مجدّداً تو براي غزل بهانه شدي
بله، بهانه ي خوبي ست رفت و آمدِ تو
همين كه مي رسي از بيتِ قبل تا اين بيت
همين كه مي اُفتد چشم هام بر قدِ تو
مجدّداً تو براي غزل بهانه شدي
بله، بهانه ي خوبي ست رفت و آمدِ تو
همين كه مي رسي از بيتِ قبل تا اين بيت
همين كه مي اُفتد چشم هام بر قدِ تو
"ر" افتاده بود حرف ِ آخر ! دل تنگم جان ! نه "د"
و نگاهم رفته تا بس دور ،مجدّداً تو براي غزل بهانه شدي
بله، بهانه ي خوبي ست رفت و آمدِ تو
همين كه مي رسي از بيتِ قبل تا اين بيت
همين كه مي اُفتد چشم هام بر قدِ تو
شبنم آجین سبز ِ فرش باغ هم گسترده سجاده.
قبله ، گوهر سو که خواهی باش
با تو دارد گفت و گو شوریده مستی :
__ مستم و دانم که هستم من ;
ای همه هستی ز تو ، آیا تو هم هستی؟
حق با شماست، دوست گرامی ...
اما وقتی حروف پررنگ و کمرنگ می شوند..کمی گیج کننده است...
______________________________________________
يك بغل شكوفه هاي نارس انار داشت
دامني پر از گل و ستاره و بهار داشت
از تنش نسيم سيب سرخ تازه مي وزيد
بر لبش ترانه هاي ناب ماندگار داشت
تنها انسان گريان نيست
من ديده ام پرندگان را
من برگ و باد و باران را
گريان ديده ام
تنها انسان گريان نيست
تنها انسان نيست كه مي سرايد
من سرودها از سنگ
نغمه ها از گياهان شنيده ام
مگر می شود با فریبایی ِ تو
اسیر و اَجیر ِ خلایق نباشم
تَرَک می خورد ذهن ِ آیینه پوشم
اگر با غمت صاف و صادق نباشم
مهربان من
هم پای باد تا سرای تو می آیم
بر شانه های باران می نشینم
بر گلبرگ های قلبت فرود می آیم
و چون نسیمی سرگشته
به دور گلبرگهای وجودت طواف می کنم
تو را از جام عشق خود مست می کنم
در عمق وجودت میروم
تا چون جوانه ای
در کنار شاخسارمهربانی تو بنشینم
و دنیا را تجسمی از شعری خواهم کرد
که تصویر مهربان تو باشد
در کنار آن آغل خالی ،
تکیه داده مرد بر دیوار ،
ناشتا افروخته سیگار
،
غرقه در شیرینترین لذات از یدار این پرواز .
ای خوش آن پرواز و این دیدار .
((گرد بام دوست )) می گردند ،
نرم نرمک اوج می گیرند افسونگر پریزادان .
وه ف که من هم دیگر لذتم کمتر از آن مرد نیست .
تا به دعای او بود همراه من
چونکه نومیدم من از دلخواه من
رفت پیش شیخ با چشم پر آب
شک میباریبد مانند صحاب
با شمع دگر مگویی از پروانه
یا اینکه به جان ز عشوه ی جانانه
لطفی کن و کمتر سخن از عشق بگو
بس کن که دلم گرفت زین افسانه
همین جا خوب است
روی این ایوان کاهگلی و
حصیر مُندرس
تا بوی نفسهایش
به جانم بپیچد.
هم اکنون 2 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 2 مهمان)