يادم آمد تو به من گفتي از اين عشق حذر كن
اندكي چند بر اين آب نظر كن
آب آيينه ي عشق گذران است
تو كه امروز نگاهت به نگاهي نگران است
باش فردا كه دلت با دگران است
يادم آمد تو به من گفتي از اين عشق حذر كن
اندكي چند بر اين آب نظر كن
آب آيينه ي عشق گذران است
تو كه امروز نگاهت به نگاهي نگران است
باش فردا كه دلت با دگران است
تا از طلب به یافت رسی سالهاست راه
بس کن حدیث یافت طلب را به جان طلب
خاقانیا پیاده شو از جان که دل توراست
بر دل سوار گرد و فلک در عنان طلب
با مدعی مگویید اسرار عشق و مستی
تا بی خبر بمیرد در درد خود پرستی
عاشق شو ار نه روزی کار جهان سر آید
ناخوانده نقش مقصود از کارگاه هستی
بهر حفظ گله شبان چون بخواب رفت
سگ بايد اي فقيه, نه آهوي خوشخرام
من فقط برگ درختم
رگ و ریشه م از نگاته
چسبیدم به ساقه ای که
تو زمستونم باهاته
توی برف و بارونا حیف
خیلیا ازت بریدن
خیلیا رفتن از این جا
که دیگه مارو ندیدن
منو تو موندیم و دنیا.........
از لحظه جدا شدن , يه روزه شادي نديدم
توُِ هجرت و تنهائيام ,چه رنج و دردي کشيدم
بدل ميگفتم شب و روز, گريه نکن گناه داره
چشات اگه پي اش باشه, تو زندگي کم مياره
هم بسوزی هم بسازی هم بتابی در جهان
آفتابی ماهتابی آتشی مومی بگو
گر کسی گوید که آتش سرد شد باور مکن
تو چه دودی و چه عودی حی قیومی بگو
ای دل پران من تا کی از این ویران تن
گر تو بازی برپر آن جا ور تو خود بومی بگو
و در اعماق خاطر ياد آور آن شميم روح افزا را
ز "من" بگذر و بر طاق جهان بنگار شور واژه ي "ما" را
اگه آسمون عشقي
مثه پرواز توي اوجي
اگه ساحله دل, من
تو براش دريا و موجي
توي تاريکي شبهام
مثه ماهي که مي تابي
مثه خورشيدي به روزام
مثه رويا توي خوابي
یا امیرالمومنین روحی فداک
آسمان را دفن کردی زیر خاک
آه را در دل نهان کردی چرا؟
ماه را در گل نهان کردی چرا؟
یا علی(ع) جان تربت زهرا کجاست؟
یادگار غربت زهرا(س) کجاست؟
هم اکنون 2 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 2 مهمان)