تبلیغات :
خرید لپ تاپ استوک
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 25 از 55 اولاول ... 1521222324252627282935 ... آخرآخر
نمايش نتايج 241 به 250 از 545

نام تاپيک: دیالوگهای فراموش نشدنی / سریال

  1. #241
    کاربر فعال انجمن تلویزیون و رادیو *IN*'s Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2007
    محل سكونت
    New North Korea                     In The Name of Father
    پست ها
    4,250

    پيش فرض

    لتر من : این چیه پوشیدی؟چرا اینجوری لباس پوشیدی؟
    لیدی گاگا: هیچی من خیلی از ژاکت خوشم میاد برای همین تصمیم گرفتم غیر از ژاکتم چیزی نپوشم...

    late show with david letterman

  2. 7 کاربر از *IN* بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #242
    R e b i r t h Kurosh's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2007
    محل سكونت
    همون جا ! :دی
    پست ها
    10,857

    پيش فرض

    یه دیالوگ که دیشب از پاورچین یادم اومد ... : دی


    داونه و فرهاد در شرکت پشت میز نشستن ... داونه داره صفحه‌ی استخدام نیازمندی‌ها رو می‌خونه ...


    - سری دوز و زیگزال دوز خانم کار در منزل ....
    (چشم غره ی فرهاد )
    - خیلی خوب بید
    - تو سری دوزی ؟
    - نه
    - زیگزال دوزی؟
    - نه
    - خانومی ؟
    - نه
    - پس چرا میخونی اینو الان ؟



    (با تشکر از هیوا Miss Artemis بابت ذکر دیالوگ دقیق)

  4. 14 کاربر از Kurosh بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  5. #243
    حـــــرفـه ای M3HRD@D's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2007
    محل سكونت
    دالان ســـبز WEb►ByNvAyAn.BlOgFa.CoM
    پست ها
    3,446

    پيش فرض

    یه زمانی آدم باید بجنگه، زمانی هم هست که باید شعر بخونه، الان موقع شعر خوندنه، بخون آنتونیوس...

    Spartacus

  6. 10 کاربر از M3HRD@D بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  7. #244
    حـــــرفـه ای Havbb's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2007
    محل سكونت
    .: اصــــــ‍‍‍‍‍فــــــهــــان :. اسم من: حـامـد
    پست ها
    2,171

    پيش فرض

    سریال نوروزی مرد هزار چهره
    پدر مهران مدیری (بعد از اینکه یکی از فالهای حافظش اشتباه از آب در اومد): این حافظ دیگه جدیدا خوب کار نمیکنه باید برم تو کار سعدی و اینا !

  8. 15 کاربر از Havbb بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  9. #245
    پروفشنال Sayam's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2010
    پست ها
    734

    پيش فرض

    (تو این صحنه موسیقی خیلی دلنشینی هم در حال پخش بود)

    همسر ابراهیم: مالک اشعار مادرم، مردی خنده رو بود در حالی که غمی بزرگ در سینه داشت...
    ابراهیم: مالک مرد بزرگی بود، راحله. عشق به علی مالک را مالک کرد... او خوشرویی را از علی آموخته بود.. حتی وقتی در خلزوم پای در رکاب لرزاند وجگرش به زهر پسر عاص تکه تکه شد تبسم به لب داشت و ذکر علی علی میخاند...
    ....
    مختارنامه ، قسمت 21

  10. 3 کاربر از Sayam بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  11. #246
    حـــــرفـه ای Havbb's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2007
    محل سكونت
    .: اصــــــ‍‍‍‍‍فــــــهــــان :. اسم من: حـامـد
    پست ها
    2,171

    پيش فرض

    قهوه تلخ قسمت (؟)
    وقتی که مستشار داشت با مامورها بحث میکرد بعد بلوتوث اومد با چرب زیونی مسئله رو حل کرد
    بلوتوث (با همون لحن فیلمهای هندی!) : دیدی مستشار ؟! چگونه با علت برخورد میکنند ، نــــــــــه با معلول؟؟؟؟!!!

  12. 2 کاربر از Havbb بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  13. #247
    آخر فروم باز isbn84's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2007
    محل سكونت
    Vancouver
    پست ها
    1,095

    پيش فرض

    تریسی: شما چه دینی دارید؟
    لیز: کلا من هر چی "اپرا (وینفری)" بگه گوش می دم.
    30rock

  14. 12 کاربر از isbn84 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  15. #248
    حـــــرفـه ای Hamid Hamid's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2010
    محل سكونت
    خانه ام گلخانه ي يـــــــاس است
    پست ها
    3,817

    پيش فرض

    همه حساس شدن روي نيما براي حرف زدن درباره ي سلامت رواني جامعه : دي



    نيما افشار _ آخه من حرفي نزدم ... من فقط درباره ي مسائل زناشويي حرف زدم ! :‌ دي

    پدر نيما_ اگه يه دفعه ديگه جلو مادرت ازين حرفاي مستهجن بزني من ميدونم و تو : دي

    ساختمان پزشكان

  16. 10 کاربر از Hamid Hamid بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  17. #249
    آخر فروم باز
    تاريخ عضويت
    Jul 2008
    محل سكونت
    روی مرکز زمیــن
    پست ها
    3,410

    پيش فرض

    یه دیالوگ از قهوه تلخ میخواستم بنویسم اینجا!
    هنوز هم دو دل هستم که میتونید حس کنید جمله رو یا نه اما به هر حال! : دی

    نیما : نازخاتون!
    شما نمیدونی!
    من سوار یه وسیله ای میشدم که پرواز میکرد!
    بهش میگفتن هواپیما ...
    من یه MP3 Player داشتن چقد گیگ رم داشت!!
    [مکثی میکنه و با حالت خاصی میگه :]

    من! ... پاستیل خوردم!

  18. 6 کاربر از Behsood بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  19. #250
    R e b i r t h Kurosh's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2007
    محل سكونت
    همون جا ! :دی
    پست ها
    10,857

    پيش فرض

    بابا اتی در قهوه‌ی تلخ:


    این بود آرمان‌های ما؟!

  20. 9 کاربر از Kurosh بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •