تا زدم يک جرعه مي از چشم مستت
تا گرفتم جام مدهوشي ز دستت
شد زمين مست ، آسمان مست ، بلبلان نغمه خوان مست
باغ مست و باغبان مست
تا زدم يک جرعه مي از چشم مستت
تا گرفتم جام مدهوشي ز دستت
شد زمين مست ، آسمان مست ، بلبلان نغمه خوان مست
باغ مست و باغبان مست
تنگ چشمان نظر به میــوه کنندما در آثــــــــــــار صُنع حیرانیم!!!
ما تماشـــــــــــــاکنان بُستانیم!
تو به سیمای شخص می نگری
من پا به پای موكب خورشيد
يك روز تا غروب سفر كردم
دنيا چه كوچك است!
وين راه شرق و غرب چه كوتاه!
تنها دو روز راه ميان زمين و ماه .
اما من و تو دور
آنگونه دور دور ، كه اعجاز عشق نيز
ما را به يكدگر نرساند ز هيچ راه
آه ! ...
هواي عاشقي یارا هواي ديگري دارد
سكوت چشم هاي تو صداي ديگري دارد
چرا يك شب، فقط يك شب نمي آيي به خوابِ من
خيالت شايد اين شب ها سرايِ ديگري دارد
دلِ من زير ِ پايِ تو به جرم ِ عاشقي لِه شد
ولي جرم ِمن اي ظالم سِزاي ديگري دارد
تو گفتي دوستت دارم، ببين، از من مشو دلگير
دروغ از تو شنيدن هم صفايِ ديگري دارد
خدايا گر چه كفر است اين، ولي باور كن اين شب ها
دلم كافر شده زيرا خداي ديگري دارد
چهـــره را صیقلی از آتش نی ساخته اینی شکسته – با صدای محمد رضا شجریان تحمل کنید!
خبرت نیست ندانی که چه پرداخته ای !!
در سر کـــــــوی تو چندان که نظر کار کند
دل و دین است که بر یکدگر انداخته ای!!!
چون ز حــــــال دل صاحبنظرانی غافل!؟
چون که در آینه با خویش نظر باخته ای!
نیست یک ســــرو در این باغ به رعنائی تو!
بس که گردن به تماشای خود افراخته ای!
آتشــــــی را که از آن طور به زنهار آید!
در دل "صائب" خونین جگر انداخته ای!
يک تکه از خودم را، در واژه دفن کردم
فردا به روي کاغذ، مَردي جوانه مي زد
آن مَرد هم سَرش را در زير ِ بالشش کرد
شماطه هم پياپي با صد بهانه مي زد
__________________________________________________ ______
سلام گرامی
حیف شعر به این زیبایی نیست که نصف و نیمه نمایان باشد!
در ضمن صدای استاد شجریان آنقدر زیبا هست که شنونده هایش از آن لذتی بیش از تحمل ببرند
موفق باشید
دلا! شبها نمی نالــی به زاری!
سر راحت به بالین می گذاری!
تو صاحب درد بودی ناله سر کن
خبـــــــر از درد بی دردی نداری!
مباد آندم که چنگ نغمه سازت
ز دردی بر نیانگیزد نوایـــــــــی!
مباد آندم که عود تار و پودت
نسوزد در هوای آشــــنایی!
بنال ای دل که رنجت شادمانی ست!
بمیر ای دل که مرگت زندگانـــی ست!
دلـــــــــی خواهم کز او درد خیزد
بسوزد! عشق ورزد! اشک ریزد!
نسیم وصل – با صدای همایون شجریان بشنوید!
دانه بغضی کاشته ام
به گلدان کنار پنجره ام
آب میدهم
هر روز
و انتظار بهار را
تا کی؟
وبهار بی هیچ توقع
معنی مکان را با خود حمل نمیکند
متاسفانه
ديوانه شوم چون تو پريوار نمايي
در سلسلهء زلف پري مار نمايي
خورشيدي آنگه به شب آيي عجب اين است
شب روز نمايد چو تو ديدار نمايي
ياري اندر كس نمي بينم ياران را چه شد؟
دوستي كي آخر آمد دوستداران را چه شد؟
هم اکنون 3 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 3 مهمان)