5. #253
    Super Moderator Stream's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2007
    محل سكونت
    Wolf Trap
    پست ها
    14,323

    پيش فرض

      محتوای مخفی: ... 
    دكتر پل راجرز

    در سميناري كه در دانشگاه شيكاگو در زمينه مورفولوژي تكاملي برگزار شد، دانشمند برجسته‌، دكتر پاترسون‌، سؤال ساده‌اي مطرح كرد: آيا در اينجا كسي هست كه بتواند در مورد تكامل‌، نكته‌اي قطعي و ثابت‌شده را عنوان كند؟? سكوتي طولاني بر فضاي تالار حكمفرما شد. سرانجام شخصي از گوشه‌اي گفت‌: ?من يك چيز را با قطع و يقين مي‌دانم‌: اينكه تكامل را نبايد در مدارس تدريس كرد !?

    با اينكه بسياري از مردم عادي بر اين باورند كه تكامل پديده‌اي علمي و اثبات‌شده مي‌باشد، واقعيت اين است كه بعد از گذشت 150 سال‌، تكامل فرضيه‌اي است اثبات‌نشده و بدون سنديت‌. در واقع بايد گفت كه قرائن و شواهد بسياري‌ تكامل را رد مي‌كنند.

    فرضيه تكامل كه نخستين بار توسط چارلز داروين در كتابش به‌نام "اصل انواع‌" مطرح شد، اين نظر را پيش مي‌نهد كه موجودات زنده از اَشكال ساده نظير باكتري‌، به اَشكال پيچيده‌تر نظير انسان تكامل يافته‌اند. اين تحول و تكامل زاييده تصادف بوده است‌؛ نخستين مولكول نيز در اثر تصادم اتم‌ها در يك ملغمه ابتدايي به‌وجود آمده است‌. نتيجه اين امر پيدايي موجودات زنده بوده است‌.

    نابسندگي شواهد و دلايل‌

    تأثير و نفود فرضيه تكامل را نمي‌توان دست‌كم گرفت‌؛ اين فرضيه طرز تفكر انسان‌ها را درباره جهان و وجود خودشان دگرگون كرده است‌. اما اكنون بعد از گذشت 150 سال‌، تكامل هنوز در سطح يك فرضيه باقي مانده است‌، و هنگامي‌كه شواهد و دلايل مطرح‌شده را موشكافانه بررسي مي‌كنيد، پي مي‌بريد كه چقدر نابسنده و غيرقطعي هستند.

    فسيل‌ها تكامل را اثبات نمي‌كنند

    ?فسيل‌ها گواه بر تكامل مي‌باشند!? اين ادعايي بوده كه دانشمندان با صدايي بلند عنوان مي‌كردند. اما مشكلي كه در مورد فسيل‌ها وجود دارد، اين است كه ميان حيواناتي كه فسيل‌ها گواه بر وجود آنها هستند، و حيوانات همنوعشان در عصر ما، هيچ فسيلِ مياني وجود ندارد، گويي حيوانات اوليه ناگهان به‌صورت حيوانات امروزي تحول و تكامل يافته‌اند. داروين نيز خود متوجه اين نقصان در فرضيه خود بود، اما بر اين باور بود كه يك روز فسيل‌هاي مياني يافت خواهند شد. هنوز بعد از گذشت 150 سال‌، فسيلي دال بر وجود حيوانات مياني و در حال تكامل يافت نشده است‌.

    دانشمندان معتقد به تكامل براي رفع اين نقيصه‌، اين نظر را مطرح كردند كه تحول با چنان سرعتي رخ داد كه فسيلي از آنها باقي نمانده است‌. طبعاً دليل و مدركي علمي در اين زمينه وجود ندارد.

    "هومولوژي‌" تكامل را اثبات نمي‌كند

    هومولوژي نظريه‌اي است كه معتقد است‌ ارگانيزم‌هاي زنده‌اي كه از ساختاري همسان برخوردارند، از يك اصل واحد ناشي شده‌اند و به اين ترتيب اين نظريه‌، تكامل را اثبات مي‌كند.

    مشكل در اينجاست كه نمونه‌هاي فراواني با اين نظريه تناقض دارند. به‌عنوان مثال‌، بافت كليوي جانداران را در نظر بگيريد. كليه‌هاي ماهي داراي شكل جنيني كاملاً متفاوتي با خزندگان و پستان‌داران مي‌باشند. ممكن نيست كه آنها از يك ساختار ناشي شده باشند.

    يا به دستگاه گوارش توجه كنيم‌. اگر همه جانداران از يك اصل ناشي شده‌اند، تكامل و تحول اين دستگاه در جانداران مختلف نيز مي‌بايست يكسان باشد. اما عكس اين صادق است‌. كوسه‌، قورباغه‌، خزندگان‌، و پرندگان‌، داراي دستگاه گوارشي‌اي هستند كه به‌گونه‌اي متفاوت تحول يافته‌اند. نمونه‌هاي بسيار ديگري مي‌توان براي اين امر آورد.

    زائده‌ها تكامل را اثبات نمي‌كنند

    تكامل‌گرايان بر اين نظر پا مي‌فشردند كه بدن جانداران داراي اندام‌هايي است كه امروز ديگر كاربردي ندارند. اندام‌هايي مثل آپانديس و لايه‌هاي نيمه‌كروي در چشم زائده ناميد شده‌اند زيرا در زمان داروين تصور مي‌شد كه اينها بلامصرف مي‌باشند. طبق اين نظريه‌، اين اندام‌ها در دوره‌هاي اوليه هستي كاربردي داشته‌اند، اما به‌تدريج كه انسان خود را با محيط سازگار ساخت‌، كاربرد خود را از دست دادند. به‌عقيده اين دسته از دانشمندان‌، آنها اكنون شاهدي هستند بر آنچه قبلاً بوديم‌.

    باز در اين مورد هم شواهد، عليه اين نظريه هستند. تمام آنچه كه زائده ناميده شده‌، امروز نيز كاربردي مفيد دارند. آپانديس در واقع غده‌اي است لنفاوي‌، و لايه نيمه‌كروي نيز همچون يك قاشقك‌، اشياء خارجي را از داخل چشم جمع‌آوري مي‌كند. بسياري از ما شنيده‌ايم كه انسان قبلاً دُم داشته است‌. اين حرف خنده‌دار است‌. ستون فقرات انسان داراي 33 مهره است‌. هيچ شاهدي بر اين مدعا وجود ندارد كه او قبلاً 34 مهره داشته است‌. فردي به‌اسم هِكل بود كه نظريه دم انسان را پيش نهاد؛ او بعدها توسط دانشگاه خودش محكوم به تقلب شد!

    زيست‌شناسي مولكولي بيش از ساير عوامل‌، تكامل را رد مي‌كند!

    چيزي به‌نام شكل ساده حيات وجود ندارد

    در روزگار داروين اين عقيده رواج داشت كه حيات از اَشكال ساده‌تر به‌سوي اشكال پيچيده‌تر حركت مي‌كند. علم امروزه ثابت كرده است كه چيزي به‌نام ? شكل ساده حيات‌ ? وجود ندارد. حتي ساده‌ترين سلول باكتري به‌گونه‌اي باورنكردني پيچيده است‌. آنچه كه سلول‌هاي ساده ناميده مي‌شود، شامل DNA و RNA و پروتئين مي‌باشد كه به يكديگر وابسته و مرتبط هستند. در واقع‌، تمام سيستم‌هاي بيوشيميايي و فيزيولوژيكي به يكديگر وابسته مي‌باشند. لذا اين تصور تكامل‌گرايان كه اندام‌ها به‌گونه‌اي مستقل تحول مي‌يابند، پذيرفتني نيست‌.

    اَشكال مياني وجود ندارد

    نه فقط فسيل‌هاي مياني يافت نشده‌، بلكه زيست‌شناسي مولكولي نيز با قطعيت ثابت كرده كه در سطح بيوشيمي نيز شكل مياني وجود ندارد.

    به‌اين ترتيب‌، مثلاً پروتئين‌ها هيچگاه از يك مرحله تا مرحله ديگر تحول نمي‌يابند، بلكه هميشه از نوع تا نوع ديگر تحول پيدا مي‌كنند. پروتئين‌ها از اسيد آمينه درست شده‌اند. اگر آنها مانند مهره‌هاي رنگي در يك گردنبند تصور كنيم، طبق نظر تكامل‌گرايان‌، پروتئين وقتي به انواع پيشرفته‌تر تبديل شود، بايد مهره‌اي به اين "گردنبند" پروتئين اضافه شود. بنابراين‌، بايد طبعاً انتظار داشت كه در جانداران پيشرفته‌تر، مهره‌هاي بيشتري بر گردنبند پروتئيني وجود داشته باشد. اما در عمل اينطور نيست‌. مثلاً بياييد انسان را با دو نوع ماهي مقايسه كنيم (با توجه به اينكه ماهي در طرح تكاملي‌، پيش از انسان به‌وجود آمده است‌): ماهي بدون آرواره (كه در سير تكامل بسيار قديمي‌تر است‌) و ماهي آرواره‌دار كه جديدتر است‌. با كمال تعجب مي‌بينيم كه پروتئين موجود در هموگلوبين انسان به پروتئين ماهي بدون آرواره بيشتر شبيه است تا به ماهي آرواره‌دار، در حاليكه طبق نظر تكامل‌گرايان مي‌بايست عكس اين باشد.

    سه ميخ واپسين بر تابوت تكامل‌

    1 - عدم قطعيت در اثبات شواهد

    همه شواهدي كه مخالفين تكامل در دست دارند، تكامل را رد مي‌كند. اما هيچيك از شواهدي كه طرف‌داران تكامل مي‌كوشند ارائه دهند، قطعيت ندارد زيرا هيچگاه نمي‌توان آنها را در سير طولاني تكامل اثبات كرد. مثلاً نمي‌توان يك باكتري و يك ماهي را گرفت و گفت كه آنها به مراحل مختلف تكامل تعلق دارند، زيرا طبق نظر تكامل‌گرايان‌، حيات از 300 ميليون سال پيش آغاز شده‌، و در اين مدت هم باكتري تحول يافته و هم ماهي‌. هيچكس نمي‌تواند بگويد كه باكتري ساده قبلاً چطور بوده‌، چون باكتري هم مانند ماهي تحول يافته است‌. اين فرض كه باكتري موجود ساده‌تري است‌، بي‌اساس است‌.

    2 - نظم هرگز از بي‌نظمي ناشي نشده‌

    طبق نظر تكامل‌گرايان‌، نظم از بي‌نظمي اوليه به‌وجود آمده است‌. اين ادعا كاملاً برخلاف قانون دوم ترموديناميك است كه مي‌گويد هر سيستمي به‌سوي بي‌نظمي و اضمحلال فزاينده پيش مي‌رود. اين اصطلاحات بسيار علمي مي‌باشند، اما ما خودمان در زندگي روزمره شاهد آن هستيم‌. هيچ استثناي شناخته‌شده‌اي در مورد اين قانون وجود ندارد. اما تكامل‌گرايان مي‌كوشند تمام نظريه خود را بر يك استثناء استوار سازند.

    3 - تصادفي استهزاءآميز

    فرضيه تكامل، پيدايي حيات را يك تصادف مي‌داند. از نظر آماري پيدايي حيات در اثر تصادف امري محال است‌. مثلاً در مورد پروتئيني كه در هموگلوبين وجود دارد، اين احتمال كه اسيدهاي آمينه به‌طرزي درست تركيب شوند، 1 در 10 به توان 167 مي‌باشد، چيزي كه از نظر رياضي غيرممكن است‌. تازه اين فقط در مورد پروتئين موجود در هموگلوبين است‌.

    كاهن اعظمِ تكامل‌، ريچارد داوكينز، خودش پذيرفته كه ?هر سلول شامل اطلاعات كدبندي‌شده ديجيتالي است كه اطلاعات موجود در آن‌، بيشتر از مجموعه سي جلدي دائره‌المعارف بريتانيكا است‌.? او اين را مي‌پذيرد، با اين‌حال معتقد است كه بايد انتظار داشت كه افراد هوشمند باور كنند كه كتاب پرحجمي چون دائره‌المعارف بريتانيكا در اثر يك تصادف به‌وجود آمده باشد!

    فرضيه تكامل در دادگاه دانش محكوم است‌. ما مسيحيان مي‌توانيم مطمئن باشيم كه تعليم كلام خدا در مورد خلقت بسي متقاعدكننده‌تر از فرضيه تكامل است‌. معتقدين به خلقت الهي نبايد منتظر كشف فسيل‌هاي مياني باشند زيرا مخلوقات هر يك در نوع و جنس خود آفريده شده‌اند (پيدايش 1:‌21 و 24 و 25). معتقدين به خلقت الهي انتظار دارند كه براي هر نوع و هر جنس از جانداران‌، ژن خاص خود آنها يافت شود. ايشان به بعضي از اندام‌هاي انسان به‌عنوان زائده نگاه نمي‌كنند. ايشان از پيچيدگي سلول‌ها آشفته‌خاطر نمي‌شوند بلكه از مهارت و عظمت خالقي كه آنها را ساخته است در حيرت مي‌افتند‌. و سرانجام‌، معتقدين به خلقت نيازي ندارند كه منتظر تصادف و شانس شوند، زيرا مي‌دانند كه ? در ابتدا خدا آسمان‌ها و زمين را آفريد . ?.
    در ابتدا لازمه یادآوری بشه این مطلب بدون قرار دادن منبع کپی پیست شده که کار غیر اخلاقی است.

    این یک نمونه دروغگویی و اطلاعات غلط دادن افرادی است که فکر می کنند صحت تکامل از حقانیت مذهبشان می کاهد. این افراد با ترویج اطلاعات غلط و اشتباه درباره تکامل سعی دارن در بین مردم اون رو غیرواقعی جلوه بدن و جلوی آموزشش در مدارس رو بگیرند.

    این مطلب می تونه یک مطلب آموزشی باشه که همیشه در این نوع مطالب دروغین خصوصیات خاصی وجود داره که بررسی می کنیم:

    1. در ابتدا دو اسم آورده شده، دکتر پال راجرز و دکتر پاترسون. ما اصلا هویت این افراد رو نتونستیم پیدا کنیم. افرادی به این اسامی وجود داشتند ولی نه جایی پیدا شد که این حرف ها رو زده باشن و نه تخصصی در زمینه تکامل یا چیزی مرتبط با زیست شناسی داشتند.

    2. ما کنفرانسی در دانشگاه شیکاگو پیدا نکردیم که افرادی با این نام ها در اون شرکت کرده باشند.

    3. نتایجی که این افراد بهش معتقد هستند در هیچ ژورنال علمی چاپ نشده.

    4. دلایلی که برای رد تکامل آورده شده همون دلایلی است که بیشتر از 100 ساله در همه جا بهش اشاره میشه، و تکرار این دلایل فقط و فقط ناشی از کم دانشی درباره تکامل هست. تکامل نه اعتقاد داره این سلول ها حاصل صرفا تصادف هستند، نه بی نظمی و نه اینکه عمر حیات در زمین 300 میلیون سال است، نه ادعایی درباره تصادفی بودن منشاء حیات دارند، صحبت ها درباره هومولوژی کاملا غلط است و در نهایت هم پریده و بدون دلیل یکدفعه مدعی داستان های مذهبی مسیحیت شده.


    دیگه وقتشه این فرومایگی ها رو کنار بگذاریم (منظور من دوستی که مطلب رو کپی کردند نیست، منظورم افرادی هستند که دست به نوشتن این مطالب دروغین می زنند)، اساس کل علم پزشکی نوین بر پایه تکامل هست. ما تکامل رو می تونیم در موجودات زنده مشاهده کنیم و دیگه یک نظریه درباره گذشته نیست، تمام داروها بر این پایه بنا شدن و کل قضیه در آزمایشگاه هزاران و میلیون ها بار تایید شده. از نظر علمی صحت تکامل دقیقا به اندازه صحت گردش زمین به دور خورشید هست.

  6. 9 کاربر از Stream بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  7. #254
    حـــــرفـه ای V E S T A's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2007
    پست ها
    6,502

    پيش فرض



      محتوای مخفی: متن نقل قول 

    دكتر پل راجرز

    در سميناري كه در دانشگاه شيكاگو در زمينه مورفولوژي تكاملي برگزار شد، دانشمند برجسته‌، دكتر پاترسون‌، سؤال ساده‌اي مطرح كرد: آيا در اينجا كسي هست كه بتواند در مورد تكامل‌، نكته‌اي قطعي و ثابت‌شده را عنوان كند؟? سكوتي طولاني بر فضاي تالار حكمفرما شد. سرانجام شخصي از گوشه‌اي گفت‌: ?من يك چيز را با قطع و يقين مي‌دانم‌: اينكه تكامل را نبايد در مدارس تدريس كرد !?

