בلم آغوش پر آرامشـے را مے פֿـواهـב ڪـﮧ زیر باراטּ گرمم ڪنـב
בلم میפֿـواهـב ڪسے باشـב خوب باشـב
مهرباטּ باشـב
بس باشـב
همــﮧے ایـטּ بودטּ ـهایش فقط براے مـטּ باشـב
فقط براے مـטּ باشـב. .
בلم آغوش پر آرامشـے را مے פֿـواهـב ڪـﮧ زیر باراטּ گرمم ڪنـב
בلم میפֿـواهـב ڪسے باشـב خوب باشـב
مهرباטּ باشـב
بس باشـב
همــﮧے ایـטּ بودטּ ـهایش فقط براے مـטּ باشـב
فقط براے مـטּ باشـב. .
شیشه ی پنجره را باران شست
از دل من اما چه کسی نقش تورا خواهد شست…؟
چه بگویم با تو؟ دلم از سنگ که نیست
گریه در خلوت دل ننگ که نیست
چه بگویم با تو؟
که سحرگه دل من
باز از دست تو ای رفته ز دست
سخت در سینه به تنگ آمده بود
مــی ترســم ...
از شکسـته شدن حصــار تنهــایـی هـام ...
از دل بســتن ...
دل بـــریدن ...
از عشــق ...
از همــه ی این ها مـــی ترســم ...
خــدایا ...
تکلیــفی برایِ دلــم بنــویس ...
خســـته ام .....
بــه مــن نخنــد ،
مــن هـــم
روزگــاری عزیــز دل
کســی بــودم .....
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
یادت هست…؟!
روزی پرسیدی این جاده کجا می رود…؟!
و من سکوت کردم… دیدی…!
جاده جایی نرفت…!
آن کــــــــه رفت، تـــو بودی…
ديوان حافظ ودلهره انگشتان سردم بر روي ورق هايش....
حافظا
اينبار نمي خواهم بگويي :
يوسف گم گشته باز آيد به كنعان غم مخور....
غم ها به كنار
همه را خورده ام
يك به يك...
شيرين شده طعم تلخشان برايم...
برايم بگو
تنها اين يكبار برايم بگو :
يوسف گم گشته " كي " باز آيد به كنعان ؟
كلبه احزان " كي " ميشود روزي گلستان ؟
گفتي دل غمديده حالش به شود، پس كي؟
سر شوريده ام " كي" باز مي آيد به سامان ؟
ميداني حافظ
به فال هايت هم ديگر اعتمادي نيست
هم گام با روزگار دروغين امروز شده اند....
اميد هايت نوش دارو يند...
اما
بعد از مرگ سهراب...!
.
یوسـف و زلیـخـا را بــ ی خـیــــال ..
مـَـن ..
در آغوش همیـن پیراهن یادگاریــت
هـــزار سال جـوان تــــر می شوم /
داستـان عشق ما عادلانه نبود ...
هرچه دروغ بود از تـــــــــــــو ...
هر چه باور بود از مــــــــــــن ...
ﺧﻮﺍبيدﻩ ﺑﻮﺩم ﮐﺎﺑﻮﺱ ميديدم
ﺍﺯ خوﺍﺏ ﺑﻠﻨﺪ ﺷﺪم ﺗﺎ ﺑﻪ ﺁﻏﻮﺷﺖ ﭘـﻨﺎﻩ ﺑﺒﺮم
ﺍﻓﺴــــــــــــــﻮﺱ
يادم رفته بـود كه از نبودنت به خواب پـناه برده بودم !!!
دوستت خواهم داشت در سکوت!
مبادا در صدایم توقعی باشد
که خاطرت را بیازارد…
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)