داستان Prince of persia 4 رو بزارید.
ممنون.
داستان Prince of persia 4 رو بزارید.
ممنون.
اولا اینکه این بازی شماره 4 نیست ...داستان Prince of persia 4 رو بزارید.
ممنون.
دوما بزار بازی بیاد بعد الان که داستان بازی لو نرفته
داستان:
ماجرا از یک Prince of Persia (شاهزاده پارس) جدید شروع می شود که در اول کار یک سرگردان, یک خانه بدوش, در حال بازگشت به زادگاهش با خورجینی پر از طلا ست که از ماجراجویی قبلیش به دست آورده است. او قصد دارد که این ثروت را صرف خوشگذرانی کند. اما به طور ناگهانی با طوفان شن مواجه می شود. بعد از اینکه طوفان فروکش می کند او خود را در یک باغ افسانه ای زیبا پیدا می کند که در مرکز آن یک درخت به نام درخت زندگی قرار گرفته است.
Prince و دختری به نام Elika (الیکا), که خادم Ormazd (اهورا مزدا), خدای باستانی خوبی و نور می باشد, در این وضع نامساعد همدیگر را پیدا می کنند و تصمیم می گیرند به همدیگر کمک کنند. آنها به مرکز باغ حرکت می کنند ولی به محض رسیدن, با نابودی درخت زندگی و آزاد شدن Ahriman (اهریمن), خدای باستانی بدی و تاریکی, مواجه می شوند.
گفته می شود که قبلا Ahriman, از روی حسادت و دشمنی, دنیا را در تاریکی و فساد فرو برد و باعث شد که برادرش Ormazd نسبت به اعمال او واکنش نشان دهد. سرانجام Ormazd بر Ahriman چیره شد و او را به همراه خادمانش در درخت زندگی زندانی کرد که از آن زمان ده هزار سال گذشت. Ahriman بعد از آزادی, به کمک تاریکی و بدی شروع به نابودی سرزمینها می کند. Prince با کمک Elika در مقابل فساد Ahriman, متحد شده, و تلاش می کنند که او را به عقب رانده و دنیا را از تاریکی پاک کنند...
داستان از زبان الیکا:
از آغاز آفرینش, روشنایی و تاریکی همیشه وجود داشته اند.
اما این تعادل ازلی بزودی به پایان رسید...
میل اهریمن برای سلطه بر آن داشت تا فسادش را آزاد کند
تاریکی سرارسر سرزمین را به شکل سایه در بر گرفت
تعداد اندکی توانستند در مقابل تاریکی که با ویرانی همراه بود ایستادگی کنند
که به واسطه سپاه مرگبار اهریمن در هم شکسته شدند
و روحیه های تضعیف شده و قلب های تاریکتر
به آسانی بوسیله دادن قول تحت فرمان قرار گرفتند...
قدرت های نامحدود در اختیارشان گذاشته شد و آنها فاسد شدند...
اینها انتخاب شدند تا سپاه هرج و مرج را برای آخرین حمله در مقابل نیروهای باقیمانده اهورا مزدا همراهی کنند.
اما در تاریکترین زمان ها اندکی نور هم می تابد و با خود امید می آورد.
در یک حرکت بسیار سخت, اهورا مزدا همزادان تاریکی را با زندانی کردن در یک پرستشگاه باستانی مغبون کرد
جایی که هیچ کسی جرات ندارد در آن اسیر باشد...
درخت زندگی
در یک بیابان فراموش شده شن, دیگر صدای اهریمن هرگز شنیده نمی شد.
برای نگهبانی این زندان ابدی, یک قبیله از جنگجویان انتخاب شدند با این ماموریت که هیچ کدام از متحدان شب نتوانند خدای تاریک را آزاد کنند
10,000 سال سپری شد و این وظیفه به فراموشی رفت.
اسم من الیکاست.
من آخرین نفر از این قبیله جنگجویان بزرگ هستم.
