تبلیغات :
خرید لپ تاپ استوک
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




مشاهده نتيجه نظر خواهي: آیا وجود موجودات فضایی را قبول دارید؟

راي دهنده
1061. شما نمي توانيد در اين راي گيري راي بدهيد
  • بله,قبول دارم

    722 68.05%
  • خیر,قبول ندارم

    159 14.99%
  • نمیدانم

    180 16.97%
صفحه 254 از 358 اولاول ... 154204244250251252253254255256257258264304354 ... آخرآخر
نمايش نتايج 2,531 به 2,540 از 3579

نام تاپيک: بیگانه ها ( فرازمینی ها ) - UFOs ؛ زیست فرازمینی

  1. #2531
    داره خودمونی میشه jansmit's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2010
    پست ها
    21

    پيش فرض

    بشقاب پرنده توسط امریکائیها ::[3DG"][/URL][[/URL] عکسی از موجود فضائی ساخت بشقاب پرنده (کپی برداری ) در چین[URL26hl%3Dfa%26sa%3DN"][/URL][26hl%3Dfa%26sa%3DN"][/URL][25DB%3Dfa%26sa%3DN"][/URL]UFO ساقط شده
    Last edited by jansmit; 07-02-2011 at 11:10.

  2. #2532
    داره خودمونی میشه jansmit's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2010
    پست ها
    21

    پيش فرض


  3. #2533
    داره خودمونی میشه jansmit's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2010
    پست ها
    21

    پيش فرض

    UFO & UFOLOGY

    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

    در 25اوريل 1977 سرجوخه ارماندو والدوس در برابر چشمان حيرت زده سربازان زير دستش در دل شب ناپديد شد. طبق اسناد محرمانه ارتش شيلي ان شب يک گلوله بزرگ نوراني در فاصله چند ده متري اتش اردوگاه سربازان ظاهر شده بود و انچخ بعد از ان اتفاق افتاد از طرف ازتش شيلي سخت پنهام نگاه داشته شد. حتي سرجوخه ارماندو والدوس و هفت سرباز زير دستش را هم در سرويس هاي ويژه ارتش در جايي نامعلوم تحت نظر قرار دادند و به هيچ وجه اجازه ملاقات و تماس با کسي را نداشتند. در ماه مه 1978 سرجوخه ارماندو والدوس و سربازانش را به محل ان حادثه بردند.ارتش شيلي ورود به منطقه بازسازي شده را ممنوع کرده بود. بالاخره سرجوخه والدوس در 1978 به دلايل نامعلوم از ارتش استعفا داد. و امکان مصاحبه با وي فراهم گرديد. مصاحبه کننده نويسنده کتاب علم و فرازميني هابود...

    مصاحبه با سرجوخه ارماندو والدوس - محل : امريکاي جنوبي شيلي
    س : سرجوخه والدوس اکنون که 18 ماه از واقعه مي گذرد ايا مي توانيد دوباره انچه به شما گذشته را شرح دهيد؟
    والدوس : يک روز عادي بود که من و افرادم کارهاي معمولي و روزانه خود را انجام ميداديم. حدود ساعت 20-30 بامداد بعد از نيمه شب يکي از افرادم که به همراه سرباز ديگري در سي چهل متري ما مشغول نگهباني بود به سرعت پيش ما امد و اطلاع داد که هم اکنون اتفاقي عجيب در شرف وقوع است. ما ابتدا فکر کرديم که مسئله مربوط به چهارپاياني است که نگهباني از انها را بر عهده داشتيم. من و تمامي افراد حارج شديم و به محل رسيديم.انچه همگي ما شاهد ان بوديم يک نور خيلي بزرگ بود که با سرعت تمام روي تپه اي در 500 الي 600 متري ما پايين مي امد.فکر کرديم با يک شهاب اسماني يا چيزي شبيه به ان باشد. در نگاه اول بيشتر شبيه به اتش بازي بود اما پس از چند ثانيه پشت ان تپه ناپديد شد. اما از اطراف تپه روشنايي درحشنده اي ديده مي شد.

    ناگهان در يک لحظه به فکرم رسيد با يکي از افرادم بروم و اين نور را از نزديک ببينم. هنوز اين فرمان را نداده بودم که يکي از افراد مارا متوجه جهتي مخالف جهتي که جمع شده بوديم - تقريبا سمت چپمان - کرد. انچه ديدم اسباب حيرت و حتي وخشتمان شد. ان موقع هيچ کس نتوانست حدس بزند که ان چيز يک بشقاب پرنده (يک يوفو ) است. نوري بود به قطر حدود 20 متر بيضي شکل که در مرکز درخشندگي بيشتري داشت. به نحوي پيدا بود که اين نور از چيزي به وجود مي ايد ولي از چه نمي دانم. از ان موقع من و افرادم شروع به احساسي مرموز کرديم. گويي چيزي از درون مارا تسخير مي کرد. تاکنون نمي دانيم اين نور چگونه پديد امد ولي مفميديم که مانع از ان شد تا به طرف نور اولي در پشت تپه برويم.

    ان لحظه افراد من کنترل خود را از دست دادند و بدون اينکه بفهميم از کي و چگونه خود را در حالتي يافتيم که همه بازوي هم را گرفته بوديم . فکر مي کنم که من اين فرمان را داده يودم. مدتي طولاني در همان حال مانديم. بعضي از افرادم دعا مي خواندند و بعضي ديگر گريه مي کردند. همه براي خواندن دعا زانو زديم.

    من به عنوان فرمانده دسته مجبور بودم که کاري کنم. اين بود که به طرف نور فرياد زدم و حواستم که خودش را معرفي کند. ولي مي دانستم که اين کار بيهوده است و با کسي طرف نيستم. لحظه اي بعد حيوانات و اسبهاي ان منطقه شروع به رفتاري غير عادي کردند. انها هم مشغول تماشاي نور شدند. سگي که همراهمان بود نيز حود را پشتمان مخفي کرد و به نور خيره شد.ما فکر مي کرديم که با پديده خطرناکي روبرو هستيم چون حتي حيوانات هم ترس خود را نشان داده بودند. بعد از مدتي نمي دانم چقدر دستور دادم اتش را خاموش کنند چون فکر کردم شايد اتش ان پديده را ه خود کشانده است. متوجه شدم اتش به طرز عجيبي پت پت مي کند اما خاموش نمي شود. ايم بود که همگي براي حاموش کردن ان حزکت کرديم و به اندازه فقط چهار پنج قدم و نه بيشتر از هم جدا شديم که در اين حال فکري به حاطرم رسيد.

    نمي توانم توجيه کنم که چرا به طرف نور به راه افتادم فکر مي کنم مي دانستم که چيزي دستگيرم نمي شود اما گويي نيرويي عجيب مرا به سمت نور راه مي انداخت. در اين لحظه ديگر چيزي به خاطر ندارم فقط فرداي ان روز افرادم برايم گفتند که در يک محل ناگهان از نظر انها ناپديد شدم و مدتي بعد درست در همان محل ظاهر شدم و اين زمان 15 دقيقه به طول انجاميد. ظاهرا با حالت عجيبي همراه با تشنج عصبي مدام اين جمله را تکرار مي کردم :?ما دوباره باز خواهيم گشت!

    فرداي ان روز وقتي به حال امدم نمي دانستم که چطور شده که در اين وضعيت قرار گرفته ام. اول فکر کردم شايد خواب ديده ام. اما با به ياد اوردن بعضي چيزها از اين فکر دست کشيدم.

    انچه بعد ها رخ داد داستان طولاني اي دارد : فرداي ان روز در من تحولات عجيبي رخ داد. احساس حستگي جسماني عجيب و درد شديدي در پهلوهايم مي کردم. انگار کار بدني فوقالعاده اي انجام داده باشم. در روز واقعه من ريشم را تراشيده بودم ولي فقط به مدت 15 دقيقه ناپديد شده و سپس اشمار شده بودم ريش بلند ره روزه اي داشتم.نکته عجيب اينکه افرادم هيچ يک از اين نشانه ها را نداشتند . فقط دچار شوک عصبي شده بودند.تقويم ساعتم هم ? روز جلو رفته بود.

    س : ايا چيزهاي ديگري وجود دارد که به ياد اورده باشيد؟
    ج :?خيلي سعي کردم اما چيزي به يادم نمي ايد.

    س : بعد از اين ماجرا ايا اتفاق افتاد با يوفوي ديگري روبرو شويد؟
    ج : خير
    س : بعد از واقعه از شما چه ازمايش هايي کردند؟
    ج : در ارتش انواع ازمايشات عصبي و مغزي و رواني را روي من به عمل اوردند. حتي تست دروغ سنجي
    س :?ايا خواب هاي عجيب مي بينيد؟
    ج بله . ولي ارتباطي به موضوع ندارد. فقط يکبار اتفاق عجيبي براي من افتاد. در کنار هم اتاقي ام خواب بودم که احساس کردم فشار شديدي بر روي سينه و همه تنم وارد مي شود. خيلي سعي کردم تکان بحورم و هم اتقي ام را صدا بزنم اما نتواستم. در همان لحظه فرياد بلندي کشيدم و توانستم از ان نيرو حلاص شوم. هم اتقي ام از حواب پزيد. خيس عرق شده بودم. نمي خواهم ديگر ان را احساس کنم.

    س : ايا شبيه مورد حود را در ديگران ديده ايد؟
    ج : نه شبيه به حودم اما چيزهاي عجيب ديده ام. به عنوان مثال همسر يکي از همکارانم احساس هاي عجيب و صداهاي غريب حس کرده و در خواب از جا بلند شده و معادلات و محاسباتي انجام داده که خودش هم از نتيجه ان معادلات بي حبر است يا طرح هايي کشيده که به هيچ وجه معنايش را نمي داند!



  4. #2534
    داره خودمونی میشه jansmit's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2010
    پست ها
    21

    پيش فرض

    فرازمینی هادرماه





    .: مشاهدات نيل ارمسترانگ و ادوين الدرين اولين انسانهايي كه پا بر كره ماه نهادند :
    طبق اظهارات نيل ارمسترانگ موجودات پيشرفته فرازميني داراي پايگاههايي در كره ماه هستند و وقتي اين فضانوردان براي اولين بار به كره ماه رفتند فرازمينيها هشدارهايي مبني بر ترك ماه به انهادادند. اين
    فضانوردان مدت كوتاهي پس از فرود تاريخي خود بر سطح ماه در 21 جولاي 1969 بشقابهاي پرنده اي را مشاهده كردند. همچنين طبق اظهارات يكي از كارمندان ناسا بنام اتو بايندر وي مكالماتي را به شرح زير توسط دستگاههاي گيرنده راديويي وي اچ اف خود دريافت كرد كه بين فضانوردان اپولو و مركز فرماندهي در جريان بود:
    ناسا: انجا چه ميبينيد؟ (مركز كنترل خطاب به اپولو11)
    اپولو11:اينها خيلي بزرگند قربان! بسيار عظيم الجثه! خداي من باور نميكنيد!من به شما ميگويم كه سفاين فضايي ديگري نيز بيرون ماه هستند. انها دورتر از دهانه اتشفشان ماه در يك رديف قرار دارند.


    پروفسوري معروف كه نخواست نامش فاش شود در جريان يك سمپوزيوم ناسا مصاحبه اي كوتاه با نيل ارمسترانگ داشته كه بخشي از ان بشرح زير است :
    پروفسور:واقعا چه اتفاقي در جريان پرواز اپولو11 رخ داد؟
    ارمسترانگ: باور كردني نبود. البته ما هميشه ميدانستيم كه امكان برخورد با بيگانگان فضايي وجود دارد.
    پروفسور:منظورتان از اينكه به شما هشدار داده شده چيست؟

    ارمسترانگ:نميتوانم وارد جزئيات شوم.تنها به همين اكتفا ميكنم كه انها از هر لحاظ بر ما برتري دارند. اكنون هيچ شكي در مورد وجود پايگاه در ماه وجود ندارد.
    پروفسور:اما ناسا بعد ها پروازهاي ديگري را نيز به ماه داشته است.
    ارمسترانگ:طبيعتا! اما ناسا در همان زمان متعهد شده بود كه ازايجاد هر گونه هراس در ميان مردم زمين خودداري كند و سفرهاي بعدي تنها يك رفت و برگشت كوتاه بود.


    جالب است بدانيد ارمسترانگ خبري را به مركز كنترل مخابره نمود مبني بر اين كه پس از فرود كپسول فضايي در ماه انها دو شئ عجيب و بزرگ در حال مراقبت از انها بودند. اين بخش از گزارش كه ان زمان بطور مستقيم براي مردم جهان پخش ميشد سانسور گرديد و نتها ايستگاههاي معدودي در سراسر دنيا ان را رديابي كردند. فضا نوردان از اين اشيا عكسها و فيلمهاي جالبي نيز گرفتند كه بعضي از انها فاش شده اند.





    .: مشاهدات سرهنگ گوردون كوپر:
    سرهنگ گوردون كوپر كه يكي از معتقد ترين افراد به وجود بشقاب پرنده هاست يكي از فضانوردان فضاپيماي مركوري و اخرين امريكايي كه به تنهايي در فضا راه پيمايي كرد در15 مي 1963 توسط كپسول مركوري به فضا پرتاب شد. قرار بود وي 22 مدار را دور كره زمين طي كند.
    در جريان طي اخرين مدار سرهنگ گوردون كوپر طي تماسي با مركز رهگيري سفينه در موچه آ (استراليا) اعلام نمود كه يك شئ درخشان برنگ سبز را كه بسرعت از جلو به كپسول وي نزديك ميشود مشاهده ميكند. اين شئ توسط رادار مركز رهگيري نيز رد يابي شد.
    وقتي سفينه فرود امد به كليه گزارشگران تذكر داده شد كه از پرسيدن هر گونه سوال راجع به بشقاب پرنده بطور جدي خودداري كنند.
    ده سال پيش از ان نيز كوپر در جريان هدايت يك فروند بر فراز اسمان المان غربي يك شئ متاليك
    SabreF-68 جت ديسكي شكل را مشاهده نمود كه قادر بود سريعتر از هرجنگنده اي در ان زمان پرواز كند و مانور هاي اعجاب انگيزي انجام دهد.
    وي در يك مصاحبه ويديويي چنين ميگويد :

    طي سالهاي متمادي من با يك راز زندگي كرده ام! رازي كه در قلب تمامي فضانوردان وجود دارد. اكنون ميتوانم فاش كنم كه هر روز در اكريكا رادارهاي ما قادر به ثبت اشيا پرنده ناشناخته اي هستند كه ماهيت انها براي ما نامشخص است....

  5. #2535
    داره خودمونی میشه jansmit's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2010
    پست ها
    21

    پيش فرض

    معمایی در سیبری



    دانشمندان روسي، بقاياي يك سفينه فضايي را يافته‌اند كه ساخته دست بشر نيست.
    به گزارش سرويس بين‌الملل «بازتاب»، يوري لافبن، پژوهشگر روسي و رييس موزه «شهاب‌سنگ تونگوسكا و اجسام فضايي»، از كشف دو ميله فلزي سنگين توسط تيم تحقيقاتي خود خبر داد كه مدعي است، ساخته دست بشر نيست.
    روزنامه «الشرق‌الاوسط» ـ چاپ لندن ـ با اعلام اين خبر افزود: اين دو ميله در نزديكي روستاي «واناوارا» كشف شده است؛ يكي از اين ميله‌ها در عمق 5/1 متري و در ميان جسمي يافت شده كه متعلق به يك ستاره دنباله‌دار بوده و ميله دوم نيز در ميان آهن قراضه‌هاي موجود در نزديكي ريل راه‌آهن پيدا شده است.
    پيش از اين نيز روس‌ها در سال 1908 ادعا كرده بودند كه در محل سقوط شهاب‌سنگ «تونگوسكا» در سيبري بقاياي يك سفينه فضايي را يافته‌اند كه ساخته دست بشر نيست.
    ساكنان نزديك به محل سقوط اين شهاب‌سنگ، اين منطقه را بديمن مي‌دانند، اما آنچه كه موضوع را جدي‌تر مي‌سازد، اين است كه دانشمندان نيز وجود برخي چيزهاي بديمن در اين محل را نفي نمي‌كنند، به گونه‌اي كه برخي از اين دانشمندان مي‌گويند، در يكي از مناطق نزديك به محل مذكور در سيبري، عقربه‌هاي ساعت كندتر حركت مي‌كند و اين پديده ناشناخته‌اي است كه هنوز مطالعه و بررسي نشده است. مورد عجيب ديگر در اين محل، مشاهده اشباحي است كه به صورت آشكار حركت مي‌كنند.

    دانشمندان مذكور تصريح كردند، آنان با چشمان خود ديده‌اند، افرادي كه از اين محل عبور مي‌كنند، به محض رسيدن به محل مورد نظر، نامرئي مي‌شوند و نمي‌توان آنان را ديد.


    .: یکی از دانشمندان روسي مي‌افزايد:
    ساكنان محلي اين منطقه تأكيد مي‌كردند كه آنان پس از جنگ جهاني دوم، در اعماق رودخانه تونگوسكا، يك‌سري قطعات فلزي صيقلي يافته‌اند كه داراي اشکال هندسی منظمی بوده و از ماده سياه‌رنگ عجيبي ساخته شده است. سپس ما به رغم آنكه از آن زمان تاكنون، طبيعت دچار تغييرات بسياري شده است، با اين حال آغاز به جستجو كرديم و سرانجام يكي از اين قطعات را يافتيم كه شكل و رنگ آن با هر ماده خام ديگر فرق دارد.
    دانشمندان زمين‌شناسي گمان مي‌كنند كه اين ماده، متعلق به يك سفينه فضايي بوده كه ويژگي‌هاي مغناطيسي ندارد و قادر به تحمل گرمايي تا 3000 درجه و نيز تحمل برخورد با شهاب‌سنگ‌ها است.
    اين منطقه كه قطعه مذكور در آن يافت شده و حدود 25 كيلومترمربع مساحت دارد، داراي ويژگي‌هاي خاص و استثنايي است. انسان در اين منطقه نمي‌تواند بايستد، چون احساس مي‌كند حلقه‌اي سر او را مي‌فشارد. در اين منطقه قانون حرارتي نيز صادق نيست، چراكه در روز دماي حرارت هوا به 30 درجه بالاي صفر و در شب به 7 درجه زير صفر مي‌رسد، به گونه‌اي كه آب يخ مي‌زند. سطح پرتوافكني نيز در اين منطقه نسبت به ديگر مناطق 12 الي 15 درصد كمتر از ميزان طبيعي‌اش است.
    اين دانشمند روسي معتقد است، سفينه فضايي منهدم‌شده، از روي زمين بلند شده است.
    وي مي‌افزايد: اين سفينه در 30 ژوئن سال 1908، يعني زماني كه انسان هنوز سفينه فضايي نداشت براي منهدم كردن يك ستاره دنباله‌دار 200 ميليون تني بلند شده و آن را در فضاي سيبري منهدم كرده، به اين ترتيب حيات بشر را نجات داده است.
    لافبن در پايان مي‌پرسد: آيا اين مخلوقات غيربشري خودشان را فداي انسان كرده‌اند؟؟
    گفتني است، عكس‌هاي گرفته‌شده از محل اين انفجار 8 حفره بزرگ را نشان مي‌دهد و مقادير متنابهي نيز اريديوم ـ كه يك ماده فضايي است ـ در اين محل كشف شده است.


  6. #2536
    داره خودمونی میشه jansmit's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2010
    پست ها
    21

    پيش فرض

    ملاقات هاي فرازميني در تاريخ

    برای ان دسته از افرادی که مشاهده يوفو ها را موضوع اين عصر می دانند و انرا ساخته دست کشور های پيشرفته قلمداد می کنند نوشته ی زير جالب است :
    1500 سال قبل از ميلاد : فرعون تاتموس سوم دواير پليد و نا ارام درخشاني را در پهنه اسمان نظاره مي کند.
    329 سال قبل از ميلاد : اسکندر مقدوني اعلام مي کند که هنگامي که لشگريان وي در حال عبور از رودخانه جاکارتس بودند دو شي پرنده در اسمان ظاهر شده و چندين بار به سمت لشگريانش حمله بردند به طوري که باعث رم کردن اسب ها و فيل ها و متواري شدن سربازان گرديدند. و سربازان تا روز بعد از عبور از رودخانه منصرف گشتند. انها اين حادثه را حادثه اي شيطاني که باعث شکستشان خواهد شد پنداشتند.
    170 سال قبل از ميلاد : ناوگاني تماشايي از کشتي هاي پرنده در اسمان لانوپيوم مشاهده گرديدند.
    99 سال قبل از ميلاد : هنگامي که ليويوس تروسو مشغول خواندن اعلاميه جنگ در ابتداي شروع جنگ ايتاليا بود صداي عظيمي از اسمان شنيده شد و کره اي از اتش در اسمان شمالي در قلمرو اسپولتوم ظاهر مي شود که رنگ طلايي دارد. سپس به نظر مي رسد که بزرگ تر شده و از زمين به سمت اسمان مي رود. درخشندگي اش طوري است که خورشيد را تحت الشعاع خود قرار مي دهد. پس از ان به سمت مشرق رفته و ناپديد مي شود.
    42 سال قبل از ميلاد : از روم گزارش مي رسد که چيزي شبيه به يک نوع سلاح با صدايي عظيم از زمين بر مي خيزد و به اسمان ميرود! (ايا نوعي موشک رويت شده بود يا نوعي سفينه؟)



    70ميلادي : در 21 مي اين سال يک شبح شيطاني در ابعادي باور نکردني قبل از غروب افتاب در اسمان ظاهر گشت. نيروهاي نظامي شهرها را محاصره کردند و سلاح هايشان را به سمت اسمان نشانه رفتند.
    80 ميلادي : هنگامي که امپراتور روم اگريکولا در سفر اسکاتلند بود در شبي زمستاني شعله هاي عجيبي در اسمان بر فراز جنگل کالدون مشاهده مي کند. تمام اسمان روشن شده بود و زماني که هوا صاف بود يک کشتي اسماني هر شب با سرعتي زياد در اسمان پرواز مي کرد!
    98 ميلادي :هنگام غروب افتاب در اسمان رم صفحه اي درخشنده ظاهر گشت و سپس به سمت مشرق رفت!
    398 ميلادي :چيزي شبيه به کره اي سوزان که شمشيري از ان خارج شده بود بر فراز اسمان شهر بيزانس مشاهده شد. به نظر مي رسيد که اين جسم پرنده از بالاترين نقطه اسمان زمين را لمس مي کرد. چيزي که تا کنون ديده نشده.
    776 ميلادي : افرادي که در بيرون کليسا ايستاده بودند دو صفحه درخشان بزرگ قرمز رنگ را بر فراز کليسا مشاهده کردند که در حال مانور بودند. بسياري از مردم با ديدن انها وحشت زده شدند و از قلعه فرار کردند!
    810 ميلادي : سنت گريگوري به نقل از الکويين منشي و مورخ شارل مگنه و مولف کتاب ويتا کارولي در قسمت سي و يکم کتابش اظهار داشته که در سال 810 هنگامي که از شهر اخن المان دور مي شده يک شي گرد و بزرگ درخشان را در اسمان مشاهده کرده که از سمت شرق به غرب پرواز مي کرده است. اين شي انقدر بزرگ بوده که اسبهاي سلطنتي رم کرده و باعث زمين خوردن و زخمي شدن شارل مگنه مي شوند!
    1235 ميلادي : ژنرال يوريتسوم ژاپني در روز 24 سپتامبر اين سال در کمپ نظامي خود بود که واقعه اي عجيب روي داد. در هنگام شب و صبح روز بعد نورهايي در اسمان مشاهده مي گردند که مانورهايي را در اسمان انجام مي دادند. ژنرال از طالع بيناني که همراه او بودند علت ان واقعه را جويا مي شود و ان ستاره شناسان دانشمند با خونسردي باشخ ميدهند که اين وقايع طبيعي هستند و وزش باد هنگام سحرگاهان باعث مي شود ستارگان در اسمان به رقص درايند!!
    1239 ميلادي : 24 جولاي – انگلستان قبل از دميده شدن ستارگان يک شي درخشان در اسمان ظاهر شد و به نظر مي رسيد که مي تواند بروي هر دو سمت خود پرواز کند. اين جسم بزرگ ابتدا از جنوب به سمت بالا پرواز کرد و فورا با گردشي سريع به سمت شمال پرواز مي کند. ان جسم طوري پرواز مي کرد که به نظر مي رسيد با هر سرعتي که بخواهد مي تواند پرواز کند. بدين ترتيب به اعماق اسمان پرواز نمود!
    1254 ميلادي : در نميه شب هشتم ماه يک شب پر ستاره ناگهان يک کشتي عظيم در اسمان ظاهر گشت. اين کشتي مجلل با نورهاي رنگي بود. راهبان سنت البان براي مدتي طولاني اين کشتي را مشاهده کردند اما ان جسم از نظر ناپديد شد!
    1290 ميلادي : در بايلند يورک شاير شمالي در انگلستان هنگامي که راهب بزرگ و ديگر راهبان مشغول خوردن غذا بودند يک شي مسطح و دايره اي شکل نقره اي رنگ و درخشان بر فراز کليسا به پرواز درامد و باعث وحشت راهبان گرديد!
    1332 ميلادي : در ساعات اوليه شب در اگزبريچ انگلستان ستوني نوراني در اسمان مشاهده شد. اين شي از اسمان جنوب برخاست وبا حرکتي ارام به سمت شمال رفت. در جلوي اين شي عجيب دوکي شکل نوري قرمز رنگ به سمت جلو ساطع مي شد. سپس ان جسم سرعت گرفت و در اعماق اسمان ناپديد گشت!
    1492 ميلادي : ساعت 10 شب 11 اکتبر کريستوف کلمب و همسفرش پدرو گوتيرز هنگامي که بر عرشه کشتي سانتا ماريا ايستاده بودند شي درخشاني را در دوردست مشاهده کردند. اين شي در تمام طول شب چندين بار مشاهده شد و مرتبا بالا و پايين مي رفت. کريستف کلمب قبل از اينکه به خشکي برسد به مدت چهار ساعت شاهد پرواز ان شي بود. به نظر او اين نشانه رسيدن انها به خشکي بود!
    1528 ميلادي : مردم شهر سيژ در اوتريخت هلند با ديدن يک صليب زرد رنگ و پرنده وحشت زده شدند. چرا که انها تصور مي کردند دشمن به شهر حمله کرده است.
    1554 ميلادي : در ساعات 6 تا 8 صبح 10 مارس در فرانسه در اطراف ماه يک نقطه نوراني ديده شد که از خود نورهايي پخش مي کرد و صدايي گوشخراش داشت و مانند نوک يک پيکان به نظر مي رسيد که از يک پهلوي خود به پهلوي ديگر مي چرخيد!
    1643 ميلادي : 11 مارس اين سال وقايع نگاري به نام جان ايولين درانگلستان گزارش مي دهد که : من نبايد فراموش کنم که چه چيز مارا در شب قبل بي نهايت و حيرت زده کرد. جسمي نوراني مانند ابر و به شکل يک شمشير که نوک ان سمت شمال بود در اسمان مشاهده شد. اين شي مانند ماه ارام بود و بقيه اسمان نيز صاف و ارام بود. اين جسم ساعت 11 شب تا 1 بامداد در اسمان ديده شد و در نهايت به سمت جنوب انگلستان پرواز نمود!
    1700 ميلادي : از تمدن سرخپوستان امريکا گزارش مي رسد که موجودات انسان گونه درخشاني وجود داشته اند که سرخپوستان را با يک لوله مخصوص!(سلاح اشعه اي) فلج مي کردند. و نيز در تاريخ اين سرخپوستان امده است که برخي از زنان سرخپوست با گروهي از اين مردان ستاره اي ازدواج کرده اند!
    1742 ميلادي : يکي از اعضاي انجمن سلطنتي انگلستان مي نويسد : در 16 دسامبر اين سال من از منطقه جيمز پارک عبور مي کردم که ناگهان نوري از پشت درختان و خانه ها از سمت غرب و جنوب به اسمان برخاست که مانند يک موشک بزرگ به نظر مي رسيد. وقتي که ان شي تا 20 درجه از ديد من اوج گرفت به حالت افقي در امده و به سمت شمال و شرق به پرواز کرد. ان شي بسيار نزديک به نظر مي رسيد و حرکتش ارام بود. من حدود نيم مايل انرا با چشمانم تعقيب کردم. يک شعله در قسمت عقب ان نمايان بود. انتهاي ان مانند رديفي از ميله هاي اهنين به نظر مي رسيد. و در يک نقطه از ان شي سيلندر مانند دنباله هاي نور ساطع مي شد. به زوري که نيمي از طول ان کاملا شفاف به نظر مي رسيد. سر ان شي به اندازه 3 درجه نسبت به قطر ان و دم ان نيز به اندازه سه درجه نسبت به طول تخمين زده مي شد.
    1790 ميلادي : از فرانسه چنين گزارش شده که در خلال تابستان يک بازرس پليس به نام ليابوف شاهد بود که يک کره نوراني بزرگ بر فراز فارملند در حال پرواز است. اين کره نوراني سپس فرود امد و مردي از ان خارج شد که به زباني نا مفهوم سخن مي گفت. بعد از اين حادثه ان کره ناگهان منفجر شد و ان مرد نيز ناپديد گرديد! اين واقعه توسط بسياري از مردم ان زمان رويت شده و به خوبي نيز ثبت گرديده است.
    1870 ميلادي : اين واقعه از دفترچه ثبت يک کشتي و از قول کاپيتان ان اف.دبليو.بنر نقل گرديده است :
    ملوانان کشتي يک شي خيره کننده شبيه يک ابر را در اسمان مي بينند. ان شي شبيه به يک ابر مدور بوده که يک نيم دايره در درون ان به چهارقسمت تقسيم شده بود. محور مرکزي ان به بيرون زده بود و دوباره به عقب برگشته بود. اين شي از نقطه اي با زاويه 20 درجه نسبت به افق تا زاويه 80 درجه رفت. سپس در ناحيه شمال شرقي مستقر گرديد و گاهي در نواحي جنوب و جنوب شرقي نيز مشاهده مي گرديد. ان شي در مقابل باد به حالت مورب قرار گرفت و براي مدت نيم ساعت به اين شکل مشاهده شد و در اخر ناپديد گرديد!
    این گزارشات پس از سال ۱۸۷۰ میلادی تا هم کنون ادامه دارد و اشیای ناشناس پرنده در نقاط مختلفی از جهان پیوسته موجب شگفتی و وحشت ناظران می شوند.

