وگر مراد تو این اســت؛ بی مرادی من
تفاوتی نکند چون مراد یار من است!!
وگر مراد تو این اســت؛ بی مرادی من
تفاوتی نکند چون مراد یار من است!!
من از هر از گاهی تو دنيايه واقعی هم با خودم مشاعره ميکنم باشه اگه اشکالی داره
ديگه تو نت اينجوری با خودم خلوت نميکنم بگزريم
تا گرفتم خلوتي تاريك روشن تر شدم
قطره اي بودم چو رفتم در صدف گوهر شدم
هيچ گل چون من در اين گلزار بيطاقت نبود
خواب ديدم چون نسيم صبح را، پرپر شدم
خشكسالي ديده اي در اين چمن چون من نبود
ابر را ديدم چون در آهنگ باران، تر شدم
دوست گرامی
اتفاقا در انجمن ادبیات و علوم انسانی دو - سه تاپیک برای همین منظور ایجاد شده...
همه ی ما دوست داریم گاهی با خودمان خلوت کنیم
عیبی که ندارد هیچ .... بسیار هم خوب است
در هر حال برقرار باشید و دل شاد
__________________________
مانده با یک کلافِ سر در گُم، من
پاسخ ِ این همه معما، تو
رو به هر سو که می کنم هستی
بین ِ هر ازدحام، تنها تو
آخه اونجا کنتورش پست ميندازه خوشم نمياد بی خيال بگزريم
وفا به قیمت جان هم نمی شود پیدا
فغان که هیچ متاعی به این گرانی نیست
ترس می بُرد مرا سمتِ خودش، داد زدم
ای خدا! دادرسی پشتِ سرم می آید؟
بازگشتم که ببینم که مرا می پاید؟
یا فقط هم نفسی پشتِ سرم می آید...
سایه ام بود که دنبال دلم راه اُفتاد
فکر کردم که کسی پشتِ سرم می آید
در شعله آن شمع که افروخته بودم
ای کاش که پروانه صفت سوخته بودم
من ارچه بيقرار هستم وليكن خوب ميدانم
در اين وادي حيراني، فقط مستي شود جانا، دوايم
اگر ديروز سر دادم من آواز خوشي، امروز
به غير از آه سوزانم كسي نشنيده است ديگر نوايم
می خور که شیخ و حافظ و مفتی و محتسب
چون نیک بنگری همه تزویر میکنند
....................
دوباره توبه و زاهد نمايي،
دعا و مُهر و تسبيحي دوباره؛
ولي با يك هجوم ِ لشكر ِ عشق،
بگيرد عقل، از ميدان، كِناره
كمي تا قسمتي عاشق شود باز،
دلِ شاعر، فقط با يك اشاره
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)