ما در انجام وظیفه کوتاهی کردیم...
اینک تاریکی از میان شکاف های درخت زندگی بیرون زد
و خدایان ما رو بسوی سرنوشت مان رها کردند.
هیچ کسی نیست که حالا به ما کمک کند...
لطفا...
کمک...
الان همه جا دارن داستان رو میگن ولی هنوز داستان واقعی بازی معلوم نیست کدوم یکی از اون ها است.
چون من به این سایت اطمینان داشتم میخواستم بپرسم تا هر چی کاربران جوابمو دادن باور کنم.
از havas_1980 هم تشکر میکنم بخاطر جواب خوبی که به من دادند. ممنون.
خب مدیر عزیز بازی های دیگه که داستان ندارن.![]()
دوست عزیز ناراحتی نداره !
خدمت شما »
بعدشم شما اگه داستان هربازی رو لازم داشتی کافیه به پست اول تاپیک هربازی یه نگاهی بندازی .بازی در Far Cry 2 در منطقه ای از آفریقا دنبال می شود.که هنوز در آشوب به سر می برد.شما به این منطقه اعزام می شوید تا یک دلال اسلحه فراری که به دو طرفی که در حال جنگ هستند اسلحه می فروشد را پیدا کرده و دستگیر کنید تا به جنگ های داخلی پایان دهید.شما برای پیدا کردن این دلال اسلحه باید به طرفین جنگ باج یا رشوه بدهید یا ماموریتی برای انها انجام دهید.د و طبق اخرين اطلاعات منتشر شده شما در اوايل بازي توسط يك پشه مالاريا گزيده مي شود و بايد در طول بازي به فكر پيدا كردن دارو براي درمان خود باشيد و در غير اين صورت شما حالتان بد شده و حالت تهوع به شما دست خواهد داد!
معمولا داستانش هم هست .
برای مثال »
کد:برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
من خودم اهل داستان بازی نیستم هر بازی که خوشم بیاد را بدون توجه به داستانش بازی میکنم
ولی یک لینک از سایت بازی سنتر براتون می نویسم که داستان بعضی از بازی را به طور کامل داره (شاید به دردتون خورد)
http://www.----------.com/forums/showthread.php?t=86
اگه میشه داستان کامل اویل 5 رو بنویسید ممنون میشم.
اینم از داستان بازی......
اطلاعات زيادي از داستان بازي در دسترس نيست اما طبق گفته ي تاكوچي ( عضو تيم سازنده ) دشمنان شما در اين بازي ديگر زامبي ها نيستند و قيافه و حركات آنها مانند زامبي هاي موجود در نسخه هاي قبل از نسخه ي 4 نيست بلكه همانند همان گانادوها(مردم روستايي در اسپانيا كه در نسخه 4 مشاهده ميكرديم ) در نسخه ي 4 اين بازي هستند.شخصيت اول بازي كريس ردفيلد نام دارد او كه ميتوان گفت بنيان گذار سري RE است براي اولين بار در اولين نسخه از Resident Evil ظاهر شد و توانست موفقيت خوبي را نيز كسب كند سپس جاي خود را به ---- پر طرفدار ترين شخصيت سري Resident Evil داد. آخرين حضور كريس در ورونيكاي بود.اما او تغييرات بسياري نسبت به قبل كرده است.داستان بازي در يك شهر (يا روستا) كه به نظر مي آيد در آفريقا است انجام ميگيرد.شما(كريس ردفيلد) براي يك سازمان مرموز به نام "B.S.A.A" كار مي كنید.در حال حاضر هيچ اطلاعاتي از اين سازمان در دست نيست.در ضمن لازم به ذكر است كه داستان اين سري مانند كد ورونيكا يك داستان فرعي نيست تا به سرگذشت كاراكترهاي مختلف در بازي بپردازد و مانند نسخه ي 4 داراي يك داستان مخصوص به خود است.
از دوستان کسی هست بتونه داستان کامل BioShock را بگه!!!
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)