ياد تو ياد تو روزهاي رفته
اسم تو اسم تو اسم هر روز هفته است
شيشه ي عمر من افسون اين يه اسمه
زندگيم بسته ي جادوي اين طلسمه
دنياي من طلسمه يك اسمه يك اسمه
ياد تو ياد تو روزهاي رفته
اسم تو اسم تو اسم هر روز هفته است
شيشه ي عمر من افسون اين يه اسمه
زندگيم بسته ي جادوي اين طلسمه
دنياي من طلسمه يك اسمه يك اسمه
های و هوی ما تعبیر شد به داد
منظور این نبود ، شد خاطرم ز یاد
Last edited by khademzadeh; 24-07-2006 at 16:48.
دوست دارم مثله لحظه دیدن و اشاره......دوستت دارم مثله خواستن بوسه ی دوباره
هامون شد بهار ما در ناخوش خاطره ها
هیهات خاطره کی میرود ز یاد
دست هر كودك ده ساله شهر شاخه معرفتي است
مردم شهر به يك چينه چنان مي نگرند
كه به يك شعله به يك خواب لطيف
خاك موسيقي احساس تو را مي شنود
و صداي پر مرغان اساطير مي آيد در باد
در خانقاه ، حضور حضرت اجل نشسته بود
ديروز آمده و امروز رفتني است
تو گير و دار طاقچه پر
جز تو تموم دنيا پر
هر كسي غير زيبا پر
دختراي ديوونه پر
لاله و ياس و پونه پر
هر كسي كه عاشقته
تو كوچه و تو خونه پر
جز تو تموم دنيا پر
روزهاي سخت بيماري.
از فراز بام هاشان، شاد
دشمنانم موذيانه خنده هاي فتح شان بر لب
برمن آتش به جان ناظر
در پناه اين مشبك شب.
باده ی ساز را امان ماندن ندهید
این چند روز زندگی آرام میروند .
دل من اينه اي بود که به دستت دادم
هر چه بود خوب يا بد زشت يا زيبا
در گذرگاه عمر نشانت دادم
ولي افسوس که نميدانستم
سنگ را با دل اينه مدارايي نيست...
هم اکنون 4 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 4 مهمان)