میخانه ده می عجب بها تاپدی یئنه
هر ریند و گدا بوگون نوا تاپدی یئنه
آئینه ی دل کی زنگ غم توتموش ایدی
بیر جام ایله گؤر نئجه صفا تاپدی یئنه
نباتی
میخانه ده می عجب بها تاپدی یئنه
هر ریند و گدا بوگون نوا تاپدی یئنه
آئینه ی دل کی زنگ غم توتموش ایدی
بیر جام ایله گؤر نئجه صفا تاپدی یئنه
نباتی
هم نکتهی وحدت را با شاهد یکتاگو
هم بانگ اناالحق را بر دار معظم زن
هم چشم تماشا را بر روی نکو بگشا
هم دست تمنا را بر گیسوی پر خم زن
نه هر نسیم که اینجاست بر تو میگذرد
صبا صباست، بهر سبزه و گلشن گذریست
میان لاله و نرگس چه فرق، هر دو خوشند
که گل بطرف چمن هر چه هست عشوهگریست
تو غرق سیم و زر و من ز خون دل رنگین
بفقر خلق چه خندی، تو را که سیم و زریست
ز آب چشمه و باران نمیشود خاموش
که آتشی که در اینجاست آتش جگریست
تورا از بین صد ها گل جدا کردم
تو سینه جشن عشقت رو به پا کردم
برای نقطه پایان تنهایی
تو تنها اسمی بودی که صدا کردم
من ئولنده،منی قویمون مزاره
اودون ییغین وورون اونا شراره
منی آتین،سیز چئکیلین کناره
قویون شعله لنسین چئکسین زبانه
نباتی
هر روز دلم در غم تو زارترست
وز من دل بی رحم تو بی زارترست
بگذاشتی ام غم تو نگذاشت مرا
حقا که غمت از تو وفادارتر است
تا تو نگاه مي كني كار من اه كردن است
اي به فداي چشم اين چه نگاه كردن است
تا به گيسوي تو دست ناسزايان كم رسد
هر دلي از حلقه اي در ذكر يارب يارب است
تو را خواهم و دانم كه هرگز به كام دل در اغوشت نگيرم
تويي ان اسمان صاف و روشن من اين كنج قفس مرغي اسيرم
مست بگذشتی و از خلوتیان ملکوت
به تماشای تو آشوب قیامت برخاست
پیش رفتار تو پا بر نگرفت از خجلت
سرو سرکش که به ناز از قد و قامت برخاست
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)