    با اينكه بسياري از مردم عادي بر اين باورند كه تكامل پديده‌اي علمي و اثبات‌شده مي‌باشد، واقعيت اين است كه بعد از گذشت 150 سال‌، تكامل فرضيه‌اي است اثبات‌نشده و بدون سنديت‌. در واقع بايد گفت كه قرائن و شواهد بسياري‌ تكامل را رد مي‌كنند.

    فرضيه تكامل كه نخستين بار توسط چارلز داروين در كتابش به‌نام "اصل انواع‌" مطرح شد، اين نظر را پيش مي‌نهد كه موجودات زنده از اَشكال ساده نظير باكتري‌، به اَشكال پيچيده‌تر نظير انسان تكامل يافته‌اند. اين تحول و تكامل زاييده تصادف بوده است‌؛ نخستين مولكول نيز در اثر تصادم اتم‌ها در يك ملغمه ابتدايي به‌وجود آمده است‌. نتيجه اين امر پيدايي موجودات زنده بوده است‌.

    نابسندگي شواهد و دلايل‌

    تأثير و نفود فرضيه تكامل را نمي‌توان دست‌كم گرفت‌؛ اين فرضيه طرز تفكر انسان‌ها را درباره جهان و وجود خودشان دگرگون كرده است‌. اما اكنون بعد از گذشت 150 سال‌، تكامل هنوز در سطح يك فرضيه باقي مانده است‌، و هنگامي‌كه شواهد و دلايل مطرح‌شده را موشكافانه بررسي مي‌كنيد، پي مي‌بريد كه چقدر نابسنده و غيرقطعي هستند.

    فسيل‌ها تكامل را اثبات نمي‌كنند

    ?فسيل‌ها گواه بر تكامل مي‌باشند!? اين ادعايي بوده كه دانشمندان با صدايي بلند عنوان مي‌كردند. اما مشكلي كه در مورد فسيل‌ها وجود دارد، اين است كه ميان حيواناتي كه فسيل‌ها گواه بر وجود آنها هستند، و حيوانات همنوعشان در عصر ما، هيچ فسيلِ مياني وجود ندارد، گويي حيوانات اوليه ناگهان به‌صورت حيوانات امروزي تحول و تكامل يافته‌اند. داروين نيز خود متوجه اين نقصان در فرضيه خود بود، اما بر اين باور بود كه يك روز فسيل‌هاي مياني يافت خواهند شد. هنوز بعد از گذشت 150 سال‌، فسيلي دال بر وجود حيوانات مياني و در حال تكامل يافت نشده است‌.

    دانشمندان معتقد به تكامل براي رفع اين نقيصه‌، اين نظر را مطرح كردند كه تحول با چنان سرعتي رخ داد كه فسيلي از آنها باقي نمانده است‌. طبعاً دليل و مدركي علمي در اين زمينه وجود ندارد.

    "هومولوژي‌" تكامل را اثبات نمي‌كند

    هومولوژي نظريه‌اي است كه معتقد است‌ ارگانيزم‌هاي زنده‌اي كه از ساختاري همسان برخوردارند، از يك اصل واحد ناشي شده‌اند و به اين ترتيب اين نظريه‌، تكامل را اثبات مي‌كند.

    مشكل در اينجاست كه نمونه‌هاي فراواني با اين نظريه تناقض دارند. به‌عنوان مثال‌، بافت كليوي جانداران را در نظر بگيريد. كليه‌هاي ماهي داراي شكل جنيني كاملاً متفاوتي با خزندگان و پستان‌داران مي‌باشند. ممكن نيست كه آنها از يك ساختار ناشي شده باشند.

    يا به دستگاه گوارش توجه كنيم‌. اگر همه جانداران از يك اصل ناشي شده‌اند، تكامل و تحول اين دستگاه در جانداران مختلف نيز مي‌بايست يكسان باشد. اما عكس اين صادق است‌. كوسه‌، قورباغه‌، خزندگان‌، و پرندگان‌، داراي دستگاه گوارشي‌اي هستند كه به‌گونه‌اي متفاوت تحول يافته‌اند. نمونه‌هاي بسيار ديگري مي‌توان براي اين امر آورد.

    زائده‌ها تكامل را اثبات نمي‌كنند

    تكامل‌گرايان بر اين نظر پا مي‌فشردند كه بدن جانداران داراي اندام‌هايي است كه امروز ديگر كاربردي ندارند. اندام‌هايي مثل آپانديس و لايه‌هاي نيمه‌كروي در چشم زائده ناميد شده‌اند زيرا در زمان داروين تصور مي‌شد كه اينها بلامصرف مي‌باشند. طبق اين نظريه‌، اين اندام‌ها در دوره‌هاي اوليه هستي كاربردي داشته‌اند، اما به‌تدريج كه انسان خود را با محيط سازگار ساخت‌، كاربرد خود را از دست دادند. به‌عقيده اين دسته از دانشمندان‌، آنها اكنون شاهدي هستند بر آنچه قبلاً بوديم‌.

    باز در اين مورد هم شواهد، عليه اين نظريه هستند. تمام آنچه كه زائده ناميده شده‌، امروز نيز كاربردي مفيد دارند. آپانديس در واقع غده‌اي است لنفاوي‌، و لايه نيمه‌كروي نيز همچون يك قاشقك‌، اشياء خارجي را از داخل چشم جمع‌آوري مي‌كند. بسياري از ما شنيده‌ايم كه انسان قبلاً دُم داشته است‌. اين حرف خنده‌دار است‌. ستون فقرات انسان داراي 33 مهره است‌. هيچ شاهدي بر اين مدعا وجود ندارد كه او قبلاً 34 مهره داشته است‌. فردي به‌اسم هِكل بود كه نظريه دم انسان را پيش نهاد؛ او بعدها توسط دانشگاه خودش محكوم به تقلب شد!

    زيست‌شناسي مولكولي بيش از ساير عوامل‌، تكامل را رد مي‌كند!

    چيزي به‌نام شكل ساده حيات وجود ندارد

    در روزگار داروين اين عقيده رواج داشت كه حيات از اَشكال ساده‌تر به‌سوي اشكال پيچيده‌تر حركت مي‌كند. علم امروزه ثابت كرده است كه چيزي به‌نام ? شكل ساده حيات‌ ? وجود ندارد. حتي ساده‌ترين سلول باكتري به‌گونه‌اي باورنكردني پيچيده است‌. آنچه كه سلول‌هاي ساده ناميده مي‌شود، شامل DNA و RNA و پروتئين مي‌باشد كه به يكديگر وابسته و مرتبط هستند. در واقع‌، تمام سيستم‌هاي بيوشيميايي و فيزيولوژيكي به يكديگر وابسته مي‌باشند. لذا اين تصور تكامل‌گرايان كه اندام‌ها به‌گونه‌اي مستقل تحول مي‌يابند، پذيرفتني نيست‌.

    اَشكال مياني وجود ندارد

    نه فقط فسيل‌هاي مياني يافت نشده‌، بلكه زيست‌شناسي مولكولي نيز با قطعيت ثابت كرده كه در سطح بيوشيمي نيز شكل مياني وجود ندارد.

    به‌اين ترتيب‌، مثلاً پروتئين‌ها هيچگاه از يك مرحله تا مرحله ديگر تحول نمي‌يابند، بلكه هميشه از نوع تا نوع ديگر تحول پيدا مي‌كنند. پروتئين‌ها از اسيد آمينه درست شده‌اند. اگر آنها مانند مهره‌هاي رنگي در يك گردنبند تصور كنيم، طبق نظر تكامل‌گرايان‌، پروتئين وقتي به انواع پيشرفته‌تر تبديل شود، بايد مهره‌اي به اين "گردنبند" پروتئين اضافه شود. بنابراين‌، بايد طبعاً انتظار داشت كه در جانداران پيشرفته‌تر، مهره‌هاي بيشتري بر گردنبند پروتئيني وجود داشته باشد. اما در عمل اينطور نيست‌. مثلاً بياييد انسان را با دو نوع ماهي مقايسه كنيم (با توجه به اينكه ماهي در طرح تكاملي‌، پيش از انسان به‌وجود آمده است‌): ماهي بدون آرواره (كه در سير تكامل بسيار قديمي‌تر است‌) و ماهي آرواره‌دار كه جديدتر است‌. با كمال تعجب مي‌بينيم كه پروتئين موجود در هموگلوبين انسان به پروتئين ماهي بدون آرواره بيشتر شبيه است تا به ماهي آرواره‌دار، در حاليكه طبق نظر تكامل‌گرايان مي‌بايست عكس اين باشد.

    سه ميخ واپسين بر تابوت تكامل‌

    1 - عدم قطعيت در اثبات شواهد

    همه شواهدي كه مخالفين تكامل در دست دارند، تكامل را رد مي‌كند. اما هيچيك از شواهدي كه طرف‌داران تكامل مي‌كوشند ارائه دهند، قطعيت ندارد زيرا هيچگاه نمي‌توان آنها را در سير طولاني تكامل اثبات كرد. مثلاً نمي‌توان يك باكتري و يك ماهي را گرفت و گفت كه آنها به مراحل مختلف تكامل تعلق دارند، زيرا طبق نظر تكامل‌گرايان‌، حيات از 300 ميليون سال پيش آغاز شده‌، و در اين مدت هم باكتري تحول يافته و هم ماهي‌. هيچكس نمي‌تواند بگويد كه باكتري ساده قبلاً چطور بوده‌، چون باكتري هم مانند ماهي تحول يافته است‌. اين فرض كه باكتري موجود ساده‌تري است‌، بي‌اساس است‌.

    2 - نظم هرگز از بي‌نظمي ناشي نشده‌

    طبق نظر تكامل‌گرايان‌، نظم از بي‌نظمي اوليه به‌وجود آمده است‌. اين ادعا كاملاً برخلاف قانون دوم ترموديناميك است كه مي‌گويد هر سيستمي به‌سوي بي‌نظمي و اضمحلال فزاينده پيش مي‌رود. اين اصطلاحات بسيار علمي مي‌باشند، اما ما خودمان در زندگي روزمره شاهد آن هستيم‌. هيچ استثناي شناخته‌شده‌اي در مورد اين قانون وجود ندارد. اما تكامل‌گرايان مي‌كوشند تمام نظريه خود را بر يك استثناء استوار سازند.

    3 - تصادفي استهزاءآميز

    فرضيه تكامل، پيدايي حيات را يك تصادف مي‌داند. از نظر آماري پيدايي حيات در اثر تصادف امري محال است‌. مثلاً در مورد پروتئيني كه در هموگلوبين وجود دارد، اين احتمال كه اسيدهاي آمينه به‌طرزي درست تركيب شوند، 1 در 10 به توان 167 مي‌باشد، چيزي كه از نظر رياضي غيرممكن است‌. تازه اين فقط در مورد پروتئين موجود در هموگلوبين است‌.

    كاهن اعظمِ تكامل‌، ريچارد داوكينز، خودش پذيرفته كه ?هر سلول شامل اطلاعات كدبندي‌شده ديجيتالي است كه اطلاعات موجود در آن‌، بيشتر از مجموعه سي جلدي دائره‌المعارف بريتانيكا است‌.? او اين را مي‌پذيرد، با اين‌حال معتقد است كه بايد انتظار داشت كه افراد هوشمند باور كنند كه كتاب پرحجمي چون دائره‌المعارف بريتانيكا در اثر يك تصادف به‌وجود آمده باشد!

    فرضيه تكامل در دادگاه دانش محكوم است‌. ما مسيحيان مي‌توانيم مطمئن باشيم كه تعليم كلام خدا در مورد خلقت بسي متقاعدكننده‌تر از فرضيه تكامل است‌. معتقدين به خلقت الهي نبايد منتظر كشف فسيل‌هاي مياني باشند زيرا مخلوقات هر يك در نوع و جنس خود آفريده شده‌اند (پيدايش 1:‌21 و 24 و 25). معتقدين به خلقت الهي انتظار دارند كه براي هر نوع و هر جنس از جانداران‌، ژن خاص خود آنها يافت شود. ايشان به بعضي از اندام‌هاي انسان به‌عنوان زائده نگاه نمي‌كنند. ايشان از پيچيدگي سلول‌ها آشفته‌خاطر نمي‌شوند بلكه از مهارت و عظمت خالقي كه آنها را ساخته است در حيرت مي‌افتند‌. و سرانجام‌، معتقدين به خلقت نيازي ندارند كه منتظر تصادف و شانس شوند، زيرا مي‌دانند كه ? در ابتدا خدا آسمان‌ها و زمين را آفريد . ?.


    این مقاله تو خیلی از سایت های ایرانی دیدم که هیچ کدوم هم منبع اصلی رو قرار ندادن و معلوم نیست این شخص که این به اصطلاح نطق فلسفی رو داشته دقیقا کی بوده ؟!

    اینکه با بیان بعضی دلایل که هنوز مدت زیادی برای کشف شون مونده بخوایم اصل تکامل رو زیر سوال ببریم از اصول یه بحث علمی و عاقلانه به دوره .. خیلی از شواهد که تا به این لحظه دربارش

    توضیح داده شده و حتی الان هم برامون قابل مشاهدس تکامل رو تایید می کنن .. یکی از قسمت های این مقاله اشاره به این داره که فسیل میانی کشف نشده ! درحالـی هزاران فسیـل میانه

    از خزندگان نخستين، اجداد پستانداران و نيز انسان نماها يافت شده که خود به نوعي حلقة مياني فرگشت جانداران و از جمله انسانها محسوب مي شوند.از مهمترین اون ها [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] هست

    همین طور غیر از شواهد فسـیلی می شـه با شواهد زنـده هم اشـاره کرد مثل [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] که در عین اینـکه جزو پستـانداران طبقه بنـدی می شه مانند پرندگان منقار داره و تخم گذاری می کنه

    (واضح ترین دلیل بر وجود تکامل مثال های زنده ای هستن که داریم در اطراف خودمون می بینیم)

    ساده ترین توضیح تکامل اینه که در شرایط محیطی متفاوت دو جاندار با یه منشا و اساس طی نسل ها مختـلف و با دخالت عامل محیطی و وراثت (جهش و نو ترکیبی) ویژگی های متـفاوت از هم

    رو پیدا می کنن و این تفاوت ها طی نسل های متمادی بیشتر می شه و این دو موجود رو از هم بیشتر متمایز می کنه.

    کسی که این مقاله رو نوشته کمترین آشنایی با روش بحث منطقی نداشته چون به صورت قطعی! یه مسئله رو که این همه شواهد براش وجود داره نمی شه تمام و کمال حکمی براش صادر کرد

    پس کلا وجود نداره!



    سه ميخ واپسين بر تابوت تكامل‌

    1- عدم قطعيت در اثبات شواهد

    همه شواهدي كه مخالفين تكامل در دست دارند، تكامل را رد مي‌كند. اما هيچيك از شواهدي كه طرف‌داران تكامل مي‌كوشند ارائه دهند، قطعيت ندارد زيرا هيچگاه نمي‌توان آنها را در سير طولاني تكامل اثبات كرد. مثلاً نمي‌توان يك باكتري و يك ماهي را گرفت و گفت كه آنها به مراحل مختلف تكامل تعلق دارند، زيرا طبق نظر تكامل‌گرايان‌، حيات از 300 ميليون سال پيش آغاز شده‌، و در اين مدت هم باكتري تحول يافته و هم ماهي‌. هيچكس نمي‌تواند بگويد كه باكتري ساده قبلاً چطور بوده‌، چون باكتري هم مانند ماهي تحول يافته است‌. اين فرض كه باكتري موجود ساده‌تري است‌، بي‌اساس است‌.
    اطلاعات دیرینه شناسی و زیست شناسی این شخص خیـلی کم بــوده که زمــان پیدایـش حیـات رو 300 میلیـون سـال پیش می دونستـه درحالـی کـه بـا پیـداکردن سنگـواره های شبه میـکروب

    که 3.5 میلیارد سال قدمت داشتن پیدایش حیات رو 3.5 میلیارد سال تخمین زدن نه 300 میلیون سال .. در ضمن وقتی سنگواره هایی پیدا می شه که وجود باکتری های قدیمی رو روی خودشون

    ثبت کردن می شه تحول باکتری های قدیمی و جدید رو خیلی راحت مشاهده کرد..

