یه سوتی خفن:
دیشب یه مقداری زودتر از همیشه خوابیدم.
ساعت 6 ونیم بیدار شدم دیدم نیاز وحشتناک به رفتن به دستشویی دارم.
من عادت دارم با لباس زیر میخوابم.
میدونید که آقایون صبح ها که بیدار میشن چه وضعیتی دارند!!!
.gif)
بلند شدم بدون اینکه شلوار بپوشم رفتم بیرون اتاقم, اصلا فکر اینو نمیکردم که کسی بیدار باشه ولی مامانم بیدار بود منم شرتم یه 10 20 سانتی جلوتر از خودم میرفت
.gif)
, تا دیدم مامانم اونجاست سریع دویاره برگشتم توی اتاقم.
مامانم که مونده بود من چرا اینطوری کردم پشت سرم اومد تو اتاقم و نگران گفت چی شده؟؟؟
منم سریع خودم و انداختم توی تختم و پتو رو کشیدم رو خودم گفتم هیچی بابا برو.
نکته خیلی ضایع اینجا بود که بعد از چند ثانیه بلند شدم شلوار پوشیدم و رفتم دستشویی.
ولی صبح گفتم خواب بد دیده بودم و قضیه یه مقدار ماست مالی شد.
.gif)
گفتم خواب دیدم خودمو حلق آویز کردم.
.gif)