مشاعره

[MJNeghabi]

این روزا که شهر عشق خالی ترین شهر خداست
خنجر نا مردمی حتی تو دست ســـــــایه هاست!

وقتی که عاطفه رو می شه به آسونی خرید
معنی کلام عشـــق خالی تر از باد هواست!

...

[a-r-i-y-a-n-a]

تاب بنفشه می دهد طرهّ ی مشک سای تو
پرده ی غنچه می دَرد خنده ی دلگشای تو
ای گل خوش نسیم من بلبل خویش را مسوز
کز سر صدق میکند شب همه شب دعای تو

[saye]

اگه دست خود من بود
پا تو دنیا نمی ذاشتم
گل عشق و آرزو رو
توی قلبم نمی کاشتم
اگه چشمامو می خوندی
همیشه پیشم می موندی
رفتی اما ندونستی
منو از ریشه سوزوندی
اگه دست خود من بود
راه رفتنو می بستم
واسه خاطرت عزیزم
هر دلی رو می شکستم
هر کسی قسمتی داره
توی آلبوم زمونه
یکی دل میکنه میره
یکی تا ابد می مونه
حالا قسمت من این شد
تو گذشته جا بمونم
تو که پر کشیدی رفتی
من دیگه از کی بخونم
...

[Mahdi Hero]

ميان ماندن و رفتن حكايتي كرديم
كه آشكارا در پرده ي كنايت رفت.
مجال ما همه اين تنگمايه بود و دريغ
كه مايه خود در وجه اين حكايت رفت.

[saye]

ترسم كه زخيل حق كنارش بزنند

صد زخم به يازده تبارش بزنند

آن معجزه اي كه انتظارش جاري ست

ترسم كه بيايد به دارش بزنند
...

[Mahdi Hero]

در حيرتم از باده فروشان كايشان
زين به كه فروشند چه خواهند خريد

[Rainy eye]

دل بسودای توبستیم خدا میداند
وز مه ومهر گسستیم خدا میداند
ستم عشق تو هر چند کشیدیم به جان
زآرزویت نشستیم خدا میداند

[Mahdi Hero]

درديست غير مردن کان را دوا نباشد
پس من چگونه گويم کين درد را دوا کن

[Rainy eye]

نگارا جسمت از جان آفریدند
ز کفر زلفت ایمان آفریدند
جمال یوسف مصری شنیدی ؟
تورا خوبی دو چندان آفریدند

[ghazal_ak]

در دست گلی دارم ، اینبار که می آیم
کانرا به تو بسپارم ، اینبار که می آیم

در بسته نخواهد ماند ، بگذار کلیدش را
در دست تو بسپارم ، اینبار که می آیم