دلم تا عشقباز آمد در او جز غـــــم نمی بینم!
دلی بی غم کجا جویم که در عالم نمی بینم!
دمی با همدمــــــــــــی خرم ز جانم بر نمی آید
دمم با جان بر آید چونکه یک همدم نمی بینم!
خوشا و خرما آن دل که هست از عشق بیگانه!
که من تا آشـــــــــــنا گشتم دل خرم نمی بینم!
مرا رازی است اندر دل به خــون دیده پرورده
ولیکن با که گویم راز چون محرم نمی بینم!
قناعت می کنم با درد چون درمـان نمی یابم!
تحمل می کنم با زخم چون مرهم نمی بینم!
کنون دم درکش ای "سعدی" که کار از دست بیرون شد
به امید دمی با دوســــــــــــــــت وان دم هم نمی بینم!
سرود مهر – با صدای محمد رضا شجریان بشنوید!