در نم نم دوباره ي باران رسيده است
حسي که سال هاست به پايان رسيده است
حسي که در رطوبت اردي بهشت ماه
از يک نسيم ساده به طوفان رسيده است
در نم نم دوباره ي باران رسيده است
حسي که سال هاست به پايان رسيده است
حسي که در رطوبت اردي بهشت ماه
از يک نسيم ساده به طوفان رسيده است
نشد نان هم نشد آب از به نان
نشد از بنان بی بنان آب و نان
گر می خوری با نان هم بجو
که جوینده شد پیروزی هم بجو
سلام دوست گرامی
مشاعره یعنی این که با حرف آخر شعر قبلی شعرت آغاز می شود... شعر شما باید با حرف "ت" شروع شود
موفق باشید
می دونم دوستم ولی فک کردم به ایناش دیگه اهمیت نمیدید !
ای بابا! چرا تاپیک رو تبدیل به گفتگو کردید؟
اصلا ولش کن . . . ادامه میدیم
وه چه شيرينست
از تو بگسستن و با غير تو پيوستن
در بروي غم دل بستن
كه بهشت اينجاست
بخدا سايه ابر و لب كشت اينجاست
تو همان به كه نينديشي
بمن و درد روانسوزم
كه من از درد نياسايم
كه من از شعله نيفروزم
Last edited by tohidkh; 09-09-2008 at 23:38.
من از خدامه بمونی کنارم
من که بجز تو کسی و ندارم
من از خدامه که نباشه دوری
فقط دلم میخواد بگی چجوری
من از خدامه که یه روز دعامون
بره تو آسمون پیش خدامون
به عشق اونکه بعد اونهمه درد
خدا یه بار نگاهیم به ما کرد
در سنبـلش آویختم از روی نیاز
گفتم من سودازده را کار بساز
گفتا که لـبــم بگیـــر و زلفـم بگــذار
در عیش خوش آویز نه در عمر دراز
زندگی، یعنی چکیدن همچو شمع از گرمی عشق
زندگی، یعنی لطافت گم شدن در نرمی عشق
زندگی، یعنی دویدن بی امان در وادی عشق
رفتن و آخر رسیدن بر در آبادی عشق
قاف-قوسین اولدو قاشین عاشیقه محرابیلر(ق- قوسین شد ابرویت بر عاشقان)
سجدگاه اولدو آنینچون شاهی-جومله انبیا(زین سبب محرابها سجده گاه شاه انبیا(محمد(ص))شد) و یا محمد (ص) سجده گاه انبیا گشت.الف
عمادالدین نسیمی
Last edited by t.s.m.t; 10-09-2008 at 02:30.
هم اکنون 2 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 2 مهمان)