  7. #2537
    داره خودمونی میشه jansmit's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2010
    پست ها
    21

    پيش فرض

    ماشین زمان



    تاریخچه زمان

    تقریبا همه آدمها شیفته ماهیت زمان هستند. هر چه برای درک آن سخت تر کوشش می کنیم اسرار آمیزتر و توهم انگیزتر جلوه می کند. آیا زمان را خود ما اختراع کرده ایم یا همواره در پیرامونمان وجود داشته است؟ آیا آینده از پیش رقم خورده است؟آیا هنوز می توان بر گذشته اثر گذاشت؟ آیا ممکن است بتوان مسیر زمان را تندتر یا کندتر کرد؟و آیا زمان آغاز و مبدائئ داشته است؟
    شاید فکر کنید که برای این پرسشها پاسخهای مناسبی دارید. با ادامه مطالعه این پست در می یابید که آیا دیدگاه شما با دیدگاههای فیزیک نوین مطابقت دارد یا نه؟




    زمان نیوتنی
    نیوتن شرح داد که اشیاء به چه صورت تحت تاثیر نیروها حرکت می کنند. بر اساس تعریف او اندیشه زمان برای
    مفهوم یافتن تمامی حرکتها و دگرگونیها ضروری است و لازم است که زمان به عنوان بخشی غیر قابل انفکاک از این توصیف ریاضی عالم واقع در آن ملحوظ شود.زمان نیوتنی مطلق و بی رحم است.همانند رودخانه ای که با سرعتی ثابت در همه جای کیهان جریان دارد. نیوتن زمان را به عنوان محیطی شرح داد که در خارج از فضا و مستقل از تمامی فرآیندهائی که در آن روی میدهند وجود دارد. گفته می شود که در این دیدگاه زمان به گونه ای می گذرد که گوئی یک ساعت کیهانی فرضی وجود داردکه بدون توجه به احساسات ذهنی ما در باره گذر زمان ثانیه ها ساعتها و سالها را رقم می زند. ما هیچ تاثیری بر سرعت جریان زمان نداریم و نمی توانیم آن را تندتر یا کندتر کنیم.
    ولی آیا نیوتن درست می گفت؟ آیا چنین زمان کیهانی واقعا وجود دارد؟ فیزیک نوین نشان داده است که چنین نیست و در واقع آلبرت اینشتین نشان داد که وضع بدین گونه نمی باشد.




    زمان اینشتینی
    در سال 1905 میلادی اینشتین کشف کرد که زمان و فضا به هم وابسته اند و این واقعیت با عنوان نسبیت خاص شناخته شد. امروز در شرح های عامه پسندی که از نظریه نسبیت ارائه می شود کوشش بر این است که ذهن به این ادراک رهنمون گردد که نظریه اینشتین معادله معروف E=mc2 را در اختیار ما قرار داده است .این نکته واقعیت دارد و آنچه که مارا به عصر اتم وارد کرد خوب یا بد همین فرمول ساده بود ولی نسبیت بسیار عمیق تر از این حرفها ست.
    این نظریه پیام آور انقلاب در دانش فیزیک بود و نشان داد که چگونه و به چه دلیل باید تصوراتکهن درباره فضا و زمان را دور انداخت و آنها را با مجموعه ای چنین جدید و نامانوس از تصورات جایگزین کرد – آن هم در شرایطی که هنوز نتوانسته ایم دیدگاه کهن نیوتنی را در باره زمان دگرگون سازیم. از اینجاست که اندیشه زمان به عنوان بعد چهارم نشات می گیرد.
    اینشتین نشان داد که هر چیز ( یا هر کس ) که با سرعت نزدیک به نور (حدود شگفت انگیز سیصد هزار کیلومتر بر ثانیه) سفر کند ، زمان به معنای واقعی کلمه برای آن سرعتی آهسته تر خواهد یافت. مثلا هر چه یک ساعت با سرعتی نزدیک تر به سرعت سیر نور حرکت کند زمان تیک تیک آن کوتاه تر خواهد شد.
    پیش از آن که این اندیشه را به تصور این که « فقط یک فرضیه است » ، کنار بگذارید ، باید خاطر نشان کرد که این روزها کند ساختن سیر زمان در شتاب دهنده های ذرات ، به طور عادی مورد تایید قرار می گیرد. شتاب دهنده های ذرات تاسیسات آزمایشگاهی عظیمی هستند که با برخورداری از مجاری زیر زمینی چندین کیلومتری ، ذرات تحت اتمی را با سرعت هایی در حد سرعت سیر نور شتاب می دهند و از نمونه های معروف آنها می توان به شتاب دهنده CERN در سوئیس اشاره کرد.





    با سر به سوی آینده
    این اندیشه کند سازی زمان ، به مفهوم واقعی کلمه وسیله ای را برای سفر در آینده در اختیار ما قرار می دهد که چگونگی آن را در اینجا شرح خواهیم داد : فرض کنید قرار بود در موشکی که می توانست سرعت خود را تا حدود سرعت سیر نور برساند سفر کنید و مثلا به مدت چهار سال در اقصاء نقاط کیهان گشت بزنید. در این صورت هنگام بازگشت به خانه خود ، با شگفتی مواجه می شدید.
    اگر تقویم شما در عرشه فضاناو نشان دهد که مثلا در ژانویه سال 2000 رهسپار فضا شده اید و در ژانویه سال 2004 بازگشته اید ، بسته به سرعت دقیق و چگونگی مسیری که در میان ستارگان پیموده اید ممکن است دریابید که تاریخ بر حسب زمان زمینی سال 2040 میلادی است و همه کسانی که روی زمین زندگی کرده اند چهل سال مسن تر شده اند. همچنین ممکن است آنها هم به همین میزان از دیدن این که شما پس از این همه سال دوری ( البته از دیدگاه زمانی آنها ) تا این حد جوان مانده اید ، دچار شگفتی شوند. به این ترتیب داخل فضاناو چهارسال گذشته است در حالی که ساعت های روی زمین چهل سال کار کرده اند. این امر به مفهوم آن است که شما به هر دلیل و مقصودی ، سی و شش سال در زمان ، به سوی آینده جهش کرده اید. در این مثال شمار سالیان سپری شده در عرضه موشک و روی زمین به دلخواه انتخاب شده است. در واقع اگر کشتی فضایی شما بیشتر و بیشتر به سرعت سیر نور نزدیک شود شما متوجه خواهید شد که هزاران یا حتی میلیون ها سال از زمان آغاز سفر شما ، روی زمین سپری شده است.
    این اثر که اتساع زمان نام دارد در آزمون های مختلف تا حد اکثر دقت ، مورد آزمایش و تایید قرار گرفته است. دانشمندان دو ساعت اتمی بسیار دقیق را با هم تنظیم کرده و سپس یکی از آنها را در یک هواپیمای جت و دیگری را روی زمین قرار داده اند. پس از بازگشت هواپیمای جت ، آنان مجددا هر دو ساعت را با دقت نگاه کردند . مشخص شده است که ساعت سفر کرده ، نسبت به همتای خانه نشین خود به میزان کسر کوچکی از ثانیه عقب مانده است . این در حالی است که هواپیمای جت فقط با سرعت چند هزار کیلومتر در ساعت سفر می کند که چندین میلیون بار کنرد تر از سرعت نور است . از این رو تفاوت میان ساعت ها بسیار جزئی و تقریبا ناچیز است. با این حال ، تفاوت مذکور واقعیت دارد و ساعت های اتمی چنان دقیق عمل می کنند که ما درباره ارقام نشان داده شده توسط آنها و نتایج حاصل از این مقایسه هیچ تردیدی نداریم که :
    حرکت با سرعت های بالا موجب سفر به آینده می شود. .




    گذشته ها گذشته اند
    سفر به گذشته بسیار دشوار تر می نماید خیلی از مردم از اینکه سفر در زمان به سوی جلو آسانتر از بازگشت به عقب در آن است متعجب می شوند . دست کم ممکن است فکر کنید که اندیشه سفر به آینده مضحک تر بنظر می رسد. شاید گذشته کاملا دور از دسترس باشدولی حداقل گذشته به نحوی موجودیت یافته و واقع شده است. در حالی که آینده هنوز روی نداده است. چگونه می توان شاهد زمانی بود که هنوز روی نداده است؟با این حال سفر در زمان بسوی آینده و به وسیله سرعت زیاد مستلزم این نیست که آینده در جائی به انتظار دیدار ما باشد. مفهوم آن این است که ما از چهار چوب زمانی دیگران خارج می شویم و به چهار چوبی قدم می گذاریم که سیر زمان در آن کندتر است.زمانی که ما در چنین حالتی قرار می گیریم زمان در خارج از چهار چوب زمانی ما با سرعت بیشتری سپری می شودو آینده با سرعتی زیادتر فرا می رسد.وقتی که ما به چهار چوب زمانی اصلی خود باز می گردیم سریعتر از هر کس دیگری به آینده رسیده ایم.
    از سوی دیگر مثالهای ذهن آزار بسیار وجود دارد که نشان می دهد اگر سفر در زمان به گذشته امکان پذیر بوددر آن صورت چه وقایع مضحکی ممکن بود روی دهد. برای مثال اگر ما می توانستیم یک سال در زمان به عقب برویم و خودمان را که در آن زمان جوانتر بوده ایم بکشیم چه اتفاقی می افتاد ؟آیا وقتی خود جوانتر شما نقش بر زمین می شد شما هم مثل حبابی که می ترکد از صحنه گیتی محو می شدید ؟ و اگر شما در سال گذشته کشته شده باشید چه کسی شما را به قتل رسانده است؟ می دانم که این حرفها کمی دور از عقل بنظر می رسند ولی بیانگر یک پارادوکس معروفند.در باره آن بیندیشید .ظاهرا شما نمی توانید خودتان را کشته باشید زیرا برای آنکه خود کشی کنید باید از خود کشی جان سالم بدر برده باشید.
    آنچه که باید در باره سفر به گذشته بیاد داشته باشید این است که شما تا حدی مجاز به مداخله در تاریخیدکه نتیجه کار همان که هست از آب درآید.شما نمی توانید گذشته را دگرگون کنید. اصولا برای بازگشت به گذشته دو راه وجود دارد. یکی معکوس شدن سیر زمان به گونه ای که عقربه های ساعت مچی شما در خلاف جهت عادی گردش کنند که این امر مستلزم دستیابی به سرعتهای بالاتر از سرعت سیر نور است و برای ما قابل حصول نیست. آنچه در این مقاله مورد بحث قرار گرفته است این نوع از سفرهای زمانی نیست. راه دیگر سفر به گونه ای است که شما به ظاهر در زمان رو به جلو حرکت می کنید( ساعت مچی شما در جهت عادی کار می کند )ولی حرکتتان در امتداد مسیری از فضا – زمان که تاب برداشته است انجام می شود به گونه ای که این مسیر شما را به گذشته خودتان می برد . مثل قطارهای شهر بازی که روی ریلهای پیچ و تاب دار حرکت می کنند. در فیزیک به اینگونه مسیرهای حلقوی منحنی های بسته زمان مانند می گویند که در سالهای دهه 1990 موضوع پژهشهای نظری پیگیر و فراوانی بوده اند. آنچه که شاید به نظر شما شگفت انگیز باشد این است که تا 50 سال شهرت داشت که معادلات نسبیت عام اینشتین وجود اینگونه حلقه های زمانی را ممکن می دانند. در سال 1949 میلادی کورت گودل ریاضیدان آمریکائی نشان داد که اینگونه سفرهای زمانی به گذشته از دیدگاه نظری امکان پذیر می باشند .ولی فقط همین. اینکه امری تنها از دیدگاه نظری امکان پذیر باشد به مفهوم آن نیست که در عمل هم امکان پذیرمی باشد. و بالاخره اینکه ممکن است نظریات ما هم غلط یا ناقص باشند.




    هیچ چیز تغییر نمی کند
    نتیجه دیگر نظریه نسبیت اینشتین این است که باید فضا- زمان را به عنوان یک قالب ایستای چهار بعدی که تمام زمانها درون آن حالت جمود وجود دارند در نظر گرفت. برای ما کاملا آسان است که کل فضای سه بعدی را به صورت یک حجم احتمالا محدود به ذهن درآوریم. ولی وجود زمان به عنوان محور چهارم مارا ملزم به تجسم یک حجم چهار بعدی می کند که انجام این کار برای مغز بیچاره ما غیر ممکن است. در این صورت تمامی زمانها اعم از گذشته حال و آینده تنها نقاطی هستند که در امتداد یک محور ایستا قرار گرفته اندو همگی با هم داخل این قالب کیهانی چهار بعدی جای دارند. اینجا و اکنون ما تنها نقطه ای در داخل این قالب است.
    این نکته بسیار عجیب و غریب می نماید زیرا به مفهوم آن است و هر آنچه که روزگاری در آینده قرار است روی دهد در همانجا منتظر است تا ما روزی به آن برسیم! به این ترتیب در حالی که نیوتن ادعا می کرد که زمان در جریان می باشد.
    اینشتین به ما آموخت که تصور جریان داشتن زمان توهمی بیش نیست . زمان اصولا جریانی ندارد بلکه تنها می توان گفت که هست .



  8. این کاربر از jansmit بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  9. #2538
    داره خودمونی میشه jansmit's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2010
    پست ها
    21

    9

    خب به گمونم برا امروز و ابتدا " مطالب کافی براتون گذاشتم ادامه مطالبم بستگی به اظهار نظرو علاقه دوستان و صاحب نظران این تایپیک داره پس منتظر نظراتتون هستم ...
    چند سال پیش منم خیلی علاقمند به این معما شدم و مطالب زیادی رو خوندمو دیدم که امروز با تایپیک گستردتون در مورد UFO برخورد کردم ... بگذریم کمی هم خودم براتون بنویسم امیدوارم که بدرد دوستان بخوره
    مطالبی که می خونین برداشت من از یافته هام بوده امیدوارم به دردتون بخوره من تایپیک کاملی در مورد یافته هام در یک سایت دیگه داشتم که بدلیل از بین رفتن سایت اون تایپیکها هم به سر نوشت اون سایت دچار شد ولی خوشبختانه از اون مطالب مقداری در ارشیوم موجود هست که عرض کردم در صورت ابراض علاقه دوستان همشون رو تکه تکه در تایپیک براتون قرار می دم % تو اون سایت سوالها ئی ازم شده بود که جوابشون رو طبق یا فته هام براشون گفتم برا شما دوستان هم کمی از اون مطالب و پا سخ هام بنویسم ...
    ** ایا بشقاب پرنده ها و موجودات فضائی وجود دارن ؟ بله وجود دارن " اینکه ریشه بشقاب پرنده ریشه ای فضائی داره و ایا ساخته مخلوقات کره زمینه باید بگم که بله ریشه فضائی داره !! منتها کپی برداری هم در کره زمین از طرف بعضی ابر قدرتهای سیارمون شده " که هیچ وقت به بشقاب پرنده های اصلی فضائی نمیرسه و نخواهد رسید " علت اینکه بشر نمی تونه به یقینا این حقایق رو درک کنه اینه که بشر طوری افریده شده که وقتی چیزی رو تا قطعی نبینه و علومش رو دریافت نکنه اون رو نمی تونه حتمی قبول و باور کنه پس اسرار بشقاب پرنده ها کاملا برامون گیج کننده و پیچیدست " طی ازمایشاتی که از چند بشقاب پرنده که برروی کره زمین سقوط کرده منجمله منطقه رازول نیو مکزیکو ! بود نتایج شگفت اوری به دست اومد! لایه های بسیار نازکی در این بشقاب پرنده ها به کار رفته که با ضربه های پتک سنگین خم نمیشده و تا 3000 درجه سانتیگراد به این لایه ها گرما داده شد ولی این لایه ها حتی گرم نشدند تا چه برسه که ذوب بشن !! عجیب تر اینکه الیازی که در این لایه ها به کار رفته اصلا تو سیاره زمین وجود ندارن و ناشناختن !! تا به حال فکر کردین که چرا بشقاب پرنده ای که ثابت تو فضا ایستاده چطوری تو یک لحظه از سرعت 0 کیلومتر در ساعت سرعتی بالای 1000 کیلومتر در ساعت و بیشتر می تونه به خودش بگیره و حتی در یک لحظه غیب بشه!! قانون شتاب حاکی از اینه که یک جسم در حومه جوی زمین چقده شتاب بالائی داشته باشه نمی تونه یکدفعه اینقده سرعت بگیره ! با توجه به نیروی جاذبه زمین غیر ممکنه پس جواب مساله کجاست !!؟؟ بله دوستان فقط یک فرضیه در مورد این مساله صدق می کنه و اونم اینه که این موجودات فضائی تونستن بشقاب پرنده هائی بسازن که به نیروی جاذبه غلبه کامل داشته باشه و نیروی جاذبه در این ساخته ها هیچ دخلو تصرفی نداره علمی که بشر از دستیابی به اون عاجزیم !!! پس قبول کنین با این سرعت قدرتی که این موجودات دارن در چه مدتی می تونن از یک کهکشان و سیاره ای ناشناخته به محیط جوی زمین برسن !!
    در قران کریم اشاره شده که انسان ارشد مخلوقاته " بله درسته " حالا چجوری می تونن موجودات یک سیاره در کهکشان دیگه از لحاظ تکنولوزی اینهمه از ما جلو باشن و پیشرفته تر ؟؟!! دوستان این مساله رو در نظر بگیرین که این مخلوقات در سیاره ای ناشنا خته هستن و از الیا زها و مواداولیه ای استفاده می کنن که در کره خاکی ما موجود نیست ! شاید این موجودات پیشرفتهائی که ما تازه داریم به اونا می رسیم رو قرنها پیش یا صدها هزار سال پیش تجربه کردن و صددر صد به تکنولوزی فوق العاده پیشرفته ای دست یافتن !!! پس قبول کنیم از ما پیشرفته ترن !!ولی به حتم فرهنگ انسانی مارو ندارن پس ما هم از خیلی جوانب از اونا پیشرفته تریم و ارشد...
    ایا می دونین این موجودات از قدرت شنوائی برخوردار نیستن و فاقد حنجره هستن !! ایا می دونستین این موجودات از طریق تله پاتی با هم ارتباط برقرار می کنن !!
    ایا می دونستین بشقاب پرنده ها قادرن میدان مغناطیسی فوق العاده شدیدی تولید کنن که تو رادار ها شنا سائی نشن و سیستم حفاظتی امنیتی و الکترونیکی دستگاها رو از کار بندازن !!! پس هیچ هواپیمای جتی قادر به نزدیکی به این بشقاب پرنده ها نیست ! پرتاب قویترین گلوله به سطح بشقاب پرنده بی اثره !! ایا امکان داره موجودات فضائی از اسلحه های لیزری استفاده کنن که اسلحه های بشری در مقابلشون عددی نباشه !!؟؟ بله ممکنه ! چون اونا طبق یافته ها خیلی از ما جلوترن " میشه گفت این موجودات هم به مانند ما که کنجکاو اونائیم" اونام حس متقابل نسبت به ما دارن ! در کل هدف اونا ضرر زدن یا جنگ با سیاره ما نیست بلکه اونا به نظرم مثل یک ماکت ازمایشی به زمین نگا می کنن و حتی از نابودی اکوسیستم زمین توسط بشر نیز ناراحتن " بشر شناخت کاملی نسبت به خود این موجودات نداره تا چه برسه از سلا ح های دفائی این موجودات و ضریب تخریب اونا اطلاع حاصل کنه !!! موجودات فضائی شبیه انسان زمینی اند ولی از انسان معمولی لا غرترن و کمی کو تاه قد تر " دستان درازی دارن که وقتی سر پا ایستادن نوک انگشتای دستشون تا زانوی پا شون می رسه ! چشمان کشیده و بزرگی دارن ! چند برابر چشم انسان ! مغز بزرگتری نسبت به مغز انسان دارن به شکلی که پشت سر این موجودات با پشت گردن این موجودات همسطح نیست ! سرشون از ناحیه عقب برامدگی اشکاری داره که حاکی از بزرگی مغز و جمجمه این موجودات نسبت به بشر زمینیه " از لحاظ شکل ظاهری صورت بشر زمینی خیلی زیبا تر از این موجودات چشم با دومی هستش !!
    خب فعلا اینارو براتون نوشتم امیدوارم که مورد توجهتون قرار بگیره دوستان نظر یادتون نره .. حق یارتون

  10. این کاربر از jansmit بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  11. #2539
    داره خودمونی میشه jansmit's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2010
    پست ها
    21

    پيش فرض

    مطالعات فوق سری آمریکا

    اين تصوير فريمي است متعلق به يكقطعه فيلم معروف و جنجالي به مدت ۲ دقيقه و ۵۵ ثانيه كه توسط فردي كه خود را((ويكتور)) معرفي كرده است و به صورت مخفيانه از پايگاه فوق سري (گروم ليك )واقع درمنطقه ۵۱ مكاني كه به گفته بسياري از محققين مركز آزمايش هاي سري دولت آمريكا دررابطه با بشقاب هاي پرنده است خارج شده است. در اين فيلم از يك موجود فرازميني - ازنژاد خاكستري ها - تحقيقاتي به عمل مي آيد












    حتما ادامه مطلب را بخوانيد

    ویکتور اذعان كرد چنانچه هويت اصلي او فاش شود بلافاصله توسط دولت به قتل خواهد رسيد. (ادعاي وي درست بود چرا كه بسياري از كساني كه اقدام به افشاي اين مسايل كرده اند توسط دولت ايالات متحده به قتل رسيده اند.)او به بسياري از شبكه هاي خبري مراجعه كرد تا فيلم را براي عموم پخش كنند. ابتدا به شبكه خبري فاكس FoxTV مراجعه نمود. اما ان شبكه به علت مشكلاتي كه قبلا به خاطر پخش فيلم مستند كالبد شكافي موجود فرازميني برايش به وجود آمده بود از قبول آن فيلم سر باز زد. آن مشكلات بخاطر ان بود كه پس از پخش فيلم جنجالي ميان موافقان و مخالفان آن فيلم به پا خاست و باعث شد اعتبار شبكه فاكس در نظر مخالفان صحت فيلم خدشه دار شود. و كمپاني فاكس نمي خواست بار ديگر متهم به دروغ پراكني شود. ضمن آن كه پخش چنين اخباري براي شبكه هاي معروف آمريكا خشم دولت آن كشور را برايشان به ارمغان مي آورد.سر انجام شبكه اي مستقل در لوس آنجلس به نامRocketHome Pictures قبول كرد كه در حضور يك كارشناس بشقاب هاي پرنده - ديويد مورتون - آن را براي عموم پخش كند . پس از پخش فيلم مورتون فيلم را براي بينندگان اينگونه تحليل مي كند:
    فيلم صامت در محيطي نيمه تاريك فيلم برداري شده است. نيم رخ دو مرد نمايان است كه يكي از آنها يونيفرمي نظامي با يك درجه ستاره روي اپل شانه اش به تن دارد. و يك نفر ديگر كه صورت خود را پوشانده و دست وي در تصوير مشخص است و به نظر مي رسد كه يك پزشك است. انها در محلي نشسته اند كه سيمها ميكروفونها و وسايل پزشكي در ان اتاق به چشم مي خورد. نورهاي ضعيفي نيز روي يك دستگاه چشمك مي زند كه به نظر ميرسد ضربان يك قلب ضعيف را نشان مي دهند. كل صحنه از پشت يك ديوار شيشه اي فيلم برداري شده است. طرف ديگر ميز موجود كوچك قهوه اي رنگي با سر بزرگ و چشمان سياه وجود دارد كه چهره او براي هزاران نفر از ربوده شدگان اشناست. يك فرازميني! وي سپس با بيان چند نشانه در حركات ان موجود احتمال بيمار بودن ان را مطرح مي سازد. ان گونه كه از چهره ي وي پيداست دچار نوعي ناراحتي نيز مي باشد.
    وي ادامه مي دهد : پوستش صورتي مايل به قهوه ايست اما قسمت سر آن موجود بنفش رنگ است و اثراتي از كوبيدگي روی آن ديده مي شود به طوري كه احتمالا از نوعي ناراحتي در قسمت جمجمه رنج مي برد. فيلم ادامه پيدا ميكند و در ادامه شاهد نوعي تشنج شديد در ان موجود مي شويم. در لحظه اي از فيلم دهان ان موجود به خاطر اعمال پزشكان باز شده و مقداري از محتواي آب دهانش به بيرون ميريزد. در اين لحظه دستگاه نمايش ضربان قلب آن موجود ناگهان به طرز عجيبي يك نوسان شديد را نشان ميدهد. در اين لحظه مردي كه لباس نظامي به تن دارد علامتي مي دهد و دو پزشك ديگر بلافاصله به كمك مي آيند. اين قطعه فيلم ناگهان در قسمتي كه پزشكان مشغول مداواي آن موجود هستند به پايان مي رسد


    واقعي يا دروغي؟

    صحت اين فيلم از نظر افراد مختلف متفاوت است. بسياري آن را حقيقي مي دانند و بسياري نيز جعلي. ديويد مورتون پس از ديدن فيلم متقاعد شد كه فيلم حقيقي است به خاطر تطابق و همخواني فيلم با اظهارات ربوده شدگان.
    آن موجود شباهت بسياري به موجوداتي دارد كه ربوده شدگان تحت هپينوتيزم شكل و شمايلشان را باز گو كرده اند. اين نوع معروف از فرازمينيها كه براي تمامي يوفولوژيست ها آشناست به خاكستري ها (grey) معروفند . نشانه بعدي كه صحت فيلم را تقويت مي كند اطلاعاتي است كه پايين فيلم به نمايش در مي ايند .
    DNI/27 و سمت راست آن اعدادي كه به نظر مي رسد براي نشان دادن ساعت و دقيقه وثانيه به كار مي روند DNI ممكن است به كلمه (اداره اطلاعات نيروي دريايي- Department of NavalIntelligence) دلالت كند . بخشي كه در منطقه ۵۱ مشغول به كاراست و بسياري از مردم از فعاليت هاي ان و حتي وجود آن بي اطلاعند . ضمن اين كه جورجناپ خبرنگار تلويزيون هم زماني كه جنجال باب لازار به راه افتاد(باب لازار از جمله دانشمنداني بود كه مستقيما روي پروژه يوفو ها كار ميكردو سپس تمامي اطلاعات خود رامنتشر كرد و باعث جنجال بزرگي شد.) براي روشن شدن ادعاهاي باب لازار چكهايي را كه به او طي مدت زمان كار كردن در منطقه ۵۱ داده شده بود طي يك برنامه تلويزيوني نشان داد كه روي تمام آنها مهر DNI خورده بود. اين مساله نيز صحت وجود چنين بخشي را درمنطقه ۵۱ افزايش مي دهد.

    حالا مي رسيم به ويكتور. كسي كه به هيچ عنوان ازترس كشته شدن هويت خود را فاش نكرد. سوالي كه مطرح مي شود اين است كه وي چگونه توانست اين فيلم را با وجود كنترل شديد از آن محل خارج كند؟ تهيه كننده برنامه ايكه فيلم را براي عموم پخش كرد مي داند كه ويكتور چگونه فيلم را از پايگاه خارج كرد. ويكتور به وي گفته بود كه او برنامه ريزي دقيقي انجام داد تا در لحظه اي كه كسي نظارتي بر رويش ندارد فيلم ها را از روي نوار به سي دي و دي وي دي كپي كند. ضمنا وي عمدا صداي فيلم را حذف كرده تا مبادا هويت و امنيت خود و كساني كه در فيلم نمايش داده مي شوند به خطر افتد.

    وي ضمنا به تهيه كننده برنامه گفته بود كه مردي كه در اكثر صحنه هاي اين فيلم كنار آن موجود ايستاده و دستش را به سمت سر خود ميبرد تله پات نيروي نظامي بوده كه با حضور خود در آنجا برقراي ارتباط تله پاتيكي براي كمك به آن موجود را به عهده داشته است!(اين نكته كه موجودات فرازميني با تله پاتي ارتباط برقرار مي كنند امري حتمي و پذيرفته شده است.)

    چون در فيلم ضعف و بيماري آن موجود كاملا اشكار بود براي همين تهيه كننده برنامه از ويكتور راجع بهاين كه ايا آن موجود پس از آن واقعه مرده يا خير سوال كرد. ويكتور جواب داد مطمئن نيستم. همين قدر مي دانم كه ديگر از آن موجود براي تحقيقات علمي و مصاحبه استفاده نكردند!

    و در پايان طبق اظهارات ويكتور صداهاي اين فيلم كه وي بنا به دلايلي آنها را حذف كرده علاوه بر امنيت خود و ديگر افراد مشاهده شده در فيلم اين است كه طي انجام اعمالي بر روي ان موجود سعي مي شود اطلاعات تكنولوژيكي و فني نيز از آن به دست آید. كه خود ويكتور يا انها را نمي دانسته يا نمي خواسته بگويد. ضمنا اين مساله كه ايا ان فرازميني به ميل خود انجا بوده يا از سانحه ي سقوط بشقاب پرنده اش جان سالم به در برده است نيز نا معلوم است.

  12. 3 کاربر از jansmit بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  13. #2540
    ناظر انجمن توسعه و ساخت بازی Reza Azimy_RW's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2008
    محل سكونت
    بی سرزمین تر از باد
    پست ها
    3,321

    پيش فرض

    این خبر اخری رو من پارسال خونده بودم . هرچی دنبال ویدیوش گشتم نبود . کسی نداره ؟

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •