بازم ضایع کردم اشتباه شد
--
--
بازم ضایع کردم اشتباه شد
Last edited by winter+girl; 01-03-2008 at 21:06.
اینم تست کردم روی سیستم خودم....
اگه اینطوری باشه باید هم محتوای موجود در سیدی نشون داده بشه و هم محتویاتی که از قبل کپی شده
جواب سؤال آقا مهدي......
استاد اسلايدهاي جلسه آخر رو روي فضاي خالي سي دي جلسه قبلي رايت كرده بوده(multi session)........
روي كامپيوتر اول سي.دي رام بوده و اسلايد دوم رو نتونسته بخونه.. (سي.دي رام قادر به خوندن سي.دي هاي multi session نيست...) كامپيوتر دوم سي.دي رايتر داشته و تونسته اون رو بخونه.........
و اين چه ربطي به سوتي داشت؟؟
کی گفته سی دی رام قادر به خواندن سی دی ها مولتی سیشن نیست ؟جواب سؤال آقا مهدي......
استاد اسلايدهاي جلسه آخر رو روي فضاي خالي سي دي جلسه قبلي رايت كرده بوده(multi session)........
روي كامپيوتر اول سي.دي رام بوده و اسلايد دوم رو نتونسته بخونه.. (سي.دي رام قادر به خوندن سي.دي هاي multi session نيست...) كامپيوتر دوم سي.دي رايتر داشته و تونسته اون رو بخونه.........
و اين چه ربطي به سوتي داشت؟؟
یه سوتی داغ داغ همین الان
داشتم آهنگ گوش میکردم یه دفعه این آهنگ مشکوک از شادمهر اومد اینم صداش خیلی بلنده منم هرچی از رو کیبورد صداش کم می کردم کم نمی شد ..........بعد دوزاریم افتاد دارم با هدست موبایل گوش می کنم.........
قادر به خوندن اونا هست.......... ولي فقط اولين سيشن رو ميخونه.. سيشن آخر رو نمي خونه....... خودت امتحان كن
چی شده؟؟؟ چرا اینجا شده تاپیک سخت افزار؟؟؟ کی قفل شده؟ کجا Multy Season بوده؟ کی مجازی بوده؟؟
سلام
جوابت منطقی به نظر میرسه....فقط باید تست کنیم ببینیم که session
های قبلی را سیدی رام میخونه یا نه؟؟؟؟
فعلا که حسش نیست تست کنم
یه سوتی خفن:
دیشب یه مقداری زودتر از همیشه خوابیدم.
ساعت 6 ونیم بیدار شدم دیدم نیاز وحشتناک به رفتن به دستشویی دارم.
من عادت دارم با لباس زیر میخوابم.
میدونید که آقایون صبح ها که بیدار میشن چه وضعیتی دارند!!!
بلند شدم بدون اینکه شلوار بپوشم رفتم بیرون اتاقم, اصلا فکر اینو نمیکردم که کسی بیدار باشه ولی مامانم بیدار بود منم شرتم یه 10 20 سانتی جلوتر از خودم میرفت, تا دیدم مامانم اونجاست سریع دویاره برگشتم توی اتاقم.
مامانم که مونده بود من چرا اینطوری کردم پشت سرم اومد تو اتاقم و نگران گفت چی شده؟؟؟
منم سریع خودم و انداختم توی تختم و پتو رو کشیدم رو خودم گفتم هیچی بابا برو.
نکته خیلی ضایع اینجا بود که بعد از چند ثانیه بلند شدم شلوار پوشیدم و رفتم دستشویی.
ولی صبح گفتم خواب بد دیده بودم و قضیه یه مقدار ماست مالی شد.
گفتم خواب دیدم خودمو حلق آویز کردم.![]()
بي خيال بابا ، حالا نصف شبي مامانت بيكار نشسته تورو نيگاكنه![]()
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)