    2 - نظم هرگز از بي‌نظمي ناشي نشده‌

    طبق نظر تكامل‌گرايان‌، نظم از بي‌نظمي اوليه به‌وجود آمده است‌. اين ادعا كاملاً برخلاف قانون دوم ترموديناميك است كه مي‌گويد هر سيستمي به‌سوي بي‌نظمي و اضمحلال فزاينده پيش مي‌رود. اين اصطلاحات بسيار علمي مي‌باشند، اما ما خودمان در زندگي روزمره شاهد آن هستيم‌. هيچ استثناي شناخته‌شده‌اي در مورد اين قانون وجود ندارد. اما تكامل‌گرايان مي‌كوشند تمام نظريه خود را بر يك استثناء استوار سازند.
    یه توضیحی درباره این قسمت تو یه مقاله می خوندم :

    اين ادعا نيز از اساس اشتباه است،

    چراکه قوانين ترموديناميک دربارة سيستم هاي بسته که هيچ تبادل انرژي با محيط اطراف خود ندارند،صدق ميکند در حاليکه سيارة زمين سيستم انرژي بسته اي ندارد و هر لحظه انرژي زيادي

    از خورشيد به زمين ارسال ميشود و اگر روزي اين انرژي قطع شود، حيات نيز در کرة زمين نابود خواهد شد.

    3 - تصادفي استهزاءآميز

    فرضيه تكامل، پيدايي حيات را يك تصادف مي‌داند. از نظر آماري پيدايي حيات در اثر تصادف امري محال است‌. مثلاً در مورد پروتئيني كه در هموگلوبين وجود دارد، اين احتمال كه اسيدهاي آمينه به‌طرزي درست تركيب شوند، 1 در 10 به توان 167 مي‌باشد، چيزي كه از نظر رياضي غيرممكن است‌. تازه اين فقط در مورد پروتئين موجود در هموگلوبين است‌.

    كاهن اعظمِ تكامل‌، ريچارد داوكينز، خودش پذيرفته كه ?هر سلول شامل اطلاعات كدبندي‌شده ديجيتالي است كه اطلاعات موجود در آن‌، بيشتر از مجموعه سي جلدي دائره‌المعارف بريتانيكا است‌.? او اين را مي‌پذيرد، با اين‌حال معتقد است كه بايد انتظار داشت كه افراد هوشمند باور كنند كه كتاب پرحجمي چون دائره‌المعارف بريتانيكا در اثر يك تصادف به‌وجود آمده باشد!

    گرچه بخش اول ادعا درست است، ولي نتيجه گيري آن اشتباه می باشد. در زمان داروين نيز ادعاهاي اين چنيني وجود داشت. منکرين نظرية فرگشت ابتداادعاي پيشرفته بودن چشم موجودات

    و مغايرت آن با نظرية فرگشت را مطرح کردند، ولي وقتي با دلايل منطـقي و شواهد زنده روبرو شدند، ادعاهاي نامربـوط ديگري ارائه کردند. براي مثـال يکي از مخالـفان ادعا مي کرد که اگر ما يک

    ساعت جيبي دقيق در بيابان پيدا کنيم، حتماً همه اذعان مي کنند که اين ساعت يک سازنده هاي داشته است، ولي نظرية فرگشت ادعا ميکند که موجودات و جهان خودبه خود به وجود آمده اند.

    پاسخ داروين و ياران او به اين ادعا اين بود که نظرية فرگـشت فقط چگونگي پيدايش موجودات بر روي سيارة زمين را توضيح ميدهد.ثانياً اينکـه احتمـال به وجود آمدن يک سلول بسـيار پايين است،

    دليلي بر به وجود نيامدن آن نيست.

    براي مثال اگر شما جعب هاي حاوي يک ميليون کارت با شمار ههاي يک تا يک ميليون را داشـته باشيد و بخواهـيد يک کارت از ميان آنها انتخاب کنيد، در آن صـورت احتـمال بيرون آمدن هر شماره

    1000000 / 1 خواهد بود. حال اگر شما دست ببريد و يک کارت ) مثلاً با شمارة 468.238 ( بيرون بيـاوريد، با آنکـه احتمال بيرون آمدن اين کارت بسيار پايين بود، ولي به هر حال غيـرممکن هم نبوده

    است ! پس به ياد داشته باشيد که کم بودن احتمال رُخ دادن يک رويداد، دليلي بر غيرممکن بودن آن نيست. همين سيارة زمين ما اگر کرة ماه را نداشت، اگر در فاصلة کنوني با خورشيـد نبود، اگر

    قطر آن کمي بزر گتر يا کوچکتر مي بود و ميليو نها اما و اگر ديگر؛ آن وقت حيات بر روي زمين شکل نمي گرفت، ولي به هر حال اين شرايط روي ندادند و ما امروز شاهد وجود حيات در سيارة خود

    هستيم در حالي که ميليونها و ميلياردها سيارة ديگر در کهکشانها و تعدادي هم در منظومة شمسي ما وجود دارند که شرايط آنها مثل زمين نبود و به همين دليل حياتي هم در آنها شکل نگرفته

    است.
    در ضمن سلو لها به همين سادگي هم پديد نيامدند، بلکه بيش از دو هزار ميليون سال )دو ميليارد سال( طول کشيد تا نخستين سلو لها بر سطح سيـارة زمين ظاهر شـوند. در اين مـدت که زمان

    بسيار طولاني بود، ميلياردها بار سلو لهاي ناقص ساخته شدند، از بين رفتند و بازمانده ها فرگشت يافتند تا در نهايت به صورت سلولي فعال درآيند. گرچه اين روال در انتخاب طبيعي زمان بسيار

    زيادي طول کشيد، ولي امروزه دانشمندان ژنتيک پس از چند سال پژوهش موفق شد ه اند با ساختن يک رشتة سادة DNA و وارد کردن آن به يک باکتري فاقد کروموزوم، نخستين جاندار مصنوعي

    را توليد کنند.اين موضوع نشان مي دهد که انسانها مي توانندکار طبيعت را در زماني بسيار کوتاهتر انجام دهند و ما احتمالاً تا چند سال آينده بايد شاهد خبرهاي شگف تانگيزي ازساخت جانداران

    جديد باشيم.



    بقیه موارد هم که تو مقاله بهش اشاره شده در صورتی که فرصت باشه برای اثبات دروغ و غیر واقعی بودنشون اینجا توضیح داده خواهد شد.

    علم چیزی نیست که با دروغ و نفی کردن یا پنهان کردن حقایقش بشه باهاش مقابله کرد. مگر اینکه چشم و گوش و ذهنمون رو به روی حقیقت و علم ببندیم فقط در این

    صورت شخص می تونه ادعا کنه که علم وجود نداره چون قادر به دیدنش نیست
    .
    Last edited by V E S T A; 19-10-2013 at 17:50.

  8. 9 کاربر از V E S T A بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  9. #255
    کاربر فعال تاریخ، سبک زندگی و ادبیات Demon King's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2013
    محل سكونت
    Dreams
    پست ها
    2,279

    پيش فرض

    در ابتدا لازمه یادآوری بشه این مطلب بدون قرار دادن منبع کپی پیست شده که کار غیر اخلاقی است.

    این یک نمونه دروغگویی و اطلاعات غلط دادن افرادی است که فکر می کنند صحت تکامل از حقانیت مذهبشان می کاهد. این افراد با ترویج اطلاعات غلط و اشتباه درباره تکامل سعی دارن در بین مردم اون رو غیرواقعی جلوه بدن و جلوی آموزشش در مدارس رو بگیرند.

    این مطلب می تونه یک مطلب آموزشی باشه که همیشه در این نوع مطالب دروغین خصوصیات خاصی وجود داره که بررسی می کنیم:

    1. در ابتدا دو اسم آورده شده، دکتر پال راجرز و دکتر پاترسون. ما اصلا هویت این افراد رو نتونستیم پیدا کنیم. افرادی به این اسامی وجود داشتند ولی نه جایی پیدا شد که این حرف ها رو زده باشن و نه تخصصی در زمینه تکامل یا چیزی مرتبط با زیست شناسی داشتند.

    2. ما کنفرانسی در دانشگاه شیکاگو پیدا نکردیم که افرادی با این نام ها در اون شرکت کرده باشند.

    3. نتایجی که این افراد بهش معتقد هستند در هیچ ژورنال علمی چاپ نشده.

    4. دلایلی که برای رد تکامل آورده شده همون دلایلی است که بیشتر از 100 ساله در همه جا بهش اشاره میشه، و تکرار این دلایل فقط و فقط ناشی از کم دانشی درباره تکامل هست. تکامل نه اعتقاد داره این سلول ها حاصل صرفا تصادف هستند، نه بی نظمی و نه اینکه عمر حیات در زمین 300 میلیون سال است، نه ادعایی درباره تصادفی بودن منشاء حیات دارند، صحبت ها درباره هومولوژی کاملا غلط است و در نهایت هم پریده و بدون دلیل یکدفعه مدعی داستان های مذهبی مسیحیت شده.


    دیگه وقتشه این فرومایگی ها رو کنار بگذاریم (منظور من دوستی که مطلب رو کپی کردند نیست، منظورم افرادی هستند که دست به نوشتن این مطالب دروغین می زنند)، اساس کل علم پزشکی نوین بر پایه تکامل هست. ما تکامل رو می تونیم در موجودات زنده مشاهده کنیم و دیگه یک نظریه درباره گذشته نیست، تمام داروها بر این پایه بنا شدن و کل قضیه در آزمایشگاه هزاران و میلیون ها بار تایید شده. از نظر علمی صحت تکامل دقیقا به اندازه صحت گردش زمین به دور خورشید هست.
    دوست من ممنون که تذکر دادی لطفا به منبع برید و اونجا مطرح کنید منبع رو در پست قبلی نوشتم متاسفم...

  10. این کاربر از Demon King بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  11. #256
    کاربر فعال تاریخ، سبک زندگی و ادبیات Demon King's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2013
    محل سكونت
    Dreams
    پست ها
    2,279

    پيش فرض

    با وجود این که شروع تکامل انسان به عنوان یک موجود زنده، مانند تمام موجودات زندهٔ دیگر، به زمان پیدایش حیات بر روی [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] باز می‌گردد؛ ولی به طور کلی واژهٔ تکامل انسان به تاریخچهٔ [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] (پستانداران شبیه انسان) و به خصوص سرده انسان، از جمله پیدایش انسان‌ها به عنوان گونه‌ای مجزا از [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ( [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] بزرگ) اطلاق می‌شود. مطالعهٔ تکامل انسان زمینه‌های مختلف علمی از جمله [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ، [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ، [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ، [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ، [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ، و [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] را در بر می‌گیرد. [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

    مطالعات ژنتیک نشان می‌دهند که تکامل نخستی‌سانان احتمالاً در اواخر دورهٔ [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ، ۸۵ میلیون سال پیش، شروع شده‌است. مجموعهٔ [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] گردآوری شده نیز بیانگر آنست که این زمان پیش از دورهٔ [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ، ۵۵ میلیون سال پیش، بوده‌است. [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] خانوادهٔ انسان‌سایان، یا [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ، بین ۱۵ تا ۲۰ میلیون سال پیش از خانوادهٔ [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] جدا شدند. حدود ۱۴ میلیون سال پیش [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] از خانوادهٔ انسان‌سایان جدا شدند. [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ابتدایی‌ترین انطباق در دودمان [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] است، و نخستین انسان‌تبارانی که بر روی دوپا راه می‌رفته‌اند، [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] و [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] بوده‌اند. [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] که کاملاً بر روی دوپا راه می‌رفته‌است، اندکی بعد تکامل پیدا کرده‌است. [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] و [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] حدوداً در یک زمان از این دودمان جدا شدند و احتمالاً ساحل‌مردم یا اررین آخرین نیای مشترک ما و آنها بوده‌است. راه رفتن اولیه بر روی دو پا سرانجام منجر به تکامل [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] و بعدها [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] انسان گردید. [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] از انسان‌سایانی که بین ۲٫۳ تا ۲٫۴ میلیون سال پیش در آفریقا می‌زیستند، تکامل یافته‌اند. [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    نخستین گونه‌های ثبت شده از سردهٔ انسان، [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] و [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] هستند که در حدود ۲٫۳ میلیون سال پیش تکامل پیدا کردند. بر طبق شواهد موجود، انسان ماهر اولین گونه‌ای بوده که از ابزار استفاده می‌کرده‌است. اندازهٔ مغز این انسان‌های اولیه در حدود اندازهٔ مغز شامپانزه بوده‌است. از آن زمان و در طول این چند میلیون سال تا کنون فرآیند افزایش اندازهٔ مغز ادامه یافته‌است به طوری که با پیدایش [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ، حجم جمجمهٔ آن به دو برابر حجم جمجمهٔ انسان ماهر افزایش یافته بود. [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] و [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] نخستین انسان‌هایی بودند که به خارج از [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] کوچ کردند. این گونه‌ها بین ۱٫۸ تا ۱٫۳ میلیون سال پیش در آفریقا، آسیا و اروپا پراکنده شدند. پنداشته می‌شود که این گونه‌ها، نخستین گونه‌هایی بودند که از آتش و ابزار پیچیده استفاده کردند.
    دیدگاه غالب در میان دانشمندان این است که مبدا پیدایش انسان‌های امروزی با فرضیه اخیر « [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] » یا «تک مبدائی» توضیح داده می‌شود [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] که بیان می‌دارد آغاز تکامل انسان‌های امروزی در آفریقا بوده‌است و سپس بین ۵۰٫۰۰۰ تا ۱۰۰٫۰۰۰ سال پیش آنها به خارج از قارهٔ آفریقا مهاجرت کردند و کم کم جایگزین انسان‌های راست قامت در آسیا و [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] در اروپا شدند. فرضیهٔ دیگری نیز به نام « [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] » وجود دارد که عنوان می‌کند انسان‌ها پس از مهاجرت انسان‌های راست قامت از آفریقا به سایر نقاط جهان در حدود ۲٫۵ میلیون سال پیش در مناطق جغرافیایی مختلف به صورت جمعیت‌های جداگانه ولی با پیوند بین نژادها تکامل یافتند. شواهد نشان می‌دهد که [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] متعددی که منشأ نئاندرتالی دارند در حال حاضر در جمعیت‌های غیرآفریقایی یافت می‌شود. شواهد نشان دهندهٔ آن است که نئاندرتال‌ها و گونه‌های دیگر انسان‌سایان مانند [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] تا ۶ درصد در [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] انسان‌های امروزی (در نژادهای مختلف این مقدار متفاوت است) مشارکت داشته‌اند. [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    انسان امروزی که انسان خردمند نامیده می‌شود تنها گونهٔ بازمانده از انسان‌تباران است. [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] بین ۴۰۰٬۰۰۰ تا ۲۵۰٬۰۰۰ سال پیش تکامل یافتند و از آنان [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] در اواسط دوره [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ، حدود ۲۰۰٬۰۰۰ سال پیش تکامل پیدا کردند. [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] بنابر باور بسیاری از دانشمندان انسان‌هایی با رفتار نوین حدود ۵۰٬۰۰۰ سال پیش تکامل یافتند، هرچند که
    عده‌ای آغاز رفتار نوین در انسان‌ها را هم‌زمان با تکامل انسان‌های به‌کالبد امروزی می‌دانند. [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]





  12. این کاربر از Demon King بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  13. #257
    حـــــرفـه ای shabe.saket's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2009
    محل سكونت
    Lost Island
    پست ها
    2,577

    پيش فرض

    این مطلب و منم چند وقت پیش خونده بودم جای تاسف داره نگارش چنین چیزی و اشاعه آن در سطح گسترده.....

    تنها جمله بدرد بخور مطلب:
    چيزي به‌نام شكل ساده حيات وجود ندارد

    احتمال زیاد البته....
    +
    با دادن اطلاعات نادرست، خیلی بد میخواد به تکامل ضربه بزنه و جملات احمقانه رو به تکامل ربط میده.....

    3 - تصادفي استهزاءآميز

    معلومه که تکامل چنین چیزی رو نمیگه...
    تکاملی که همچین جمله ای بگه بدرد زباله دان میخوره بیشتر تا تئوری علمی.....یه هویی یه چیزی شد که اون یه چیز یهویی خیلی خفن شد.....این قضیه به تکامل مربوط نمیشه و بیشتر ریاضیات و آمار و کیهانشناسی و فیزیک و زیست شناسی کیهانی باید اظهار نظر کنند.....

    تکامل فلسفه آغشته با ریاضیات و زیست کیهانی نیست که بخواد مسائل بغرنج رو کند و کاش کنه...
    روندی است که توضیح در مورد دگرگونی حیات در زمین میده...نه ابتدای حیات چگونه شکل گرفته.....

  14. 5 کاربر از shabe.saket بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  15. #258
    حـــــرفـه ای V E S T A's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2007
    پست ها
    6,502

    پيش فرض

    درباره این قسمت :
    چيزي به‌نام شكل ساده حيات وجود ندارد

    در روزگار داروين اين عقيده رواج داشت كه حيات از اَشكال ساده‌تر به‌سوي اشكال پيچيده‌تر حركت مي‌كند. علم امروزه ثابت كرده است كه چيزي به‌نام ? شكل ساده حيات‌ ? وجود ندارد. حتي ساده‌ترين سلول باكتري به‌گونه‌اي باورنكردني پيچيده است‌. آنچه كه سلول‌هاي ساده ناميده مي‌شود، شامل DNA و RNA و پروتئين مي‌باشد كه به يكديگر وابسته و مرتبط هستند. در واقع‌، تمام سيستم‌هاي بيوشيميايي و فيزيولوژيكي به يكديگر وابسته مي‌باشند. لذا اين تصور تكامل‌گرايان كه اندام‌ها به‌گونه‌اي مستقل تحول مي‌يابند، پذيرفتني نيست‌.

    دقیقا متوجه ایرادی که به این قسمت گرفته شده نشدم ولی یه توضیح درباره علت اینکه پروکاریوت ها مثل باکتری ها رو رو نسبت به یوکاریوت ها ساده تلقی می کنن:

    از روی شواهد به دست اومده مثل فسیل ها و سنگواره ها از پروکاریوت ها (که باکتری های حقیـقی و یا آرکی باکتری ها و یا سیانو باکتـری ها رو شامل می شوند ) دانشمنـدان تا کنون

    قدیمی ترین موجودات رو باکتری ها تشخیص دادن در عین حال به این هم باید توجه کرد که علم هنوز به درجه ای از کمال نرسیده که بتونه درباره تک تک موجودات زنده ای که تا کنون حیات

    داشتن توضیح داشته باشه ممکن هست موجوداتی ابتدایی تر از باکتری ها هم وجود داشتن ولی هنوز کشف نشدند ولی همـین تک سلولی های جزو دسته پروکاریوت ها مثل باکتریها

    بسیار ساده تر از سلول های موجودات دسته یوکاریوت ها هستن .

    پروکاریوت ها فاقد هسته مشخص هستن (در یوکاریوت ها هسته با غشا مشخص از محتویات داخل سلول جدا شده درحالـی که در پروکاریوت ها محتویـات هسـته یعنی ژنوم با محتـویات

    داخل سلولی در تماس هست) پروکاریوت ها تک سلولی هستن و سلول های بسیار ابتدایی دارن بر خلاف یوکاریوت ها که پرسلولی(و بعضی تک سولی) هستن و سلول های پیچیده ای

    دارند درداخل سلول های پروکاریوت اندامک هایی که غشا مجزا داشته باشند وجود نداره در حالی که در یوکاریوت ها اندامک هایی که دارای غشای جداگانه باشند وجود داره در پروکاریوتـها

    ریبوزوم ها بسیار ساده و کوچک و ابتدایی هستن در حالی که ریبوزوم ها در یوکاریوت ها بزرگتر و پیچیده تر هستـن ژن ها در پروکاریوت ها پیوستـه هستـن (به جزآرکی باکتـری ها) ولی در

    یوکاریوت ها ژن ها گسسته هستن (اینترون و اگزون )

    تک تک این تفاوت ها مزیت هایی رو برای یوکاریوت ها به وجود اورده و این پیشرفته تر شدن و پیچیدگی سلول های یوکاریوت رو نسبت به پروکاریوت نشون میده.


    این علل ساده بودن سلول پروکاریوت نسبت به یوکاریوت هست .. ولی باز هم نمی شه وجود موجوداتی ساده تر از پروکاریوت رو رد کرد چون امکان اینکه هنوز کشف نشدن وجود داره .مثلا

    موجوداتی مثل ویروس ها که نه پروکاریوت هستن و نه یوکاریوت دارای اسید نوکلئیک از نوع RNA یا DNA هستن ولی قادر به ساختن پروتئین نیستن و از دستگاه پروتئین سازی جاندار زنده

    استفاده می کنن برای همین تا زمانی که وارد بدن موجود زنده نشن و فعالیت حیاتی خودشون (پروتئین سازی) رو آغاز نکنن نمی توان نام موجود زنده رو بهشون نسبت داد.

  16. 5 کاربر از V E S T A بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  17. #259
    حـــــرفـه ای V E S T A's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2007
    پست ها
    6,502

    پيش فرض

    زائده‌ها تكامل را اثبات نمي‌كنند

    تكامل‌گرايان بر اين نظر پا مي‌فشردند كه بدن جانداران داراي اندام‌هايي است كه امروز ديگر كاربردي ندارند. اندام‌هايي مثل آپانديس و لايه‌هاي نيمه‌كروي در چشم زائده ناميد شده‌اند زيرا در زمان داروين تصور مي‌شد كه اينها بلامصرف مي‌باشند. طبق اين نظريه‌، اين اندام‌ها در دوره‌هاي اوليه هستي كاربردي داشته‌اند، اما به‌تدريج كه انسان خود را با محيط سازگار ساخت‌، كاربرد خود را از دست دادند. به‌عقيده اين دسته از دانشمندان‌، آنها اكنون شاهدي هستند بر آنچه قبلاً بوديم‌.

    باز در اين مورد هم شواهد، عليه اين نظريه هستند. تمام آنچه كه زائده ناميده شده‌، امروز نيز كاربردي مفيد دارند. آپانديس در واقع غده‌اي است لنفاوي‌، و لايه نيمه‌كروي نيز همچون يك قاشقك‌، اشياء خارجي را از داخل چشم جمع‌آوري مي‌كند. بسياري از ما شنيده‌ايم كه انسان قبلاً دُم داشته است‌. اين حرف خنده‌دار است‌. ستون فقرات انسان داراي 33 مهره است‌. هيچ شاهدي بر اين مدعا وجود ندارد كه او قبلاً 34 مهره داشته است‌. فردي به‌اسم هِكل بود كه نظريه دم انسان را پيش نهاد؛ او بعدها توسط دانشگاه خودش محكوم به تقلب شد!

    زيست‌شناسي مولكولي بيش از ساير عوامل‌، تكامل را رد مي‌كند!
    تکامل گرایان درباره اندام های وستجیال همچین نظری ندارن!

    اندام های وستجیال اندام هایی هستن که در نیای مشترک دو یا چند گونه وجود داشتن اما در بعضـی از گونه‌ها نقـش کمرنگ‌تری پیـدا کرده‌اند یا اینکه به کلی بدون استفاده شده‌اند.این اندام‌ها

    یا رفتارها بازمانده و تتمه و بازپس‌مانده از دوران‌هایی از تکامل جانوران هستند. از جمله اندام برجای‌مانده تقریبا بی‌استفاده می‌توان به لگن مار، دنبالچه، آپاندیس و دندان عقل در انسـان اشاره نمود.

    این زائدمانده‌ها اندام‌های در حال تحلیل رفتنی هستند که یا در دوران جنینی از بین می‌روند یا بعد از تولد به مرور از بین می‌روند یا با موجود باقی می‌مانند.


    این زواید ممکن هست کارکرد اصلی خودشون رو نداشته باشن مثل آپاندیس

    درباره دنبالچه :

    Coccyx استخوانی مثلثی شکل است که در انتهایی‌ترین بخش ستون فقرات در زیر استخوان خاجی (ساکروم) قرار دارد شامل 3-4 مهره به هم جوش خورده می‌باشد. این استخوان جزیی از لگن

    خاصره است که در پایین‌ترین قسمت ستون فقرات، در شکاف گلوتئال قابل لمس می‌باشد. دنبالچه با اندازه کوچکش و نیز نداشتن قوس‌های مهره‌ای و بالطبع کانال‌های مهره‌ای مشخص می‌گردد.




    ستون فقرات درپستانداران : در پستاندارن به خصوص انسان، ستون فقرات بسیار تحول یافته‌است. که شامل ۷ مهره گردنی ، ۱۲ مهره پشتی ، ۵ مهره کمری، یک استخوان دنبالچه و یک استخوان

    خاجی شده‌است.

    دم هم در انتهای ستون فقرات و از مهره های استخوان در دنبالچه به وجود اومده..

    انسان جزوی از پستانداران هست و ستون فقراتی مشابه سایر پستانداران داره ولی استخوان های قسمت دنبالچه نسبت به استخوان هایی که در جانداران دارای دم دیده می شه تحلیل رفتـه.








  18. 6 کاربر از V E S T A بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  19. #260
    کاربر فعال انجمن موضوعات علمی Saeed Dz's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2011
    پست ها
    1,855

    پيش فرض

    دوستان در سال 2006 نویسنده ای مسلمان با نام « هارون یحیی » با انتشار کتابی به نام « جلوه های آفرینش » سعی در ابطال نظریه فرگشت داشت که البته با مخالفت بسیاری از دانشمندان روبرو شد .

    این مطلب نقد پروفسور ریچارد داوکینز ( ملقب به داروین معاصر ) استاد زیست شناسی دانشگاه آکسفورد درباره این کتاب می باشد . توجه بفرمایید که ایشان چطور با یک نقد ساده ، بنیان این کتاب را از هم می پاچانند . ( پیشنهاد میکنم... حتما مطالعه نمایید و خواهشا این مطلب را به اشتراک ( Share ) بگذارید تا سایر دوستانتان هم از اصل ماجرا باخبر شوند )

    نقد « ریچارد داوکینز » بر کتاب « هارون یحیی »

    مارهای سمی [۱]، مارماهی های لغزنده [۲] و هارون یحیی

    سال ۲۰۰۶ من هم یکی از ده ها هزار دانشمند دانشگاهی در سراسر جهان بودم که کتاب کاملا رایگان و بسیار پر خرج "جلوه های آفرینش" نوشته ی نویسنده ی مدافع مسلمان ترک، هارون یحیی را ناخواسته دریافت کردم. تز این کتاب، که در یازده زبان منتشر شد، این بود: تکامل نادرست است. مدرک اصلی این کتاب صفحه صفحه شامل تصاویر زیبای فسیل حیوانات است که همراهش یک نوع مدرن آن ذکر شده تا بگوید که این حیوان از زمان فسیلش تا کنون هیچ تغییری نکرده است. این کتاب قطع بزرگ، مملو از تصویر با بیش از ۷۰۰ صفحه رنگی گلاسه با کیفیت بالاست. هزینه ی تولید چنین کتابی می بایستی که بسیار بالا بوده باشد و آدم حیران می ماند که با کدام پول چنین کتابی تولید و رایگان در چندین کپی با زبان های بسیار متعددی توزیع شده.

    همان طور که ذکر شد، تمام پیام کتاب مبتنی بر تشابه بین حیوانات مدرن و فسیل همانند آنان می باشد. وقتی بصورت اتفاقی داشتم کتاب را ورق می زدم به صفحه ۴۶۸ بر خوردم که بخش مخصوص "مارماهی ها[۳]" بود، یک فسیل و یک نوع مدرن. عنوان آن چنین بود

    ۴۰۰ گونه ی مارماهی ِ آنگویلیفرم [۴] وجود دارد که در طی چندین میلیون سال هیچ تغییری نیافته اند که این امر بار دیگر نامعتبر بودن تئوری تکامل را آشکار می کند.

    نمی توانم [دقیق] بگویم، فسیل نشان داده شده احتمالا یک مارماهی باشد، اما "مارماهی" مدرنی که یحیی آنرا نشان می دهد (تصویر شماره 1) بدون شک مارماهی نبوده و یک مار دریایی[۵] است، و به احتمال زیاد از دسته زهر داران لاتیکودا[۶] است (البته یک مارماهی، به هیچ وجه مار نیست بلکه یک ماهی استخوانی -teleost fish- می باشد.) . من کتاب را به منظور بررسی بی دقتی های اینچنینی مرور نکرده ام. اما همینقدر بگویم که این اولین صفحه ای بود که بدان نگاه کردم... به چه بهایی این کتاب می خواهد اثبات کند که حیوانات مدرن از زمان فسیل های همتایشان هیچ تغییری نکرده اند؟

    ضمنا، در می ۲۰۰۸ هارون یحیی که نام اصلی وی عدنان اکتار است، در دادگاه ترکیه به دلیل "ایجاد یک سازمان غیر قانونی به منظور منفعت شخصی" محکوم به سه سال زندان شد."

    بخش افزوده شده در ۸ ام جولای

    حال به صفحات بیشتری از این کتاب مهمل نگاه کرده ام. دو صفحه ۵۴ - ۵۵ و ۴۱۵ - ۴۱۶، "کرینوید[۷]" نام گذاری شده اند، و تماما سعی بر آن دارد که نشان دهد چگونه فسیل کرینویدها با نوع مدرن و امروزین آن متشابهت دارد. کرینویدها دنباله ی خویشان ستاره دریایی هستند، و عضو رسته ی اکینودرماتا[۸] محسوب می شوند. بخش زیر عنوان صفحه ۵۴ است، سه صفحه دیگر نیز تقریبا عناوین متشابهی دارند:

    فسیل کرینوید ۳۴۵ میلیون ساله، متشابه قراین امروزین خود است که این امر تئوری تکامل را بی اعتبار می کند. کرینویدها که از ۳۴۵ میلیون سال پیش بدون تغییر باقی مانده اند تئوری تکامل را رد می کنند، و خلقت خدا را به عنوان یک فکت(واقعیت) آشکار می کنند و هر سه صفحه یک عکس زیبا از کرینوید مدرن را نشان می دهد تا مقصود را بیان کند. منتها، در تمامی موارد، حیوان مدرن به تصویر کشیده شده، کرینوید نیست. این حیوان حتی اکینودرم [۹] هم نیست. این حیوان حتی یک دئوتروستوم[۱۰] (زیر شاخه ای که اکینودرم و ما بدان تعلق داریم) هم نیست. خوانندگان جانورشناس، متوجه خواهند شد که این تصویر یک کرم آنلید[۱۱] با خانه ی تیوب شکل است، یک [کرم] سابلید[۱۲].

    در صفحه ۴۰۲، تصویر چهار فسیل وجود دارد، که به درستی بریتل استار[۱۳] نام نهاده شده اند. بریتل استارها یکی از دسته های بزرگ اکینودرم ها هستند، سایر دسته ها ستاره ی دریایی، خارپوست دریایی و کرینویدها هستند. بار دیگر ما با یک ادعای استاندارد خلقت گرایی مواجه هستیم:

    این سنگواره (فسیل) ۱۸۰ میلیون ساله آشکار می کند که بریتل استارها پس از ۲۰۰ میلیون سال همانند سابق هستند. این حیوانات، بدون هیچ تفاوتی با گونه های زنده ی امروزی، بار دیگر نامعتبر بودن تکامل را آشکار می کنند.

    در اینجا ما نه یک عکس بلکه دو عکس از موجودات زنده داریم که عدم تغییر از زمان سنگواره ها را نشان می دهد. پس یکی از این حیوانات مدرن بریتل استار است. فسیل دیگر ستاره ی دریایی! که عضو یک دسته ی کاملا متفاوت از اکینودرم هاست و در یک نگاه ساده تفاوت عمیق آن آشکار می شود.

    در پایان، آقای پ.ز. مایرز پیشتر مسئله ی زیر را مورد بررسی قرار داده اما برای تکمیل این مسئله این تصویر را هم من اضافه می کنم. در صفحه ۲۴۴، یحیی سعی می کند بگوید که مگس های کادیس[۱۴] از حشرات باقی مانده در کهربا از ۲۵ میلیون سال قبل تا کنون تغییر نکرده اند. بار دیگر با چنین عنوانی مواجهیم:

    این موجودات ذی حیات پس از میلیون ها سال بدون هیچ تغییری در ساختارشان زنده مانده اند. حقیقت این است که این حشرات هیچ تغییری نکرده اند و این نشانی از آن دارد که هیچگاه فرگشت نیافته اند.

    حال انتظار این را داریم وقتی که به تصویر حیوان مدرن نگاه می کنیم با چیز خوبی مواجه شویم. یک "مگس کادیس" چه می تواند باشد؟ شاید یک کپور؟ یا کرم باغ؟ شاه میگو؟ نه، در واقع از همه ی اینها بهتر: یک طعمه ی ماهیگیری به همراه قلاب فولادی آن!!!

    واقعا نمی دانم چه بگویم تا که بین چاپ گران قیمت و گلاسه ی این کتاب و "پوچی نفس گیر" محتوای آن تطبیقی دهم. آیا این واقعا پوچ است یا یک تنبلی آشکار است – یا شاید بدگمانی آگاهانه از نادانی و حماقت مخاطبین آن – که غالبا خلقت گرایان مسلمان هستند. پول آن از کجا آمده است ؟



    لینک های مرتبط :

    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

    این لینک ویدئویی نیز جلسه ای است که پروفسور داوکینز مطالب فوق را مشروح بیان می کنند :

    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

    [1] venomous snakes

    [2] slippery eels

    [3] eels

    [4] Anguilliformes

    [5] sea snake

    [6] laticauda

    [7] crinoid

    [8] phylum Echinodermata

    [9] echinoderm

    [10] deutersotom

    [11] annelid

    [12] sabellid

    [13] brittlestar

    [14] caddis fly

  20. 3 کاربر از Saeed Dz بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •