در آرزوي ديد نت اي نور ديده ام
شب تاپگاه گوشه ي خلوت گزيده ام
شايد ببينمت وبه اميد ديد نت
بحر ستاره هاي فلك را شمرده ام .
در آرزوي ديد نت اي نور ديده ام
شب تاپگاه گوشه ي خلوت گزيده ام
شايد ببينمت وبه اميد ديد نت
بحر ستاره هاي فلك را شمرده ام .
می خواهم همرنگ روزهای بی ترسی شوم که منتظر آمدنشان هستم ...
می خواهم رنگ روح باشم ، هنگامی که جان می گیرد .
هنگامی که می داند حالا حالا ها کار دارد و می خواهد بماند و
نفس بکشد .
رویمان را آن طرف می کنیم که اخم این روزها خاکستری مان نکند .
سبزم می کنی ؟
یاره=به یار* اولسون=باشد* یارسیز=بی یار
یاره هر ساعت سلام اولسون ،سلام
عشرت و عیشی مدام اولسون،مدام
یار سیز صحبت حرام اولسون،حرام
یاره بو معنی تمام اولسون،تمام
نسیمی
من از خار سر ديوار فهميدم كه ناكس كس نمي گردد بدين بالا نشستن ها
من از افتادن سوسن به روي خاك دانستم كه كس نا كس نمي گردد از اين افتان و خيزها
اي خانه خراب اينجا آماده زلت شو
خواهي نشوي رسوا همرنگ جماعت شو
جائيكه همه دزدند تو دزد چپوگر باش
بزمي كه همه مستند تو مست و مخمر باش
شهري كه همه كورند تو كور شو و كر باش
ديدي كه همه لالند تو لال ز صحبت شو
خواهي نشوي رسوا همرنگ جماعت شو
وه که با این عمرهای کوته بیاعتبار
اینهمه غافل شدن از چون منی شیدا چرا
آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا
بیوفا حالا که من افتادهام از پا چرا
ای شب هجران که یک دم در تو چشم من نخفت
اینقدر با بخت خواب آلود من لالا چرا
آسمان چون جمع مشتاقان پریشان میکند
در شگفتم من نمیپاشد ز هم دنیا چرا
آدمی، فضلی خدا بیل آدمی
کائناته کتخدا بیل آدمی
سن درخت منتها بیل آدمی
صاحب ارض و سما بیل آدمی
نسیمی
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)