تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




مشاهده نتيجه نظر خواهي: --

راي دهنده
0. شما نمي توانيد در اين راي گيري راي بدهيد
  • --

    0 0%
  • --

    0 0%
صفحه 253 از 469 اولاول ... 153203243249250251252253254255256257263303353 ... آخرآخر
نمايش نتايج 2,521 به 2,530 از 4685

نام تاپيک: ســــــو تــــــــــي بــــــــــازار!

  1. #2521
    آخر فروم باز علیرضا's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2005
    محل سكونت
    تو دنیای خودم !
    پست ها
    1,517

    پيش فرض

    معلممون داشت درباره ی مرگ ومیر حرف میزد ما هم داشتیم واسه خودمون حرف میزدم یدفعه معلمه گفت یه پسره رو گاز گرفت کشت
    منم بی خبر از همه جا بلند گفتم کی گاز گرفت؟؟؟؟ وقتی دوزاریم افتاد خواستم توجیحش کنم موندم چی بگم اومدم حرف بزنم گفتم بیچاره دوست دخترش دیگه معلممون قاطی زده بود منم حرفمو عوض کردم گفتم خوب بیچاره مادرش
    یهو کل کلاس خندیدن معلمه هم خندید دیگه چیزی نگفت
    ای ول به این تیکه ات !!
    مردم از خنده خیلی باحال بود . ما از این تیکه ها زیاد مینداختیم

  2. #2522
    اگه نباشه جاش خالی می مونه khoshgelafi's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2006
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    414

    پيش فرض

    سوتی بدین بخندم !! D:

  3. #2523
    Banned
    تاريخ عضويت
    Sep 2007
    محل سكونت
    سانتیاگو برنابئو
    پست ها
    1,738

    پيش فرض

    یک سوتی باحال:
    اون موقع که تو دبیرستان بودم یک بار بادوستم داشتیم کرکری میخوندیم من میگفتم که نه اون اینطوری و این اونطوری خلاص بحث داغ شد و کل کل تا جای رسید که فحش فحش کاری میگفتم که نه تو زنی و مرد نیستی و ازاین حرفا که یکهو عصابم قاط زد و با صدای نسبتآ بلند گفتم :ای بابا یک کلام ختم کلام من میخوام که زنت بشم!!!!!!!!!!
    تا اینو گفتم همه زندند زیر خنده و سوتی بدی داده بودیم بعد که دوزاریم افتاد حالا هر ور حیاط مدرسه میرفتم همکلا سیامون هر وقت مارو میدند میگفتند که زن من میشی!!!منم که چیزی نداشتم بگم تو دلم میگفتم از ماست که بر ماست.

  4. #2524
    آخر فروم باز alil1369's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2005
    محل سكونت
    متغییر !!
    پست ها
    1,593

    پيش فرض

    دیروز رفته بودم ارایشگاه ، تو راه برگشت یه تاکسی گرفتم ، که همه مرد بودن و داشتن درمورد دخترا صحبت میکردن !
    ماجرا سر دخترای خراب بود (دخترای پی سی ببخشید) ، خیلی خودمونی حرف میزدیم (گرفتید دیگه) !
    همه پیاده شدن من بودم و راننده (من جلو نشسته بودم) ، دیگه خلاصه از زمان شاه شروع کردیم تا الان !
    من پلیرم تو گوشم بود (بدبختی Noise Canceling داره هدفونم صدای هیچی رو نمیشنوم) ! وسط راه یه دختره (اوضاع فجیه بود شدیدا) رو دیدم که تاکسی میخواست راننده هم براش وایساد ! ولی سریع حرکت کردیم فکر کردم مسیرش به ما نمیخورده راننده هم حرکت کرده ، ولی نگو دختره سریع سوار شده منم هدفون تو گوشم صدای درم نشنیدم !
    یه کم رفتیم جلو تر (2 دقیقه بعد) ، رو کردم به راننده ه گفتم دیدی دختر رو میخواست سوار شه ، معلوم بود از اون جن...های سابقه داره از قیافش داد میزد تا حالا با ......................... الی اخر ! وسط های کار در مورد لباسش داشتم صحبت میکردم که یهو یکی از پشت سرم گفت خفه شو اشغال ، ( برق از سرم پرید ) اقا وایسا میخوام پیاده شم دیگه هرچی فحش بلد بود بما داد !
    بعد از اینکه دوباره راه افتادیم به راننده ه گفتم چرا نگفتی سوارش کردی ! گفت مگه نفهمیدی سواره گفتم نه گفت فکر کردم میدونی میخوای اذیتش کنی ! گفت حالا عیبی نداره کلی خندیدیم ! گفتم ندیدی چقدر فحش داد ! خلاصه دیگه ....... ولی خیلی باحال بود قیافه دختره موقع پیاده شدنش !!

  5. #2525
    پروفشنال
    تاريخ عضويت
    Jan 2008
    محل سكونت
    L0r3stan
    پست ها
    726

    پيش فرض

    جالب بود.............

  6. #2526
    اگه نباشه جاش خالی می مونه amiroo88's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2005
    محل سكونت
    تهران - شهرک غرب
    پست ها
    507

    پيش فرض حماقت بزرگ "شيث رضايي" در پرواز تهران - شيراز

    سوتی خودم نیس اما گفتم جاش اینجا خالیه:





    روز گذشته در پرواز تهران - شيراز وقتى دقايقى هواپيما اوج گرفت جناب "شيث" که احتمالاً فکر مى‌کند آدم بسيار بامزه‌اى است يک لحظه از غفلت مهمانداران هواپيما استفاده مى‌کند و با قرار گرفتن در پشت ميکروفون به مسافرانى که در بين آنها زن و کودک هم بودند اعلام کرد "هواپيما در حال سقوط کردن است"!
    همين بچگى کاپيتان دوم پرسپوليس ترس را در بين مسافران انداخت و در يک لحظه داخل هواپيما ناخواسته وضعيت اضطرارى شد. اگرچة مهمانداران بلافاصله اين خبر را تکذيب کردند و آرامش را به هواپيما بازگردانند اما حرکت "شيث" آنقدر زننده و ترسناک بود که پس از نشستن هواپيما در فرودگاه شيراز اين آقا پسر بامزه براى اداى برخى توضيحات احضار شد و طفلک حبيب کاشانى مجبور شد ريش گرو بگذارد و بگويد شيث منظورى نداشته و فقط مى‌خواست شوخى بکند و بچگى کرده است

  7. #2527
    Banned
    تاريخ عضويت
    Apr 2007
    محل سكونت
    مشهد
    پست ها
    388

    پيش فرض

    که یهو یکی از پشت سرم گفت خفه شو اشغال ، ( برق از سرم پرید ) اقا وایسا میخوام پیاده شم دیگه هرچی فحش بلد بود بما داد !
    بعد از اینکه دوباره راه افتادیم به راننده ه گفتم چرا نگفتی سوارش کردی ! گفت مگه نفهمیدی سواره گفتم نه گفت فکر کردم میدونی میخوای اذیتش کنی ! گفت حالا عیبی نداره کلی خندیدیم ! گفتم ندیدی چقدر فحش داد ! خلاصه دیگه ....... ولی خیلی باحال بود قیافه دختره موقع پیاده شدنش !!
    ایول بابا آخرش بود ...
    کلی خندیدم

  8. #2528
    آخر فروم باز علیرضا's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2005
    محل سكونت
    تو دنیای خودم !
    پست ها
    1,517

    پيش فرض

    دیروز رفته بودم ارایشگاه ، تو راه برگشت یه تاکسی گرفتم ، که همه مرد بودن و داشتن درمورد دخترا صحبت میکردن !
    ماجرا سر دخترای خراب بود (دخترای پی سی ببخشید) ، خیلی خودمونی حرف میزدیم (گرفتید دیگه) !
    همه پیاده شدن من بودم و راننده (من جلو نشسته بودم) ، دیگه خلاصه از زمان شاه شروع کردیم تا الان !
    من پلیرم تو گوشم بود (بدبختی Noise Canceling داره هدفونم صدای هیچی رو نمیشنوم) ! وسط راه یه دختره (اوضاع فجیه بود شدیدا) رو دیدم که تاکسی میخواست راننده هم براش وایساد ! ولی سریع حرکت کردیم فکر کردم مسیرش به ما نمیخورده راننده هم حرکت کرده ، ولی نگو دختره سریع سوار شده منم هدفون تو گوشم صدای درم نشنیدم !
    یه کم رفتیم جلو تر (2 دقیقه بعد) ، رو کردم به راننده ه گفتم دیدی دختر رو میخواست سوار شه ، معلوم بود از اون جن...های سابقه داره از قیافش داد میزد تا حالا با ......................... الی اخر ! وسط های کار در مورد لباسش داشتم صحبت میکردم که یهو یکی از پشت سرم گفت خفه شو اشغال ، ( برق از سرم پرید ) اقا وایسا میخوام پیاده شم دیگه هرچی فحش بلد بود بما داد !
    بعد از اینکه دوباره راه افتادیم به راننده ه گفتم چرا نگفتی سوارش کردی ! گفت مگه نفهمیدی سواره گفتم نه گفت فکر کردم میدونی میخوای اذیتش کنی ! گفت حالا عیبی نداره کلی خندیدیم ! گفتم ندیدی چقدر فحش داد ! خلاصه دیگه ....... ولی خیلی باحال بود قیافه دختره موقع پیاده شدنش !!
    واااااای !
    پسر یه لحظه تمام بدنم یخ کرد !
    عیب نداره ، مهم نیست ، اصلاً فکرشو نکن ! ولی اگه من بودم تا 3 - 4 روز اعصابم خورد میشد

  9. #2529
    آخر فروم باز
    تاريخ عضويت
    Aug 2005
    محل سكونت
    افلاک
    پست ها
    2,196

    پيش فرض

    منم شرتم یه 10 20 سانتی جلوتر از خودم میرفت

    پسرها خيلى اوقات موقع بيدار شدن صبحگاهى با اين مشكل مواجه مى‌شن! واقعا چرا؟!


  10. #2530
    حـــــرفـه ای ebicross's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2007
    محل سكونت
    مـشـهـد
    پست ها
    3,508

    پيش فرض

    دیروز یک CD دوستم به زور بهم داد و منم رفتم خونه تو کامپیوتر چک کنم ببینم چیه...
    خلاصه گذاشتم و یکم دیدم و خواستم کم کم قطعش کنم که یهو مامانم اومد تو اطاق.
    منم هرچی روی ضربدر این مدیا پلیر کلیک میکردم بسته نمیشد چون سیستمه هنگ کرده بود ولی خدا رو شکر تصویر حرکت نداشت و مثل Pause بود.
    خلاصه که شانس ما گرفت که زیاد جای مهمش نبود و مامان ما هم زیاد توجه نکرد و البته شانس بیشتری گرفت که Full Screen نبود و یا در حال Play هنگ نکرد.

    ولی تا سر حد مرگ زرد کردم
    پسرها خيلى اوقات موقع بيدار شدن صبحگاهى با اين مشكل مواجه مى‌شن! واقعا چرا؟!
    دلایلی بس فیزیکی و فلسفی دارد که بازگو کردنشان مجاب به بن شدگی است.
    ولی چند تا خاطره اینطوری هم دارم که حیف نمیشه گفت.
    Last edited by ebicross; 04-03-2008 at 07:49. دليل: آزار و مرض فراوان و کنجکاوی که ببینیم کلید ویرایش چه کاری انجام میدهد

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •