داداش محض اطلاعت از بین گروهان من یکی از زرنگ تریناش بودم!تموم بشین پاشو هارو میرفتم و همیشه واسه ی دویدن ها اولین نفری که کامل میرفت و بر میگشت من بودم!
از معدود کسایی بودم که توی اموزشی گریه نکردم
اما بحث سره چیزای دیگست!
بحث سره یگان هستش! مخصوصا ابو هوای بد و کمبود امکانات اونم نه واسه 2 ماه بلکه واسه ی 19 ماه !
باید به عرضت برسونم از معدود کسایی که توی شب های سرد کرمان نه هیچوقت کلاه گذاشت و نه هیچوقت اور پوشید حتی واسه 4 ساعت گشتی دادن من بودم!
پس سوسول نبودمو نیستم.ولی فشاره روانی که 2سال هر روز تختتو انکارد کنی ، پوتین واکس بزنی ، توی صف وایسی و از فرمانده و سرهنگ ها تیکه بشنوی ادمو ازار میده!
دوست عزیز شما هنوز بوی واکسن میدی.
بعد از اولین گشتی میبینمت.وقتی 4 ساعت روپات وایسادی و حق نشستن و دسشویی رفتن نداشتی!
بذار موقع دادن امریه ها که شد اونوقت میبینمت!بعد از اینکه جنگ روانی واست راه انداختن!