تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




مشاهده نتيجه نظر خواهي: --

راي دهنده
0. شما نمي توانيد در اين راي گيري راي بدهيد
  • --

    0 0%
  • --

    0 0%
صفحه 255 از 469 اولاول ... 155205245251252253254255256257258259265305355 ... آخرآخر
نمايش نتايج 2,541 به 2,550 از 4685

نام تاپيک: ســــــو تــــــــــي بــــــــــازار!

  1. #2541
    آخر فروم باز rezaete's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2007
    محل سكونت
    اهواز = اکسین
    پست ها
    4,675

    پيش فرض

    امروز با 3-4 تا از دوستام اومدیم سوار مینی بوس بشیم که از دانشگاه بریم بلوار ساحلی . بعد دیدیم کلی شلوغه و از در و دیوار دانشجو میریزه . خلاصه بچه ها موندن یه گوشه . من و دوستم گفتیم یکم بریم جلو . داشتم باهاش صحبت میکردم . بعد که صحبتم تموم شد اومدم دستم رو بزارم رو شونش . دستم رو گذاشتم بعد احساس کردم یکم نرمه . برگشتم نگاه کردم دیدم بعله ...دستم روی شونه یه دخترس ( یه بانوی وجیهه ....). یه لحظه احساس کردم قرمز شدم . بعدش هم ..... الفرار ..

  2. #2542
    آخر فروم باز mohsentanha's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2008
    پست ها
    1,443

    پيش فرض

    جریان من خدای سوتی هستش یه دفعه سر مغازه خودمون بودم یکی اومد 10 تا شاخه تیر اهن گرفت
    تیر اهن 14 بودش
    برای حساب تیر اهن 16 زدم
    اقا جاتون خالی 200هزار تون صاف بالا کشیده بودم
    بیچاره مرده هم متوجه نشد
    بعد که برد محل کار هم متوجه نشد
    منم شب اومدم توی دفتر کل بنویسم که دیدم حساب ها جور در نمیاد
    منم مگه اون شب خوابم برد
    ساعت 11.30 شب رفتم جلوی ساختمونشون
    ادرسشو از نگهبان گرفتم رفتم در خونش بهش جریان رو گفتم
    اونم از این کارم خوشش اومد یه 10 هزارتومن به من داد
    گفتم خدا بده برکت
    خوبی هم کردیم پول هم گرفتیم

  3. #2543
    آخر فروم باز reza3600's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    این دنیا
    پست ها
    1,044

    پيش فرض


    پسرها خيلى اوقات موقع بيدار شدن صبحگاهى با اين مشكل مواجه مى‌شن! واقعا چرا؟!

    گاهي اوقات يا هميشه!
    دیروز یک CD دوستم به زور بهم داد و منم رفتم خونه تو کامپیوتر چک کنم ببینم چیه...
    خلاصه گذاشتم و یکم دیدم و خواستم کم کم قطعش کنم که یهو مامانم اومد تو اطاق.
    منم هرچی روی ضربدر این مدیا پلیر کلیک میکردم بسته نمیشد چون سیستمه هنگ کرده بود ولی خدا رو شکر تصویر حرکت نداشت و مثل Pause بود.
    خلاصه که شانس ما گرفت که زیاد جای مهمش نبود و مامان ما هم زیاد توجه نکرد و البته شانس بیشتری گرفت که Full Screen نبود و یا در حال Play هنگ نکرد.

    ولی تا سر حد مرگ زرد کردم

    دلایلی بس فیزیکی و فلسفی دارد که بازگو کردنشان مجاب به بن شدگی است.
    ولی چند تا خاطره اینطوری هم دارم که حیف نمیشه گفت.
    ميشه دلايلشو به من پيغام خصوصي بدي!! مخصوصا فلسفيش!!!!!!!!!
    Last edited by reza3600; 04-03-2008 at 22:14.

  4. #2544
    آخر فروم باز
    تاريخ عضويت
    Aug 2005
    محل سكونت
    افلاک
    پست ها
    2,196

    پيش فرض

    اگه هميشه اين طورى باشى يه جاى كار اشكال داره!!

    دیروز یک CD دوستم به زور بهم داد

    عجب!

    Last edited by Balrog; 05-03-2008 at 03:06.

  5. #2545
    حـــــرفـه ای ebicross's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2007
    محل سكونت
    مـشـهـد
    پست ها
    3,508

    پيش فرض

    ميشه دلايلشو به من پيغام خصوصي بدي!! مخصوصا فلسفيش!!!!!!!!!
    پیشنهاد میکنم بحث رو تو تاپیک فلسفه ادامه بدیم
    راستی رو این قضیه بهتره زیاد زوم نکنیم چون به جاهای باریک میکشه و Banned...
    __________________________________________________ ____________

    این خاطره از یکی از دوستهای دوستم هست:

    میگه زمان چهارشنبه سوری تازه ما رفته بودیم تو خط ترقه و نارنجک و از این حرفها.
    یه روز چند تا کپسولی خریده بودم. تو راه روشن میکردم و از شیشه ماشین مینداختم بیرون.
    یه جا واستادیم در خونه خالم کار داشتیم. مامانم پیاده شده و منم یکی روشن کردم بندازم اونا بترسن.
    آقا اومدیم بنداریم که یهو خورد لبه ی شیشه و افتاد تو ماشین. یهو دود کرد و بــــمــــــــــــــــب
    چی شد؟ بابام سکته کرد.
    از اون وقت هر دفعه قلب بابام درد میگیره منو لعنت میکنن که تقصیر تو بود...

  6. #2546
    اگه نباشه جاش خالی می مونه
    تاريخ عضويت
    Apr 2005
    پست ها
    455

    پيش فرض

    امروز یه سوتی باحال دادم :

    داشتم برمیگشتم خونه اعصابم سر یه قضیه ای خیلی خورد بود .. یه پیرمرده هست تو محلمون این بنده خدا یکم حالت عادی نداره تو محل همه میشناسنش مثلآ یه بچه از کنارش رد بشه با عصا میزنتش یه همچین اخلاقیاتی داره میگن زنش که مرده اینجوری شده حالا فک کن پسراش همه خرپول نمیان از تو خیابون جمش کنن...خلاصه منم همین که دیدمش در یکی از مغازه های محل نشسته کودک درونم احساساتی شد تا بنا گوش دهنمو باز کردم بهش زبون درآوردم یهو دیدم صاب مغازه از پشته شیشه شاخاش در اومده داره منو نیگا میکنه ..یه لبخند زدمو فرار کردم

  7. #2547
    آخر فروم باز mohsentanha's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2008
    پست ها
    1,443

    پيش فرض

    یه سوتی دیگه من این بود که اول دبیرستان بودم البته بهتره بگم مدیر مون
    اومدم برم توی کلاس فکر کردم معلم نیست اقا ما هم انقدر فحش بهش دادیم که دیگه نگو نپرس
    بالاخره معلم هم زیاد زور نداشت که بچه ها رو حرف بزنه منو برد دفتر
    جریان رو به مدیر گفت اقا من هم سرم رو پایین گرفتم بعد مدیر به معلم گفت شما برو کلاس من بررسی می کنم بعد که معلم رفت مدیر پشت سرش در مورد خل وچل بودنش یه چیزی گفت نگو این که معلممون پشت در واستاده بود ببینه چی پیش میاد بعد حرف مدیر اومد دست منو گرفت برد تو کلاس برای جریمه گفت باید تا اخر زنگ تخته سیاه کلاس رو تمیز کنم اقا ما هم تخته سیاه کلاس رو که تمیز بودش رو هی پاک می کردیم
    یه بار دیگه هم نمره کم گرفته بودم سال سوم دبیرستان به معلم پیشنهاد رشوه دادن کردم اونم پیشنهاد 10000هزارتومنی کرد. همه بچه هاهم توی کلاس داشتن می خندیدن
    البته از این بد ترا هم سوتی دادم جلوی معلما ولی اگه بگم 100%بن می شم
    در ضمن نمره انضبات من از 15 به بالا به هیچ وجه در دبیرستان بالاتر نرفت

  8. #2548
    پروفشنال winter+girl's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    محل سكونت
    رشت
    پست ها
    749

    پيش فرض

    یه سوتی دیگه من این بود که اول دبیرستان بودم البته بهتره بگم مدیر مون
    اومدم برم توی کلاس فکر کردم معلم نیست اقا ما هم انقدر فحش بهش دادیم که دیگه نگو نپرس
    بالاخره معلم هم زیاد زور نداشت که بچه ها رو حرف بزنه منو برد دفتر
    جریان رو به مدیر گفت اقا من هم سرم رو پایین گرفتم بعد مدیر به معلم گفت شما برو کلاس من بررسی می کنم بعد که معلم رفت مدیر پشت سرش در مورد خل وچل بودنش یه چیزی گفت نگو این که معلممون پشت در واستاده بود ببینه چی پیش میاد بعد حرف مدیر اومد دست منو گرفت برد تو کلاس برای جریمه گفت باید تا اخر زنگ تخته سیاه کلاس رو تمیز کنم اقا ما هم تخته سیاه کلاس رو که تمیز بودش رو هی پاک می کردیم
    یه بار دیگه هم نمره کم گرفته بودم سال سوم دبیرستان به معلم پیشنهاد رشوه دادن کردم اونم پیشنهاد 10000هزارتومنی کرد. همه بچه هاهم توی کلاس داشتن می خندیدن
    البته از این بد ترا هم سوتی دادم جلوی معلما ولی اگه بگم 100%بن می شم
    در ضمن نمره انضبات من از 15 به بالا به هیچ وجه در دبیرستان بالاتر نرفت
    لطفا قسمت سوتی شو پر رنگ کنید اینطوری

  9. #2549
    اگه نباشه جاش خالی می مونه Danoosh Pichgahe's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2008
    محل سكونت
    بابلسر
    پست ها
    407

    پيش فرض

    اینم سوتی شماره 4:

    خب من با کامپیوتر زیاد کار میکنم و حتی گاهی وقتها هم محیط مجازی رو با محیط واقعی اشتباه می گیرم اینم یکی ز اشتبا هایم:
    دیروز (14 اسفندر1386) با دوستم بیرون رفتیم بعدش یه نگاه به یکی از لیوان ها زدم و بعد به دوستم گفتم: بابا این چه نرم افزاریه که اینقدر با کوالتی (گرافیک) بالا این لیوان را ساخت!
    (با عرض پوزش من سوتی قبلی ام رو سانسـ ور کردم)

  10. #2550
    اگه نباشه جاش خالی می مونه sina818's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    ایران
    پست ها
    346

    پيش فرض

    Danoosh Pichgahe جان این سوتی که تعریف کردی منم یاد این افتادم:
    حدود 6 یا 7 سال پیش بود یه بازی میکردم به نام LBA2
    خیلی بازی قشنگی بود.
    من سبک بازی کردنم اینه که دم به دقیقه Save میکنم.
    من تقریبا هر روز روزی چند ساعت با این بازی ور میرفتم.
    موقعی که میخواستم از خونه برم بیرون با خودم میگفتم : خب اول بزار تا اینجارو Save کنم بعد برم بیرون.

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •