از اول هم/روی پاهای خودش ایستاد/آنقدر یادش نیامد/که دیگری آمد و /نشست جای کسی/که جایش همیشه خالی بود/بعد جای من/چه فکر های د/ور و درازی /که جا خوش نکرد:/اینکه کسی, در چهره ی تو دست ببرد/تو را از دست بدهد/اینکه کسی/............بعد پچ پچی از راه رسید/-: خواب که بودید/دنیا را آب نمی برد؟/آن وقت /با آب/خودش را به تاب زد/تا فکرهای در سرش/از همان راهی که آمده بود/بعد, بی آنکه حتا/آبی از آب تکان بخورد/دنیایی را خواب برد./