تبلیغات :
خرید لپ تاپ استوک
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 259 از 380 اولاول ... 159209249255256257258259260261262263269309359 ... آخرآخر
نمايش نتايج 2,581 به 2,590 از 3796

نام تاپيک: سریال قهوه تلخ

  1. #2581
    Scientific Moderator farshidshd's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2007
    محل سكونت
    ๑۩۞۩๑̴
    پست ها
    4,522

    پيش فرض

    اطلاعیه مهم مهران مدیری درباره CD ماهواره



    به نام زیبایی
    نکته ای کوتاه با مردم عزیزم.......

    در اردیبهشت سال 1387، یعنی حدوداً یکماه پس از پخش سریال مرد هزار چهره، طراحی چند CD برای تولید در شبکه نمایش خانگی را شروع کردم که یکی از آنها موضوع ماهواره بود .
    پس از مرحله نگارش، فیلمبرداری را شروع کردیم که در شهریور سال 87 به اتمام رسید. قبل از اینکه مونتاژ، ساخت تیتراژ و موسیقی این آثار شروع شود، پیشنهاد ساخت سریال مرد دوهزار چهره به ما داده شد وساخت این سریال آغاز گردید و کلاً از پخش این CD ها منصرف شدیم، تا اینکه چند هفته پیش، یکی از همکاران در پروژه قهوه تلخ، CD ماهواره را برای من فرستاد و گفت از یک دستفروش خریداری کرده است.
    نمی دانم چگونه این CD به بیرون راه پیدا کرده، به شبکه قاچاق رسیده و با این سرعت توانسته اند برای آن جلد بسازند، اسم بگذارند و حتی امضای من در قهوه تلخ را پشت آن چاپ کنند.
    این موضوع به شدت در حال پیگیری است که به زودی توسط مطبوعات به اطلاع شما خواهد رسید.

    با احترام
    مهران مدیری
    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


    منبع: سایت رسمی قهوه تلخ
    Last edited by farshidshd; 24-01-2011 at 17:15.

  2. 5 کاربر از farshidshd بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #2582
    آخر فروم باز reb's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2008
    پست ها
    1,598

    پيش فرض

    این اطلاعیه بسبب آن که سابق بر این در همین تاپیک گذاشته شده و کلی هم مخالف و موافق و ممتنع داشت نه نتها خیلی مهم بلکه یذره هم مهم نیست.

  4. #2583
    آخر فروم باز mahdy2021's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2005
    محل سكونت
    Iran-Tehran
    پست ها
    1,581

    پيش فرض

    این اطلاعیه بسبب آن که سابق بر این در همین تاپیک گذاشته شده و کلی هم مخالف و موافق و ممتنع داشت نه نتها خیلی مهم بلکه یذره هم مهم نیست.
    این جمله در مورد مهران مدیری ظاهرا رخ داد (امسیت امیرا و اصبحت اسیرا)

    یه دفعه همه نظرات در مورد مهران تغییر کرد

  5. #2584
    آخر فروم باز ahriman323's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2007
    پست ها
    9,106

    پيش فرض

    الان که پست به دلیل خبر بدون منبع موثق برای سومین بار پاک بشه : دی

  6. این کاربر از ahriman323 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  7. #2585
    آخر فروم باز shifter's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2009
    محل سكونت
    uk.ac.ir
    پست ها
    2,106

    پيش فرض

    اقا يه مشكل! من خيلي با خشونت اون پوشش امنيتي رو خراش دادم...دو تا از عدد هاش هم كنده شده
    راهي هست ايا كه بشه اون دو تا عدد رو پيدا كرد؟
    يه كد ديگه هم زير اون كد اصلي هست...نميشه از طريق اون كاري كرد؟
    ---------------------------------------
    پ.ن: مشكل حل شد شروع كرديم شانسي عدد گذاشتن و فرستادن تا اينكه يكيشو قبول كرد
    Last edited by shifter; 24-01-2011 at 18:32.

  8. #2586
    پروفشنال
    تاريخ عضويت
    Mar 2008
    محل سكونت
    اتاقم
    پست ها
    859

    پيش فرض

    در ۳ سوت مخش را زدیه.
    بابا شاه همه چیز رو بهم میریزه و خودش هم که سقوط آزاد داشت.

  9. این کاربر از Sub007 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  10. #2587
    پروفشنال shah abas's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2006
    پست ها
    771

    پيش فرض

    دوستانی که از بسته بندی گله داشت٬ جا داشت در مجموعه ۱۲ یک پستی هم بابت بهتر شدن بسته بندی می دادند. منظور رنگی شدن ۲ سی دی از ۳ سی دی مجموعه است.

  11. این کاربر از shah abas بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  12. #2588
    پروفشنال
    تاريخ عضويت
    Mar 2008
    محل سكونت
    اتاقم
    پست ها
    859

    پيش فرض

    پک ۱۲ رو چند روز دیر رفتم سراغش و در کمال تعجب دیدم که فروشنده میگه سی دی نداریم و فقط دی وی دی داریم در حالیکه همیشه برعکس میشد.

  13. #2589
    آخر فروم باز fandak's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2007
    پست ها
    1,577

    پيش فرض

    گفتگو با جواد عزتی با زیگر نقش پیر بابا در سریال قهوه تلخ ساخته مهران مدیری


    پنهان شدن پشت ‌گریمی عجیب اما دوست داشتنی
    شاید از روی عكس، شناسایی‏اش آسان نباشد اما او جواد عزتی است، همان پیرمردی كه این روزها با نقش بامزه‌اش در سریال قهوه تلخ، حسابی گل كرده. شنیدن نعره‏های «چیه؟»، «كی بود؟»، «بعله» و لبخندی كه بلافاصله روی لب بقیه می‏آید. این حركات و عكس‌العمل‌ها وجه مشترك آن‏هایی است كه سریال قهوه تلخ را دنبال می‌كنند. عامل این اشتراك هم كسی نیست جز جواد عزتی. او در سریال‌های مدیری معمولا در نقش یك پیرمرد ظاهر می‌شود؛ پیرمردی كه گرچه چندان نقش اصلی نیست اما با این حال به‌چشم می‌آید.
    منبع: سایت نقد فارسی


    پیشنهاد پیمان قاسم‌خانی
    پیمان قاسم‏خانی من را به مهران مدیری معرفی كرد. فكر می‌كنم قبلا از من یك تئاتر دیده بود یا راجع‌ به آن حرف زده بودیم كه این اتفاق‌ها افتاد. بعد از آن در نقش یك پیرمرد دیگر در سریال گنج مظفر بازی كردم كه پخش نشد اما مدیری آن را خیلی دوست داشت. در حقیقت این پنجمین نقش پیرمردی بود كه در كارهایش بازی كردم.


    تكه‌كلام‌هایی كه كنترل می‌شوند
    تكه‌كلام‌های سریال قهوه تلخ، الان همه‌ جا شنیده می‌شود. زمان شروع سریال، حتی فكرش را هم نمی‏كردیم جمله یا دیالوگ‏هایی كه شاید فقط یك بار هم از زبان بازیگران بیان شوند آنقدر مورد توجه قرار بگیرند كه مردم چند بار فیلم را عقب بزنند تا تكرار سكانس یا پلانش را ببینند. نكته‌ای كه ما اصلا به آن توجه نكرده بودیم همین بود. نكته دیگر این بود كه آن‏هایی كه تلویزیون نمی‌بینند، این سریال را می‌بینند. بعضی از دوستان من به دلیل مشغله‌های كاری فرصت نمی‌كنند سریال‌های تلویزیونی را ببینند اما برای قهوه تلخ، زمان خودشان را تنظیم می‌كنند و كار را می‌بینند. خیلی‌ از سكانس‌ها و پلان‌هایی كه بازی كرده‌ایم در اینترنت برای دانلود پیدا می‌شود. حتی صدای گفتن بعضی‌ از تكه‌كلام‌ها، زنگ موبایل و اس‌ام‌اس هم شده و این لطف مردم را می‏رساند. من همیشه دوست داشتم از این مسائل دوری كنم. چون این جور مسائل، معمولا به روند كاری بازیگر ضربه می‌زند. مخصوصا برای كسی كه هم كار كمدی می‌كند و هم كار درام. من هم كه هیچ‌وقت در یك ژانر خاص بازی نمی‏كنم. این لطف مردم در واقع كمی كار من را سخت می‌كند.



    تجربه خوب تئاتر خیابانی
    بیشتر دوستانم معمولا سراغ نقش‌های اصلی كار می‏روند. اگر هم نقش فرعی بپذیرند فقط برای دستمزد خوبی است كه نصیب‌شان می‌شود. در واقع برای نقش، وقت زیادی نمی‌گذارند اما من از همان ابتدا كه وارد كار بازیگری شدم هیچ وقت به طولانی بودن و درجه یك بودن آن فكر نكردم. دوست دارم هر كاری را درست انجام دهم. چنین وسواس‌ و طرز تفكری در مورد نقش را در كار تئاتر به ‌دست آوردم. زمان طولانی تئاتر خیابانی كار می‌كردم. در خرابه‌ها برای بچه‌هایی نمایش اجرا می‌كردیم كه حتی تلویزیون نداشتند. در آنجا هم حتی باید نقش‌هایمان را به نحو احسن بازی می‌كردیم. برای اینكه بچه‌ها تنها چیزی كه می‌دیدند، نمایشی بود كه ما اجرا می‌كردیم. این مسئله هنوز هم روی كارم تاثیر دارد در حقیقت ما نمایش را برای مردمی اجرا می‌كردیم كه ما را انتخاب نمی‌كردند و ما با بازی كه داشتیم باید كاری می‌كردیم تا بدون اینكه انتخاب شویم، با ما ارتباط برقرار كنند. این شد عادت من.


    برای این پیرمرد، مایه گذاشتم
    كاراكتر پیرمرد را قبل از آماده شدن متن نویسنده‏ها، در آورده بودم. چون مهران مدیری قبل از اینكه حتی نویسنده‌ها بخواهند متن را بنویسند، به من و هادی گفته بود قرار است نقش یك پیرمرد را بازی كنیم. ما كاراكتر را ساختیم و بعد از اینكه آقای مدیری این تیپ‌ها را دیدند به نویسنده‌ها جزئیات نقش‌ها را گفتیم. اما كاری مانند سریال «مثل هیچ‌كس»، این شكلی نبود. البته كلیت كار «مثل هیچ‌كس» هم با این شكل كار فرق داشت چون می‌توانستم وجوه شخصیتی مختلفی را نشان دهم. در خیلی از كارهای كمدی، تیپ را به ما می‌دهند. برای اینكه در روند قصه فرق ایجاد می‌شود. اما در قهوه‌تلخ چنین اتفاقی نیفتاد چون به‌لحاظ قصه‌پردازی دراماتیك تاثیر چندانی نداشت. برای همین دست نویسنده‌ها كمی بازتر بود و می‌توانستند با سلایق ما راه بیایند اما در بعضی‌ قصه‌ها چنین اتفاقی نمی‌تواند بیفتد، چون كاراكتر در روند قصه تاثیر می‌گذارد.


    الگوبرداری در تیپ‌سازی
    الگوبرداری در تیپ‏سازی خیلی مهم است، برای همین همیشه سعی می‌كنم تا خصوصیات منحصر به ‌فرد افراد را حفظ كنم و در جایی خرجشان كنم. تكه‌كلام‌هایم را در این كار خیلی دوست دارم. مثلا «كیه» را از خاطرات یكی از دوستانم و تكه كلام «بله» را هم از مصاحبه‌ای كه یك نفر در تلویزیون انجام می‌داد و این كلمه را به كار می‌برد برداشتم. چون به‌نظرم خیلی بانمك ادا می‌شد. اینكه حرف‌ها را گوش نمی‌كند و مدام سوال می‌پرسد را از آدمی كه او را كاملا می‌شناختم تقلید كردم. یادم هست سر مرد هزار چهره خاطره‌ام را از همین آدم‌ها برای سیامك (انصاری) تعریف كردم و او هم خوشش آمد. همان‏جا به او گفتم كه حتما یك روز اینها را بازی می‌كنم. این نقش، در حقیقت از سه آدم مختلف برداشت شد. البته این را هم باید بگویم در بعضی از نقش‌ها و خیلی از قصه‌ها نمی‌توان كاراكتر را با نوع بازی آن شناخت. دیالوگ‌های كار، نقش را معرفی می‌كند.


    من و باباشاه همدیگر را تحت تاثیر قرا نمی‌دهیم



    من و هادی كاظمی می‌توانستیم در طول كار، تحت‌تاثیر هم قرار بگیریم اما نكته‌ای كه وجود دارد این است كه در كار آقای مدیری فرصت كم است. چون تمام بازیگران، برای خودشان استاد هستند و باید گلیم خود را از آب بیرون بكشند. برای همین ما قبل از اینكه سر صحنه برویم به كارمان فكر می‌كردیم. من و هادی با هم حرف می‌زدیم اما كاراكترهایمان را با هم در نیاوردیم. خوشبختانه با اینكه آقای مدیری اصرار داشت كه گریم‌هایمان شبیه به هم باشد، شخصیت‌هایمان شبیه به هم نشد. الان دیگر نزدیك به 51 قسمت كار گرفته شده. حالا باید ببینیم كه برای بقیه‌اش چه می‌توان كرد. دوست داشتم این كاراكتر برای خودش قصه داشته باشد و در كل روند داستان تاثیر بگذارد اما خب تا الان چنین اتفاقی نیفتاده است. با نویسنده‌ها كه صحبت می‌كردم می‌گفتند شاید این اتفاق هم افتاد ولی تا قسمت 35 كه ما آماده داریم اوضاع كار به شكل قبل است.


    پشت گریم عجیب
    دوست داشتم گریمم شلوغ باشد. چون قرار بود تیپ بازی كنم و دلم می‌خواست از چهره خودم خیلی دور باشم. تا وقتی گریمم را ندیده بودم نمی‌توانستم برای این كاراكتر صداسازی كنم. نوع صدا، نوع رفتار، طرز حرف زدن، شكل راه رفتن، همه و همه پس از گریم بیشتر شكل خودش را پیدا كرد. برای همین فكر می‏كنم گریم در كارم تاثیر زیادی داشت. معمولا با مهرداد شكرابی هم خیلی راجع‌ به این موارد، بده بستان داریم و با هم حرف می‌زنیم و به نتیجه می‌رسیم. در حقیقت بعد از گریم بود كه رفتارهای بیرونی و اكت‌هایش بیشتر شكل گرفت. آلزایمر، توهم‌ها و دیدن آدم‌های خیالی هم با اینكه از قبل برایش فكر كرده بودم در بسیاری مواقع مثل اینكه كجاها ابروهایم را بالا بزنم و بعد نگاه كنم طبیعتا بعد از گریم شكل گرفت. مردم تشخیص كه می‌دهند، اما ترجیح من این است. شهرت بد نیست اما من دوست ندارم كه چیزی در ذهن تماشاگر ثابت شود، سعی‌ام را كرده‌ام كه این اتفاق نیفتد.


    عینك ناخوانده
    عینك هم یكباره و بدون مقدمه به من اضافه شد. چون تا قبل از اینكه سكانس را بگیریم عینك را ندیده بودم و از قصه هم خبر نداشتم. متن را گرفتم و خواندم و بعد در حین فیلمبرداری كه عینك را دادند و من به چشمانم گذاشتم، همان‏جا بازی با آن هم شكل گرفت. سعی می‌كنم از عكس‏العمل عوامل سر صحنه، درست همان‌جا و همان لحظه فیلم‏برداری و تماشای كار استفاده كنم و مطمئنم كه در قسمت‌های جدید كه به زودی فیلمبرداری‌اش را شروع خواهیم كرد، نكات جدید دیگری را در بازی‌ام رو خواهم كرد.


    نمایش هسه كارلسون
    تئاتر را دوست دارم و سعی می‌كنم خودم را وفق دهم و هرگز نمی‌توانم تركش كنم. در حقیقت موقعیت طوری بود كه نمی‌شد دوستان نمایش هسه كارلسون (به كارگردانی مسعود رایگان) را تنها گذاشت. یك هفته به اجرا مانده بود. واقعا اگر آن شب اول بعد از تمرین به خانه بر می‌گشتم و تصمیم می‏گرفتم كار نكنم، نمی‌توانستم خودم را ببخشم. چون بچه‌ها در شرایط بدی بودند.
    از این انتخاب راضی‌ام و هیچ‌وقت از تئاتر دلسرد نمی‏شوم. چه زمانی كه نقش هفت ساله را ایفا كردم چه زمانی كه در نقش یك آدم 70ساله قرار گرفتم. طبیعتا برای ما هم خوب می‏شد اگر كارگردان بالای سركار می‏ایستاد اما خب او هم سر فیلمبرداری بود و مشكلات خودش را داشت. در غیاب او رویا تیموریان سركار می‌آمد و به‌عنوان مشاور كارگردان بر كار نظاره می‌كرد.


    منبع : تهروز

  14. 9 کاربر از fandak بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  15. #2590
    کـاربـر بـاسـابـقـه AB's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2005
    پست ها
    3,356

    پيش فرض

    اولاش به نظرم قشنگ تر بود.از حالت طنز در اومده.

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •